زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

چترال

چِتْرال، شهر و بخشی به همین نام در شهرستان مالاکند در ایالت سرحدی شمالی غرب پاکستان:

بخش چترال

این بخش با 655‘11 کمـ 2 مساحت ( کلیـر، EI2; VI / 373 ؛ بریتانیکا، III / 247 ؛ انکارتا، npn.)، در شمال غربی شهرستان مالاکند، در جنوب رشته کوههای هندوکش در دره‌ای به همین نام واقع شده، و اهمیت راهبردی مهمی در منطقۀ شبه‌‌قاره داشته است ( کلیر، همانجا؛ اندریوسف، 51؛ «فرهنگ سلطنتی ... »، X / 301 ).
کوه تیریش‌میر به ارتفاع 788‘ 7 متر از بلندترین قله‌های رشته کوه هندوکش در درۀ چترال واقع شده، و جنگلهای انبوه کاج فضای اطراف ناحیۀ چترال را جذاب کرده است. نوار باریکی در افغانستان به نام واخان، چترال را از اتحاد شوروی (پیشین) ــ در زمان چیرگی روسیه بر نواحی آسیای مرکزی ــ جدا می‌کرد (اختر، 221 ؛ بریتانیکا، همانجا).
چترال ناحیه‌ای کوهستانی و سردسیر است. گذرگاههای کوهستانی مشرف بر درۀ چترال آنجا را از نظر سیاسی و اجتماعی به دیگر دره‌ها و جوامع آن‌سوی گذرگاههای کوهستانی پیوند داده است («چترال ... » .npn ؛ EI2). آب و هوای آن به‌سبب شرایط کوهستانی، در زمستانها بسیار سرد، و در تابستانها معتدل است. رودخانۀ چترال (کُنَر از شاخابه‌های کابل رود) از ارتفاعات هندوکش سرچشمه می‌گیرد و در ناحیۀ چترال جریان می‌یابد و مزارع و باغهای آن را آبیاری می‌کند؛ سپس در جهت جنوب غربی وارد افغانستـان می‌شود و پس از طی مسافت 480کیلومتری به رودخانۀ کابل در مشرق جلال آباد می‌پیوندد. رودخانۀ چتـرال بـا آب فـراوان حـدود 300 کمـ‍ 2 از زمینهای منطقه را آبیاری می‌کند (بریتانیکا، همانجا؛ «چترال»، npn.).
کشاورزی در چترال رونق دارد و محصولاتی مانند گندم، جو، برنج، ذرت و میوه‌های گوناگون همچون انگور، زردآلو و شاه‌توت نیز به عمل می‌آید و دامداری از مشاغل اصلی سکنه است. صنایع کارخانه‌ای چترال شامل فرش‌بافی و پارچه‌های پشمی است. خنجر و شمشیرسازی از دیگر مشاغل این بخش به شمار می‌رود. چترال از نظر ذخایر معدنی نیز غنی است، اما همۀ معادن آن به بهره‌برداری نرسیده است و تنها معادنی نظیر آهن و مس استخراج می‌شود (اختر، 222 ؛ بریتانیکا، نیز کلیر، همانجاها).
طایفه‌های خو، پاتن، کلش و گُجر در این ناحیه زندگی می‌کنند. همچنین شماری از کوچ‌نشینان طوایف نورستانی، کوهستانی و گجر در این بخش به سر می‌برند (دوپری، 57 ؛ کلیر، همانجا).
مردم چترال بـه زبـان چترالی ــ کـه یکـی از گسترده‌ترین و کهن‌ترین زبانهای آریایی است ــ تکلم می‌کنند. در زبان چترالی واژه‌های فارسی، ترکی، عربی، هندی، پامیری، سنسکریت و پشتو وجود دارد (سردار علی، 79؛ «فرهنگ سلطنتی»، X / 303).

شهر چترال

ایـن شهر بـا مساحتی در حدود 240‘ 7 کمـ 2 در شمال غربی شهر پیشاور و در °35 و ´51 عرض شمالی و °71 و ´50 طول شرقی واقع است و 100‘31 تن جمعیت (2009م / 1388ش) دارد. این شهر در طول رودخانۀ چترال (کُنر) در دره‌ای بـه عرض 3 کمـ ، و در ارتفـاع 490‘1 متـری از سطح دریا واقع است («فرهنگ سلطنتی»، X / 300 ؛ بریتانیکا، III / 147 ؛ «فرهنگ جهانی ... »، npn.). گذرگاههای لُواری با 118‘ 3 متر، و شاندر با 734‘ 3 متر، مدخلهای شمالی و جنوبی از طریق جاده به شهر چترال است. این شهر مرکز بازرگانی و اداری ناحیه به شمار می‌رود و از طریق جاده و خط هوایی با پیشاور ارتباط دارد («چترال»، npn. ؛ کلیر، VI / 373؛ انکارتا، npn.).
شهر چترال دارای کارخانۀ تولید پارچه‌های صادراتی و پرورش کرم ابریشم است. از آثار تاریخی چترال می‌توان به مسجد جامع شاهی، و قصر تابستانی و زیبای بابر که در ارتفاع 743‘ 2 متری بنا شده است، اشاره کرد. کوهستانهای بلند، چشمه‌های گوگرد و باغهای میوه از دیگر آثار دیدنی چترال است (اختر، 221-222 ؛ بریتانیکا، همانجا).

پیشینۀ تاریخی

نام چترال در منابع به صورتهای چتدار، چترار، چهترار و نیز قاشقار ضبط شده است. ساکنان آن هنوز خود را قاشقاری می‌خوانند؛ ظاهراً نام قاشقار از کاشغر خرد گرفته شده است (EI2 ؛ تازه، 59). برخی از محققان نام چترال را به همراه کاشغر آورده‌اند (همانجاها). دربارۀ ریشۀ کلمۀ قاشقار مطلبی یافت نشده است؛ اما برخی، کلمۀ قاشقار را از ترکیب قاش (به معنای دیو) و قار (غار) دانسته‌اند، که این ترکیب نامفهوم به نظر می‌رسد (نک‍ : EI2).
چترال در منطقه‌ای واقع شده که در حوزۀ تاریخی بلورستان، دردستان، کهوستان، و مفلستان بوده، و تاریخ آن با تاریخ آن مناطق درآمیخته است. چترال در دورۀ باستان بر سر راههای شریانهای اصلی تجارتی میان چین و آسیای غربی قرار داشت ( کلیر ، همانجا).
بر اساس منابع موجود، اسکندر مقدونی در سدۀ 4ق‌م به هنگام لشکرکشی به هند از این دره عبور کرد و بر ناحیۀ چترال امروزی غلبه یافت. در سدۀ 1ق‌م چینیها چترال را تصرف کردند و تا چندین سده آنجا را تحت سلطۀ خود داشتند. در سده‌های نخستین میلادی مردم چترال پیرو آیین بودا بودند و نواحی شمالی هند و از آن میان چترال، از مراکز نسبتاً مهم آیین بودا به شمار می‌رفته است (نک‍ : «فرهنگ سلطنتی»، XX / 114؛ برانر، 771). در اواخر سدۀ 4م نخست کیداریان و سپس هپتالیان بر آن نواحی دست یافتند (همو، 770-771؛ غبار، 54).
تاریخ چترال با هجوم تبتیها در سدۀ 2ق / 8 م آغاز می‌شود که مقارن با شکست چینیها از اعراب در 130ق / 750م بود («چترال»، npn.). چترالیها میان سده‌های 8 تا 10ق / 14 تا 16م به اسلام گرویدند و بیشتر آنان اسماعیلی و متعلق به فرقۀ مولایه بودند (بریتانیکا، کلیر، «چترال»، همانجاها؛ «فرهنگ سلطنتی»، X / 303).
در دوره‌های اسلامی (ح سدۀ 8 ق / 14م)، سلسلۀ رئیسیه، نخستین خاندان مسلمان بودند که بر چترال دست یافتند. شاه نادر رئیس از افراد قبیلۀ بدخشان، بنیان‌گذار سلسلۀ رئیسیه بود. او و فرزندانش نزدیک به 3 سده بر چترال حکومت کردند (فیضی، 18).
در اوایل سدۀ 10ق / 16م شاه قادر رئیس ــ که به مدت 40 سال در بدخشان در تبعید به سر می‌برد ــ به چترال حمله کرد و بر آنجا دست یافت. پس از مرگ شاه قادر رئیس، نوادۀ دختری‌ وی، محمدرضا (پسر میرزا ایوب از نوادگان بابر) رسماً حاکم چترال شد، ولی چندی بعد برادرزادگانش او را به قتل رساندند. در 993ق / 1585م محترم‌شاه اول، از فرزندان محمد بیک (برادر محمدرضا)، آخرین امیر رئیسیۀ چترال را عزل، و حکومت را بدون درگیری به دست گرفت. در 1024ق / 1615م محمود بن ناصر رئیسیه با سپاه عظیم از بدخشانیها برای شکست محترم شاه اول به چترال حمله کرد و محترم شاه را دستگیر، و از آنجا بیرون کرد. پس از قتل محمود رئیسیه در 1030 ق / 1620 م محترم شاه اول به چترال بازگشت، اما به دست مردم به قتل رسید. پس از او سنگین علی دوم، پسر محترم شاه اول نتوانست قلمرو پدر را به دست آورد. سپس فرزندان سنگین علی دوم بر چترال و دیگر نواحی از جمله گیلگیت، یاسین و مستوج تسلط یافتند.
در حدود سال 1297ق / 1880م امان‌الملک به حکومت چترال، مستوج و یاسین رسید و تمام منطقه را نخستین بار تحت حاکمیت خود درآورد (EI2 ؛ فیضی، 18، 22؛ «فرهنگ سلطنتی»، X / 301). پس از درگذشت امان الملک در 1310ق / 1892م بر سر جانشینی او میان شاهزادگان نزاع درگرفت و چترال اوضاع نابسامانی یافت. نخست پسر دوم او، افضل الملک بر تخت نشست، ولی طولی نکشید که عموی وی شیر افضل قلعۀ چترال را تصرف کرد و او را به قتل رساند (همان، X / 302).
در 1312ق / 1895م نـیـز یـکـی از مـدعـیـان ــ کـه از طـرف عمره‌خان، رهبـر پاتنهای چنـدول مساعـدت می‌شد ــ به چترال حمله کرد. از 8 رمضان تا اول ذیقعدۀ 1312ق / 3 مارس تا 26 آوریل 1895م، نیروهای بریتـانیایی، چتـرال را محـاصره کردند و شیر ـ افضل به اسارت انگلیسیها درآمد (عاجزالدین، 159؛ «فرهنگ سلطنتی»، همانجا؛ EI2). کارگزاران بریتانیایی، شجاع‌الملک، پسر 14سالۀ امان الملک را بر تخت نشاندند و به او لقب اعلٰیحضرت دادند («فرهنگ سلطنتی»، همانجا؛ فیضی، 23-25). پس از درگذشت شجاع‌الملک، پسرانش، ناصرالملک و سپس مظفرالملک حاکم چترال شدند (همو، 23؛ «فرهنگ سلطنتی»، همانجا).
در سده‌های گذشته سیاست دولت هند و مسائل مرزی آن با دولت افغانستان و نیز مداخله‌های دولت بریتانیا همواره سبب بروز اشکالات مهم منطقه‌ای و مرزی دو دولت یادشده بوده است و چترال از مناطق مهم مرزی راهبردی به شمار می‌رفت که دائماً مورد حملات داخلی و خارجی به‌خصوص افغانستان بود و در نتیجه تبعاتی مانند هرج و مرج و ناآرامی طوایف در این ناحیه را به دنبال داشت (مکمان، 274-275).
در اواخر سدۀ 13ق / 19م بریتانیا در چترال نمایندگی سیاسی تأسیس کرد و رفت و آمد سیاحان بریتانیایی به آنجا رواج یافت. در پی درگیریهای دولت افغانستان و هند، بریتانیا در 1303ق / 1885م هیئت لاکهارت، و چند سال بعد هیئت دیوراند را بـه چترال فرستـاد تـا خط مرزی‌ای را ــ که چترال را نیز دربر می‌گرفت ــ تعیین کنند. این خط مرزی از مرز پامیر بدخشان تا کوه ملک سیاه در جنوب غربی افغانستان مشخص، و به خط دیوراند مشهور شد (فیضی، نیز «فرهنگ سلطنتی»، همانجاها).
با جدایی پاکستان از هند در 1947م / 1326ش چترال در محدودۀ مرزهای سیاسی پاکستان قرار گرفت (همانجاها).

مآخذ

تازه، سمیع‌الله، ریشه‌های تاریخی و فرهنگی نورستان داردستان کهن، به کوشش عنایت‌الله نصرتی، کابل، 1367ش؛ فیضی، عنایت‌الله، چترال، اسلام‌آباد؛ غبار، غلام محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، قم، 1359ش؛ نیز:

Aijazuddin, F. S., Historical Images of Pakistan, Lahour, 1992; Akhtar, R., Pakistan Year Book, Karachi / Lahore, 1986; Anderusoff, N., «Chitral», The Geographical Journal, London, 1893, vol. I, no. 1; Britannica, micropaedia, 1989; Brunner, Ch., «Geographical and Administrative Divisions: Settlements and Economy», The Cambridge History of Iran, vol. III (2), ed. E. Yarshater, Cambridge, 1983; «Chitral - A Hidden Paradise of the Hindu Kusk», University of Glasgow , www.gla.ac.uk / ibls / Biosed / linprnov.htm; Collier’s Encyclopedia, ed. E. Friedman, New York, 1985; Dupree, L., Afghanistan, New Jersey, 1973; EI2; Encarta Reference Library , 2004; The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1972; Macmunn, G., Afghanistan from Daruis to Amanullah , London, 1934; Sardar Ali, Sh. and J. Rehman, Indigenous Peoples and Ethnic Minorities of Pakistan Constitutianal and Legal Perspectives , Surrey, 2001; The World. Gazetteer , www.world- gazetteer.com.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.