اِستسقا

از دانشنامه‌ی اسلامی


درخواست آب از خداوند.

استسقاء از ریشه «س‌ـ‌ق‌ـ‌ى» و به معناى درخواست سیراب كردن یا درخواست نوشیدنى ‌است و در اصطلاح فقهى و تفسیرى درخواست آب (باران) از خداوند، هنگام خشكسالى‌ است.

در استحباب استسقا، اختلافى بین فقیهان نیست. تنها ابوحنیفه این استحباب را منكر شده ‌است.

این واژه فقط دو بار در قرآن آمده است: آنجا كه قرآن استسقاى حضرت موسى علیه‌السلام و شكافتن 12 چشمه را بر اثر زدن عصا به سنگ، پس از درخواست بنى‌اسرائیل، بیان مى‌كند: «وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً». (سوره بقره/2، 60)

«وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا» (سوره اعراف/7، 160) ابومسلم گفته است: معناى استسقا طبق عادت مردم، درخواست باران است، بنابراین انفجار سنگ و جوشش معجزه‌آساى آب بدست حضرت موسى علیه‌السلام از اجابت دعاى ایشان فراتر است.

آیه 52 سوره هود/11 بیان مى‌كند كه هود قوم خود را براى نزول باران، به استسقا فراخواند: «وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا» برخى گفته‌اند: قوم هود به خشكسالى و كمبود آب گرفتار شدند و این آیه به استسقاى ایشان اشاره دارد.

همین مطلب در جاى دیگر از حضرت نوح علیه‌السلام نیز نقل شده است كه از مردم خواست تا براى نزول باران رحمت نیایش كنند: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا × يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا». (سوره نوح/71، 10‌ـ‌11)

از آیات پیشین و روایات، استفاده مى‌شود كه استسقا در امت‌هاى پیشین نیز بوده است. برخى مشروعیت استسقا در اسلام را از آیه 60 سوره بقره/2 استفاده كرده‌اند.

آداب استسقاء

1. خضوع و خشوع:

برخى، از نكوهش خداوند در آیه «فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَـكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ» (سوره انعام 6/43) برداشت كرده‌اند كه هنگام برگزارى نماز استسقا، امام باید با حال خضوع و خشوع به جایگاه نماز ‌برود.

2. استغفار و توبه:

قرآن از زبان حضرت نوح و حضرت هود علیهماالسلام فرو فرستادن باران را بر استغفار، متفرع كرده است. (سوره نوح/71،10 ـ11؛ سوره هود/11،52) برخى با استفاده از این آیات، استغفار را از آداب استسقا ‌دانسته‌اند.

از سیره پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و روایات، آداب فراوان دیگرى استفاده شده كه فقیهان به آن فتوا داده‌اند؛ از قبیل سه روز روزه گرفتن، وارونه كردن عبا هنگام نماز به پا داشتن نماز در بیابان، به همراه بردن كهنسالان و خردسالان و جدا‌كردن اطفال از ‌مادران.

پانویس

  1. مقاییس‌اللغه، ج 3، ص 84‌ـ‌85؛ المصباح، ص‌ 281، «سقى».
  2. التحقیق، ج‌ 5، ص‌ 155‌ـ‌156، «سقى».
  3. الفقه على المذاهب الاربعه، ج‌ 1، ص‌ 358؛ كشاف اصطلاحات الفنون، ج‌ 1، ص‌ 153.
  4. جواهرالكلام، ج 12، ص 127؛ المنیر، ج 1، ص 171.
  5. التفسیر الكبیر، ج‌ 3، ص‌ 95.
  6. مجمع‌البیان، ج‌ 5، ص‌ 258.
  7. همان، ج‌ 10، ص‌ 543.
  8. المنیر، ج‌ 1، ص‌ 171.
  9. المحلى، ج‌ 3، ص‌ 309.
  10. همان، ص‌ 310.
  11. شرائع الاسلام، ج‌ 1، ص‌ 109.

منابع

سید هادى موسوى خراسانى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 3، صفحه 88-90.