بحثی کوتاه پیرامون مدارک نهجالبلاغه (کتاب)
«بحثى کوتاه پیرامون مدارک نهجالبلاغه»، اثر رضا استادى، کتابى است پیرامون اثبات انتساب نهجالبلاغه به حضرت على علیه السلام و رد شبهات مطرحشده در این زمینه که به زبان فارسى و در سال ۱۳۹۶ق، نوشته شده است.
محتویات
مؤلف
آیت الله رضا استادی مقدم (متولد ۱۳۱۶ ش)، مفسر و مدرس دروس فقه و اصول در حوزه علمیه است. برخی از اساتید وی عبارتند از: سید محمد محقق داماد، سید محمدرضا گلپایگانی، امام خمینی و آیت الله خویی.
ایشان یکی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده دورههای سوم و چهارم مجلس خبرگان رهبری بوده است.
آیت الله رضا استادی صاحب تألیفات متعددی است، از جمله: کتابنامه نهجالبلاغه؛ اصول دین برای همه؛ شهری در قرآن و حدیث؛ شفاعت در قرآن و حدیث؛ اصول عقاید و امامت در چند درس.
معرفی کتاب
بااینکه در استناد جمعآورى نهجالبلاغة به سید رضى، جاى هیچگونه تردیدى نیست، لیکن ابن خلکان (۶۰۸-۶۸۱ق) در این موضوع تردید کرده و گفته است: «نهجالبلاغة را برخى از شریف رضى و برخى دیگر از سید مرتضى برادر او مىدانند» و شبههى دیگرى نیز القاء کرده و نوشته است: «برخى مىگویند نهجالبلاغة از سخنان على(ع) نیست، بلکه ساخته و انشاء همان کسى است که آن را جمعآورى کرده است و خدا بهتر مىداند».
همچنین شمس الدین ذهبى (م، ۷۴۸ق) نگارنده «میزان الاعتدال» گفته است: «نهجالبلاغة تألیف سید مرتضى است». و در موضعی دیگر می گوید: «شریف رضى متهم است به اینکه نهجالبلاغة را ساخته و به على(ع) نسبت داده است».
آیت الله رضا استادى، با استفاده از برخى کتابها که در این باره به بحث پرداختهاند، اثر حاضر را، در پاسخ به این شبهات بىاساس، تهیه کرده است.
محتوای کتاب
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در نه عنوان، مطرح گردیده است. در مقدمه، به شبهات مطرحشده پیرامون نهجالبلاغة و انگیزه تدوین کتاب، اشاره شده است.
عناوینى که نویسنده در ذیل آنها به بررسى مطالب پرداخته است، به ترتیب عبارتند از:
الف) گردآورنده نهجالبلاغة: نویسنده، معتقد است درستى استناد گردآورى نهجالبلاغة به شریف رضى را از راههاى متعددى مىتوان اثبات کرد. از جمله راههایى که وى مطرح کرده، عبارت است از اینکه نجاشى (م، ۴۵۰ق) در فهرست خود، شریف رضى و برادرش سید مرتضى را یاد کرده و نگارشهاى آنان را نام مىبرد و این کتابها را از شریف رضى مىداند: «حقائق التنزیل»، «مجاز القرآن»، «خصائص الأئمة»، «مجازات الآثار النبویة» و «نهجالبلاغة»؛ و آنجا که نگارشهاى سید مرتضى را مىشمارد، از کتابى به نام «نهجالبلاغة» یاد نمىکند.
ب) نهجالبلاغة، بخشى از سخنان امام على(علیه السلام) است نه همه آن؛ در اثبات این مدعا، نویسنده دلایلى را ذکر کرده است، از جمله:
- ابن واضح یعقوبى (م، ۲۹۲ق) مىنویسد: «از على(ع) چهارصد خطبه بهجاى مانده و آنها همانهایى است که در میان مردم رایج است و در خطبهها و گفتارهاى خود به کار مىبرند»؛ درصورتىکه در نهجالبلاغة بیش از دویست و سى و نه خطبه نمىبینیم.
- على بن حسین مسعودى (م، ۳۴۶ق) مىنویسد: «چهارصد و هشتاد خطبه از على(ع) به یادگار مانده است».
- حسن بن على بن شعبه که از دانشمندان سده چهارم است در کتاب «تحف العقول» مىنویسد: اگر فقط خطبههایى که از على(ع) در باب توحید به ما رسیده است جمعآورى کنیم، بهاندازهى همه این کتاب (تحف العقول) خواهد شد.
ج) پیش از نهجالبلاغة، کتابهاى بسیارى مانند آن تألیف شده است: از جمله دلایلى که به نظر نویسنده، بر انتساب نهجالبلاغة به امیرالمؤمنین(ع) دلالت دارند، این است که قبل از آن، کتابهایى مشابه آن نگاشته شده است که برخى از آنها عبارتند از:
- «خطب امیرالمؤمنین»، از ابوسلیمان زید بن وهب جهنى، متوفاى پس از سال ۸۰ یا در سال ۹۶ق.
- «خطب امیرالمؤمنین»، از مسعدة بن صدقه که از راویان امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) بوده است و شاید خطبه اشباح که در نهجالبلاغة از مسعدة بن صدقه نقل شده، از همین کتاب او نقل شده باشد. نسخهاى از این کتاب با تاریخ کتابت سدهى سوم نزد سید ابن طاووس (م، ۶۶۴ق) بوده و سپس همان نسخه در سدهى هشتم نزد شیخ سلیمان حلى شاگرد شهید اول بود که در کتاب «مختصر البصائر» خود، خطبهاى از آن نقل کرده است و نیز نسخهاى از «خطب امیرالمؤمنین» تألیف مسعدة بن صدقه، نزد سید هاشم بحرانى (م، ۱۱۰۷ق) بوده که در تفسیر برهان روایاتى از آن نقل کرده است.
- «خطب امیرالمؤمنین»، از ابراهیم بن حکم فزازى که در اواخر سدهى دوم مىزیسته است.
- «خطب امیرالمؤمنین»، از محمد بن عمر واقدى (م، ۲۰۷ق).
- «خطب امیرالمؤمنین»، از اسماعیل بن مهران سکونى، (زنده در سال ۲۲۴ق).
د) مدارک نهجالبلاغة: به اعتقاد نویسنده، براى اثبات استناد نهجالبلاغة به حضرت على(ع)، از راههایى مىتوان استفاده کرد که برخى از آنها عبارتند از:
- دقت در متن و به اصطلاح «سبکشناسى» و سنجیدن آن با سایر تألیفات شریف رضى و سید مرتضى و دیگر دانشمندان؛ به باور نویسنده، کسانى که با ادبیات عرب آشنائى کامل داشته باشند، با یک بررسى اجمالى یقین پیدا مىکنند که «نهجالبلاغة» نمىتواند انشاء و ساخته شریف رضى و امثال او باشد.
- به گواهى خود شریف رضى که مىگوید: «این کتاب، منتخباتى از سخنان على(ع) است که بهوسیلهى او گردآورى شده»، اکتفا کنیم و واضح است که شریف رضى مورد اعتماد همهى دانشمندان اسلامى مىباشد.
- با تتبع و بررسى وسیع و گسترده، مدارک و کتابهایى که مىتواند مدرک نهجالبلاغة باشد پیدا کنیم و درصورتىکه توانستیم همهى نهجالبلاغة یا بخش عمدهى آن را در کتابهایى که پیش از نهجالبلاغة تألیف شده بیابیم، بىاساسى این سخن: «نهجالبلاغة ساخته و انشاء شریف رضى یا سید مرتضى یا شخصى مانند آنهاست»، واضح مىگردد.
نویسنده براى اینکه فقط «کلىگوئى» نکرده باشد و نمونههایى در اثبات مدعاى خویش و بطلان شبهات مطرحشده، به خواننده نشان دهد، در انتها، با راهنمائى کتب «مصادر نهجالبلاغة»، «استناد نهجالبلاغة» و... به اصل کتابها مراجعه کرده و مواردى را که احتمال دارد مدرک نهجالبلاغة باشد و یا لااقل مىتواند واضح سازد که این کلمات ساخته و انشاء شریف رضى نیست، با آدرس دقیق و تعیین چاپ کتاب، به ترتیب ذکر کرده است.
البته نویسنده خود به این نکته اشاره دارد که مدارکى که ذکر مىشود، معنایش این نیست که یقین داریم شریف رضى آن کلام را از آن مدرک نقل کرده است؛ زیرا احتمال دارد وى از مدرک دیگرى نقل کرده و آن مدرک تا زمان ما باقى نمانده باشد. همچنین معنایش این نیست که آن کلام در مدارک موجود، جز این مدرک، مدرک دیگرى ندارد؛ زیرا نویسنده به همهى کتابهایى که قبلا یاد شد دسترسى نداشته است و حتىالمقدور مقید بوده است که آنچه خود مراجعه مىکند بنویسد و به نقل سایرین اکتفا ننماید.
همچنین این امر، معنایش این نیست که عین عبارت «نهجالبلاغة» در آن مدرک وجود دارد، زیرا گاهى عین عبارت و گاهى نقل به معناى آن و گاهى مختصر آن و گاهى مفصل آن در مدارک مذکور دیده مىشود. کتابهایى که مورد استفادهى نویسنده بوده، با تعیین چاپ در فصل آخر کتاب آمده است تا اگر کسى بخواهد به اصل کتابها مراجعه کند، چاپ کتاب را در نظر بگیرد.
در عناوین بعدى کتاب، به ترتیب به «مدارک خطبهها»، «مدارک نامه، عهدها و وصیتها»، «مدارک کلمات قصار» و «کتابهایى که در تهیه این کتاب از آنها استفاده شده»، پرداخته شده است.
منابع
- ویکی نور