قصیده
قصیده نوعی شعر درباره موضوعی معین و مقصودی معین از قبیل مدح بزرگان، تهنیت جشن عید و فتح نامه جنگهاست؛ همچنین مرثیه، تعزیت، مسایل اخلاقی و اجتماعی را به تصویر می کشد. قصیده مهمترین نوع شعر است چرا که عمده ی طبع آزمایی و پایه توانایی و تبحر سخندانی شاعر از این نوع شعر شناخته می شود که وی بتواند چهل پنجاه بیت بر یک وزن و قافیت در یک موضوع با رعایت نکات بلاغت و جزالت کلام، بسراید.
محتویات
- ۱ علت نامگذاری قصیده
- ۲ کاهش و افزایش ابیات در قصیده
- ۳ قصیده مقتضب
- ۴ شریطه در قصیده
- ۵ منبع
علت نامگذاری قصیده
این اصطلاح مأخوذ از قصد به معنی توجه و روی کردن به چیزی یا کسی است. لفظ قصیده فعیل به معنی مفعول است و تاء آخر آن علامت وحدت است، نظیر کلمات شعیره، سفینه و نظایر آن و چون قصیده بدون تاء گویند جنس عام مطلق آن مراد است. در قصیده چون نظر شاعر بیشتر متوجه اشخاص و مقصودهای معین از قبیل مدح، حکمت، موعظه، تهنیت، تعزیت بزرگان بوده است، آن را قصیده نامیده اند. در نهایت به قصیده ی عنصری در مدح سلطان محمود بسنده می نماییم:
چنین نماید شمشیر خسروان آثار چنین کنند بزرگان چو کر باید کار
به تیغ شاه نگر نامه ی گذشتگان مخوان که راستگوی تر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد شود پذیره ی دشمن به جستن پیکار
نه رهنمای به کار آیدش نه اختر گر نه فالگوی به کار آیدش نه خواب گزار
قصیده یکی از انواع شعر با یک وزن و قافیه و مطلعی مصرع است. این ابیات به هم مرتبط و پیرامون یک موضوع و بر مقصودی معین دلالت می کنند. از جمله مدح پادشاه، تهنیت در جشن عید، فتح نامه جنگ یا شکر و شکایت، فخر و حماسه سرایی، مرثیه و تعزیت، مسائل اخلاقی و عرفانی و امثال آن. فرخی گوید:
درآمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا
چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده چو گردان گردباد تندگردی تیره اندر
کاهش و افزایش ابیات در قصیده
شماره ابیات قصیده حد متوسط و معمول آن بین بیست تا هفتاد - هشتاد بیت می باشد و بیشتر از آن تا حدود صدوپنجاه بیت و افزونتر نیز گفته اند و بعضی کمتر از بیست بیت نیز گفته اند اگر چه بعضی ابیات بین پانزده و شانزده بیت را نیز قصیده نامیده اند.
کوتاهی و بلندی قصاید بستگی به اهمیت موضوع، قدرت و قوت طبع شاعر، خصوصیات قوافی و اوزان متداول و غیرمتداول که شاعر برای انشاء قصیده انتخاب کرده است، دارد. بعضی از قصاید با قوافی مجرد در وزنهای معمول و متداول ساخته شده اند که ممکن است شماره ابیات به صد و هفتاد بیت و بیشتر هم برسد. فرخی گوید:
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر
فسانهء کهن و کارنامهء به دروغ به کار ناید رو در دروغ رنج مبر
حدیث آنکه سکندر کجا رسید و چه کرد ز بس شنیدن گشته ست خلق را از بر
شنیدهام که حدیثی که آن دوباره شود چو صبر گردد تلخ، ارچه خوش بود چو شکر
اگر حدیث خوش و دلپذیر خواهی کرد حدیث شاه جهان پیش گیر و زین مگذر
اما گاه بعضی از قوافی به خصوص در وزن های غیرمعمول و با ردیف های مشکل چندان میدان وسیع ندارد که ساختن قصیده های بسیار طولانی را برای هر شاعری ممکن سازد. از جمله کسانی که در قوافی مشکل شعر سروده اند می توان به مسعود سعد اشاره نمود. همین نکته باعث گردیده که نتوان حداکثری برای ابیات قصیده معین نمود اما حداقل آن را حدود بیست بیت یا متجاوز از پانزده و شانزده بیت گفته اند.
قصیده مقتضب
گاه شاعر قصیده سرا بدون آوردن تشبیب و تغزل وارد مدح یا موضوع مورد نظر خود می شود و در این صورت قصیده را محدود می نماید که آن را به اصطلاح مقتضب یعنی بازبریده می گویند. انوری گوید:
گر دل و دست بحر و کان باشد دل و دست خدایگان باشد
شریطه در قصیده
شعرا را رسم بر آن بوده که قصاید مدحیه را به ابیاتی مبنی بر دعای ممدوح ختم کنند، این قسمت از قصیده را شریطه می نامند و ادبای قدیم آن را مقاطع قصیده گفته اند. شریطه معمولاً به صورت دعای تأیید یعنی متضمن دوام و همیشگی است مثل این جمله در شعر فرخی: تا آسمان برپاست کاخ دولتت بر پای باد.
تا جهان پاینده باشد ملک ما پاینده باد تا روانی زنده باشد فر ایران زنده باد
چنان که این دعای تأیید به گونه ی شرط و تعلیق گفته شود آن را تعلیق نامیده اند. در صورتی که قصیده به همراه تشبیب، تخلص و شریطه باشد، قصیده کامل محسوب می شود.
منبع
سایت تبیان، بازیابی: 7 آبان ماه 1392.
شعرشناسی | * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری |
قالبهای شعر | *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیعبند * ترکیببند * قطعه * رباعی |
سبکهای شعر فارسی | * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو |
شاعران پارسی گو: | همه*قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14 |