ودیعه
وديعه عقدى است ميان دو طرف مبنى بر اين كه يكى از آن دو، مالى را به ديگرى بسپارد تا براى وى نگهدارى كند. به صاحب مال، امانت گذار و به كسى كه آن را قبول مى كند، امانت دار گفته مى شود. بر امانت دار واجب است در حفظ امانت بكوشد و آن را در جاى مناسبى نگه دارد به گونهاى كه در نظر عرف، در نگهدارى امانت كوتاهى نكرده باشد وگرنه در صورت تلف، ضامن است.
شرایط ودیعه
عقد وديعه در صورتى صحيح است كه دو طرف آن بالغ و عاقل باشند. اين عقد از سوى هر دو طرف قابل فسخ است يعنى هر لحظه كه امانت دار بخواهد، مى تواند امانت را به صاحبش بازگرداند؛ چنان كه امانت گذار نيز هر وقت بخواهد، مى تواند امانتش را پس بگيرد.
مصادیق ودیعه
1) سپردن اموال به همسایه هنگام سفر مصداق ودیعه میباشد، اگر چه عنوان عقد ودیعه را ذكر نكنند.
2) نگاهداری اسلحه و موبایل و... كه در نگهبانی بعضی ادارات تحویل میشود.
3) نگاهداری كفشها در مساجد.
4) بعضی ادارات جهت نگاهداری وسایل، صندوق امانات تدارك دیدهاند و موارد دیگر كه مصداق ودیعه هستند و احكام ودیعه بر آن بار میشود.
تعهدات مستودع یا امین
1) حفاظت از مال امانتی؛ به همان صورتی كه مقرر شده است. در غیر این صورت، طبق متعارف باید عمل کند والا ضامن است.
2) عدم استفاده از مال امانی؛ چرا كه مال برای حفاظت پیش او گذاشته شده است، مگر اینكه با صراحت یا ضمناً اجازه در استفاده داشته باشد. والاّ اگر اجازه نداشته و استفاده كرده باشد، ضامن است.
3) رد عین مال امانی؛ امین باید عین مالی را كه دریافت كرده است، رد نماید. نه عوض و بدل آن را مگر اینكه عین مال از او قهراً گرفته شده یا تلف شده توسط امین كه در این صورت عوض، مثل یا قیمت آن پرداخته میشود.
4) ضمانت امین در صورتی است كه مال توسط او یا ورثه او تلف شود یا اینكه در نگاهداری مال تعدی و تفریط كند والّا چون امین است مسئول تلف یا نقص مال نمیباشد. بنابراين اگر مال امانى بدون تعمد و كوتاهى امانتدار، به طور اتفاقى از بين رفت، وى ضامن نيست.
5) رد مال به مالك واقعی؛ اگر ثابت شود كه كسی دیگر مالك است، باید آن را به مالك واقعی رد كند.
6)اگر كسى مالى را دزديده و آن را به امانت گذاشت، بر امانت دار جايز نيست آن را به وى بازگرداند بلكه آن مال در دست او امانت شرعى است و بايد آن را به صاحبش بازگرداند و اگر او را نمى شناسد، بعد از معرفى يك سال، از سوى وى صدقه دهد.
امانت در روایات
ابوحمزه ثمالى از امام چهارم عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: بر شما باد كه امانت را ادا كنيد. سوگند به آن كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم را به حق، به پيامبرى برانگيخت، اگر قاتل پدرم حسين بن على عليهماالسلام شمشيرى را كه با آن پدرم را كشته، نزدم امانت بگذارد به او بازمى گردانم.
پانویس
- ↑ كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری،ص 179
- ↑ كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری،ص 179
- ↑ شعبان علی جباری، ودیعه، دانشنامه پژوهه، بازیابی 7 اردیبهشت 1394
- ↑ شعبان علی جباری، ودیعه، دانشنامه پژوهه، بازیابی 7 اردیبهشت 1394
- ↑ در موردى كه خود مالك، مالش را نزد كسى به امانت بگذارد، يا به مضاربه، اجاره، عاريه و يا رهن بدهد، امانت مالكى نام دارد و آن جا كه مال كسى بدون اجازه وى و بدون تسلط عدوانى در دست انسان بيفتد، امانت شرعى شمرده مى شود؛ نظير اين كه مشترى به اشتباه پول زيادترى به فروشنده داده باشد كه در اين صورت، آن زيادى نزد فروشنده امانت شرعى است و بايد به صاحبش برگرداند و اگر در نگهداريش كوتاهى ورزيده از بين رود، ضامن است. ر.ك تحريرالوسيله، ج 1، ص 525.
- ↑ تحريرالوسيله، ج 1، ص 517-521.
- ↑ كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری،ص 179 به نقل از وسائل الشيعه، ج 13، ص 225، كتاب الوديعه.