دیه

از دانشنامه‌ی اسلامی

«دیات» جمع «دیه»، عبارت است از مقدار مالى که واجب است در برابر جنایت پرداخت گردد، خواه مقدار آن معلوم باشد یا نباشد. گاهى جرایمى را که مقدارش معین نیست «ارش» و «حکومت» (تفاوت میان صحیح و معیوب) و جرایمى را که مقدارش معین است «دیه» مى نامند.

انواع دیه

دیه قتل عمد

دیه (خون‌بهاى) قتل عمد (در صورتى که قصاص تبدیل به دیه گردد) عبارت از یکى از موارد ذیل است که قاتل در انتخاب آن مختار مى باشد:

  • ۱. صد شتر که پنج سال را تمام کرده باشند؛
  • ۲. دویست گاو سالم و متعارف؛
  • ۳. هزار گوسفند سالم و متعارف؛
  • ۴. دویست «حله» که هر «حله» عبارت از دو قطعه لباس از بُرد یمانى است؛
  • ۵. هزار دینار (هزار مثقال طلاى سکه‌دار)؛
  • ۶. ده‌هزار درهم (ده هزار مثقال نقره سکه‌دار).

مهلت پرداخت دیه قتل عمد یک سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.

دیه قتل شبه عمد

دیه قتل شبه عمد نیز یکى از همان موارد مذکور است با کمى تخفیف در سن شترها و مدت پرداخت آن که دو سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.

در قتل عمد و شبه عمد اگر قاتل فرار کند و دستگیرى او ممکن نباشد، دیه را از مال او برمى دارند: اگر مال نداشته باشد، باید خویشاوندان او بدهند و اگر خویشاوند نداشته باشد، دیه مقتول را امام از بیت المال مى دهد و در هیچ صورت، خون مسلمانى که به ناحق کشته شده، هدر نمى رود.

همچنین لازم به ذکر است، در صورتى که در یکى از ماه هاى حرام (رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم) یا در حرم مکه معظمه قتلى انجام گیرد، قاتل علاوه بر دیه قتل، ثلث دیه را نیز باید بپردازد. اگر کسى در بیرون از حرم مکه مرتکب قتل گردد و به حرم پناهنده شود، در حرم قصاص نمى شود ولى در آب و غذا بر او سخت گیرى مى شود تا از حرم خارج گردد و در خارج از حرم، مورد قصاص قرار گیرد. اما قاتلى که در حرم مرتکب قتل شده است، در همان جا قصاص مى شود.

دیه قتل غیر عمد

دیه قتل خطاى محض نیز یکى از موارد مذکور در قتل عمد با مقدارى تخفیف در سن شترها است و مهلت پرداخت آن سه سال مى باشد. پرداخت این دیه بر عهده «عاقله» است که باید از مال خود بدهند و نمى توانند عوضش را از قاتل بگیرند.

«عاقله» خویشاوندان ذکور قاتل هستند که از طرف پدر و مادر یا از طرف پدر با قاتل نسبت دارند، به شرط این که بالغ و عاقل باشند و فقیر هم نباشند. اگر کسى خویشاوند پدر و مادرى یا پدرى نداشته باشد و «ضامن جریره» هم نداشته باشد، عاقله او امام مسلمانان است که دیه را از بیت المال مى پردازد.

دیه‌ سقط جنین

اگر کسى کارى کند که زن، جنین خود را سقط کند، دیه‌ی آن بدین شرح است:

  • نطفه: ۲۰ مثقال طلا؛
  • علقه (خونه بسته): ۴۰ مثقال؛
  • مضغه (پاره‌ی گوشت): ۶۰ مثقال؛
  • استخوان: ۸۰ مثقال؛
  • استخوان گوشت‌دار بدون روح: ۱۰۰ مثقال؛
  • روح دمیده باشد: ۱. پسر: ۱۰۰۰ مثقال. ۲. دختر: ۵۰۰ مثقال.

در تمام موارد فوق، مثقال شرعى ملاک است که تقریبا چهارپنجم مثقال بازارى است و طلاى سکه‌دار باید محاسبه شود. و اگر زن خودش کارى کند که بچه‌اش سقط شود، باید دیه‌ی آن را به وارث طفل بدهد.

دیه‌ی اعضاء

هر یک از اعضاى بدن؛ مانند دست و پا و حواس پنجگانه نیز دیه‌ی خاصى دارد که در کتاب‌هاى مفصل فقهى آمده است و در این جا تنها به بیان اعضایى که دیه‌ی آن‌ها، دیه‌ی کشتن است، اکتفا مى‌کنیم. برخى از اعضایى که دیه‌ی آن‌ها دیه‌ی قتل است:

  • کورکردن هر دو چشم؛
  • بریدن هر دو بینى، یا از کار انداختن آن‌ها؛
  • بریدن هر دو گوش، یا از کار انداختن آن‌ها؛
  • بریدن هر دو لب؛
  • قطع زبان سالم؛
  • از بین بردن تمام دندان‌ها؛
  • شکستن گردن به طورى که خم شود و قد او کوتاه شود (بنابر احتیاط واجب)؛
  • از بین بردن هر دو دست؛
  • از بین بردن، انگشتان هر دو دست یا انگشتان هر دو پا؛
  • شکستن پشت؛
  • قطع نخاع؛
  • قطع پاها؛
  • شکستن ترقوه (دو استخوان بالاى سینه، زیر گردن)؛
  • شکستن کمر؛
  • کندن موى سر یا ریش به گونه‌اى که دیگر نروید و بنابر احتیاط واجب در کندن موى چهار مژده (تمام مژدها)، اگر دیگر نروید.

تمام اعضاى اصلى بدن انسان که جفت باشد، هر دوى آن‌ها دیه‌ی کامل دارد و یکى از آن‌ها نصف دیه‌ی کامل، به جز بیضتین که در مقدار دیه‌ی آن اختلاف است.

کفاره قتل

در قتل مسلمان - اعم از مرد و زن، بزرگ و کوچک و عاقل و دیوانه - علاوه بر دیه، قاتل باید کفاره هم بدهد و کفاره قتل به شرح ذیل است:

  • در قتل عمد، کفاره جمع واجب است: آزادکردن یک بنده، دو ماه روزه و اطعام شصت فقیر؛
  • در قتل شبه عمد و خطاى محض، یک کفاره - به ترتیب - واجب است: باید یک بنده آزاد کند. در صورت عدم امکان، دو ماه روزه بگیرد، اگر نتوانست به شصت فقیر غذا بدهد.

در قتل کافر - اعم از حربى، ذمى و معاهد - کفاره لازم نیست.

پانویس

  1. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۵۳.
  2. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۵۴-۵۵۵، مسائل ۱-۷.
  3. همان، ص ۵۵۶-۵۵۷، مسائل ۱۳-۱۷.
  4. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۹۹-۶۰۲.
  5. همان، ص ۵۵۸، مسأله ۲۳ و ۲۵.
  6. همان، ص ۵۵۷-۵۵۸، مسائل ۱۸-۲۲.
  7. «ضامن جریره» کسى است که با انسان تعهد مى بندد که در صورت نبودن وارثى از خویشاوندان، از یکدیگر ارث ببرند و در زمینه جنایت‌هایى که از طریق خطاى محض انجام مى گیرد، ضامن یکدیگر باشند.
  8. تحریرالوسیله، ج ۲ کتاب الدیات؛ القول فى اللواحق، ص ۵۹۷.
  9. تحریرالوسیله، ج ۲، کتاب الدیات؛ القول فى الجنایة على الاطرف، ص ۵۷۰.
  10. همان، ص ۶۰۶.

منابع

  • آشنایى با ابواب فقه، محمداسماعیل نورى.
  • آموزش فقه، محمدحسین فلاح‌زاده، بخش دیات.