ابنخراط ابومحمد عبدالحق بن عبدالرحمان ازدیاِبْنِ خَرّاط، ابومحمد عبدالحق بن عبدالرحمان بن عبدالله بن حسین بن سعید بن ابراهیم اَزدی (۵۱۰ -۵۸۲ق/ ۱۱۱۶-۱۱۸۶م)، فقیه، محدث، حافظ، قاضی، ادیب و شاعر مالکی اشبیلی است. ۱ - تولد و وفاتوی به سبب اقامت در شهر بجایه به عبدالحق بجایی نیز شهرت داشته است. بعضی او را عبدالحق یمانی گفتهاند که اشتباه است. [۱]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۳، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
تاریخ تولد وی را به اختلاف، ربیعالاول ۵۱۰ق [۲]
محمد ابن ابار، التکملة لکتاب الصلة، ج۳، ص۶۴۸، به کوشش کودرا، مادرید، ۱۸۸۲م.
[۳]
محییالدین بن شرف نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۱، ص۲۹۳، قاهره، ادارة الطباعة المنیریة.
و یا به گفته ابن زبیر ۵۱۴ق [۴]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۱۹۸، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
و درگذشت او را نیز به اختلاف، در ربیعالاخر ۵۸۱ق [۵]
محمد ابن ابار، التکملة لکتاب الصلة، ج۳، ص۶۴۸، به کوشش کودرا، مادرید، ۱۸۸۲م.
و یا ۵۸۲ق [۶]
محییالدین بن شرف نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۱، ص۲۹۳، قاهره، ادارة الطباعة المنیریة.
نوشتهاند، تاریخ درست درگذشت وی نیز بنا بر تصریح غبرینی [۷]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۴، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
بر اساس نوشته قبر وی، باید در ۸۵۲ق باشد.۲ - مشایخ حدیثابن خراط از محییالدین ابن عربی، ابوالحسین شریح بن محمد، [۸]
احمد ضبی، بغیة الملتمس، ج۱، ص۳۷۸، مادرید، ۱۸۸۴م.
ابوالحکم بن بَرّجان، ابوحفص عمر بن ایوب، ابوبکر بن مدیر [۹]
محمد ابن ابار، التکملة لکتاب الصلة، ج۳، ص۶۴۸، به کوشش کودرا، مادرید، ۱۸۸۲م.
و دیگران حدیث شنیده و روایت کرده [۱۰]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۱۹۸، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
و از ابوالقاسم بن عساکر اجازه دریافت کرده است. [۱۱]
محمد ابن ابار، التکملة لکتاب الصلة، ج۳، ص۶۴۸، به کوشش کودرا، مادرید، ۱۸۸۲م.
۳ - امامت جامع بجایهابن خراط بعد از ۵۵۰ق/ ۱۱۵۵م [۱۲]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۴، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
در اثر اوضاع آشفته و آشوبی که در اندلس پدید آمد و منجر به سقوط دولت لمتونیّه و روی کار آمدن دولت منیّه گردید، به بجایه رفت [۱۳]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۴، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
و به نشر دانش پرداخت و امامت جامع بجایه را به عهده گرفت. [۱۴]
محمد ابن ابار، التکملة لکتاب الصلة، ج۳، ص۶۴۸، به کوشش کودرا، مادرید، ۱۸۸۲م.
او و ابوعلی مسیلی و ابوعبدالله محمد بن عمر قرشی معروف به ابن قریشه در مکانی که به سبب تجمع این ۳ تن مدینة العلم نام گرفته بود، جمع میشدند و به مباحثه و مذاکرات علمی میپرداختند. [۱۵]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۳۶، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
طالبان علم (از اطراف و اکناف) به نزد وی میشتافتند تا از محضر درس وی استفاده کنند. ضبّی نوشته است که مدت زمانی که در بجایه بودم، با ابن خراط مصاحبت داشتم. [۱۶]
احمد ضبی، بغیة الملتمس، ج۱، ص۳۷۸، مادرید، ۱۸۸۴م.
۴ - شاگرداناو شاگردان بسیاری تربیت کرده و افراد بسیاری نیز از وی حدیث شنیده و روایت کردهاند که از آن جمله ابومحمد عبدالله بن احمد بن ابیالقاسم تمیمی، ابوالحکم مروان بن عمار، [۱۷]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۲۴۲، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
[۱۸]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۳۲۱، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
ابوالحسن علی بن محمد معافری خطیب بیت المقدس، ابوالعباس احمد ابن محمد عَزّفی [۱۹]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۱۹۹-۲۰۰، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
و جمعی دیگر را میتوان نام برد. کسانی نیز چون ابوعلی حسن بن محمد بن حسن انصاری و یحیی ابن عبدالرحمان بن عبدالمنعم قیسی دمشقی و عتیق بن عبدالجبار ابوبکر الجذامی بلنسی از وی اجازه روایت حدیث کسب کردهاند. [۲۰]
احمد مقری، نفح الطیب، ج۲، ص۵۰۹ -۵۱۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م.
[۲۱]
احمد مقری، نفح الطیب، ج۳، ص۶۸، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م.
[۲۲]
شکیب ارسلان، امیر، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۱، الحلل السندسیة، بیروت، ۱۳۵۸ق/ ۱۹۳۹م.
۵ - شخصیتابن خراط در بجایه با ابومدین شعیب بن حسین انصاری اندلسی تلمسانی از بزرگان صوفیه ملاقات و به تقدم وی در طریقت اعتراف کرد و درباره او گفت که ابومدین وارث علم حقیقت است. [۲۳]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۲۲، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
[۲۴]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۲، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
ابن خراط برای اوقات شبانهروز خود برنامهای منظم داشت و از ساعاتی که به علم و دانش اختصاص داده بود به خوبی استفاده میکرد. [۲۵]
احمد ضبی، بغیة الملتمس، ج۱، ص۳۷۸، مادرید، ۱۸۸۴م.
[۲۶]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۲، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
او مردی قانع و به صلاح و زهد و ورع و خیّر متصف بود. [۲۷]
محمد ابن ابار، التکملة لکتاب الصلة، ج۳، ص۶۴۸، به کوشش کودرا، مادرید، ۱۸۸۲م.
ابن خراط شعر نیز میسرود و ضبّی [۲۸]
احمد ضبی، بغیة الملتمس، ج۱، ص۳۷۸، مادرید، ۱۸۸۴م.
و غبرینی [۲۹]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۵۵، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
[۳۰]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۹۱، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
ابیاتی از وی که بیشتر در زهد و پرهیزکاری است، نقل کردهاند.۶ - مقام قضاوتدر ۵۸۱ق/ ۱۱۸۵م هنگامی که علی بن اسحاق (میورقی مرابطی معروف به ابن غانیه) بجایه را تصرف کرد و مردم را به بیعت با ابوالعباس احمد الناصر خلیفه عباسی دعوت کرد، ابن خراط خطیب بجایه بود [۳۱]
عبدالواحد مراکشی، المعجب، ج۱، ص۲۷۱، به کوشش محمد سعید العریان و محمد العربی العلمی، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
و در همین دوره بود که از جانب ابن غانیه برای مدت اندکی به مقام قضا رسید، اما قاضی بودن وی چندان شهرتی ندارد و غبرینی نوشته است که از مدارک و اسنادی که نام وی در آنها آمده است، بدین امر آگاهی یافتم. [۳۲]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۱-۴۲، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
۷ - محل دفنبعد از خارج شدن علی بن اسحاق از بجایه و بازگشت ابویوسف یعقوب منصور (موحدی)، چون استنباط میشد که ابن غانیه مورد تأیید ابن خراط بوده و با او همکاری داشته است، ابویوسف کمر به قتل وی بست، اما پیش از اجرای تصمیم خود، ابن خراط ناگهان درگذشت [۳۳]
عبدالواحد مراکشی، المعجب، ج۱، ص۲۷۲، به کوشش محمد سعید العریان و محمد العربی العلمی، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
و در خارج باب المرسی به خاک سپرده شد. قبر وی زیارتگاه مردم قرار گرفت و طالبان علم کتب وی را در کنار قبرش قرائت میکردند. [۳۴]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۴، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
۸ - آثارضبی نوشته است که ابن خراط دارای تألیفاتی نیکو بوده و او خود بعضی از آنها را نزد وی قرائت کرده است. [۳۵]
احمد ضبی، بغیة الملتمس، ج۱، ص۳۷۸، مادرید، ۱۸۸۴م.
غبرینی آثار او را پرارزش دانسته که مردم آنها را روایت و قرائت میکردهاند. [۳۶]
احمد غبرینی، عنوان الدرایة، ج۱، ص۴۲-۴۳، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م.
ابن فرحون آثار بسیاری از او را نام برده و نوشته است که در فتنه و آشوب و غارتی که در اندلس پیش آمد، برخی از آنها از میان رفتهاند. [۳۷]
ابراهیم ابن فرحون، الدیباج المذهب، ج۲، ص۶۰ -۶۱، قاهره، ۱۳۹۴ق/ ۱۹۷۴م.
از تألیفات وی ظاهراً تاکنون چیزی به چاپ نرسیده، اما بعضی از آنها به صورت خطی موجود است:۱. الاحکام الصغری، که نسخههایی از آن در موزه بریتانیا ، جامع قرویین فاس و کتابخانه خدیویه [۳۸]
خدیویه، فهرست، ج۱، ص۲۶۱.
موجود است. صدرالدین محمد بن عمر بن مرحل مصری (د ۷۱۶ق/ ۱۳۱۶م) بر این کتاب شرحی نوشته است. [۳۹]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۱۹.
۲. الاحکام الکبری، که نسخ خطی آن در موزه بریتانیا، دارالکتب مصر و کتابخانههای بریل، ظاهریه، [۴۰]
ظاهریه، خطی (تصوف، ج۱، ص۳۴۶، حدیث).
خدیویه، [۴۱]
خدیویه، فهرست، ج۱، ص۲۶۰.
آصفیه، [۴۲]
آصفیه، خطی، ج۱، ص۴۴۲.
بانکیپور [۴۳]
عبدالحمید مولوی، مفتاح الکنوز، ج۱، ص۳۷، پتنه، ۱۹۱۸م.
موجود است. بر این کتاب نقدی با عنوان الوهم و الابهام فی ماوقع من الخلل الاحکام الکبری توسط ابوالحسن علی بن محمد کتّامی معروف به ابن قطّان نوشته شده است. [۴۴]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۲۰۰، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
۳. الاحکام الوسطی، نسخهای از آن در خدیویه [۴۵]
خدیویه، فهرست، ج۱، ص۲۶۰.
موجود است.۴. کتاب التهجّد، نسخهای از آن در ظاهریه [۴۶]
ظاهریه، خطی (تصوف، ج۱، ص۳۴۶، حدیث).
موجود است.۵. الجمع بین الصحیحین، نسخههایی از آن در بانکیپور، [۴۷]
عبدالحمید مولوی، مفتاح الکنوز، ج۱، ص۴۷، پتنه، ۱۹۱۸م.
خدیویه، [۴۸]
خدیویه، فهرست، ج۱، ص۳۲۵.
موزه بریتانیا، دارالکتب مصر، و رامپور عرشی، موجود است.۶. العاقبة فی البعث، نسخههایی از آن در کتابخانههای ظاهریه، [۴۹]
ظاهریه، خطی (تصوف، ج۲، ص۸۲۲، حدیث).
برلین موجود است.۷. مختصر الصحاح''، نسخهای از آن در پطرزبورگ موجود است. ۹ - فهرست منابع(۱) آصفیه، خطی. (۲) محمد ابن ابار، التکملة لکتاب الصلة، به کوشش کودرا، مادرید، ۱۸۸۲م. (۳) ابراهیم ابن فرحون، الدیباج المذهب، قاهره، ۱۳۹۴ق/ ۱۹۷۴م. (۴) حاجی خلیفه، کشف. (۵) خدیویه، فهرست. (۶) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م. (۷) شکیب ارسلان، امیر، الحلل السندسیة، بیروت، ۱۳۵۸ق/ ۱۹۳۹م. (۸) احمد ضبی، بغیة الملتمس، مادرید، ۱۸۸۴م. (۹) ظاهریه، خطی (تصوف، حدیث). (۱۰) احمد غبرینی، عنوان الدرایة، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۶۹م. (۱۱) عبدالواحد مراکشی، المعجب، به کوشش محمد سعید العریان و محمد العربی العلمی، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م. (۱۲) احمد مقری، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م. (۱۳) عبدالحمید مولوی، مفتاح الکنوز، پتنه، ۱۹۱۸م. (۱۴) محییالدین بن شرف نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، قاهره، ادارة الطباعة المنیریة. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنخراط »، ج۳، ص۱۱۴۳. |