زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه

پشتو

پَشْتو، یكی‌ از اعضای‌ مهم‌ خانوادۀ زبانهای‌ ایرانی‌ شرقی‌ كه‌ به‌ همراه‌ فارسی‌ (دری‌)، زبان‌ رسمی‌ كشور افغانستان‌ است‌. این‌ زبان‌ علاوه‌ بر افغانستان‌، در شمال‌ غرب‌ پاكستان‌ (منطقۀ پشتونستان‌) نیز تكلم‌ می‌شود (كمبل‌، II / 1328)، ولی‌ در بلوچستان‌ پاكستان‌ و مرزهای‌ شرقی‌ ایران‌ نیز گویشور دارد («دائرةالمعارف‌ زبان‌ ... »، VI / 2959). حوزۀ دقیق‌تر تكلم‌ پشتو را می‌توان‌ شمال‌ شرق‌ افغانستان‌، از جلال‌آباد تا قندهار و از آنجا به‌ سمت‌ غرب‌ تا سبزوار (افغانستان‌) دانست‌ (EI2, I / 220؛ شروو، 631). در پاكستان‌ نیز حوزۀ تكلم‌ این‌ زبان‌ از مرز شمال‌ غربی‌ این‌ كشور با افغانستان‌ (از دیر و سوات‌) به‌ سمت‌ پنجاب‌ و جنوب‌ بلوچستان‌ (تا كویته‌) ادامه‌ دارد (EI2، همانجا). مكنزی‌ ضمن‌ پرداختن‌ به‌ جابه‌جاییهای‌ اخیر پشتوزبانان‌ در افغانستان‌، یادآور می‌شود كه‌ در سالهای‌ اخیر، گویشوران‌ پشتو در استانهای‌ شمالی‌ و شرقی‌ افغانستان‌ نیز ساكن‌ شده‌اند كه‌ جمعیت‌ كل‌ آنها را بین‌ 10 تا 14 میلیون‌ نفر نوشته‌اند (ص‌ 547؛ نیز نک‍ : كمبل‌، همانجا). 
دربارۀ تاریخچه‌ و ریشۀ نام‌ پشتو نظرهای‌ مختلفی‌ ابراز شده‌ است‌ (برای‌ ریشه‌شناسی‌ِ این‌ واژه‌، نک‍ : ایرانیكا، I / 516؛ شروو، 632). مرگنستیرنه‌ پشتو را مرتبط با سكایی‌ می‌داند (EI2، همانجا)، هرچند كه‌ شروو تصریح‌ می‌كند كه‌ پشتو را نمی‌توان‌ بازماندۀ مستقیم‌ هیچ‌یك‌ از زبانهای‌ ایرانی‌ میانه‌ دانست‌ (ص‌ 633). 
پشتوی‌ امروزین‌ از 1315 ش‌ / 1936 م‌ در افغانستان‌ رسمیت‌ یافته‌ است‌ (كمبل‌، همانجا؛ نیز بریتانیكا، IX / 181). آغاز نگارش‌ به‌ زبان‌ پشتو به‌ قرن‌ 10 ق‌ / 16 م‌ می‌رسد و ابداع‌ حروف‌ ویژۀ الفبای‌ آن‌ را به‌ شخصی‌ به‌ نام «بایزید انصاری‌» یا «پیر روشن‌» نسبت‌ داده‌اند (EI2، نیز «دائرةالمعارف‌ زبان‌»، همانجاها). اما دربارۀ خاستگاه‌ اصلی‌ این‌ الفبا نظرهای‌ مختلفی‌ دال‌ بر ابداع‌ آن‌ در شمال‌ شرقیِ افغانستان‌ یا منطقۀ قندهار وجود دارد (شروو، 636). این‌ زبان‌ به‌ خط فارسی‌ ـ عربی‌ نوشته‌ می‌شود كه‌ برای‌ واجهای‌ ویژه‌اش‌، علامات‌ مخصوصی‌ را به‌ حرفهای‌ موجود می‌افزاید (كمبل‌، همانجا)، با وجود این‌، تنوع‌ استفاده‌كنندگان‌ از این‌ خط باعث‌ شده‌ است‌ كه‌ دو گونۀ متفاوت‌ از آن‌ پدید آید كه ‌به ‌گونه‌های‌ «افغانی‌» و «پاكستانی‌» مشهورند («دائرةالمعارف‌ زبان‌»، همانجا). ذكر این‌ نكته‌ ضروری‌ است‌ كه‌ رشد روزنامه‌نگاری‌ و فعالیتهای‌ مختلف‌ نوشتاری‌ به‌ پشتو در قرن‌ 14 ق‌ / 20 م‌، این‌ زبان‌ را دچار تحولات‌ مختلفی‌ كرده‌، و ارتباطات‌ زبانی‌ِ گوناگون‌ باعث‌ حضور وام‌ واژه‌های‌ زیادی‌ از زبانهای‌ هندی‌، فارسی‌ و عربی‌ در پشتو شده‌ است‌ (برای‌ مطالعه‌ در مورد انواع‌ وام‌ واژه‌ها در پشتو، نک‍ : مكنزی‌، 549). 

پشتو دارای‌ دو گویش‌ اصلی‌ شمال‌ شرقی‌ (پیشاوری‌) و جنوب‌ غربی‌ (یوسف‌زایی‌ یا قندهاری‌) است‌. مرگنستیرنه‌ این‌ گویشها را به‌ ترتیب «سخت‌» و «نرم‌» نامیده‌ است‌ ( ایرانیكا، I / 517؛ EI2، همانجا) و مرز گویشی‌ آنها را تلفظ دو واج‌  و ğ می‌داند. در گویشهای‌ نرم‌ (جنوب‌ غربی‌) این‌ دو واج‌ با كیفیت‌ اصلی‌ خود (یعنی‌ یعنی š و ž پسین‌) تلفظ می‌شوند، حال‌ آنكه‌ گویشهای‌ سخت‌ (شمال‌ شرقی‌) از x و g استفاده‌ می‌كنند، مانند واژه‌های‌ pašto یا pato كه‌ در گویش‌ شمال‌ شرقی‌ به‌صورت‌ paxtu درآمده‌ است‌ (همانجا). همین‌ تفاوتهای‌ گویشی‌ باعث‌ شده‌ است‌ كه‌ پشتو «پختو» نیز خوانده‌ شود ( بریتانیكا، همانجا). 
این‌ دسته‌بندیِ دوگانه‌ در اكثر منابع‌ مشاهده‌ می‌شود؛ با وجود این‌ دسته‌بندی‌ دیگری‌ هم‌ وجود دارد كه‌ این‌ زبان‌ را به‌ 4 گویش‌ بدین‌ قرار تقسیم‌ می‌كند: 1. «جنوب‌ غربی‌»: در جنوب‌ غربی‌ افغانستان‌، قندهار؛ 2. «شمال‌ غربی‌» یا «شرقی‌»: در شرق‌ و شمال‌ شرقی‌ افغانستان‌، استانهای‌ شرقی‌ و كابل‌ و شمال‌ (شرق‌) افغانستان‌، و غلزایی‌ مركزی‌؛ 3. «جنوب‌ شرقی‌»: در بلوچستان‌، بَنّو، وزیری‌، كاكَری‌، شِرَنی‌، و سپین‌ / تور ترین‌؛ 4. «شمال‌ شرقی‌»: در شمال‌ غربی‌ پاكستان‌، پیشاور، یوسف‌زایی‌ ـ مُهمَند، غلزایی‌ شمال‌ شرقی‌، آفریدی‌، بَنگَش‌ و اورَكزی‌ كه‌ تفاوتهایشان‌ در جدول‌ 1 آمده‌ است‌: 


 (نک‍ : شروو، 634). البته‌ باید گفت‌ كه‌ مجموعاً پشتو به‌عنوان‌ یك‌ زبان‌ ایرانی‌، تغییرات‌ رایج‌ در زبانهای‌ ایرانی‌ را پذیرفته‌ است‌، یعنی‌ به‌ جای‌ آواهای‌ b-، d- و g- ایرانی‌ غربی‌، از آواهای‌ سایشی‌ استفاده‌ می‌كند و š میان‌ مصوتی‌ را نیز به‌ صورت‌ رسا تولید می‌كند (EI2، همانجا). 

واج‌شناسی

پشتو دارای‌ 32 صامت‌ و 9 مصوت‌ است‌. صامتها در جدول‌ 2 آمده‌اند. 
مصوتهای‌ پشتو نیز اینها هستند: i, a, ə, ā, o, u, (ū), (ī) و e.
همان‌طور كه‌ مشاهده‌ می‌شود، شمار مصوتها و صامتهای‌ پشتو (به‌ویژه‌ صامتها) به‌ طرز قابل‌ توجهی‌ زیاد است‌ كه‌ در میان‌ آنها شماری‌ از واجها، واجهای «باوقار» هستند؛ مانند صامتهای‌   (كه‌ فقط در تلفظ دقیق‌ و دگرگون‌ نشدۀ وام‌واژه‌ها شنیده‌ می‌شود) («دائرةالمعارف‌ جهانی‌ ... »، III / 166) و مصوتهای‌ 
 / ī / و / ū / (كه‌ در گویشهای‌ قندهاری‌ به‌ جای‌ آنها در محاوره‌ از / i / و / u / استفاده‌ می‌شود) (شروو، 636-637). این‌ زبان‌ علاوه‌ بر واجهای‌ رایج‌ در زبانهای‌ ایرانی‌، آواهای‌ انسدادی‌ ـ سایشی‌ دندانیِ c و j ts] , [dz را نیز دارد و به‌ دلیل‌ هم‌جواری‌ با زبانهای‌ هندوآریایی‌، واجهای‌ برگشته‌ هم‌ در نظام‌ آن‌ دیده‌ می‌شود. 
 


واجهای‌ برگشتۀ  و  فقط در وام‌ واژه‌ها دیده‌ می‌شوند و  نیز ــ كـه‌ هیچ‌گاه‌ در جایگاه‌ آغازینِ واژه‌ ظاهـر نمی‌شود ــ در اصل‌ صورت‌ خیشومی‌ شدۀ  است‌ (مكنزی‌، 549-550). 
آنچه‌ در نظام‌ واجی‌ِ پشتو بسیار جالب‌ توجه‌ است‌ و آن‌ را از اكثر زبانهای‌ ایرانی‌ نو متمایز می‌كند، حفظ خوشه‌های‌ صامتی‌ آغازین‌ در این‌ زبان‌ است‌. شمار این‌ خوشه‌ها بسیار زیاد است‌ و فقط با š- 11 خوشه ساخته می‌شود: šr-، šl-، šn-، šm-، šxw-، šx-، šk-، št-، šp-، š- و šw- (همو، 551).
از مطالعۀ مصوتها معلوم‌ می‌شود كه‌ تمایز مصوتهای‌ كشیده‌ و غیركشیده‌ كم‌كم‌ در حال‌ از بین‌ رفتن‌ است‌ و این‌ مصوتها با هم‌ در توزیع‌ آزاد قرار می‌گیرند، مگر آنكه‌ تكیه‌ای‌ بر آنها قرار گیرد. تكیه‌ عامل‌ مهمی‌ است‌ كه‌ باعث‌ می‌شود مصوت‌ میانی ə نیز در صورت‌ دریافت‌ آن‌، ارزش‌ واجی‌ پیدا كند، در غیر این‌ صورت‌، واج‌ گونه‌ای‌ از a / / خواهد بود (همانجا؛ «دائرةالمعارف‌ جهانی‌»، همانجا). 

از نظر ویژگیهای‌ زبرزنجیری‌، باید تذكر داد كه‌ پشتو تنها زبان‌ ایرانی‌ نو است‌ كه‌ تكیۀ واجی‌ دارد. در این‌ زبان‌، نواخت‌ بم‌ و نواخت‌ زیر در صرف‌ِ صفات‌ و افعال‌ متمایز است‌، مانند spína-spin (سفید) در مقابل‌ šná-šin (آبی‌) و áxli (برمی‌دارد) در مقابل‌ kawí (می‌كند). تكیه‌ تمایزهای‌ معنایی‌ مختلفی‌ نیز ایجاد می‌كند، مانند haγá (او، كسی‌ كه‌ قبلاً نام‌ برده‌ شده‌) و háγa (این‌، بعدی‌)، یا áspa (مادیان‌) و aspá (نوعی‌ بیماری‌) (شروو، 638). 
مهم‌ترین‌ ویژگی‌ واژ ـ واجیِ پشتو پدیدۀ گردش‌ مصوتهاست‌ كه‌ بیشتر به‌ صورت‌ ə-a و a-ā-ū / ō و ø-u / i است‌؛ مانند duşmán (دشمن‌) در مقابل‌ duşmə́n (دشمنان‌) (همانجا). 

صرف‌ و نحو

پشتو نظام‌ِ صرفی‌ِ پیچیده‌ای‌ دارد. در این‌ زبان‌ دو جنس‌ مذكر و مؤنث‌ و دو شمار جمع‌ و مفرد وجود دارد. كلمات‌ مذكر غالباً به‌ -ay، -ə و -u ختم‌ می‌شوند و تقریباً تمام‌ اسامی‌ مختوم‌ به‌ صامت‌، مذكر محسوب‌ می‌شوند. از سوی‌ دیگر، واژه‌های‌ مؤنث‌ به‌ -a، -ā، -i، -o و -əy ختم‌ می‌شوند. واژه‌های‌ مذكر مانندِ saray (مرد) و plār (پدر)؛ واژه‌های‌ مؤنث‌ مانندِ koa (خانه‌) و ārzo (آرزو) (كمبل‌، II / 1329). 
نشانۀ جمع‌ در این‌ زبان‌ -una (یا ān- برای‌ جانداران‌) است‌، اما كلمات‌ مختوم‌ به‌ áy- آن‌ را به‌ -i تبدیل‌ می‌كنند و اسامی‌ مؤنث‌ مختوم‌ به‌ -a نشانۀ -e / -i می‌گیرند (همانجا). در مجموع‌، جمعِ پشتو میان‌ جاندار و بی‌جان‌ و مذكر و مؤنث‌ تمایز صرفی‌ قائل‌ می‌شود. نمونه‌های‌ جمع‌: u، uā́n (شترها)، lewə́، lewā́n (گرگها)، lās، lāsúna (دستها)، zə، zúna (قلبها)، bāzu، bāzugā́n (بازوها) و mullā́، mullāyān (ملاها) (نمونه‌های کلمات مذکر) و pišo، pišogā́ne (گربه‌ها)، raā́، raā́we (نورها) یا buəy، bu ygā́ne (پیرزنان، زنان). همان‌طور که مشاهده می‌شود، اسامی مذکر مختوم به مصوتهای -o، -u و -əy اگر ذیروح باشند، با -yā́n، و اگر غیر ذیروح باشند، با -gā́n جمع بسته می‌شوند. در مورد مؤنث، ساختار به صورت-yā́ne در می‌آید(«دائرةالمعارف جهانی»، III / 167).
حالت‌: حالتهای‌ رایج‌ در پشتو فاعلی‌، غیرفاعلی‌ و ندایی‌ هستند. صورت‌ غیرفاعلیِ كلمات‌ مذكر مختوم‌ به‌ -ə، -i و -u یا صامتها مانند صورت‌ فاعلی‌ است‌ و صورت‌ غیرفاعلیِ دیگر كلمات‌ مذكر (و تمامیِ مؤنثها) مانند صورت‌ فاعلیِ جمع‌ است‌، ضمن‌ اینكه‌ تمامیِ صورتهای‌ غیرفاعلی‌ به‌ -o ختم‌ می‌شوند. مانند špun (شبان‌) و špānə (جمع‌ در حالت‌ فاعلی‌ = مفرد در حالت‌ غیرفاعلی‌)، špano (جمع‌ غیرفاعلی‌)، یا lmundz (نمازگزار) و lmāndzə (جمع‌ در حالت‌ فاعلی‌ = مفرد در حالت‌ غیرفاعلی‌) كه‌ جمع‌ غیرفاعلی‌ آن‌ به‌ صورت‌ lmandzo است‌ (كمبل‌، همانجا). 
آرایش‌ بی‌نشان‌ واژگان‌ در پشتو SOV (توالی‌ فاعل‌، مفعول‌ و فعل‌) است‌ (همو، II / 1332)؛ از این‌رو، طبق‌ روال‌ اكثر زبانهای‌ دارندۀ چنین‌ آرایشی‌، در پشتو نیز صفت‌ قبل‌ از موصوف‌ و مضافٌ‌الیه‌ قبل‌ از مضاف‌ می‌آید. علامت‌ مالكیت‌ در پشتو də است‌ كه‌ پیش‌ از مالك‌ در حالت‌ غیرفاعلی‌ می‌آید (شروو، 641). صفت‌ می‌تواند 4 صورت‌ مذكر (جمع‌ و مفرد) یا مؤنث‌ (جمع‌ و مفرد) داشته‌ باشد، مانند صفت «سرد» در 4 شكل‌ واژگانیِ so، saə، saa و sa یا ساختهایی‌ مثل‌ kor loy (خانۀ بزرگ‌)، loya koa (اتاق‌ بزرگ‌) و loyi koe (خانه‌های‌ بزرگ‌). نشانۀ صفت‌ تفضیلی‌ و عالی‌ t r است‌ كه‌ پیش‌ از اسم‌ مورد مقایسه‌ ظاهر می‌شود؛ مانند Ahmad tər Mahmud mə́šr dəy (احمد مسن‌تر از محمود است‌) (كمبل‌، همانجا). پرسشواژه‌های‌ مهم‌ِ پشتو čok (چه‌ كسی‌) و ča (چه‌ چیزی‌) هستند. čə ضمیر موصولی‌ است‌، مثل‌ saay čənumye Mahmud dəy (مردی‌ كه‌ نامش‌ محمود است‌) (همو، II / 1330). 
اعداد ترتیبی‌ با افزودن‌ -(y)ə́m به‌ اعداد اصلی‌ ساخته‌ می‌شوند، مانند dwayəm (دوم‌ از dwa به‌ معنی‌ دو) و drayə́m (سوم‌، از dre به‌ معنی‌ 3) (شروو، 646؛ كمبل‌، همانجا). 

فعل‌

نظام‌ فعلی‌ِ پشتو تابع‌ نظام‌ِ فعلی‌ دیگر زبانهای‌ ایرانی‌ است‌، یعنی‌ ماده‌های‌ ماضی‌ و مضارع‌ و نقلی‌ صورتهای‌ مختلف‌ زمانی‌ را رقم‌ می‌زنند، اما آنچه‌ پشتو را در این‌ میان‌ ممتاز می‌كند، تعدد صیغه‌های‌ فعلی‌ِ تركیبی‌ و روشهای‌ خاص‌ این‌ زبان‌ برای‌ بیان‌ وجه‌ و نمود فعل‌ است‌ (شروو، همانجا). مادۀ ماضی‌ بیشتر افعال‌ پشتو همان‌ مصدر آنهاست‌، در حالی‌ كه‌ مادۀ مضارع‌ افعال‌ از مصدرشان‌ قابل‌ پیش‌بینی‌ نیست‌ (مثلاً نک‍ : جدول‌ 3). 
 


(كمبل‌، همانجا). البته‌ می‌توان‌ مادۀ ماضی‌ را به‌ شیوه‌های‌ دیگری‌ هم‌ به‌ دست‌ آورد، مانند افزودن‌ تكواژِ ماده‌ سازِ -əl به‌ مادۀ مضارع‌، یا با تغییر شكل‌ مادۀ مضارع‌ (شروو، همانجا). 
تفاوت‌ دیگر افعال‌ مضارع‌ و ماضی‌ در صرف‌ افعال‌ متعدی‌ِ ماضی‌ است‌. صرف‌ فعل‌ مضارع‌ پشتو صورت‌ دوگانه‌ ندارد و با افزایش‌ شناسه‌ به‌ مادۀ مضارع‌ (لازم‌ و متعدی‌) ساخته‌ می‌شود. نكتۀ قابل‌ توجه‌ در اینجا این‌ است‌ كه‌ به‌ هنگام‌ صرف‌ فعل‌ِ مضارع‌، افعال‌ِ سوم‌ شخص‌ مفرد و جمع‌، صورت‌ یكسانی‌ دارند؛ مثلاً صرفِ فعلِ wāyal (گفتن‌) در مضارع‌ به‌ شكلی‌ است‌ كه‌ در جدول‌ 4 آمده‌ است‌. 
 


(كمبل‌، II / 1331)، اما در مورد افعال‌ ماضی‌ وضع‌ به‌ شكل‌ دیگری‌ است‌، یعنی‌ عملكردِ فعلِ گذشتۀ پشتو نشان‌دهندۀ «ارگتیو» بودن‌ آن‌ است‌ (نک‍ : ادامۀ مقاله‌). 
در افعال‌ لازم‌، صرف‌ فعل‌ از طریق‌ افزایش‌ شناسه‌ به‌ صورت‌ مصدری‌ (بجز در سوم‌ شخص‌ مفرد مذكر) رخ‌ می‌دهد. در سوم‌ شخص‌، تفاوت‌ جنس‌ نیز خود را نشان‌ می‌دهد، مثل‌ صرفِ فعلِ rasedəl (رسیدن‌) در جدول‌ 5 (نک‍ : كمبل‌، همانجا)، اما در مورد ماضیِ افعال‌ متعدی‌، فعل‌ پشتو ویژگی‌ ارگتیو خود را نشان‌ می‌دهد، به‌ این‌ صورت‌ كه‌ در آن‌، عاملِ فعل‌ متعدی‌ حالت‌ غیرفاعلی‌ دارد و مفعول‌ آن‌، حالت‌فاعلی‌؛ و فعل‌نیز از نظر جنس‌ و شمار با مفعول‌مطابقت‌ می‌كند كه‌ به‌ گفتۀ شروو، از نوع‌ متداول‌ مجهول‌ است‌ (ص‌ 651)، یعنی‌ ترجمۀ تحت‌ اللفظی‌ این‌ تصریف‌ مفهوم‌ مجهول‌ را به‌ ذهن‌ متبادر می‌كند؛ مانند sar ədza lidəla ([تحت‌ اللفظی‌: توسط مرد، زن‌ دیده‌ شد] = مرد زن‌ را دید). جالب‌ اینكه‌ ساخت‌ ارگتیو با برخی‌ از افعال‌ لازم‌ هم‌ مشاهده‌ می‌شود كه‌ نشان‌ دهندۀ واكنش‌ گوینده‌ به‌ انجام‌ گرفتن‌ عمل‌ اسـت‌، مـانند mā žaəl ([تحت‌ اللفظی‌: توسط من‌ ـ گریه‌ ـ شد] = من‌ گریستم‌) (مثالها از كمبل‌، همانجا). 
 


دو تكواژِ مهم‌ كه‌ در نحو پشتو كاربرد دارند، تكواژهای‌ سببی‌ و نفی‌ هستند. تكواژ سببی‌ سازِ -wəl به‌ مادۀ مضارع‌ پشتو ملحق‌ می‌شود، مانند lwastəl (خواندن‌) و lwalawəl (وادار كردن‌ به‌ خواندن‌). علامت‌ نفی‌ در این‌ زبان‌ na یا nə است‌، اما به‌ همراه‌ فعل‌ امر از نشانۀ نهیِ ma استفاده‌ می‌شود. 
پشتو دارای‌ دو نوع‌ حرف‌ اضافه‌ است‌: پیشین‌ و پسین‌؛ كه‌ البته‌ تركیب‌ این‌ حروفِ اضافه‌ نیز امكان‌پذیر است‌ و ساختهای‌ پیرا اضافه‌ای‌ پدید می‌آورد، مانندِ pa (رویِ)، ke (در)، و pa...ke (در) ( ایرانیكا،I / 519). 

مآخذ

شروو، پ‌. ا.، «پشتو»، راهنمای‌ زبانهای‌ ایرانی‌، ج‌ 2، ترجمۀ حسن‌ رضایی‌ باغ‌بیدی‌ و دیگران‌، تهران‌، 1383ش‌؛ نیز:

Britannica, 1986; Campbell, G. L., Compendium of the World's Languages, London / New York, 1991; EI2; The Encyclopedia of Language and Linguistics, ed. R. E. Asher, Oxford etc., Pergamon Press; International Encyclopedia of Linguistics, ed. W. Bright, New York / Oxford, 1992; Iranica; MacKenzie, D. N., «Pashto», The World's Major Languages, London / New York, 1987.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.