نیوشا ضیغمی همواره از چهرههای موفق سینمای تجاری یا همان بدنه بوده است. برای اولین بار در نقش یک دختر روستایی شمالی در مجموعه «در چشم باد» به ایفای نقش پرداخت. بعد از آن به سینما پیوست و با «شوریده» به شهرت رسید. مسلماً زیبایی تأثیر بسزایی در شهرت و محبوبیتش داشته است. اما اعتقاد دارد، زیبایی خدادادی و رفاهش دلیل نمیشود برخی زحمات خود او برای رسیدن به موفقیت را نادیده بگیرند. ضیغمی گاها در معرض حواشی و هجمههای رسانهای هم قرار گرفته است. از عمل بینیاش گرفته تا ازدواج و کلینیک زیبایی و ... . با این حال همچنان بهعنوان بانویی مستعد فعالیتش در عرصه هنر و همچنین برنامههای تجاری، اجتماعی و انسان دوستانه را ادامه میدهد.
خانواده
نیوشا ضیغمی 18 تیر 1359 در تهران متولد شد. پدرش محسن ضیغمی دبیر بوده و اصالتی کرد دارد. مادرش فهمیه رستهپور هم کارمند بازرگانی یک کارخانه بوده است. خواهرش روشا تنها همراه او در عرصه هنر است. روشا گرافیست است و چندین فیلم کوتاه و بلند نقشآفرینی کرده است. او یکی از بازیگران سریال «ماتادور» بود در «چهارسو» در کنار خواهرش به ایفای نقش پرداخت. متأسفانه خانم ضیغمی چندی پیش پدر بزرگوارش را از دست داد.
آغاز فعالیت هنری
خانم بازیگر تحصیلاتش را در رشته روانشناسی کودک در دانشگاه شهید بهشتی تهران به پایان رسانده است (تا مقطع لیسانس). او با شرکت در کلاسهای آزاد بازیگری کانون سینماگران جوان فوتوفن اولیه بازیگری را آموخت. توسط همان موسسه هم به مسعود جعفری جوزانی معرفی شد و اولین نقشش را در «در چشم باد» گرفت. در سال 1383 نیز با «تردست» به سینما آمد و ماندگار شد. نیوشا ضیغمی پس از ورد به سینما تا مدتها در تلویزیون دیده نشد.
شهرت
بخت در یکیدو سال اول با او یار نبود و هیچکدام از فیلمهای اولیهاش اکران نشد. حتی «شوریده» هم که برای آن نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر شد، با چند سال تأخیر به اکران درآمد. «تردست» و ... هم به همین شکل. یا اکران نشد یا بعد از چند سال. در سال 1385 بالاخره این طلسم شکست. اکران تقریباً موفق فیلمهای «اخراجیها» و «پارکوی» نام نیوشا ضیغمی را بر سر زبانها انداخت. سال بعد هم با یکی دو فیلم پرمخاطب ازجمله «قرنطینه» و «توفیق اجباری» پای خود را در سینما محکم کرد. از دیگر فعالیتهای مهم سینمایی او میتوان به بازی در «دموکراسی تو روز روشن»، «پرتقال خونی»، «گشت ارشاد»، «ایران برگر» و «خوب، بد، جلف» اشاره کرد. نیوشا ضیغمی پس از 8 سال با مجموعه «راستش را بگو» یکبار دیگر در قاب تلویزیون دیده شد.
مخالفت نصفونیمه
نیوشا ضیغمی هم مانند بسیاری از بانوان بازیگر با مخالفتهایی از سوی پدرش مواجه بود. البته نهچندان سفتوسخت. ضیغمی میگوید: «پدرم اصولاً کارهای علمی را دوست داشت و دارد. ترجیح میداد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر. اما درهمان سال اول ورودم به تلویزیون سینما نتایج خوبی حاصل شد. پدرم هم تغییر موضع داد و با کار من موافقت کرد.»
ازدواج
مدتی پس از اکران فیلم «پرتقال خونی» خبر ازدواج نیوشا ضیغمی با آرش پولادخان سرمایهگذار آن فیلم، منتشر شد. خبری که خیلی زود توسط خود خانم بازیگر تائید شد. آرش پولادخان اصالتی اصفهانی دارد. در عرصه تجارت نقره فعالیت میکند و محصولاتش را در یک گالری منحصربهفرد در پایتخت عرضه میکند.
اما نحوه آشنایی این دو و پروسه تبدیلشدن یک طرفدار به یک شوهر هم بهنوبه خودش جالب است. ماجرای این آشنایی را از زبان خود آرش پولادخان بشنویم بهتر است. او میگوید: «من مدتها قبل از این که با نیوشا آشنا شوم، دوست داشتم با او ازدواج کنم و یک جورایی او را همسر آینده خودم میدیدم. اما تنها دلشورهام این بود که نیوشا با تصویری که از او در کارهایش میبینم فاصله داشته باشد. از طرفی دوست نداشتم که صرفاً به او بهعنوان یک هوادار نزدیک شوم. به همین خاطر کلی دودوتاچهارتا کردم تا به این نتیجه رسیم که از طریق سرمایهگذاری در فیلمی به او نزدیک شوم. خوشبختانه این اتفاق هم افتاد.» و همانطور که میدانید فیلم مذکور «پرتقال خونی» بود.
در چند سالی که از ازدواج نیوشا ضیغمی میگذرد، بارها شایعاتی مبنی بر باردار بودن وی یا جداییاش منتشر شده است. شایعاتی که البته از اسمش مشخص است، صحت نداشتند. اما ضیغمی با حضور در برنامه دورهمی در سال 1396 اینبار خودش به شکل غافلگیرکنندهای خبر از بارداری خود داد.
خصوصیات ستاره سینما از زبان همسرش
پولادخان میگوید: «نیوشا خیلی صداقت دارد. این صادق بودنش را با دنیا عوض نمیکنم. از وابستگی صرف لذت نمیبرد. اساساً انسان بلندپروازی است. امیدوار است. به خاطر نداشتههایش خود را عذاب نمیدهد و معتقد است، دست بالای دست زیاد است.»
کمکاری
ازدواج و بارداری و شغل دوم و همه و همه دلایل کمکاری نیوشا ضیغمی در سینما بوده است. اما خود او اظهار میکند که اهداف بزرگتری دارد و دوریاش از سینما دلایل دیگری هم دارد. «خیلیها پرسیدند چرا کم بازی میکنی و کمکار شدهای؟ در حالی که به نظرم کار یک بازیگر فقط این نیست که تعداد فیلمهای بیشتری بازی کند. نیاز داشتم فکر کنم. در عین حال با مطالعه و فیلم دیدن به دانش خودم اضافه کنم... بیشتر از یک دهه است که در سینما هستم و حالا اگر قرار است دههای تازه را شروع کنم با یک دید تازه و به کمک اندوختهام از تجربههای گذشته اقدام میکنم.»
کلینیک زیبایی
نیوشا ضیغمی چندی پیش با حضور عده کثیری از هنرمندان ازجمله محمدرضا شریفینیا، بهنوش بختیاری، رضا رویگری، آنا نعمتی و... کلینیک زیبایی خودش را افتتاح کرد. ضیغمی قبلاً هم این کار را انجام داده بود. اما به دلایل بروز مشکلاتی مجبور به تعطیلی آن شد. این بار با پشتوانه و تحقیقات بیشتری اقدام به افتتاح این کلینیک کرد. ضیغمی همواره اهمیت بسیاری به سلامت پوست و بدن داده و سعی میکند خدمات خوبی در این راستا به دیگران بدهد. او میگوید: «فکر میکنم در خوشبینانهترین حالت، نیوشا ضیغمی 60 ساله 10 تا کلینیک زیبایی دارد. احتمالاً آن موقع دیگر بازی نمیکنم و بیشتر درزمینهٔ تولید فیلم فعالیت دارم.»
علاقه به تولید
که البته در ادامه صحبتهای قبلی نیوشا ضیغمی میآید: «... البته نه درزمینهٔ کارگردانی. چون فکر نمیکنم هیچوقت کارگردان شوم. ولی تهیهکنندگی و تولید فیلم را دوست داردم و قطعاً در آن سن پیشرفت زیادی در این زمینه کردهام.»
تهیهکنندگی
برخی رسانهها تهیهکنندگی فیلمهای سینمایی «چارسو» و «پرتقال خونی» را به نیوشا ضیغمی نسبت میدهند. اما آنطور از شواهد برمیآید تهیهکننده «پرتقال خونی» کس دیگری بوده و همسر وی تنها سرمایهگذار آن فیلم بوده است. بهعلاوه این در صورتی است که او و پولادخان آن موقع زن و شوهر نبودند و سر آن پروژه تازه مراتب آشناییشان فراهم شده است. اما گویا نیوشا ضیغمی بهتازگی برای تولید دو تلهفیلم تلویزیونی اعلام آمادگی کرده است.
بادیگارد!!؟؟
بعد از حضور نیوشا ضیغمی در مراسم اکران مردمی فیلم «اکسیدان» بسیاری از رسانه عکس او و بانوی کناریاش را با تیتر «بادیگارد زن نیوشا ضیغمی» منتشر کردند. اما خانم ضیغمی پس از تکذیب این خبر اعلام کرد، آن خانم انتظامات مراسم بوده و تنها مدتی او را در مسیر همراهی کرده است.
شکوائیه
ضیغمی در گلایه از حواشی به وجود آمده برای خود و همسرش نوشت: «خدای من نمیدانم باید چه بگویم دراینباره این شایعات و واقعاً زبانم از گفتن قاصر است. این ماجراها واقعاً از لحاظ روحی به من ضربه میزند... تنها استمدادی از خداوند منان و طالب یاری از ساحت مقدسش برای اتفاقی که املا مشخص است در جهت تخریب اینجانب پیش کشیده شده و چیز دیگری را پی نمیگیرد. اتفاقی از پیش برنامهریزیشده در جهت تشویش اذهان عمومی. در ضمن من حتماً از مجاری حقوقی برای محاکمه کردن فرصتطلبان اقدام خواهم کرد.»
بزرگترین ترس
خانم بازیگر از پیری ترسی ندارد اما از ناتوانی چرا. او میگوید: «من فکر میکنم پیری یکی از اتفاقات ناگزیر زندگی است و یکجور تکامل محسوب میشود. برای همین چندان از این دوره از زندگی نمیترسم. ولی هیچوقت ناتوانی را دوست ندارم از زمانی که پیر میشویم و هیچ کاری از دستمان برنمیآید واقعاً میترسم. همیشه یکی از آرزوهایم این است که این روزها را تجربه نکنم. شاید این کمی خودخواهی است، اما ناتوانی را دوست ندارم. آدمهای کهنسالی در دنیا داریم که بسیار باانگیزه هستند و در سنین بالا کارهایی میکنند که خیلی از جوانها انجام نمیدهند. مثل کوهنوردی و ورزشهای خیلی سنگین. من هم دوست دارم مانند آنها باشم.
جورواجور
فقر و اشتغال از بزرگترین دغدغههای اجتماعی نیوشا ضیغمی هستند. او در همین راستا فعالیت مستمری در انجمن حمایت از کودکان کار و خیابان دارد.
ضیغمی عنوان میکند که او هم مانند باقی انسانها زندگی عادی دارد و معاشش آنطور که فکر میکنند عجیبوغریب نیست. مانند زنهای معمولی خانهداری میکند و به گردگیری، اتوکشی و دیگر کارهای خانه مشغول میشود. در آشپزی هم مدعی است.
بحثهای ورزشی بهخصوص فوتبالی از علایق مشترک او و همسرش است. هردو حواشی فوتبال را دنبال میکنند و بیننده پروپاقرص برنامه نود هستند.
خسرو شکیبایی و اکبر عبدی از بازیگران موردعلاقه وی هستند.
ضیغمی علاقه زیادی هم به بازیگر شدن فرزندش دارد.
او از حامیان دکتر حسن روحانی در انتخاب ریاست جمهوری 1396 بود و حمایتش را بهصورت علنی با انتشار عکسهای از حسن روحانی با شعار دوباره ایران اعلام کرد.
نیوشا ضیغمی شنا، بدنسازی و یوگا را بهصورت جدی کار میکند. علاقه زیادی هم به سوارکاری و تنیس دارد.