دعای ۲۲ صحیفه سجادیه

از دانشنامه‌ی اسلامی

موضوع دعا: دعا هنگام رنج و سختی

تقسیمات: این دعا به چهار بخش تقسیم شده است.

عبارت آغاز دعا در صحیفه سجادیه:

وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیه‌السلام عِنْدَ الشِّدَّةِ وَ الْجَهْدِ وَ تَعَسُّرِ الْأُمُورِ:
از‌ دعاى امام علیه السلام بود هنگام سختى ‌و‌ مشقّت ‌و‌ دشوار شدن کارها:

متن و ترجمه دعا:

ترجمه دعا از ترجمه صحیفه حسین انصاریان گرفته شده. برای مشاهده سایر ترجمه های دعا و شرح های آن به لینک قرار داده شده در ذیل هر بخش مراجعه کنید.

--بخش اول--

اللَّهُمَّ إِنَّک کلَّفْتَنِی مِنْ نَفْسِی مَا أَنْتَ أَمْلَک بِهِ مِنِّی، وَ قُدْرَتُک عَلَیهِ وَ عَلَی أَغْلَبُ مِنْ قُدْرَتِی، فَأَعْطِنِی مِنْ نَفْسِی مَا یرْضِیک عَنِّی، وَ خُذْ لِنَفْسِک رِضَاهَا مِنْ نَفْسِی فِی عَافِیةٍ.
خداوندا مرا مکلّف به تکلیفی ساخته‌ای که خودت از من به آن کار تواناتری، و قدرتت بر آن و بر من بیش از قدرت من است، پس چنانم کن که موجب رضای تو از من باشد، و از من آنچه را که موجب رضای توست برگیر آن گونه که به سلامت من لطمه‌ای نزند.
اللَّهُمَّ لَا طَاقَةَ لِی بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِی عَلَی الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوَّةَ لِی عَلَی الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَی رِزْقِی، وَ لَا تَکلْنِی إِلَی خَلْقِک، بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِی، وَ تَوَلَّ کفَایتِی.
خداوندا مرا طاقت بر سختی و مشقت، و شکیبایی بر بلا، و قدرت بر تنگدستی نیست، پس روزی‌ام را منع مکن و مرا به خلق خود وامگذار، بلکه خود به تنهایی نیازم را برآور، و خودت کارساز من باش.
وَ انْظُرْ إِلَی وَ انْظُرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی، فَإِنَّک إِنْ وَکلْتَنِی إِلَی نَفْسِی عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِیهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَکلْتَنِی إِلَی خَلْقِک تَجَهَّمُونِی، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِی إِلَی قَرَابَتِی حَرَمُونِی، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِیلًا نَکداً، وَ مَنُّوا عَلَی طَوِیلًا، وَ ذَمُّوا کثِیراً.
و به چشم محبت به من بنگر، و در همه امورم مصالح مرا در نظر گیر؛ زیرا اگر مرا به خود واگذاری در کارم فرومانم، و به کاری که مصلحت من در آن است نپردازم، و اگر مرا به بندگانت واگذاری روی درهم کشند، و اگر به اقوامم حوالت دهی محرومم سازند، و اگر عطا کنند عطایی اندک و پردردسر دهند، و بر من منّت بسیار گذارند، و بیش از حد نکوهشم نمایند،
فَبِفَضْلِک، اللَّهُمَّ، فَأَغْنِنِی، وَ بِعَظَمَتِک فَانْعَشْنِی، وَ بِسَعَتِک، فَابْسُطْ یدِی، وَ بِمَا عِنْدَک فَاکفِنِی.
پس‌ ای خداوند، به فضلت بی‌نیازم کن و به بزرگی‌ات مرتبه‌ام بلند گردان، و به عطای گسترده‌ات دستم را گشاده ساز و به رحمتت در کلّ امور کفایتم کن.
ترجمه‌ها و شروح بخش اول

--بخش دوم--

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَلِّصْنِی مِنَ الْحَسَدِ، وَ احْصُرْنِی عَنِ الذُّنُوبِ، وَ وَرِّعْنِی عَنِ الْمَحَارِمِ، وَ لَا تُجَرِّئْنِی عَلَی الْمَعَاصِی، وَ اجْعَلْ هَوَای عِنْدَک، وَ رِضَای فِیمَا یرِدُ عَلَی مِنْک، وَ بَارِک لِی فِیمَا رَزَقْتَنِی وَ فِیمَا خَوَّلْتَنِی وَ فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی، وَ اجْعَلْنِی فِی کلِّ حَالاتِی مَحْفُوظاً مَکلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از حسد برهان، و از معصیت بازدار، و از آنچه حرام است پرهیزم ده، و مرا بر گناهان جرئت مده، و خواستم را به خود متوجه کن، و بر آنچه بر من وارد می‌کنی شادی‌ام ده، و آنچه را روزی من کرده‌ای و به من بخشیده‌ای و انعام فرموده‌ای برکت ده، و در همه احوال مرا محفوظ و حراست شده و عیب پوشیده و دست نایافتنی و پناه و امان داده شده قرار ده.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ عَنِّی کلَّ مَا أَلْزَمْتَنِیهِ وَ فَرَضْتَهُ عَلَی لَک فِی وَجْهٍ مِنْ وُجُوهِ طَاعَتِک أَوْ لِخَلْقٍ مِنْ خَلْقِک وَ إِنْ ضَعُفَ عَنْ ذَلِک بَدَنِی، وَ وَهَنَتْ عَنْهُ قُوَّتِی، وَ لَمْ تَنَلْهُ مَقْدُرَتِی، وَ لَمْ یسَعْهُ مَالِی وَ لَا ذَاتُ یدِی، ذَکرْتُهُ أَوْ نَسِیتُهُ.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و آنچه از طاعت برای خود یا فردی از بندگانت بر من واجب نموده‌ای مرا بر انجامش موفق دار، و اگر بدنم از انجامش ناتوان باشد، و نیرویم از آن سست آید، و قدرتم بر آن نرسد، و مال و منالم گنجایش آن را نداشته باشد، خواه آن را به یاد داشته باشم یا از یاد برده باشم،
هُوَ، یا رَبِّ، مِمَّا قَدْ أَحْصَیتَهُ عَلَی وَ أَغْفَلْتُهُ أَنَا مِنْ نَفْسِی، فَأَدِّهِ عَنِّی مِنْ جَزِیلِ عَطِیتِک وَ کثِیرِ مَا عِنْدَک، فَإِنَّک وَاسِعٌ کرِیمٌ، حَتَّی لَا یبْقَی عَلَی شَیءٌ مِنْهُ تُرِیدُ أَنْ تُقَاصَّنِی بِهِ مِنْ حَسَنَاتِی، أَوْ تُضَاعِفَ بِهِ مِنْ سَیئَاتِی یوْمَ أَلْقَاک یا رَبِّ.
و آن -‌ای خدای من - از چیزهایی باشد که به حساب من گذاشته‌ای و من از آن غفلت کرده‌ام، پس به عطای عظیمت و رحمت واسعه‌ات آن را از سوی من ادا کن که تو خدای توانگر و کریمی، بدان‌گونه که چیزی از آن طاعت برعهده من نماند تا بدین سبب روزی که به لقای تو می‌رسم از خوبی‌هایم کم کنی، یا بر سیئاتم بیفزایی‌ای پروردگار من.
ترجمه‌ها و شروح بخش دوم

--بخش سوم--

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِی الرَّغْبَةَ فِی الْعَمَلِ لَک لِآخِرَتِی حَتَّی أَعْرِفَ صِدْقَ ذَلِک مِنْ قَلْبِی، وَ حَتَّی یکونَ الْغَالِبُ عَلَی الزُّهْدَ فِی دُنْیای، وَ حَتَّی أَعْمَلَ الْحَسَنَاتِ شَوْقاً، وَ آمَنَ مِنَ السَّیئَاتِ فَرَقاً وَ خَوْفاً، وَ هَبْ لِی نُوراً أَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ، وَ أَهْتَدِی بِهِ فِی الظُّلُمَاتِ، وَ أَسْتَضِیءُ بِهِ مِنَ الشَّک وَ الشُّبُهَاتِ
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و رغبت و میلی روزی من کن که عمل برای تو را محض آخرتم انجام دهم، بدان‌گونه که صدق این رغبت را در قلبم بیابم، و بی‌رغبتی نسبت به دنیای زودگذر بر دلم چیره شود، آن‌سان که از سر شوق به حسنات برخیزم، و به سبب بیم و خوف از سیئات در امان مانم. و نوری به من ببخش که در پرتو آن در بین مردم زندگی کنم، و با فروغش در هر نوع ظلمتی راه یابم، و انوارش دل مرا از شک و شبهه پاک کند.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِی خَوْفَ غَمِّ الْوَعِیدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ حَتَّی أَجِدَ لَذَّةَ مَا أَدْعُوک لَهُ، وَ کأْبَةَ مَا أَسْتَجِیرُ بِک مِنْهُ
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و ترس و وحشت اندوه عذاب، و شوق وعده ثواب را روزی‌ام ساز، تا لذّت آنچه را که تو را برای آن می‌خوانم، و اندوه چیزی را که از آن به تو پناه می‌برم بیابم.
اللَّهُمَّ قَدْ تَعْلَمُ مَا یصْلِحُنِی مِنْ أَمْرِ دُنْیای وَ آخِرَتِی فَکنْ بِحَوَائِجِی حَفِیاً.
الهی تو آنچه دنیا و آخرتم را اصلاح کند می‌دانی، پس به حوائجم به دیده رحمت بنگر.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنِی الْحَقَّ عِنْدَ تَقْصِیرِی فِی الشُّکرِ لَک بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَی فِی الْیسْرِ وَ الْعُسْرِ وَ الصِّحَّةِ وَ السَّقَمِ، حَتَّی أَتَعَرَّفَ مِنْ نَفْسِی رَوْحَ الرِّضَا وَ طُمَأْنِینَةَ النَّفْسِ مِنِّی بِمَا یجِبُ لَک فِیمَا یحْدُثُ فِی حَالِ الْخَوْفِ وَ الْأَمْنِ وَ الرِّضَا وَ السُّخْطِ وَ الضَّرِّ وَ النَّفْعِ.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و چون در ادای شکر نعمت‌هایت در زمان آسایش و سختی و سلامت و بیماری کوتاهی ورزم، حق‌شناسی روزیم کن تا مسرّت خاطر و آرامش قلب خود را در ادای وظیفه نسبت به تو به وقت ترس و ایمنی، و خشم و رضا، و سود و زیان بیابم.
ترجمه‌ها و شروح بخش سوم

--بخش چهارم--

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِی سَلَامَةَ الصَّدْرِ مِنَ الْحَسَدِ حَتَّی لَا أَحْسُدَ أَحَداً مِنْ خَلْقِک عَلَی شَیءٍ مِنْ فَضْلِک، وَ حَتَّی لَا أَرَی نِعْمَةً مِنْ نِعَمِک عَلَی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِک فِی دِینٍ أَوْ دُنْیا أَوْ عَافِیةٍ أَوْ تَقْوَی أَوْ سَعَةٍ أَوْ رَخَاءٍ إِلَّا رَجَوْتُ لِنَفْسِی أَفْضَلَ ذَلِک بِک وَ مِنْک وَحْدَک لَا شَرِیک لَک.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و سینه‌ام را از بیماری حسد سلامت ده به طوری که بر هیچ کدام از آفریدگان تو بر نعمتی که به فضلت عنایت می‌کنی حسد نبرم، و هیچ یک از نعمت‌های تو را در دین یا دنیا، عافیت یا تقوا، فراخی یا راحتی، بر هیچ یک از بندگانت نبینم مگر آنکه بهتر از آن را به لطف تو و از سوی تو‌ای خدای بی‌شریک آرزو کنم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِی التَّحَفُّظَ مِنَ الْخَطَایا، وَ الِاحْتِرَاسَ مِنَ الزَّلَلِ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ فِی حَالِ الرِّضَا وَ الْغَضَبِ، حَتَّی أَکونَ بِمَا یرِدُ عَلَی مِنْهُمَا بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ، عَامِلًا بِطَاعَتِک، مُؤْثِراً لِرِضَاک عَلَی مَا سِوَاهُمَا فِی الْأَوْلِیاءِ وَ الْأَعْدَاءِ، حَتَّی یأْمَنَ عَدُوِّی مِنْ ظُلْمِی وَ جَوْرِی، وَ ییأَسَ وَلِیی مِنْ مَیلِی وَ انْحِطَاطِ هَوَای.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا خودداری از گناهان، و پرهیز از لغزش‌ها در دنیا و آخرت، و در حال خشنودی و خشم روزی کن، به طوری که در هر دو حال یکسان بوده، به طاعت تو مشغول باشم، و در حق دوستان و دشمنانت رضای تو را بر غیر رضا و طاعت تو ترجیح دهم، تا دشمنم از جور و ستمم ایمن باشد، و دوستم از اینکه منحرف از حق و به هوای نفس او متمایل شوم نومید گردد،
وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یدْعُوک مُخْلِصاً فِی الرَّخَاءِ دُعَاءَ الْمُخْلِصِینَ الْمُضْطَرِّینَ لَک فِی الدُّعَاءِ، إِنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
و مرا از آنان قرار ده که تو را در حال آسایش چنان به اخلاص می‌خوانند که درماندگان مخلص می‌خوانند، همانا که تو ستوده و بزرگواری.
ترجمه‌ها و شروح بخش چهارم