ابوالمظفر شمسالدنیا والدین التتمشاِلْتُتْمِش، ابوالمظفر شمس الدنیا و الدین، سومین سلطان ترک دهلی (۶۰۷ -۶۳۳ق/۱۲۱۰-۱۲۳۶م) بود. او که به دلیل حسادت پسر عموهایش توسط آنان فروخته شده بود که در نهایت سلطان قطبالدین ایبک او را خرید. التتمش در اندک زمانی توجه سلطان را به خود جلب کرد و مناصب متعدد به دست آورد تا آنگاه که فرزندخوانده و داماد او گردید. او بعد از به حکومت رسیدن به کشورهای مختلف لشکرکشی کرده و محدوده حکومت خود را گسترش داد و در نهایت با بیماری از دنیا رفت. ۱ - نام و نسبنام او در منابع تاریخی به صورتهای اَلْتَمِش، اَلْتَمْش، ایلتِمِش، التدمش، آلتمش و ایلتتمش نیز آمده است، [۱]
A Comprehensive History of India, p۲۰۹،۲۱۰، New Delhi, ۱۹۸۲.
[۲]
قزوینی، محمد، یادداشتها، ج۱، ص۹۴- ۹۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۶ش.
اما در کتیبههای قطب منار که به دستور خود او نوشته شده، وی را التتمش قطبی و ایلتتمش سلطان خواندهاند. [۳]
A Comprehensive History of India, p۲۰۹،۲۱۰، New Delhi, ۱۹۸۲.
او از تیره ایلبری (البری) از قبایل قراختایی آسیای مرکزی بود و پدرش ایلمخان نام داشت. ۲ - فروخته شدنبه گزارش منهاج سراج وی که حسد برادران یا پسر عموهای خود را برانگیخته بود، توسط آنان به بازرگانی فروخته شد. پس از آن دو بار دیگر فروخته شد تا در دهلی، سلطان قطبالدین ایبک او را خرید. [۵]
برادران منهاج، سراج عثمان، طبقات ناصری، ج۱، ص۴۴۱-۴۴۳، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۳ش.
به سبب همین انتساب، او را شمسالدین قطبی خواندهاند. التتمش در اندک زمانی توجه سلطان را به خود جلب کرد و مناصب متعدد به دست آورد تا آنگاه که فرزند خوانده و داماد او گردید و مدتی بعد امارت گوالیور یافت و سپس به حکومت بدایون رسید و در جنگ با قبایل کوکران چنان دلیری نشان داد که قطبالدین ایبک به خواست سلطان معزالدین سام او را آزاد ساخت. [۹]
فرشته، محمد قاسم، تاریخ، ج۱، ص۶۵، کانپور، ۱۲۹۰ق/۱۸۷۴م.
در ۶۰۷ق/۱۲۱۰م قطبالدین ایبک درگذشت و فرزندش، آرام شاه، جانشین او شد، اما التتمش به دعوت بعضی از امرای دهلی، از بدایون بیامد و به سلطنت نشست. [۱۱]
مفتی لاهوری، علیالدین، عبرتنامه، ج۱، ص۱۳۲، لاهور، ۱۹۶۱م.
[۱۲]
فرشته، محمد قاسم، تاریخ، ج۱، ص۶۴، کانپور، ۱۲۹۰ق/۱۸۷۴م.
التتمش نخست با مخالفتهایی از سوی غلامان و وابستگان معزالدین و قطبالدین که به آرام شاه وفادار بودند، روبهرو شد، اما به زودی آنان را در جنگی بیرون دهلی در نزدیکی باغ جود شکست داد و براند. [۱۴]
فرشته محمد قاسم، تاریخ، ج۱، ص۶۵، کانپور، ۱۲۹۰ق/۱۸۷۴م.
[۱۵]
Elliot, HM, The History of India, p۲۳۷، Lahore, ۱۹۷۶.
[۱۶]
Banerji, S K, X Some Aspects of Muslim Polity in Early Mediaeval India n, vol VI , p۱۷۹، Indian Culture, ۱۹۳۹-۱۹۴۰.
۳ - نزاع با دو داماد دیگرطولی نکشید که میان التتمش و دو داماد دیگر قطبالدین ایبک، یعنی تاجالدین ایلدوز و ناصرالدین قباچه بر سر حکومت دهلی نزاع شد، اما التتمش سرانجام در ۶۱۲ق/۱۲۱۵م تاجالدین ایلدوز را گرفت و بکشت. [۱۹]
نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۲۹۹، به کوشش محمدهدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۴م.
در ۶۱۴ق/۱۲۱۷م نیز ناصرالدین قباچه را از لاهور بیرون راند و سراسر پنجاب علیا را گرفت. [۲۱]
منهاج، سراج عثمان، طبقات ناصری، ج۱، ص۴۱۹، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۳ش.
اما پیش از آنکه این کار به انجام رسد، التتمش با دشواری تازهای روبهرو شد، چه، مدتی بعد در ۶۱۵ق/۱۲۱۸م سلطان جلالالدین خوارزمشاه که از برابر مغولان گریخته بود، به قلمرو وی در شمال هند پناه آورد و از التتمش برضد مغولان یاری خواست (ابن ابی الحدید که به خویشاوندی این دو امیر ترک از جانب مادر اشاره دارد [۲۳]
ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهجالبلاغه، ج۸، ص۲۲۷، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۰م.
). سلطان دهلی که همراهی با جلالالدین را صلاح نمیدانست و رویارویی با مغولان را در توان خود نمیدید، به اتخاذ تدابیری برای رهایی از او پرداخت. نخست فرستاده او را به قتل رساند، سپس از جلالالدین خواست که هند را ترک گوید و سرانجام لشکر به جنگ او برد، [۲۴]
جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، ج۲، ص۱۴۴- ۱۴۵، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۳۳۴ق.
[۲۵]
فرشته، محمد قاسم، تاریخ، ج۱، ص۳۱۶، کانپور، ۱۲۹۰ق/۱۸۷۴م.
[۲۶]
میرخواند، محمد، روضه الصفا، ج۴، ص۴۲۳-۴۲۴، تهران، ۱۳۳۹ش.
اما شکست خورد و به پوزش پیش آمد و دختر خود را به جلالالدین داد. [۲۷]
نسوی، محمد، سیرت جلالالدین منکبرنی، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰، به کوشش مجتبی مینوی، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۲۸]
ابن خلدون، تاریخ، ج۵، ص۱۴۱-۱۴۲، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
با اینهمه، سیاست کلی التتمش در برابر مغولان همچنان مسالمتجویانه برقرار ماند. ۴ - لشکرکشیهادر ۶۲۲ق/۱۲۲۵م التتمش به بیهار لشکر کشید و بر لکهنوتی دست یافت و سلطان غیاثالدین عوض خلجی را شکست داد و حکومت آنجا را به پسر بزرگ خود، ناصرالدین محمود، سپرد. [۳۱]
خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۲، ص۶۱۷، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۲۳ش.
[۳۲]
سلیم، غلامحسین، ریاض السلاطین، ج۱، ص۷۰، کلکته، ۱۸۹۰م.
[۳۳]
نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۰، به کوشش محمدهدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۴م.
در ربیعالاول ۶۲۵/فوریه ۱۲۲۸، التتمش برای از میان برداشتن رقیب دیرین خود ناصرالدین قباچه به اچه و ملتان لشکر کشید. ناصرالدین اچه را رها کرد و گریخت و التتمش در جمادیالا¸خر ۶۲۵ آنجا را تسخیر کرد. در این وقت ناصرالدین قباچه از التتمش صلح خواست، ولی سلطان از یک سوی لشکریان خود را به هجوم فرمان داد و عرصه را به او تنگ گردانید و از سوی دیگر از او خواست تسلیم شود. پس از پیشرویهای لشکریان التتمش، ناصرالدین نیز به ناچار خود را در سند غرق کرد. [۳۵]
عوفی، محمد، جوامع الحکایات، ج۱، ص۲۱، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۵ش.
در ربیع الاول ۶۲۶ المستنصر خلیفه عباسی فرمان رسمی سلطنت و خلعت را به نام التتمش با رسولی به دهلی فرستاد و بدینترتیب سلطنت او را مشروعیت بخشید [۳۸]
منهاج، سراج عثمان، طبقات ناصری، ج۱، ص۴۴۷، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۳ش.
(طباطبا که این تاریخ را به اشتباه ۶۱۶ق آورده است [۳۹]
طباطبا، غلامحسین، سیر المتأخرین، ج۱، ص۱۰۶، لکهنو، چ سنگی.
). التتمش به نام خود خطبه خواند و سکه زد [۴۰]
Lane Poole, S, Mediaeval India Under the Mohammedan Rule, p۷۳، Delhi, ۱۹۸۰.
[۴۱]
Banerji, S K, X Some Aspects of Muslim Polity in Early Mediaeval India n, vol VI , p۱۷۹، Indian Culture, ۱۹۳۹-۱۹۴۰.
و پس از آن نفوذش در قلمرو مسلمانان هند تا آسیای مرکزی و حدود ایران گسترش یافت.۵ - جانشینی دخترشسالهای پایانی حکومت التتمش به جنگ با حکومتهای شمال هند گذشت. در ۶۲۹ق/۱۲۳۲م رهسپار فتح گوالیور شد که پس از مرگ آرام شاه بار دیگر به دست هندوان افتاده بود. [۴۳]
فرشته، محمد قاسم، تاریخ، ج۱، ص۶۶، کانپور، ۱۲۹۰ق/۱۸۷۴م.
در آستانه همین سفر بود که به قولی [۴۴]
نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۰۱، به کوشش محمدهدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۴م.
دختر خود رضیه را به رغم شگفتی و مخالفت درباریان به جانشینی منصوب کرد و حکومت گوالیور را به وی سپرد [۴۵]
Banerji, S K, X Some Aspects of Muslim Polity in Early Mediaeval India n, vol VI , p۱۸۷، Indian Culture, ۱۹۳۹-۱۹۴۰.
هم در این روزهابا تشکیل دستهای از امیران ترک با عنوان «چهل گانی»، ترتیب خاصی را که به نظام شمسی معروف شد، پی افکند. اینان سرانِ ارتش و دولتمردان دیوانی او به شمار میرفتند. [۴۶]
Banerji, S K, X Some Aspects of Muslim Polity in Early Mediaeval India n, vol VI , p۱۹۰، Indian Culture, ۱۹۳۹-۱۹۴۰.
[۴۷]
Banerji, S K, X Some Aspects of Muslim Polity in Early Mediaeval India n, vol VI ,p۱۸۷، Indian Culture, ۱۹۳۹-۱۹۴۰.
[۴۸]
Nizami , Kh A, X Iltutmish the Mystic n, vol XX , p۸۰، Islamic Culture, Hyderabad, ۱۹۴۶.
[۴۹]
برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۷۷۳، ترجمه معین الحق، لاهور، ۱۹۹۱م.
۶ - پایان عمردر ۶۳۱ق/۱۲۳۴م، التتمش فتوحات خود را در سرزمین هندوان ادامه داد و شهرهایی چون اوجین و چند قلعه و معبد را گرفت و برخی را ویران کرد. [۵۱]
فرشته، محمد قاسم، تاریخ، ج۱، ص۶۶، کانپور، ۱۲۹۰ق/۱۸۷۴م.
در همین سال گروهی از اسماعیلیان به التتمش در مراسم نماز جمعه در مسجد دهلی سوءقصد کردند که نافرجام ماند [۵۲]
Haig, W, X The Slave Kings n , The Cambridge History of India, vol III, p۵۵-۵۶، New Delhi, ۱۹۸۷.
در ۶۳۳ق/۱۲۳۶م سلطان به ملتان لشکر کشید، اما در اول شعبان همان سال بیمار شد و در ۲۰ شعبان/۲۹ آوریل در سیوستان درگذشت. [۵۳]
فرشته، محمد قاسم، تاریخ، ج۱، ص۶۶، کانپور، ۱۲۹۰ق/۱۸۷۴م.
[۵۴]
عصامی، عبدالملک، فتوح السلاطین، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹، مدرس، ۱۹۴۸م.
[۵۶]
نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۰۰، به کوشش محمدهدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۴م.
او را در جامع کهنه دهلی به خاک سپردند. [۵۷]
فصیح، خوافی احمد، مجمل فصیحی، ج۲، ص۳۰۸، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۴۰ش.
۷ - بزرگترین فرمانرواالتتمش بزرگترین فرمانروای نخستین دوره حکومت سلاطین مسلمان دهلی محسوب میشود که به سبب تواناییهایش به عنوان مردی نظامی و سیاسی از پایینترین درجات اجتماعی به فرمانروایی رسید و در هندوستان دولتی مقتدر و منسجم ایجاد کرد [۵۸]
Banerji, S K, X Some Aspects of Muslim Polity in Early Mediaeval India n, vol VI ,p۱۸۰، Indian Culture, ۱۹۳۹-۱۹۴۰.
[۵۹]
Nizami , Kh A, X Iltutmish the Mystic n, vol XX , p۵۶، Islamic Culture, Hyderabad, ۱۹۴۶.
[۶۰]
Bahadur, KP, A History of Indian Civilisation, vol II, p۲۵-۲۶،New Delhi, ۱۹۸۰.
منابع تاریخی افزون بر لیاقت، به عدالتخواهی او نیز اشاره دارند؛ چنانکه ابن بطوطه از تمهیدات وی برای آگاهی بیواسطه و سریع از شکایات مردم به تفصیل سخن گفته است. [۶۱]
ابن بطوطه، سفرنامه، ج۲، ص۴۹، ترجمه محمدعلی موحد، تهران، ۱۳۷۰ش.
۸ - گرایشهای مذهبیگرایشهای صوفیانه و تقیدات مذهبی او نیز شایان توجه است. التتمش سلطنت خود را عطیهای الهی میدانست و تجربههای شخصی خود را در برخورد با صوفیان پشتوانه این فکر محسوب میداشت. حضور او در مراکز معتبر تصوفِ آن روزگار همچون بخارا به روزگار نوجوانی در او تأثیری ماندگار نهاد. حتی بدایون، نخستین مرکز حکومت وی به عنوان یکی از امیران ایبک، نیز از مراکز صوفیان و تصوف بود (برای تفصیل درباره سیمای مذهبی التتمش، نک: [۶۲]
Nizami , Kh A, X Iltutmish the Mystic n, vol XX , p۱۶۶-۱۸۰، Islamic Culture, Hyderabad, ۱۹۴۶.
).۹ - آبادی قلمرووی به آبادی قلمرو خویش نیز اهمیت میداد. از جمله آثار مشهور او حوض شمسی است. این حوض را بهعنوان مخزن آب بزرگی برای گردآوری باران نزدیک مصلای دهلی ساخت (۶۲۷ق/۱۲۳۰م) که آب اهالی دهلی را تأمین میکرد. این حوض شامل چند صفه در اطراف و گنبدی منقوش و سنگی بزرگ در وسط بود. این بنا از آثار مهم معماری نخستین دوره حکومت مسلمانان در هند به شمار میآید. بنای مدرسه ناصری به نام پسرش ناصرالدین محمود بود که منهاج سراج چندین سال مسئول آن بود؛ مسجد جامع بدایون با کتیبهای که نام او را بر خود دارد؛ مسجد کوچک اولیا؛ و عیدگاه دهلی]] یا شمسی عیدگاه از دیگر بناهایی است که به دستور او ساخته شد [۶۳]
Brown, P, Indian Architecture, p۱۳-۱۴،Bombay, ۱۹۸۱.
[۶۴]
p۷۸، Nizami , Kh A, X Iltutmish the Mystic n, ۱۹۴۶, vol XX , Islamic Culture, Hyderabad.
[۶۵]
Lal, K S, Early Muslims in India, p۱۳۸، New Delhi, ۱۹۸۴.
[۶۶]
Naqvi, Hamida Khatoon, Agricultural, p۸۷، Industrial and Urban Dynamism Under the Sultans of Delhi ۱۲۰۶ - ۱۵۵۵ , Delhi , ۱۹۸۶.
افزون بر این آنچه بر مسجد قوت الاسلام دهلی افزود، نیز درخور توجه است؛ گرچه سنگ بنای این مسجد را که منار معروف قطب در آن قرار دارد، قطبالدین ایبک نهاد و التتمش آن را تکمیل کرد. [۶۷]
Husain, Y, Indo-Muslim Polity, p۵۴، Simla, ۱۹۷۱.
[۶۸]
Banerji, S K, X Some Aspects of Muslim Polity in Early Mediaeval India n, vol VI ,p۱۸۴-۱۸۶، Indian Culture, ۱۹۳۹-۱۹۴۰.
[۶۹]
حکمت، علیاصغر، سرزمین هند، ج۱، ص۴۷، تهران، ۱۳۳۷ش.
آرامگاه خود او نیز در شمال غربی همین مسجد با کتیبههایی شامل خطوط زیبا و نقوش هندسی، نمونه بارز معماری هندی - اسلامی است. [۷۰]
Brown, P, Indian Architecture, p۱۳-۱۴، Bombay, ۱۹۸۱.
[۷۱]
Lal, K S, Early Muslims in India, p۱۳۷، New Delhi, ۱۹۸۴.
[۷۲]
Lal, K S, History of the Khaljis, p۳۲۵، Munshiram Manoharlal, ۱۹۸۰.
۱۰ - ادبپروریالتتمش همچنین به ادب پروری شهرت داشت و دربار خود را پناهگاه دانشمندان و ادیبان زمان گردانیده بود. این دانشمندان و ادیبان غالباً بر اثر یورش مغولان، از ایران و آسیای مرکزی و حدود عراق گریخته، و به دهلی آمده بودند. نیز وقتی التتمش شهری را میگشود، دانشمندان آنجا را محترم میداشت و به دهلی میآورد و بر رونق دستگاه خویش میافزود. از آن میان میتوان به منهاج سراج، محمد جوزجانی، سدیدالدین عوفی که جوامع الحکایات را به نام وزیر التتمش، نظام الملک جنیدی، نوشت، حسن نظامی نیشابوری نویسنده تاج المآثر، سراجی سکزی شاعر، مؤیدالدین محمد خوارزمی جاجرمی که احیاء العلوم غزالی را برای التتمش به فارسی برگردانید، و فخر مدبر نویسنده آداب الحرب و الشجاعه که این کتاب را به نام التتمش نوشت، اشاره کرد [۷۳]
حسنی، عبدالحی، نزهه الخواطر، ج۱، ص۱۰۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق.
[۷۵]
حسنی، عبدالحی، نزهه الخواطر، ج۱، ص۱۳۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق.
[۷۶]
حسنی، عبدالحی، نزهه الخواطر، ج۱، ص۱۳۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق.
[۷۷]
حسنی، عبدالحی، نزهه الخواطر، ج۱، ص۱۳۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق.
[۷۸]
حسنی، عبدالحی، نزهه الخواطر، ج۱، ص۱۵۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق.
[۷۹]
عوفی، محمد، لباب الالباب، ج۱، ص۲۸۹، لیدن، ۱۳۲۴ق/۱۹۰۶م.
[۸۰]
کوفی، علی، فتحنامه، ج۱، ص۱۲، دهلی، ۱۹۳۹م.
[۸۱]
کوفی، علی، فتحنامه، ج۱، ص۲۵۲، دهلی، ۱۹۳۹م.
[۸۲]
معین، محمد، مقدمه بر جوامع الحکایات (نک: هم عوفی)، ج۱، ص۱۳.
[۸۳]
نک: عوفی، محمد، لباب الالباب، ج۱، ص۲۸۹، لیدن، ۱۳۲۴ق/۱۹۰۶م.
[۸۴]
معین، محمد، مقدمه بر جوامع الحکایات (نک: هم عوفی)، ج۱، ص۲۱-۲۲.
[۸۵]
نک: عوفی، محمد، لباب الالباب، ج۱، ص۲۸۹، لیدن، ۱۳۲۴ق/۱۹۰۶م.
[۸۶]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ج۳، ص۱۰۱-۱۰۲، ۱۳۳۹ش.
[۸۷]
خوارزمی، محمد، مقدمه بر ترجمه احیاء علومالدین، ج۱، ص۱۱، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۵۱ش.
[۸۸]
منهاج، سراج عثمان، طبقات ناصری، ج۱، ص۴۴۷، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۳ش.
[۸۹]
فخر مدبر، محمد، آداب الحرب و الشجاعه، ج۱، ص۱۵- ۱۶، به کوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران، ۱۳۴۶ش.
اشاره کرد.۱۱ - فهرست منابع(۱) ابن ابی الحدید عبدالحمید، شرح نهجالبلاغه، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۰م. (۲) ابن اثیر، الکامل. (۳) ابن بطوطه، سفرنامه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران، ۱۳۷۰ش. (۴) ابن خلدون، تاریخ، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۵) برنی ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ترجمه معین الحق، لاهور، ۱۹۹۱م. (۶) جوینی عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۳۳۴ق. (۷) حسنی عبدالحی، نزهه الخواطر، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق. (۸) حکمت علیاصغر، سرزمین هند، تهران، ۱۳۳۷ش. (۹) خوارزمی محمد، مقدمه بر ترجمه احیاء علومالدین، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۵۱ش. (۱۰) خواندمیر غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۲۳ش. (۱۱) سلیم غلامحسین، ریاض السلاطین، کلکته، ۱۸۹۰م. (۱۲) طباطبا غلامحسین، سیر المتأخرین، لکهنو، چ سنگی. (۱۳) عصامی عبدالملک، فتوح السلاطین، مدرس، ۱۹۴۸م. (۱۴) عوفی محمد، جوامع الحکایات، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۵ش. (۱۵) عوفی محمد، لباب الالباب، لیدن، ۱۳۲۴ق/۱۹۰۶م. (۱۶) فخر مدبر محمد، آداب الحرب و الشجاعه، به کوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران، ۱۳۴۶ش. (۱۷) فرشته محمد قاسم، تاریخ، کانپور، ۱۲۹۰ق/۱۸۷۴م. (۱۸) فصیح خوافی احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۴۰ش. (۱۹) قزوینی محمد، یادداشتها، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۶ش. (۲۰) کوفی علی، فتحنامه، دهلی، ۱۹۳۹م. (۲۱) معین محمد، مقدمه بر جوامع الحکایات (نک: هم عوفی). (۲۲) مفتی لاهوری علیالدین، عبرتنامه، لاهور، ۱۹۶۱م. (۲۳) منهاج سراج عثمان، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۳ش. (۲۴) میرخواند محمد، روضه الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش. (۲۵) نسوی محمد، سیرت جلالالدین منکبرنی، به کوشش مجتبی مینوی، تهران، ۱۳۴۴ش. (۲۶) نهاوندی عبدالباقی، مآثر رحیمی، به کوشش محمدهدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۴م. (۲۷) صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۹ش. (۲۸) Bahadur, KP, A History of Indian Civilisation, New Delhi, ۱۹۸۰, vol II. (۲۹) Banerji, S K, X Some Aspects of Muslim Polity in Early Mediaeval India n , Indian Culture, ۱۹۳۹-۱۹۴۰, vol VI. (۳۰) Brown, P, Indian Architecture, Bombay, ۱۹۸۱. (۳۱) A Comprehensive History of India, New Delhi, ۱۹۸۲. (۳۲) Elliot, HM, The History of India, Lahore, ۱۹۷۶. (۳۳) Haig, W, X The Slave Kings n , The Cambridge History of India, New Delhi, ۱۹۸۷, vol III. (۳۴) Husain, Y, Indo-Muslim Polity, Simla, ۱۹۷۱. (۳۵) Lal, K S, Early Muslims in India, New Delhi, ۱۹۸۴. (۳۶) Lal, K S, History of the Khaljis, Munshiram Manoharlal, ۱۹۸۰. (۳۷) Lane Poole, S, Mediaeval India Under the Mohammedan Rule, Delhi, ۱۹۸۰. (۳۸) Naqvi, Hamida Khatoon, Agricultural, Industrial and Urban Dynamism Under the Sultans of Delhi ۱۲۰۶ - ۱۵۵۵ , Delhi , ۱۹۸۶. (۳۹) Nizami , Kh A, X Iltutmish the Mystic n , Islamic Culture, Hyderabad, ۱۹۴۶, vol XX. Nizami , Kh A, On History and Historians of Medieval India, New Delhi, ۱۹۸۳ (۴۰)؛ ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «التتمش»، شماره ۳۸۳۹. |