ظاهریه
در قرن دوم هجری (هشتم میلادی)، چند گرایش مختلف نسبت به معارف دینی و بشری وجود داشت که اغلب با یکدیگر اختلاف عمیقی داشتند. مثلا اصحاب رأی گروهی بودند که نقش عقل و رأی انسان را در تأویل و تحلیل متون دینی تا حد بالایی تجویز می کردند. گروه دیگر باطنیه بودند که براین عقیده پافشاری می کردند که ظواهر قرآن دارای معانی باطنی عمیقی است و ما می بایست گاهی از ظاهر عبور کنیم تا به این معانی دست بیابیم. علاوه بر اینها مذهب معتزلی هم نحله دیگری بود که در تمام مسائل دینی عقل را عاملی تعیین کننده تر از وحی می دانست. رزمگاه همه این نهضتها در عراق بود. در این میان نهضت دیگری در عراق بوجود آمد که گویی نوعی اعتراض و مخالفت را با تمام نهضت های معاصر خود شروع کرد. این نهضت به مذهب «ظاهریه» مشهور شد. آنها تنها راه رسیدن به حقیقت و سعادت را تمسک به ظاهر کلام خدا و رسول می دانستند.
بنیانگذار مذهب ظاهریه
بنیانگذار «ظاهریه»، فقیهی به نام داوود بن محمدعلی می باشد. داوود در سال ۲۰۲ قمری در کوفه چشم به جهان گشود. خانواده داوود بن محمدعلی از دیار کاشان بودند. پدرش کاتب عبدالله بن خالد بود. خانواده او کمی بعد به بغداد رفته و داوود در آن فضا به تحصیل علم پرداخت و سرانجام مذهب داوودیه یا یا مذهب ظاهریه را بنیان نهاد. او از محضر اساتید بزرگی چون ابو ثور شافعی و اسحاق بن راهویه بهره ها برد.
داوود از فقه شافعی هم (مانند فقه حنفی) ناخشنود شد و لذا مکتب خود را تاسیس کرد. او قرآن و حدیث و اجماع را پذیرفت ولی قیاس، رأی، استحسان و تقلید را یکسره رد کرد. گفته اند او فردی فقیه، دانشمند، زاهد و ورزیده در فن جدل بود. نقل است که او قرآن را مخلوق می دانست نه ازلی (این روایت مشکوک است).
ابن ندیم حدود ۱۵۰ اثر را به او منسوب می کند. کتابهای او حول موضوعات مختلفی دور می زند که عبارتند از: اصول دین، خلافت، اجمال و ابطال قیاس، ابطال تقلید، فروع دین، عبادات و معاملات شرعی.
داوود سرانجام در سال ۲۷۰ قمری در بغداد در گذشت. پس از او فرزندش، ابوبکر محمد رئیس ظاهریه شد. او بیشتر شاعر، ادیب و مورخ بود و به این خاطر شهرتی چشمگیر را به مذهب ظاهریه داد. تا جایی که در قرن چهارم، به بیشترین شهرت رسید.
برخی از اعتقادات ظاهریه
۱- نماز مسافر: او بنابر نص قرآن، نماز مسافر را شکسته اعلام کرد و شرط مسافت را نیز برداشت. مسافر حتی اگر از یک اردوگاه به اردوگاه دیگر به عنوان مسافر برود نمازش قصر می شود.
۲- روزه مسافر: داوود بر خلاف علمای اهل تسنن، روزه مسافر را بدون هیچ قید و شرطی صحیح نمی داند و معتقد است که روزه نگرفتن مسافر بدون قید و شرط، در نص قرآن و حدیث آمده است.
۳- مساله ربا: ربا در اسلام، حرام است، اما حدیثی از پیامبر وجود دارد که شما می توانید طلا را با طلا، نقره را با نقره، گندم با گندم، جو با جو، خرما با خرما، نمک با نمک را معاوضه کنید، به شرط آنکه مقدار معاوضه با هم برابر باشد و فی المجلس صورت بگیرد. شما نباید مقدار بیشتری را با مقدار کمتری از موارد بالا با هم معاوضه کنید که مقدار اضافی ربا محسوب می شود، اما او در این باره قیاس را نمی پذیرد و تسری حکم از موارد بالا به موارد دیگری را (علیرغم نظر اهل سنت) جایز نمی داند.
۴- ظاهریه معتقد به وقوع «اقرار» تنها از طریق لفظ و نوشتن و اشاره می باشند.
۵- علم قاضی: در مورد علم قاضی معتقدند قویترین چیزی که حاکم بر طبق آن حکم کند اول آن حکمی است که بر اساس علمش باشد، سپس به اقرار است و بعد بینه است.
۶- در مورد شهادت: در مورد شهادت در زنا، شهادت چهار مرد، یا به جای هر مرد دو زن به شرط عدالت لازم است.
۷- مدعی اگر بیّنه نداشت و مدعی علیه هم از سوگند خوردن امتناع کرد، او را باید با زدن مجبور کرد.
۸- پذیرش گفتار را اثر شناسان در الحاق طفل در خصوص فرزندان زنان آزاد و کنیزکان واجب است.
ظاهریه در اسپانیا
مظهر بن سعید بلّوطی: بلوطی از اولین چهره های ظاهریه در اسپانیا می باشد. او در سال ۲۷۳ درقرطبه به دنیا آمد و پس از مدتی یکی از بزرگان و علماء نحله خودش شد. او به آرای ظاهریه گرایش داشت و ادیب و شاعر و متکلم بود.
ابن حزم اندلسی: معروفترین چهره ظاهریه و شارح اصلی آن در اسپانیای اسلامی می باشد. تولد او در سال ۳۸۴ واقع شد. ابن مفلت ظاهری بیشترین تاثیر را بر روی تعلیم و تربیت او گذاشت. او در زندگی خود به جز دوره کوتاهی از آرامش، سختیهای بسیاری را تحمل نمود. او تنها توانست در جزیره ای به نام ماژورکا و به دعوت رئیس آن جزیره، به آنجا برود و ظاهریه را تبلیغ کند. آثار او بسیار زیاد (حدود ۴۰۰ اثر) و در موضوعات مختلف از علم الانساب گرفته تا بحث المعرفة می باشد.
او را گاهی عقل گرا و اهل استدلال می گفتند. او حتی قبل از کانت فیلسوف آلمانی مباحثی راجع به مقولات پیشینی (apriori) داشته است. او فلسفه یونان را خوانده بود و در کلام متبحر بود. در ریاضیات و هندسه ید طولایی داشت. در زمینه جغرافیا هم صاحب نظر بود. او جهان را متناهی، زمین را کروی و خورشید را بزرگتر از زمین می دانست. در اخلاق عقایدی مانند اپیکوریان داشت (اصالت لذت معنوی) او البته رسیدن به این مرحله را با کمک پیامبران میسر می دانست. وی سه چیز را شرط لازم و کافی برای تحصیل معرفت دینی می دانست: ۱- معنی لفظ قرآن ۲- گفتار و رفتار پیامبر ۳- اجماع.
او درباره خدا و قرآن و صفات الهی نظریات فلسفی، کلامی، دینی خاصی دارد. ابن حزم انسان را مختار مطلق نمی داند. او اسلام و ایمان را یکی می داند و معتقد است که اسلام تمام ادیان پیش از خود را نسخ کرده است.
علاوه بر ابن حزم افراد دیگری هم در اندلس به این مکتب روی آوردند. ابن عبدالبر -محدث و تذکره نویس مشهور- نیز به ظاهریه تمایل داشت. حمیدی که او هم مورخ و تذکره نویس بود به این فرقه متمایل بود.
می توان گفت ظاهریه در اندلس تقریبا به صورت یک فلسفه تحت فشار، رشد کرد. علیرغم آنکه در مشرق مکتبی فقهی و عمیق بود. در قرن ششم (۱۲ میلادی) ظاهریه در اسپانیا و آفریقای شمالی افول کرد، در حالی که انسانهای معمولی و عوام، اصول و فروع آنرا رعایت می کردند امّا از هر طرف مورد حمله قرار گرفته بود.
منابع مقاله
۱- المدخل الی دراسته المدارس المذاهب الفقهیه عمر سلیمان استخر
۲- فقه تطبیقی، سعید منصوری (آرانی)
۳- تاریخ فلسفه در اسلام، م. شریف
۴- المحلی، ابن حزم آندلسی
۵- تهذیب الاسماء و اللغات، نومری
۶- تذکرة الحفاظ، ذهبی
منابع
- "ظاهریه"، سایت رحماء.