استحباب

از دانشنامه‌ی اسلامی

استحباب یکی از احكام پنج گانه تكليفى (واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح) است. وقتی گفته می شود انجام عملی استحباب دارد یا مستحب است یعنی انجامش بهتر است مثلا نماز نافله و خواندن نمازهای یومیه به جماعت مستحب است.

لغت

استحباب، مصدر ثلاثى مزيد باب استفعال از ريشه «ح‌-ب‌-ب» در لغت به معناى برگزيدن چيزى است. و در اصطلاح فقه، يكى از احكام پنج‌گانه تكليفى است كه فعلِ آن رجحان دارد و شارع بر انجام آن تشويق كرده و عمل به چنين حكمى، سزاوار ستايش و پاداش است ولى ترك آن، كيفر و سرزنش در پى ندارد، مگر در موارد خاصى كه تداوم ترك مستحبات موجب از بين رفتن فضايل اخلاقى و عواطف انسانى و وهن احكام الهى تلقى شود.

در قرآن كريم و احاديث معصومان عليهم السّلام غالباً در همان معناى لغوى خود، يعنى دوست داشتن، پسنديدن و ترجيح دادن چيزى بكار رفته است.

اقسام استحباب

  • استحباب نفسى و غيرى: مستحب نفسى ـ كه از آن به مستحب ذاتى نيز تعبير مى‌شود ـ عملى است كه استحبابش ذاتى است، نه به خاطر عملى ديگر، مانند نافله‌هاى روزانه، روزه‌هاى مستحب ـ همچون روزه عيد غدير ـ، غسل جنابت و وضو بنابر قول به استحباب نفسى آن دو؛ اما مستحب غيرى عملى است كه در ذاتش استحباب ندارد بلكه استحبابش به خاطر عملى ديگر است، مانند غسل زيارت.
  • استحباب عينى و كفايى: مستحب عينى عملى است كه در هر حال بر مكلف مستحب است، مانند نافله‌هاى يوميّه و روزه‌هاى مستحب؛ امّا مستحب كفايى عملى است كه با انجام دادن آن توسط ديگرى، استحبابش از ذمه فرد ساقط مى‌شود، مانند اذان اعلام و امر به مستحب و نهى از مكروه.

پانویس

  1. الصحاح، ج1، ص106؛ تاج‌العروس، ج1، ص‌402، «حبب».
  2. كفاية‌الاصول، ج‌1، ص‌63‌ـ‌64؛ محاضرات، ج‌2، ص‌123.
  3. الفقه الاسلامى، ج‌1، ص‌68.
  4. درج پانوشت
  5. جواهر الكلام 9/74.


منابع