زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

پیشاور

پیشاوَر، مرکز ایالت سرحدی شمال غربی پاکستان. این شهر با 773 ،218 ،1 تن جمعیت (1384ش / 2005م) در °34 و ´1 عرض شمالی و°71 و ´33 طول شرقی در 24 کیلومتری دهانۀ شرقی تنگۀ خیبر بر کرانۀ غربی رودخانۀ «بارا» از شاخابه‌های رودخانۀ کابل در شمال غربی پاکستان جای دارد («فرهنگ جهانی»؛ «اطلس...»، 135، فهرست؛ ویکی‌پدیا؛ «شهرها...»، IV / 449؛ بریتانیکا).
شهر پیشاور از دو بخش قدیمی و امروزی تشکیل شده است. بخش قدیمی آن که دارای 20 دروازه است، به سبک شهرهای پرجمعیت آسیای مرکزی است و خانه‌هایی از خشت با کوچه‌های تنگ و پرپیچ و خم دارد. بخش نوساز شهر که در واقع یک منطقۀ نظامی است، دارای خانه‌هایی بزرگ و خیابانهایی منظم و مشجر است و تأسیساتی متعلق به نیروی هوایی ارتش پاکستان در آن قرار دارد («شهرها»، همانجا).
پیشاور یکی از شهرهای زیبا و خوش‌آب و هوای پاکستان است. هوای شهر اگرچه در تابستان گرم و در زمستان نسبتاً سرد است، اما چنان نیست که برف ببارد و سرمای آن قابل تحمل است (صافی، 104). 
جمعیت‌ پیشاور از دو گروه عمدۀ قومی پشتوها ــ که‌اکثریت جمعیت‌ شهر را تشکیل ‌می‌دهند ــ و پیشاوریها ــ که از مردمان‌ بومی این منطقه هستند ــ تشکیل شده است. افزون بر این دو گروه قومی، اقوام تاجیک، هزاره و همچنین کولیها نیز در این شهر به سر می‌برند. بیشتر مردم این شهر به زبان پشتو سخن می‌گویند؛ در عین حال، زبانهای فارسی، هندکو، پنجابی و اردو نیز در پیشاور گویشورانی دارد ( ویکی‌پدیا؛ صافی، 103).
مردم پیشاور مسلمان، و پیرو مذاهب تسنن و تشیع‌اند ( اردو…، 5 / 613).
در این شهر گروهی صنعتگر ماهر در دکه‌های کوچک به ساختن ظروف مسی، دست‌بند، گوشواره و دیگر زیورآلات می‌پردازند. منسوجات ابریشمی و کتانی، فرآورده‌های غذایی، تولید کفش و سفالگری عمده‌ترین محصولات صنعتی این شهر است (صافی، 104؛ ویکی پدیا؛ انکارتا؛ «شهرها»، همانجا).

پیشینۀ تاریخی

 پیشاور یکی از شهرهای ناحیۀ باستانی گندها‌را به شمار می‌رفته است. این سرزمین یکی از زیستگاههای اقوام مهاجر هندواروپایی بوده است. احتمالاً پیش از مهاجرت آنها به این ناحیه دراویدیها در آنجا می‌زیسته‌اند. این ناحیه از دیرباز با تمدن باستانی هارپا در درۀ رودخانۀ سند، و تمدن آریاییهای درۀ کابل ارتباط داشته است. این شهر توسط پوشکال فرزند بهارات ساخته شد و پوشکال نام گرفت («فرهنگ سلطنتی…»، XX / 114؛ ویکی‌پدیا).
پیشاور در زمان داریوش اول هخامنشی به قلمرو هخامنشیان افزوده‌شد؛ سپس‌اسکندر مقدونی برآن غلبه یافت. در دورۀ سلوکوس نیکاتور (سل‍‍ 312-280ق‌م) که پس از اسکندر بر بخش شرقی امپراتوری او فرمان می‌راند، به چاندراگوپتا بنیان‌گذار امپراتوری ماوریا واگذار شد (همانجاها). بنا بر سنگ نوشتۀ آشوکا، آیین بودا 50 سال پس از آن، دین رسمی پیشاور شد («فرهنگ سلطنتی»، همانجا). در سدۀ 2ق‌م ائوکراتیدس پادشاه یونانی ـ باکتریایی، این شهر را به قلمرو خود افزود. در سدۀ 1ق‌م پارتیان بر این شهر چیره شدند و چندین تن از آنها بر این سرزمین فرمانروایی یافتند که مشهورترین آنها گوندوفارس بود که تا حدود سال 46م فرمانروایی کرد. در حدود اوایل سدۀ 1م کوشانیان پیشاور را به تصرف خود درآوردند. در این دوره پیشاور یکی از مراکز آیین بودا بود (همانجا). 
بنابر کتیبۀ کعبۀ زردشت در نقش/ رستم از شاپور اول ساسانی (سل‍ 240-270م)، پیشاور در قلمرو شاهنشاهی ساسانی قرار داشته است (نک‍ : سامی، 2 / 251-252). ساسانیان از طریق پیشاور و کابل که هر یک در دو سوی تنگۀ خیبر قرار داشتند، بر راههایی که از این تنگه به هند می‌رفت، نظارت می‌کردند (برانر، 771). به رغم چیرگی ساسانیان بر پیشاور این شهر همچنان یکی از مراکز آیین بودا باقی مانده بود، چنان‌که فا ـ هیان زائر بودایی چینی که در اوایل سدۀ 5م از آنجا دیدار کرده، مذهب بودایی همچنان رایج‌ترین دین این شهر بوده است («فرهنگ سلطنتی»، همانجا؛ ویکی‌پدیا). در اواخر سدۀ 4م نخست کیداریان و سپس هپتالیان بر نواحی شمالی هند و از آن میان پیشاور دست یافتند (برانر، 770-771).
به هنگام سفر هیوئن‌تسیانگ زائر بودایی چینی در سدۀ 1ق / 7م آیین بودایی در پیشاور رو به انحطاط داشته است. شواهد نشان می‌دهد که در اواسط سدۀ 7م مردم گندهارا و از آن میان پیشاور کاملاً هندی بوده‌اند و فرمانروایان هندو‌شدۀ هندی ـ سکایی بر آن نواحی حکومت داشته‌اند («فرهنگ سلطنتی»، همانجا). پس از آنها هندوشاهیانِ‌ ویهند بر نواحی شمال غربی هند فرمانروایی یافتند.در سدۀ 4ق / 10م حکومت این  خاندان بر این نواحی همچنان باقی بود و مانعی در برابر نفوذ اسلام در نواحی شمال هند، به شمار می‌رفت. احتمالاً نخستین برخورد مسلمانان با هندو‌شاهیان اقدامی دفاعی بوده است. در 367ق / 978م یکی از پادشاهان این خاندان به نام راجاجیپال از پیشاور به قلمرو سبکتکین در خراسان حمله کرد، اما در محلی میان کابل ـ لمغان پس از جنگی سخت که میان دو طرف درگرفت، شکست خورد و سبکتکین پس از عبور از درۀ رود کابل به سوی پیشاور پیش راند (بازورث، 166-168؛ «فرهنگ سلطنتی»، همانجا). هرچند سبکتکین دیگر به هند نرفت، اما برای حفاظت از تنگۀ خیبر پایگاهی نظامی با 10 هزار سپاهی در آنجا مستقر ساخت.
پس از سبکتکین جانشین او محمود در 396ق / 1006م به پنجاب لشکر کشید. به هنگام بازگشت سپاهیان محمود، انندپال پسر راجاجیپال با سپاهیان محمود درگیر شد، اما در نزدیکی پیشاور شکست خورد و به کشمیر رانده شد (همانجا؛ قس: دولافوز، 84-85) و پیشاور از آن پس تحت سیطرۀ غزنویان قرار گرفت. با افول قدرت غزنویان پس از سلطان مسعود و انتقال پایتخت آنان از غزنین به لاهور، پیشاور به سبب آنکه در مسیر نواحی شرقی خراسان به سوی لاهور، یکی از مهم‌ترین نقاط ارتباطی به شمار می‌رفت، برای غزنویان اهمیتی افزون‌تر یافت (EI2).
در 575ق / 1179م معزالدین غوری پیشاور را تصرف کرد (منهاج، 1 / 397)؛ سپس در روزگار سلطان محمد خوارزمشاه (حک‍ 596-617ق) به قلمرو خوارزمشاهیان افزوده شد (همو، 1 / 315)، امـا اندکی ‌بعـد و از جانب‌ سلطان ‌جلال‌الدین‌ خوارزمشاه ــ‌ که در زمان‌‌حیـات‌‌ پـدرش‌ بر ‌نواحـی‌‌غـور و غـزنین ‌حکـومت ‌داشـت ‌ــ‌ به ‌ملک اختیارالدین محمد بن علی خرپوست غوری به اقطاع داده شد (همانجا، نیز 2 / 116).
اما دیری نپایید که با هجوم سپاهیان چنگیز به جانب خراسان و جنگ و گریزهای پیاپی میان سپاهیان چنگیزخان و سلطان جلا‌ل‌الدین خوارزمشاه در 617ق سلطان جلال‌الدین که تاب مقاومت در برابر سپاهیان مغول را نداشت، از غزنین به پیشاور رفت و در کنار آب سند با مغولان مصاف داد، اما شکست بر سپاهیان او افتاد و وی با گذر از رود سند به هندوستان گریخت (نک‍ : همو، 1 / 117- 119، 2 / 316).
پیش از هجوم تیمور طوایفی از پشتوها و تاجیکها در درۀ پیشاور ساکن شدند. در اواخر سدۀ 15م گروه بزرگ دیگری از طوایف پشتو به این ناحیه مهاجرت کردند («فرهنگ سلطنتی»، XX / 115). در 925ق / 1519م ظهیرالدین محمد بابر برای سرکوب طایفۀ یوسف‌زایی به پیشاور لشکر کشید و پس از چیرگی بر آن، قلعۀ آن‌را بازسازی کرد (فرشته، 1 / 201). پس از مرگ بابر در 937ق / 1531م یوسف‌زاییها دوباره استقلال گذشتۀ خود را بازیافتند و دیله‌زاکها از دیگر طوایف ساکن در درۀ پیشاور، قلعۀ شهر را به آتش کشیدند، اما در 960ق / 1553م همایون پسر و جانشین بابر، مجدداً این قلعه را بازسازی کرد («فرهنگ سلطنتی»، همانجا).
شهر پیشاور تا 1151ق / 1738م در استیلای گورکانیان هند باقی بود، تا آنکه نادرشاه افشار در این سال پیشاور را تسخیر کرد (استرابادی، 409-410؛ محمدکاظم، 2 / 636-643). پس از قتل نادر در 1160ق / 1747م احمدخان درانی بر متصرفات شرقی نادر از جمله پیشاور استیلا یافت (نک‍ : ه‍ د، احمدشاه درانی). پس از درگذشت تیمورشاه، جانشین احمدشاه در 1207ق / 1793م پیشاور دستخوش نابسامانی شد («فرهنگ سلطنتی»، XX / 116). در 1233ق / 1818م سیکها به سوی پیشاور پیشروی کردند و صدمات بسیاری بر آن وارد ساختند (همانجا). در 1238ق / 1823م حاکم کابل درصدد مقابله با فتنۀ سیکها برآمد و لشکری از کابل به پیشاور گسیل داشت، اما این لشکرکشی با کامیابی روبه‌رو نشد و تمام ایالت پیشاور به تصرف رانجیت سینگ، رهبر سیکها درآمد. در این زمان مردم پیشاور با پرداخت مبالغی هنگفت به رانجیت سینگ از بروز ویرانیهای بیشتر جلوگیری کردند (همانجا). در 1265ق / 1849م انگلیسیها بر پیشاور استیلا یافتند و تا تأسیس ایالت سرحدی شمال غربی، این شهر در شمار شهرهای ایالت پنجاب باقی بود ( اردو، 5 / 605).

مآخذ

 اردو دائرۀ معارف اسلامیه، لاهور، 1390ق / 1971م؛ استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، تهران، 1368ش؛ دولافوز، ک.ف.، تاریخ هند، ترجمۀ محمدتقی فخرداعی گیلانی، تهران، 1316ش؛ سامی، علی، تمدن ساسانی، شیراز، 1342ش؛ صافی، قاسم، سفرنامۀ پاکستان، تهران، 1366ش؛ فرشته، محمدقاسم، تاریخ، کانپور، 1290ق / 1874م؛ محمدکاظم، عالم‌آرای نادری، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1364ش؛ منهاج سراج، عثمان، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1363ش؛ نیز:

Bosworth, C.E., «The Early Ghaznavids», The Cambridge History of Iran, vol.IV, ed.R.N.Frye, Cambridge, 1975; Britannica, 2004; Britannica Atlas, Chicago, 1996; Brunner, Ch., «Geographical and Administrative Divisions: Settlements and Economy», The Cambridge History of Iran, vol.III(2), ed.E.Yarshater, Cambridge, 1983; Cities of the World, Detroit, 1987; EI2; Encarta Reference Library, 2004; The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1972; Wikipedia, www.en.wikipedia.org / wiki / ; The World Gazetteer, www. World-gazetteer.com.
محمدرضا خسروی

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.