زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

پول

پول، واژه‌ای مأخوذ از ابل، واحد تاریخی وزن در یونان، برابر یک‌ششم درهم («واژه‌نامۀ واحدها...»، ذیل ابل). واژۀ پول در ایران ظاهراً از زمان اشکانیان رایج بوده است ( لغت‌نامه...). از میان منابع موجود، نخستین‌بار در سفرنامۀ ناصرخسرو به کار رفته است، آنجا که دربارۀ شهر اخلاط خبر می‌دهد: «معاملۀ آنجا به پول باشد...» (ص 7). 
پول براساس 4 کارکرد آن تعریف می‌شود: وسیلۀ مبادله، معیار سنجش ارزش، ذخیرۀ ارزش، و وسیلۀ پرداخت تعهدات (ابوسعود، 59؛ دیولیو، 13-14؛ اسمیث، 4-5). با این‌همه، دوکارکرد آن اصلی است: نخست اینکه وسیلۀ مبادله است (مای، 77؛ کلمبیا، ذیل پول؛ اسمیث، 3) و دیگر معیاری برای سنجش ارزش که بیشتر کارکردی باستانی به‌شمار می‌رود (همو، 4؛ ولفلینگ، 44). به این ترتیب، آنچه واسطۀ مبادله باشد، پول به‌شمار می‌آید، اعم از اینکه فلزی (سکه) و یا غیرفلزی (اسکناس) باشد (جعفری، 2 / 1084). در مقابل، برخی هر آنچه بتواند عملکردهایی را که به پول نسبت داده می‌شود، برآورده سازد، پول به‌شمار آورده‌اند (ولفلینگ، 48).
از سوی دیگر، ماهیت پول عبارت است از ارزش و اهمیت واقعی آن، به عنوان مالی که می‌توان آن را برای خرید چیزها (کالاها و خدمات) مورد استفاده قرار داد (ابوسعود، همانجا؛ اسمیث، 4-5). به این اعتبار، پول مال است و مال بودن آن برای سهولت در معاملات توسط دولتها اعتبار می‌شود (شمس، 31)؛ از این‌رو، در گذشته که پول نوعاً از طلا و نقره بود، به خودی خود ارزشی ذاتی‌ومصرفی داشت، ولی‌پول رایج کنونی ــ عمدتاً اسکناس ــ تنها ارزش اعتباری و مبادلاتی دارد (همو، 32). به عبارت دیگر، تفاوت اسکناس با فلزات قیمتی به عنوان پول، در آن است که مالیّت اسکناس اعتباری است و اعتبار آن منوط به اعتبار دولت است، اما طلا و نقره و دیگر فلزات قیمتی، قطع نظر از پول بودن، مالیت دارند (تجلیل، 9). فلزات قیمتی، مانند طلا و نقره، پیوسته در طول تاریخ مناسب‌ترین موادی بوده‌اند که به صورت سکه و به عنوان پول به کار رفته‌اند (مای، 78).
پول انواع گوناگون دارد: پولِ کالایی، پول معتبر (با پشتوانه) و پول اعتباری (ولفلینگ، 52-56). پول‌کالایی پولی است که به صورت کالای مصرفی در تهاتر به کار می‌رود (فرهنگ، 210). پول معتبر پولی است که دارای 100٪ پشتوانۀ طلا یا نقره است، به نحوی که کاملاً با طلا یا نقره قابل بازخرید باشد (همو، 1079)، حال آنکه پول اعتباری به صورت اسکناس بدون پشتوانۀ طلاست (همو، 70).
برای پول انواع دیگری نیز برشمرده‌اند:
1. پول بی‌پشتوانه یا پول حُکمی، و آن پولی است که به حکم و یا تصویب دولت به جریان می‌افتد، اما پشتوانۀ معینی ندارد. این پول معمولاً به صورت کاغذی (اسکناس) است. اگرچه در شرایط ویژۀ اقتصادی، این نوع پول کاغذی می‌تواند به صورت پول رایج با ثبات عمل کند، اما معمولاً موجب تورم می‌گردد ( کلمبیا، ذیل پول حکمی). 
2. پول تحریری، که به نامهای پول ثبتی، بانکی و دفتری نیز خوانده می‌شود، به صورت چک از اواخر سدۀ 19م در مبادلات تجارتی کاربرد داشته است (یوسفی، 51، 52). این نوع پول جای‌گزین مناسبی در معاملات تجارتی نوین بوده است؛ از این‌رو، حجم اصلی پول را امروزه پول تحریری تشکیل می‌دهد. از آنجا که سنجش و ذخیرۀ ارزشهای اقتصادی از طریق ارزش مبادله‌ای صورت می‌گیرد، چک به عنوان پول تحریری واسطۀ مبادله و نیز سند آن ارزش مبادله به‌شمار می‌رود؛ وظیفۀ معیار سنجش و ذخیرۀ ارزشهای اقتصادی درواقع برعهدۀ اسکناس (پول اعتباری) است و چک معتبر (پول تحریری)، علاوه بر واسطۀ مبادله، سند آن اسکناس است (همو، 54، 60).
3. در سالهای اخیر گونۀ پول جدیدی به نام پول الکترونیک نیز مطرح شده است. این‌گونه پول در قالب نظام پرداخت الکترونیک، به عنوان جای‌گزین کارتهای اعتباری، در دهۀ 1990م در معاملات تجارتی الکترونیک در اینترنت (تجارت الکترونیک) مورد تأیید و پذیرش قرار گرفت. نظام پرداختهای نقدیِ دیجیتال این امکان را برای مشتریان فراهم می‌آورد تا سفارشهای اینترنتی خود را با استفاده از حسابهای معتبر و امنِ ایجاد شده توسط مؤسسات مالی ویژه پرداخت نمایند ( کلمبیا، ذیل پول).
اصطلاحات دیگری نیز دربارۀ انواع پول به کار می‌رود (برای آگاهی در این‌باره، نک‍ : جعفری، 2 / 1085، 1086). 

مروری بر گونه‌های پول در اسلام

 گونه‌های پول در دورۀ پیش از اسلام و نیز در سرتاسر دورۀ تمدن اسلامی، بیشتر بر نظام دوفلزی، در قالب سکه‌های طلا (دینار) و نقره (درهم) استوار بود (عش، 215). البته سکه‌های مسی (فلس) نیز به عنوان پول خرد به کار می‌رفت و بنابراین، می‌توان در دوره‌های معین از نظام 3 فلزی نیز یاد کرد. در نظام دوفلزی، طلا و نقره به عنوان پول از جایگاه قانونی مشروط برخوردار است و نسبت قیمت آنها به یکدیگر، از طریق مقررات ضرب سکه در ضراب‌خانه تعیین می‌گردد (نک‍‌ : «واژه‌نامۀ علم...»، I / 243).
پول رایج میان اعراب پیش از اسلام درهم و دینار ایران و روم (بیزانس) بود (زیدان، 1 / 133-135؛ EI1, II / 975, 978) و همانند سرآغاز دورۀ اسلامی، به ترتیب یک مثقال نقره (درهم) و یک مثقال طلا (دینار) وزن داشت (مقریزی، 3، 4). عربها پول طلا را «عین»، پول نقره را «ورق»، و پول مسی را «حبه» یا «دانق (دانگ)» می‌خواندند (زیدان، 1 / 133). در همین دوره سکه‌های طلا، دینار قیصریه (رومی)، و سکه‌های نقره، درهم کسروی خوانده می‌شد که دو نوع بود: سوداء وافیة و طبریة عتقا (الطبریة العتق) (مقریزی، همانجا). درهم که آن را لفظی فارسی دانسته‌اند، براساس وزن نیز بر دو نوع بود: درهم سبک (درهم طبریه به وزن 4 دانگ) و درهم سنگین (درهم عبدیه یا بغلیه به وزن 8 دانگ) (کرملی، 23، حاشیۀ 4). 
پس از فتح سرزمینهای دو امپراتوری بزرگ زمان، ایران در شرق، و بیزانس در غرب توسط مسلمانان، شهرها و مراکز مهم بازرگانی به دست آنان افتاد. عربها که با پیچیدگی نظامهای اقتصادی این‌دو تمدن مأنوس نبودند، درآغاز با زیرکی نظام مالی ـ اداری آنها را هم در شرق و هم در غرب پذیرفتند (واکر، مقدمه، 15). بدین‌سان، مسلمانان تا حدود 70 سال از سکه‌های رومی و ایرانی استفاده می‌کردند (کسروی، 101)، و پس از آن، با تغییراتی جزئی به ضرب سکه‌های ساسانی در شرق، و سکه‌های بیزانسی در غرب پرداختند (همو، نیز واکر، همانجاها).
براساس شواهد، خلیفۀ دوم نخستین کسی بود که سکه‌هایی با همان نقش و ظاهر درهم کسروی ضرب کرد، با این تفاوت که در بعضی عبارت الحمدلله، در برخی محمد رسول‌الله و در بعضی دیگر لاالٰه الاالله وحده و در آخر نام خود را اضافه کرد. خلیفۀ سوم نیز درهمهایی ضرب کرد که نقش الله‌اکبر داشتند (مقریزی، 8). نمونه‌های موجود این سکه‌ها سال 20 یزدگردی، یعنی تاریخ مرگ یزدگرد سوم (31ق / 651م) را نشان می‌دهد. احتمال داده‌اند که ذکر این تاریخ در سکه‌ها شاید بدان سبب بود که تقویم هجری هنوز (دست کم در ایران) رواج نیافته بود. این سکه‌ها بجز عبارت عربی روی آنها، با سکه‌های معمولی خسرو دوم که حدود 30 سال از ضرب آنها می‌گذشت، فرقی نداشتند (بروم، 4, 6). 
در شرق، سکه‌های ساسانی ـ اسلامی 3 نوع، و هریک به یکـی از 3 پادشاه آخر ساسانی ــ یزدگرد سوم، خسرو دوم و هـرمز چهارم ــ منسوب بودند. نخستین نوع تا حدی شبیه سکه‌های یزدگرد بود، نوع دوم با دقت بیشتر به سکه‌های خسرو دوم شباهت داشت، اما نمونۀ سکه‌های هرمز چهارم بسیار بد و ناشیانه ضرب شده بودند (عش، 157). در نمونۀ سکه‌های نوع نخست الفاظ و عباراتی مانند للّٰه، بسم‌اللّٰه، بسم‌اللّٰه ربی و گاه همراه با نقطه‌هایی توخالی، نقشهای ماه و ستاره بود و همین‌گونه نقشها، مهم‌ترین وجه ممیزۀ آنها از نوع ساسانی خود به‌شمار می‌آمد (همو، 157-158).
پول رایج در سرزمینهای غربی وضع دیگری داشت. در نخستین سده (ح 98ق) پول رایج در شام و فلسطین، سکه‌های تقلیدی از الگوی بیزانسی بود که نقش آنها گاه به یونانی، یونانی ـ لاتین، لاتین و نیز پهلوی بود. دو گروه نخست برگرفته از سکه‌های بیزانسی رایج در فلسطین و شام، گروه سوم از سکه‌های بیزانسی رایج در شمال افریقا، و گروه چهارم که به خط پهلوی بود، در این سرزمینها کمتر رواج داشت (واکر، مقدمه، 17). 
باتوجه به تأکید پیامبر(ص) بر ثبات نظام مالی، مساوات و رعایت انصاف در معاملات (نک‍ : چودری، 13)، در زمان خلیفۀ دوم، از آنجا که خراج را به درهم سنگین محاسبه می‌کردند و این بر مردم گران می‌آمد، میانگین وزن دو نوع درهم را مبنا قرار دادند و درهم را به وزن یکسان 6 دانگ محاسبه کردند. از این‌رو، درهم اهل مکه 6 دانگ بود؛ به عبارت دیگر، هر 10 عدد سکۀ نقره (درهم) در سرآغاز اسلام برابر 7 مثقال بود (کرملی، همانجا)، بدین ترتیب، هر درهم هفت دهم مثقال وزن داشت؛ یعنی نیم‌مثقال و خمس مثقال. پس یک درهم به وزن 70 دانۀ جو بود و مثقال معادل 100 دانۀ جو ( لغت‌نامه، ذیل درهم). 
بیشتر سکه‌های ساسانی ـ اسلامی یافت شده، سکه‌های نقره (درهم) و گاه سکه‌های مسی هستند و سکه‌های طلا (دینار) کمتر به دست آمده است. اما بیشتر سکه‌های بیزانسی ـ اسلامی مسی و در مواردی طلا و به ندرت نقره‌اند (واکر، مقدمه، 15). نخستین سکه‌های مسی اسلامی نامشخص و بدون تاریخ‌اند، هرچند نمونه‌هایی از آن ظاهراً در دورۀ خلافت عثمان یا علی(ع) ضرب شده‌اند. این نوع سکه‌ها تقلیدی از سکه‌های بیزانسی هرقل (هراکلیوس)، حاکم اسکندریه است. البته نوع قدیم‌تر این سکه‌ها که مربوط به زمان تسخیر اسکندریه توسط خسرو ساسانی است، سنگین‌تر و با کیفیت بهتری بود (بروم، 8). 

دورۀ اموی

صفحه 1 از3
آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.