عقیل بن ابیطالب
«عقیل بن ابى طالب»، برادر حضرت امیرالمومنین علیه السلام است، کنْیت او ابویزید است. گویند ده سال از برادرش طالب کوچکتر بوده و جعفر ده سال از عقیل و علی علیه السلام ده سال از جعفر (کوچکتر بوده است). و جناب ابوطالب در میان اولاد خود عقیل را افزون دوست مىداشت ولهذا حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم در حق عقیل فرمود: «اِنى لاَُحبُّهُ حبَّینِ حبّا لَهُ وَ حُبّا لِحُبِّ اَبى طالبٍ لَهُ».
عقیل و علم انساب
گویند در میان عرب مانند عقیل در علم نسب نبود. از براى او وِسادهاى در مسجد حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم مىگستردند، مىآمد بر روى آن نماز مىخواند، پس مردم نزد او جمع مىگشتند و در علم نسب و ایام عرب از او استفاده مىکردند و در آن وقت چشمان او نابینا شده بود و عقیل مبغوض مردم بود به جهت این که از نیک و بد ایشان آگهى داشت.
دیدار عقیل با معاویه
عقیل در حُسن جواب معروف بود، وقتى بر معاویه وارد شد معاویه امر کرد کرسىها نصب کردند و جلساء خود را حاضر کرد. چون عقیل وارد شد، پرسید که خبر ده مرا از لشکر من و لشکر برادرت؟
فرمود: گذشتم بر لشکر برادرم، دیدم شب و روز آنها مثل شب و روز ایام پیغمبر است لکن پیغمبر در میان ایشان نیست، ندیدم احدى از ایشان را مگر مشغول به نماز و عبادت؛ و چون به لشکر تو گذشتم دیدم استقبال کردند مرا جمعى از منافقین که مىخواستند رم دهند شتر پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم را در «شب عَقَبَه».
پس پرسید کیست که در طرف راست تو نشسته، اى معاویه؟ گفت: عمرو عاص؛ گفت: این همان است که شش نفر در او مخاصمت کردند و هر کدام او را دعوى دار بودند؛ آخرالامر جزار قریش یعنى شتر کش قریش که عاص بن وائل باشد بر همه غلبه کرد و او را پسر خود گرفت.
(عقیل گفت:) دیگرى کیست؟ گفت: ضحاک بن قیس؛ عقیل گفت: او همان کس است که پدرش تکه و نر بزها را کرایه مىداد براى جهانیدن به مادهها.
(عقیل گفت:) دیگرى چه کس است؟ گفت: ابوموسى اشعرى؛ گفت: او ابن السراقه است.
معاویه چون دید ندیمان جُلساء او بىکیف شدند خواست ایشان را به دماغ آورد پرسید یا ابایزید! در حق من چه مىگوئى؟ گفت: این سؤال را مکن؟! گفت: البته باید جواب دهى. گفت: حمامه را مىشناسى، گفت: حمامه کیست؟ عقیل گفت: تو را خبر دادم، این را گفت و برفت؛ معاویه نسابه را طلبید و احوال حمامه را پرسید، گفت: در امانم؟ گفت: بلى، آن مرد نسابه گفت: حمامه جده تو مادر ابوسفیان است که در جاهلیت از زَوانى (زنا کاران) معروفه و صاحب رایت بود.
وفات
گویند عقیل در اواخر عمر نابینا شد و در سال ۵۰ قمری در سن ۹۶ سالگی از دنیا رفت و در همان خانه ای که در نزدیکی بقیع داشت دفن شد. برخی هم اساساً در این که عقیل در مدینه درگذشته باشد، اظهار تردید کرده و نوشته اند که او در شام درگذشته است.
پانویس
منابع
- حاج شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت اول، باب سوم: در تاریخ حضرت علی علیه السلام.
- آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان.
- دانشنامه رشد.