تسلیم

از دانشنامه‌ی اسلامی


منظور از «تسلیم» این است که فرد مسلمان به همه اوامر، نهى‌ها و تقدیرات خداوند حکیم، در اعتقاد ایمان داشته باشد و در حد توانش به آن عمل کند؛ و ثمره آن قلب سلیم است که سبب داشتن سلامت جسمی و آرامش روحى خواهد بود.

اقسام تسلیم

  • عالى ترین مرحله: تسلیم به اوامر و قضاى الهى در همه امور؛ نمونه هاى آن مانند تسلیم حضرت ابراهیم علیه السلام در برابر دستورات و تقدیرات الهى که همسر و فرزندش را در وسط کوه هاى بى آب و بدون پناه مکه گذاشت و برگشت و یا دستور ذبح فرزندش که در قرآن مجید به آن دو اشاره شده است.
  • مرحله عالى: تسلیم در اعتقاد و عقیده و داشتن روحیه و ملکه عمل به آن.
  • مرحله متوسط: تسلیم در اعتقاد و عقیده با عمل به بعضى از آن و سعى و تلاش براى تحقق عملى در حد مقدور همه احکام و مسائل اخلاقى اسلام در زندگى و ایجاد ملکه عملگرایی در روحیه خود. در مرحله متوسط است که اگر کسى دچار مصیبت موت شد، مانند مجاهد فى سبیل الله و داراى اجر شهید است.
  • مرحله پایین: تسلیم در اعتقاد و عقیده با عمل به بعضى از آن؛ چنین شخصى در نزدیکى پرتگاه جهنم است؛ و آینده مبهمى دارد و در موقعیت هاى حساس زندگى، معلوم نیست که چه عکس العملى خواهد داشت و راه حل اینکه، سعى کند آن عمل به بعضى به صورت ملکه و عادتش شود و نسبت به بقیه اعمال تلاش کند و از خداى مهربان طلب توفیق عمل به آن ها را بخواهد و همیشه در فکر عمل به آن ها باشد و خود را به مرحله متوسط متوجه کند و در راه خودسازى قدم بردارد.
  • مرحله پایین تر: تسلیم در اعتقاد و عقیده بدون عمل به آن؛ چنین شخصى در پرتگاه و لبه جهنم است و هر لحظه ممکن است که مرتکب گناهان کبیره شود و با ارتکاب آن ها به سوى کفر و نفاق کشیده شود. به این مرحله کفر عملى مى گویند؛ چون که گناهان کبیره وسیله کمین شیطان است که با ارتکاب آن، شخص را با وسوسه، ناامید و راه را به روى او بسته وانمود مى کند، و او را به سوى گناهان دیگر جلب مى کند، چنین فرد گناهکار باید توبه کند و از رحمت واسعه الهى ناامید نشود و خود را به سوى میدان مبارزه و جهاد با دشمن دورنى (نفس اماره به بدى) و بیرونى (وسوسه هاى شیطانى) متوجه سازد و از خداى مهربانش درخواست کمک و یارى کند.

موانع تسلیم

برخی از موانع تسلیم در برابر خدا عبارت است از: جهل و نادانى، حبّ دنیا، تکبر، عناد، بغى و طغیان، حسد، عصبیت قومى، معرفت شناسى بر محور احساس و تجربه حسى و...

حب دنیا یعنى حبى که در مواقع دو راهى بین گناه کبیره و ترک آن، مرتکب گناه کبیره شود، مثلا در حین معامله براى سودآورى بیشتر دروغ بگوید یا جنس نامرغوب را به عنوان مرغوب بفروشد و یا گرفتن رشوه، ربا و... .

همچنین دوست داشتن فرزند و خانواده در اسلام به آن سفارش شده اما در موقع حساس نیاز اسلام، باید آن را کنار گذاشت والا چنین حبى را حب دنیا مى نامند.

اگر با سلوک در میدان عمل، نفس انسان تزکیه نشود و روح وى پرورش نیابد و صفا و جلا نگرفته باشد، در موقعیت حساس که منافع و شهوت هاى زودگذر، در معرض خطر قرار مى گیرند، تعصبات جاهل گونه، خودخواهى ها و حسادت ها سر برمى آورد و انسان را مى لغزاند.

تسلیم در قرآن و احادیث

«وَوَصّى بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَیعْقُوبُ یا بَنِی إِنَّ اللّهَ اصْطَفى لَکمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاّ و َأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»؛ ابراهیم و یعقوب (علیهما السلام) به فرزندانشان وصیت کردند: اى فرزندان، خدا براى شما دین را برگزید پس تا لحظه مردن مسلمان باشید (و روحیه تسلیم داشته باشید). (سوره بقره: ۱۳۲)

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً وَ لاتَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ»؛ اى اهل ایمان، همگى (نسبت به اوامر خداى حکیم) تسلیم شوید و از وسواس تفرقه آور شیطان پیروى مکنید که او دشمن آشکار شما است. (سوره بقره: ۲۰۸)

«فَلا و َرَبِّک لایؤْمِنُونَ حَتّى یحَکمُوک فِیما شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لایجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیتَ و َیسَلِّمُوا تَسْلِیماً»؛ نه چنین است، قسم به خداى تو که اینان از اهل ایمان نیستند مگر این که در نزاعشان، تنها تو را حاکم کنند و آن گاه به هر حکمى که کنى، هیچ گونه اعتراضى در دل نداشته و کاملا از دل و جان تسلیم حکم تو باشند. (سوره نساء: ۶۵)

امام صادق علیه السلام دستوراتى به یارانش مکتوب مى کند تا آن را مطالعه و به آن عمل کنند، از جمله می فرماید: «... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ أَمَّا بَعْدُ فَاسْأَلُوا رَبَّکمُ الْعَافِیةَ وَ... وَاعـْلَمُوا أَنَّ الْإِسْلَامَ هُوَ التَّسْلِیمُ وَ التَّسْلِیمَ هُوَ الْإِسْلَامُ فَمَنْ سَلَّمَ فَقَدْ أَسْلَمَ و َمَنْ لَمْ یسَلِّمْ فَلَا إِسْلَامَ لَهُ...». از پروردگارتان عافیت را بخواهید... و بدانید که اسلام یعنى تسلیم و تسلیم هم یعنى اسلام است، پس کسى که تسلیم گردید اسلام آورده و کسى که تسلیم نگردید پس اسلام ندارد... .

از امام صادق عليه السلام سؤال شد به چه چيزى روشن مى‌شود كه مؤمن، مؤمن است؟ فرمودند: «بالتسليم لله و الرضا فيما وَرَد عليه مِن سُرور أو سَخط»؛ به تسليم بودن در برابر خداوند و راضى بودن از شادى و ناراحتى كه به او مى‌رسد.

پانویس

  1. کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۱.
  2. الکافی، ج۲، ص۶۲.

منابع


مطالب مرتبط