پدیدهای که پیامبر شد
همه ما وقتی یک بازیگر بیتجربه و تازهکار را در نقش حضرت یوسف دیدیم، تعجب کردیم. اما مصطفی زمانی خیلی زود نشان داد که گزینه مناسبی برای این کار بوده است. هرچند زمانی هم مانند هر تازهواردی از گزند منتقدان و معترضان در امان نماند. تنها سعی کرد که به تمرین و بروز توانایی، خودش را در سینمای ایران به اثبات برساند. شهرتی که پس از یوسف نصیب مصطفی زمانی شد، آنچنان یکشبه هم به دست نیامد. یوزارسیف حاصل ماهها تمرین و تلاش او و گذراندن فشارها و حرفوحدیثهای زیادی بود که ما فقط چهره زیبای آن را در 45 قسمت از تلویزیون تماشا کردیم. اکنون سالها از پخش آن سریال میگذرد و یوسف تبدیل به یکی از چهرههای محبوب و نامآشنای تلویزیون و بیشتر سینما شده است. ستارهای که در آثار سینمایی همچون «کیفر»، «خط ویژه»، «یک روز بخصوص» و ... خوش درخشید.
دوران قبل از مصر
مصطفی زمانی 30 خرداد 1361 در فریدونکنار از پدری مازندرانی و مادری گیلانی متولد شد. مصطفی فرزند سوم خانواده است. او سه برادر به نا نامهای محمدعلی، محمدحسین، مجتبی و یک خواهر به نام معصومه دارد. کودکی مصطفی تا 7 سالگی در شهرستان آمل گذشت و مابقی آن در فریدونکنار. مصطفی زمانی پس از آن در جوانی خانه و خانواده را ترک کرد و به پایتخت آمد. خانواده مصطفی زمانی همین حالا هم در شهرستان زندگی میکنند و تحمل این دور هیچگاه برای پسر آرتیستشان آسان نبوده است. بازیگر نقش حضرت یوسف، لیسانس مدیریت صنعتی دارد و مقطع فوقلیسانس را هم در رشته مدیریت تکنولوژی در دانشگاه آزاد اسلامی گذرانده است. قبل از بازیگر شدن هم مدتی بهعنوان حسابدار در یک شرکت کوچک مشغول به کار بوده است.
علاقه به بازیگری
و اما چه شد جوانی که هیچگاه بازیگری جز رؤیای کودکی و نوجوانیاش نبود، سر از دنیای هنر درآورد و تبدیل به یک ستاره شد. مصطفی زمانی میگفت: «هیچگاه به بازیگر شدن فکر نمیکردم و حتی نسبت به بازیگران زیادی که به شهرمان میآمدند، بیتفاوت بودم . برای گرفتن عکس و امضا و اینجوری چیزها نمیرفتم.» البته گاهی در رؤیاهایش به شهرت فکر کرده است. بههرحال نوعی شیطنت و استعداد ذاتی در او بود که به سمت بازیگری کشیده شد. او در کودکی علاقه زیادی به تقلید صدای مردم داشته و نقشهایی در نمایشهای مدرسه بازی کرده است. اما بعد از تماشای بازی محمدرضا فروتن در فیلم سینمای «قرمز» بود که به بازیگری علاقهمند شد. آن فیلم و بخصوص کاراکتر فروتن تأثیر زیادی بر روی نگرش مصطفی زمانی نسبت به سینما و بازیگری گذاشت. پس از آن هم در دانشگاه بازی در تئاتر را آغاز کرد. اما همچنان هیچچیز جدی نبود تا اینکه او توسط یکی از دوستانش متوجه یک آگهی در روزنامه شد.
یوسف پیامبر
مصطفی زمانی از طریق همان آگهی متوجه شد برای سریال «یوسف پیامبر» به دنبال بازیگر میگردند و در تست شرکت کرد. ابتدا هیچ شانسی برای خود قائل بود. حتی استرس روز اول تست باعث شد تا دیالوگها از یادش برود. سعی کرد در این مدت مطالعاتی هم در مورد حضرت یوسف داشت باشد تا روز دوم با توپ پرتر در آزمون شرکت کند. او سربلند از تست دوم بیرون آمد و قراردادی 6 ماهه امضا کرد. جالب اینجاست که در قراردادش قید شده بود که اگر بازیگری با چهره مناسبتر پیدا کرند، او از پروژه کنار رود. بههرحال فرجالله سلحشور و تیمش گزینهای بهتر از مصطفی زمانی پیدا نکردند و مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر» در سال 1387 از شبکه یک سیما پخش شد. مجموعهای که به یکی از پرهزینهترین و همینطور پرطرفدارترین مجموعههای ایرانی تبدیل شد. نام مصطفی زمانی هم بهاندازه خود سریال مطرح شد و بر سر زبانها افتاد. اما همهچیز به همین آسانیها نصیب زمانی جوان نشد. او برای ایفای بهتر این نقش دورههای فشرده سوارکاری، بدنسازی و بازیگری را گذراند. زمانی حتی 2 بار به خاطر فشارهای حاکم بر فضای کار و بر خود شخص او 2 بار تا پای انصراف هم رفت. او میگوید دوره میان امضای قرارداد و اولین حضورش جلوی دوربین، سختترین دوران زندگیاش بوده است. مصطفی زمانی در مدت حضورش در آن پروژه اجازه همکاری با اثر دیگری را نداشت و کارهای شاخصی ازجمله «قلب یخی» را رد کرد. بعد از پخش اثر هم انتقادات زیادی به جانبش روانه شد. خیلیها او را بازیگر شانس خواند. خیلیها زیبایی چهرهاش را دلیل انتخابش برای این نقش دانستند و ... . جالب است بدانید مصطفی زمانی از بین 3000 داوطلب برای ایفای نقش حضرت یوسف برگزیده شد که در میان آنها داوطلبانی غیر ایرانی هم دیده میشد. ما مصطفی زمانی را با گریمی سنگین و هیبتی متفاوت به نسبت چهره واقعیاش دیدیم.
عدهای از مردم ابراز علاقه عجیبوغریبی بعد از بازی در سریال «یوسف پیامبر» نسبت به مصطفی زمانی داشتند. او میگوید: «خیلی به خاطر نقش یوسف میآمدند و به من دست میکشیدند که شفا بگیرند و کاملاً هم به این کار اعتقاد داشتند.!!!»
پایه ثابت سریالهای پرطرفدار
سریال حضرت یوسف آنقدر در کارنامه مصطفی زمانی سنگینی میکند که داشت یادمان میرفت، او آثار دیگری هم در کارنامه خود دارد و یوسف تنها شروع دوران هنری او بوده است. یوسف از کاراکترهایی است که هیبتش همیشه بر آوازه مصطفی زمانی خواهد ماند. هرچند که در میان باقی آثار او هم آثار ارزشمند و قابل دفاع زیاد دیده میشود. اصلاً گویی مصطفی زمانی ساخته شده برای سریالهای بزرگ و پرسروصدا. زمانی برای دومین بار در مجموعه باشکوه و چندین ساله مسعود جعفری جوزانی یعنی «در چشم باد» دیده شد. بعد از آنهم در سال 94 به «شهرزاد» پیوست و نزدیک به سه سال است همکاریاش با آن مجموعه ادامه پیدا کرد. مجموعه «شهرزاد» در سه سری ساختهشده و بدون شک میتوان گفت پرطرفدارترین سریال شبکه خانگی تاکنون بوده است. قصه عشق فرهاد و شهرزاد تا مدتها جز مکالمات عامه مردم و خانوادهها بود. مصطفی زمانی همچنین در سال 1397 برای بازی در مجموعه «موسی (ع)» توسط جمال شورجه انتخاب شد.
سینما
«آل» به کارگردانی بهرام بهرامیان، اولین حضور سینمایی مصطفی زمانی بود که در سال 1388 اکران شد. زمانی که پس از یوسف با پیشنهادهای زیادی روبهرو شده بود، چند سال پرمشغله را در سینما گذراند و بعد از 90 گزیده کارتر شد. او در سال 1389 با حضور در 5 فیلم سینمایی تبدیل به یکی از پرکارترین ستارههای سینما شد. «کیفر»، «قصه پریا»، «ملکه»، «خط ویژه»، «سارا و آیدا» از جمله مهمترین آثار سینمایی با نقشآفرینی مصطفی زمانی است. چشمرنگی آرام سینمای ایران برای بازی در فیلم «قصه عشق پدرم» و «جیببر خیابان جنوبی» برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشن خانه سینما شد.
مصطفی زمانی خودش را مستحق دریافت جوایز سینمایی بیشتر میداند و میگوید: «سال اول در جشنواره چند فیلم قابلتوجه داشتم. خیلیها فکر میکردند سیمرغ میگیرم اما این اتفاق نیفتاد. آنوقتها جوانتر بودم و خیلی از این موضوع ناراحت شدم. بعدها فهمیدم داوری جشنواره یک موضوع پیچیده است که به عوامل مختلف بستگی دارد. بازی خوب تنها شرط جایزه گرفتن نیست، چون خیلی وقتها جایزه به بهترین بازیگر داده نمیشود. سیمرغ دیگر برایم اهمیت سابق را ندارد.»
عشق و ازدواج و اینجور حرفها
مصطفی تاکنون ازدواجنکرده اما عاشق شده است. آنهم دومرتبه. او یکبار در 19-20 سالگی و یکبار هم در زمانی که تاکنون بروز نداده، گرفتار دام عاشقی شده است. برای اولی به خاطر سن کم و احساساتی بودنش درد زیادی را متحمل شده و تجربه عشقی دوم به نظرش بامزه میآید. او در مورد ازدواج هم میگوید: «ازدواج به قصد نیست. میافتی توش. هر وقت شد میپریم.» بهصورت کاملاً موجز و مختصر.
آقا یه سلفی
مصطفی زمانی درباره حضورش در صفحات مجازی و عکسگرفتنهای سلفی دیدگاه جالبی دارد.: «ماجرای فضای مجازی این است که هرچند روز یکبار آدم یک عکس ویژه میخواهد و زندگی من ویژه نیست که بخواهم از آن عکس بگیرم. گاهی اوقات مجبورم از خودم عکس سلفی بگیرم. اما همان موقع خندهام میگیرد و با خودم میگویم، مگر آدم از خودش عکس میگیرد؟ آدمها و دنیای که مردم از خودشان عکس سلفی میگیرند را نمیفهمم اما بههرحال من هم گاهی اوقات این کار انجام میدهم و با مخاطبان سهیم میشوم.»
جورواجور
خسرو شکیبایی، محمدرضا فروتن و هندسه تهرانی بازیگران موردعلاقه اویند. بازی در کنار مرحوم شکیبایی از بزرگترین آرزوهای مصطفی زمانی بوده که تا همیشه بر دلش خواهد ماند.
زمانی عاشق نودل و انواع سوپ است میگوید، از این بابت میتواند سالها در دهات چین زندگی کند و مدام نودل بخورد.
در خیالبافیهای دوران نوجوانیاش همیشه به شهرت فکر کرده البته از راه فوتبال. او این علاقهاش به شهرت را خریت آن دورهاش میداند.
همایون ارشادی و فرهاد آییش از نزدیکترین دوستان بازیگر جوان هستند. نکته قابلتوجه اینجاست که باوجود اختلاف سنی زیاد رابطه صمیمی و بسیار نزدیکی بین این سه هنرمند دوستداشتنی وجود دارد.
خوشا به حال فرزند آینده مصطفی زمانی. او در مورد تربیت فرزندش میگوید: «میگذارم هر کاری دلش میخواهد انجام دهد. حتی اگر خواست مدرسه هم نرود. اصلاً اجازه میدهم هر جا دلش خواست بزرگ شود. نمیگذارم برای چیزهای بیاهمیت خودش را ناراحت کند.»
مصطفی دید کاملاً آرمانگرایی نسبت به سینما داشت. اما بعد اتفاقاتی دلسرد شده تصمیم به بازی در فیلمهای تجاری میگیرد. او میگوید پیشنهاد بازی در «بوی گندم» را به خاطر دلخوریاش از جشنواره پذیرفته، اما هیچگاه از آن پشیمان نشده است بلکه بسیار هم از بازی در آن و دیگر کارهای تجاری راضی و خشنود است.