افق

از دانشنامه‌ی اسلامی


کناره آسمان. در اصطلاح نجوم دائره است میان قسمت مرئی و نامرئی آسمان؛ چنان که هر چه زیر افق باشد غروب کرده و هر چه بالای افق باشد طالع است، «وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ». (سوره تکویر، آیه 23) یعنی فرشته خدا را در کناره آسمان دید.

جمع افق آفاق است و گاه مراد از آن همه موجودات است که هر یک زیر افقی یعنی قسمتی از اقسام فلک جای دارند. «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ» زود است که آیات قدرت خود را در همه جا و در خود مردم به آنها بنمائیم. این آیه دلالت بر آن دارد که تتبع در علوم طبیعی و نجوم و تشریع مطلوب خداست به شرط آن که با نظر اعتبار و برای پی بردن به آثار قدرت پروردگار بخوانند.

افق در اصطلاح نجوم به اختلاف بلاد مختلف است چنان که دو جای زمین یک افق ندارند و این که عوام گویند افق شهری با شهر دیگر یکی است صحیح نیست گاه شهری با شهر دیگر متفق اند در طول یعنی نصف النهار آنها یکی است. وقتی در یک شهر ظهر شود در شهر دیگر نیز ظهر می شود مانند طهران و بهبهان تقریباً و گاه دو شهر در عرض یکی هستند یعنی در یک مدارند و روزهای تابستان یا زمستان آنها به اندازه یکدیگر است. مانند اصفهان و کربلا که ظهرشان با هم یک وقت نیست اما کوتاهی و بلندی روزها به اندازه یکدیگر است.

روزی که در اصفهان پنج بعد از ظهر غروب می شود در کربلا نیز پنج بعد از ظهر غروب می شود. پس دو شهر ممکن است در طول متحد باشند یا در عرض اما افقشان هرگز متحد نیست.

منابع

علامه ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، واژه «افق».