زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه

چابهار

چابَهار، شهرستان و شهر بندری مهم در جنوب استان سیستان و بلوچستان.

سبب نام‌گذاری

نام چابهار را بر‌گرفته از «چهار بهار» دانسته‌اند، بدین معنی که این سرزمین در 4 فصل سال دارای آب و هوای بهاری است (غراب، 98). تغییرات دما در فصلهای چهار‌گانۀ این شهر بسیار کم است و فرا رسیدن پاییز و زمستان در آن محسوس نیست. برگ‌ریزانِ پاییزی کمتر به چشم می‌خورد و درختان، سرسبزی خود را نسبتاً نگه می‌دارند. این سرسبزی همیشگی موجب تشبیه فصلهای آن به چهار‌بهار گردیده، و چهار‌بهار به‌تدریج به صورت چابهار درآمده است ( جغرافیا ... ، 39).

شهرستان چابهار

این شهرستان از شمال به شهرستان راسک، از شمال باختری به شهرستان نیک شهر، از باختر به شهرستان کنارک، از خاور به مرز ایران و پاکستان، و از جنوب به دریای عمان محدود است (نقشه ...). برپایۀ قانون تقسیمات کشوری در 1387ش شهرستان چابهار شامل 3 بخش به نامهای مرکزی، دشتیاری و پلان، 7 دهستان، و دو شهر به نامهای چابهار و نگور بـوده است ( نشریه ... ، بش‍ ‍) و در سرشماری 1385ش، 017‘214 تن جمعیت داشته است («درگاه ... »، بش‍‌ ).
دشت پهناور دشتیاری در نواحی خاوری شهرستان چابهار قرار‌گرفته است و آن را رود باهوکلات که بزرگ‌ترین رود این شهرستان به شمار می‌رود، آبیاری می‌کند. نواحی دیگر را ارتفاعات نه‌چندان بلندی مانند کوههای کروچ، گوزر و دیوانی فرا گرفته است که در میان آنها دره‌ها و دشتهای گسترده‌ای به چشم می‌خورد (جعفری، 356).
آب و هوای شهرستان چابهار تحت تأثیر بادهای موسمی شبه‌قارۀ هند و در نتیجه بارانهای موسمی اقیانوس هند و جبهه‌های استوایی و جبهه‌های غربی با منشأ مدیترانه‌ای قرار دارد. این شهرستان دارای تابستانهای گرم و طولانی و زمستانهای کوتاه و معتدل، و حداقل دما، بالای صفر است. به همین سبب رویش گیاهی تقریباً در تمام طول سال ادامه دارد. تغییرات آب و هوایی نیز در مقایسه با کرانه‌های غربی دریای عمان و کرانه‌های خلیج فارس بسیار اندک، و میانگین دمای سالانه ˚26 تا ˚4 / 27 سانتی‌گراد است (افشار، 95-96). پوشش گیاهی در شهرستان چابهار شامل رستنیهایی مانند گز، چش (کرت)، بادام کوهی، بنه، کهور و جز آنها ست و شرایط آب و هوای گرم و مرطوب پرورش میوه‌های گرمسیری مانند موز، انبه، نارگیل و خربزۀ درختی را فراهم ساخته است (راهنمای ... ، 7).
مردم بومی چابهار از 4 طایفۀ چاکری، مید، شیری و لوری تشکیل شده‌اند و به زبانهای بلوچی و فارسی سخن می‌گویند. آنها بیشتر به ماهیگیری، کشاورزی و باغداری می‌پردازند و صنایع دستی نیز مانند سوزن‌دوزی، پولک‌دوزی، آیینه‌دوزی، قالی‌بافی، حصیر‌بافی و لنج‌سازی در میانشان رواج دارد (همان، 8). شهرستان چابهار دارای موقعیتی حساس و مهم است. این شهرستان در حدود 300 کم‍ـ مرز آبی دارد و خلیج چابهار آن را از موقعیتی استثنایی، در بیرون تنگۀ هرمز ودهانۀ اقیانوس هند برخوردار کرده است. همچنین از دیدگاه منطقه‌ای نیز چابهار در ابتدای راههای زمینی ایران قرار دارد، و همواره دارای اهمیت سیاسی، نظامی و اقتصادی بوده است (افشار، 69-71).

شهر بندری چابهار

این شهر در˚60 و´37 طول شرقی و ˚25 و ´17 عرض شمالی و با ارتفاع 10 متر از سطح دریا در کنار خلیج چابهار و کرانۀ دریای عمان جای دارد (جعفری، همانجا) و در سرشماری 1385ش دارای 095‘ 73 تن جمعیت بوده است («درگاه»، بش‍ ‌). خلیج چابهار در مدخل غربی این شهـر، بـه شکل نیم‌دایره‌ای با عرض حدود 16 کمـ‍ ، و در حدود 17 کمـ‍‍ در خشکی پیش رفته، و امکان احداث بهترین بندرگاه را در اینجا فراهم کرده است. چابهار از خوش آب و هواترین بندرهای جنوبی ایران، گرم‌ترین نقطۀ کشور در زمستان و نیز خنک‌ترین بندر جنوبی در تابستان به شمار می‌رود (راهنمای، 6-7؛ چگینی، 91). در برخی از مآخذ تاریخی از چابهار به عنوان یک «بهشت» در سرزمینی خشک نام برده شده است (سفرنامه ... ، 89؛ غراب، 98).
بندر چابهار در برابر رأس کوه لعب عمان قرار دارد. وجود این برجستگی مانع وزش بادهای تند به خلیج چابهار شده است و آن را از دیدگاه کشتی‌رانی دارای موقعیتی ممتاز می‌نماید. ژرفای آب نیز به اندازه‌ای است که کشتیهای نسبتاً بزرگ می‌توانند به آن نزدیک شوند؛ در آنجا که ژرفا به 50 متر می‌رسد، ناگهان با شیب تند 500-600 متر پایین می‌رود و بدین‌جهت کشتیها بدون بیم از توفانهای سخت و به گِل نشستن، تا نزدیک ساحل پیش می‌آیند. شهر چابهار در دشت نسبتاً همواری قرار گرفته است که شیب ملایمی به سوی دریا دارد و ساختمانهای اصلی و معتبر آن بر دامنۀ تپه‌ای بلند ساخته شده‌اند (یغمایی، 98، 100). چابهار از طریق شبکۀ راههای زمینی از مسیرهای آسفالته به تهران، ایرانشهر، پاکستان، افغانستان، آسیای میانه، بندرعباس و کرمان می‌پیوندد و از نظر راههای هوایی، فرودگاه کنارک در 45 کیلومتری آن قرار دارد (چگینی، 92). امروزه (1388 ش) ساخت فرودگاهی برای رونق بیشتر منطقۀ آزاد تجاری چابهار در دست اقدام است.
در 1370ش در چابهار منطقۀ آزاد تجاری ـ صنعتی تأسیس گردید و بدین‌ترتیب، چابهار به همراه کیش و قشم یکی از مناطق آزاد تجارتی کرانه‌های جنوبی کشور به شمار می‌رود. این منطقه که در شرق خلیج چابهار و در 7 کیلومتری شهر قرار دارد، به فعالیتهای صنعتی، تجارتی، خدمات و ترانزیت می‌پردازد و با ارائۀ تسهیلات، جایگاهی برای سرمایه‌گذاریهای داخلی و خارجی پدید آورده است. بندر چابهار از اهمیت ترانزیتی فراوانی برخوردار است. براساس برنامۀ تنظیمی، این بندر آمادۀ پهلو‌گیری کشتیهای 000‘100 تنی می‌گردد و سازمانهای بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد، سازمان جهانی غذا و برخی دیگر از نهادها، آن را بهترین ناحیه برای دسترسی به بازار آسیای میانه و افغانستان اعلام کرده‌اند ( راهنمای، 16-17).

پیشینۀ تاریخی

چابهار پیشینۀ کهنی ندارد. این بندر تنها پس از ویرانی بندر باستانی تیس (ه‍ م) یا تیز در 9 کیلومتری شمال چابهار، نام و اعتبار یافته است (اقتداری، 676؛ راهنمای، 8). در حدود سال 1207ق / 1793م سیدسلطان، از منسوبان خاندان امامهای عمان، بر مسقط و دیگر بندرهای آن نواحی دست یافت و نخستین کاری که پس از تکمیل اقتدار خود انجام داد، این بود که گوادر، در کرانۀ دریای مکران را به تصرف درآورد و از آنجا به چابهار رفت و این بندر را نیز به متصرفات خود افزود (ویلسن، 188). در 1289ق / 1872م (در زمان سلطنت ناصرالدین شاه) چابهار توسط نیروهای مرکزی ایران بازپس گرفته شد؛ این مهم در زمان حکومت وکیل‌الملک دوم (مرتضى قلی‌خان)، والی کرمان به دست آمد (قائنی، 192-193؛ افضل‌الملک، 106). وزیری ضمن آنکه به تسخیر چابهار به دست این والی کرمان اشاره کرده، این بندر را از بزرگ‌ترین بندرها دانسته و افزوده است که پس از سلاطین آل قاورد (ه‍ م)، هرگز ضمیمۀ حکومت کرمان نبوده است (ص41-43).
پیش از فتح چابهار، سالها بود که شاهان قاجار این بندر را به امام مسقط اجاره داده بودند. در این روزگار انگلیسیها از دیدگاه استراتژیک و بازرگانی، چابهار را بسیار مهم می‌دانستند و اساساً مناطق جنوبی بلوچستان و کرانه‌های مکران را یکی از حساس‌ترین حلقه‌های زنجیر دفاعی هندوستان تلقی می‌کردند و راضی نبودند که چابهار به دست ایرانیها باشد (سالار بهزادی، 137). عامل اصلی تسخیر چابهار یکی از افراد با کفایت ایرانی به نام ابراهیم‌خان بود که از سوی دولت ایران به حکومت بم، نرماشیر و بمپور گمارده شده بود. در این هنگام چابهار همچنان در دست عربهای مسقط و زیر نفوذ کامل انگلیس بود (همو، 122). ابراهیم‌خان با تصرف چابهار و بیرون راندن عربهای مستأجر از آنجا، انگلیسیها را در برابر عملی انجام‌گرفته قرار داد. این اقدامات توسط تهران تأیید شد و شاه ایران که از این اقدام ابراهیم‌خان خرسند بود، به او لقب سعدالدوله داد و تقدیرنامه‌ای برایش فرستاد؛ اگرچه در نوشته‌های ایرانی، برابر رویه‌ای رایج، فتح چابهار به مقام برترِ ابراهیم‌خان یعنی وکیل‌الملک دوم (حاکم کرمان) نسبت داده شده است (همو، 138-140). به نوشتۀ میرزا مهدی‌خان قائنی در 1292ق / 1875م (یعنی 3 سال پس از تسخیر چابهار)، این بندر 100 خانوار داشته، در حالی که پیش از این رویداد 000‘1 خانوار در آنجا می‌زیسته‌اند. هنگامی‌که سپاهیان ایران مأمور بازپس‌گیری چابهار شدند، ساکنان آنجا نخست از ترس درگیریها پراکنده گردیدند، اما سپس به‌تدریج به شهر بازگشتند. وی افزوده است که اکنون بندر را به دین محمد‌خان سپرده اند و او متعهد شده است که آنجا را آباد کند (همانجا).
در 1301ق / 1884م جمعیت چابهار به دو هزار خانوار و 6 هزار تن رسید و دین محمد‌خـان ــ حـاکم آنجـا ــ 100 تن تفنگچی داشت ( تحولات ... ، 145). در سفرنامۀ بلوچستان (تألیف: ح 1303ق) از دو قلعۀ چابهار سخن گفته شده است: نخست قلعه‌ای به مساحت 100×100 ذرع که از سنگ و گِل بر فراز تپه‌ای به بلندی 20 ذرع برپا شده بوده، و در میان آن مسجدی کوچک با دو اتاق تودر‌تو وجود داشته که در آن زمان ویران بوده است؛ دوم قلعۀ دیگری درجانب شرقی قلعۀ نخست به مساحت 50 ×50 ذرع. خانوارهای ساکن چابهار پیرامون این قلعه تا سطح زمین و لب دریا زندگی می‌کرده‌اند. بیشتر غذای مردم از گوشت ماهی فراهم می‌شده، و داد و ستدشان کالاهایی بوده است که به مسقط و بنادر دیگر می‌بردند (ص 89-90). سایکس که در 1310ق / 1892م به ایران سفر کرده، تنها از چند خانۀ محقر و شماری اندک از درختان و نیز از موقعیت طبیعی مناسب بندر چابهار سخن گفته است (ص90).
چابهار به سبب دارا بودن موقعیت ویژه، افزون بر دولت انگلیس، مورد توجه روسیۀ تزاری نیز بوده است و هدف عمدۀ آنها این بود که بتوانند پایگاههای دریایی در خلیج فارس برپا نمایند و با تأسیس یک خط آهن سرتاسری در موقع لزوم نیروهای خود را به این منطقه برسانند (جناب، 120). روسها در 1318ق گروهی از متخصصان راه‌آهن خود را به ایران فرستادند. آنها از راه کرمان به چابهار رفتند و هدف نهایی‌شان آن بود که خط آهن سرتاسری قفقاز را به خلیج فارس بپیوندند. رئیس این گروه پیشنهاد کرده بود که را‌ه‌ آهن سرتاسری ایران از رشت آغاز شود و در چابهار پایان یابد (همو، 126- 128).
در 1285ش چابهار 280 خانه و 200‘1 نفر جمعیت داشته، و تجارت عمدۀ مردم آن صادرات ماهی بوده است. در آن زمان بر گرد شهر دیواری برپا بوده که هنوز آثار 3 قلعۀ کهن در آن دیده می‌شده است (سدیدالسلطنه، 301-302). در 1312ش چابهار مانند دیگر بندرهای خلیج فارس، به علت عبور خط تلگراف هند و اروپا در اختیار انگلیسیها بود. آنها در بیشتر این نقاط دارای پایگاههای نظامی بودند و حتى کشتیهای ایرانی باید با پرچم انگلیس وارد آنجا می‌شدند. پس از تشکیل نیروی دریایی ایران در 1311ش، نخستین‌بار ناو جنگی ایرانی به نام پلنگ با پرچم ایران وارد چابهار شد (رائین، 2 / 849).
در 1343ش بندر چابهار تنها دارای یک اسکله بوده است که قایقهای محلی می‌توانستند در بارگیری و باراندازی از آن بهره ببرند (حامی، 1491). امروزه با ساخت اسکله‌های جدید مانند اسکلۀ شهید بهشتی، موج‌شکن و اسکلۀ شهید کلانتری و اسکلۀ شهدای 7 تیر، بندر چابهار آمادۀ پهلو‌گیری کشتیهای بزرگ گردیده، و به عنوان گلوگاه آبی کشور، در بیرون از تنگۀ هرمز، موقعیت ویژه‌ای به دست آورده است (افشار، 370-373).

مآخذ

افشار سیستانی، ایرج، چابهار و دریای پارس، زاهدان، 1372ش؛ افضل‌الملک کرمانی، محمود، «بلوچستان»، یادگار، تهران، 1328ش، س5، شم‍ 8 و 9؛ اقتداری، احمد، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان، تهران، 1348ش؛ تحولات سیاسی صفحات جنوبی ایران، به کوشش محمد‌باقر وثوقی، تهران، 1381ش؛ جعفری، عباس، دایرة‌المعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379ش؛ جغرافیای استان سیستان و بلوچستان، وزارت آموزش و پرورش تهران، 1364ش؛ جناب، محمد‌علی، خلیج فارس، تهران، 1356ش؛ چگینی، احمد، مناطق آزاد (کتاب اول)، تهران، 1378ش؛ حامی، احمد، «راههای ایران»، ایرانشهر، نشریۀ شم‍ 22 یونسکو، تهران، 1343ش / 1964م، ج 2؛ «درگاه ملی آمار» (نک‍ : مل‍ ، SCIراهنمای منطقۀ آزاد چابهار، تهران، 1382ش؛ رائین، اسماعیل، دریانوردی ایرانیان، تهران، 1350ش؛ سالار بهزادی، عبدالرضا، بلوچستان در سالهای 1307 تا 1317قمری، تهران، 1372ش؛ سدیدالسلطنه، محمد علی، سرزمینهای شمالی پیرامون خلیج فارس و دریای عمان در صد سال پیش، به کوشش احمد اقتداری، تهران، 1371ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1375ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان چابهار، مرکز آمار ایران، تهران، 1376ش؛ سفرنامۀ بلوچستان (از ماهان تا چابهار)، به کوشش محمد رسول دریاگشت، کرمان، 1370ش؛ غراب، کمال‌الدین، بلوچستان یادگار مطرود قرون، تهران، 1364ش؛ قائنی، مهدی، «کتابچۀ سیاحت‌نامۀ بلوچستان»، فرهنگ ایران زمین، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1368ش؛ نشریۀ عناصر تقسیماتی به همراه مراکز، معاونت سیاسی وزارت کشور، تهران، 1381ش؛ نقشۀ سیاسی ایران (براساس تقسیمات شهرستانها)، گیتاشناسی، تهران، 1386ش، شم‍ 447؛ وزیری، احمد علی، جغرافیای کرمان، به کوشش محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران، 1353ش؛ یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، 1355ش؛ نیز:

SCI, www.sci.org.ir / portal / faces / public / census85; Sykes, P. M., Ten Thousand Miles in Persia, New York, 1902; Wilson, A. T., The Persian Gulf, London, 1954.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.