ابومحمد خازن

از دانشنامه‌ی اسلامی

عبدالله‌ بن احمد اصفهاني، مشهور به ابومحمد خازن، شاعر، اديب، و كتابدار سده 4 ق. است. از تاريخ تولد، خاندان، زندگي و استادان وي اطلاع دقيقي در دست نيست؛ اما چون از آغاز جواني نزد صاحب‌ بن عبّاد بوده، احتمال مي‌رود كه در نيمه اول سده 4 ق. به دنيا آمده باشد.

نسبت "اصفهانيِ" شاعر و نيز اين نكته كه او را در زمره مشاهير اصفهاني شمرده‌اند، دلالت بر آن دارد كه اين شهر زادگاه او بوده و او بيشتر عمر خود را در آنجا گذرانده است. در همين شهر بود كه صاحب‌ بن عبّاد بساط علم و ادب گسترد و محافل ادبي مشهورش را تشكيل داد. شاعر از جواني به دستگاه او پيوست و در همان احوال به تكميل دانش خود در نحو، لغت، تفسير قرآن، حديث و مانند آن پرداخت و ذوق هنري خود را پرورش داد. به‌ سبب استعداد و طبع شاعرانه و دانش‌هايي كه اندوخته بود اندك اندك نزد صاحب‌ بن عبّاد گرامي‌تر شد تا عاقبت در سلك نديمان و ملازمان او درآمد.

شهرت ابومحمد به "خازن" به آن سبب است كه وي كتابدار صاحب‌ بن عبّاد بود. اين كتابخانه كه به گفته اغراق‌آميز و افسانه‌گونه ياقوت دويست‌ و شش هزار جلد كتاب داشته، پيوسته به كتابداري فاضل نيازمند بوده است. بنابر آنچه در منابع آمده، اين كتابدار وظايف ديگري نيز بر عهده داشته كه عمده‌ترين آنها حفظ و جمع‌آوري رسائل صاحب بوده است. وي علاوه بر صاحب با بسياري از بزرگان و اديبان اصفهان نيز مراوده ادبي داشته است، اما او خود بيشتر به ابوالعباس احمد بن ابراهيم ضَبّي كه پس از مرگ صاحب، وزارت فخرالدوله ديلمي را بر عهده گرفت و نيز ابوبكر خوارزمي، خواهرزاده طبريِ مورّخ اشاره كرده و از اين دو تن با لقب "استاد" نام برده است.

ابومحمد ديرزماني همراه ديگر اديبان در ري، گرگان و اصفهان در مجالس صاحب حضور داشت اما پيوند استوار كتابدار و وزير به عللي كه بر ما پوشيده است، دچار خلل شد. اين كدورت تا بدان حد رسيد كه صاحب درصدد تأديب و عزل وي برآمد. در نتيجه، ابومحمد از نزد وي گريخت و در سرزمين‌هاي عراق، شام و حجاز آواره و سرگردان شد؛ اما ده سال بعد پس از زيارت كعبه به ديار خود بازگشت.

وي در اصفهان كوشيد تا به وساطت ابوالعباس بار ديگر نظر لطف صاحب را كه آن هنگام در گرگان بود به خود جلب كند. از اين‌ رو با نوشتن نامه‌اي بلند و زيبا او را به شفاعت نزد صاحب برانگيخت. سرانجام صاحب وي را عفو كرد و مورد عنايت خويش قرار داد.

ظاهراً ابومحمد، خود ديواني از اشعارش را گردآوري كرده بود كه به همراه كليه كتاب‌هاي او به غارت رفت. آنچه از اشعار وي برجاي مانده، بالغ بر سيصد و بيست بيت است كه بيشتر آنها را ثعالبي در يتيمه‌الدهر جمع‌آوري كرده است. دو قطعه از نثر ابومحمد برجاي مانده كه همه ويژگي‌هاي نثر آن دوره را دربردارد و به‌ شدت از نثر صاحب‌ بن عبّاد متأثر است.

سرانجامِ كارِ ابومحمد و تاريخ و محل وفات وي نيز به درستي دانسته نيست؛ اما مسلّم است كه تا چند سال پس از وفات صاحب زنده بوده است.

شعر ابومحمد خازن

از اين شاعر ايراني نژاد فارسي‌زبان، جز اشعاري چند به زبان عربي برجاي نمانده است. دربارة اين اشعار به رغم ظرافتهاي فراوان كه گاه رايحة فرهنگ ايراني از آنها به مشام مي‌رسد، نمي‌توان از جهت تأثير ادب فارسي چندان اظهار نظر كرد.آنچه از اشعار ابومحمد برجاي مانده،بالغ بر 320 بيت است كه بيشتر آنها را ثعالبي در يتيمة جمع‌آوري كرده است.علاوه بر آن،6 بيت از اشعارش را مافروخي 6 بيت ديگر را راغب اصفهاني و 6 بيت در رساي صاحب را جرفادقاني نقل كرده‌اند.

پانویس

  1. مافروخي،مفضل بن سعد،محاسن اصفهان،به كوشش جمال‌الدين حسيني تهراني،تهران،1312ش، ص50،76،108،6
  2. راغب اصفهاني،حسين بن محمد،محاضرات الادباء،قاهره،1287ق،ج4،ص 412،540، و ج2 ص 522
  3. جرفادقاني،ناصح بن ظفر،ترجمة تاريخ يميني،به كوشش جعفر شعار،تهران،1357ش، ص13-114


منابع

  • دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "ابومحمد خازن" از عزت ملاابراهيمي