زمان تقریبی مطالعه: 14 دقیقه

پری

پَری‌، موجودی‌ وهمیِ ماورای‌ طبیعی‌ در اندیشه‌ و باورهای‌ مردم‌ جامعه‌های‌ كهن‌ سنتی‌ ایران‌. پری‌ در آغاز و در دورۀ تاریخ‌ اساطیری‌ ایران‌ از ایزد بانوان‌ باروری‌ و زایش‌ بود كه‌ در دین‌ مزدیسنا جنبۀ اهریمنی‌ گرفت‌ و به‌ صورت‌ موجودی‌ فریبكارِ ناخجسته‌ درآمد. از آن‌ پس‌، رفته‌ رفته‌ در فرهنگ‌ و ادب‌ فارسی‌ دوباره‌ نقش‌ نیك‌ و منش‌ بهی‌ خود را باز یافت‌. 

معنا و ریشه‌شناسی‌

فرهنگهای‌ فارسی‌ پری‌ را همچون‌ جن‌ و ماده‌ جن‌ خوبرو و از فرشتگان‌ بالدار، از جنس‌ آتش‌ (غیاث ‌اللغات‌، 142؛ آنندراج‌، 2 / 914؛ لغت‌ نامه‌... ) و در تقابل‌ با جن‌ و دیو ــ كه‌ سرشتی‌ پلید و اهریمنی‌ دارند ــ دانسته‌اند (برهان‌ ... ، 1 / 396؛ آنندراج‌، همانجا). 
واژۀ پری‌ در اوستا به‌ صورت‌ پئیریكا، به‌ معنای‌ زن‌ بیگانه‌ و غریبه‌ (بارتولمه‌، 189) آمده‌، و ماده‌ دیوی‌ پلید، پتیاره‌، جادوگر، فریبكار، دشمن‌ زمین‌ و گیاه‌ و آب‌ و ستوران‌ و تیشتر (فرشتۀ باران‌) و ... انگاشته‌ شده‌ است‌ ( یشتها، 1 / 51، 53، 153، 239، 245، 343، 361؛ بندهش‌، 84؛ مزداپور، 692). در اوستا به‌ فریبكاری‌ پری‌ در به‌ دام‌ انداختن‌ پهلوانانی‌ چون‌ گرشاسب‌ و جم‍ اشاره‌ شده‌، و آمده‌ است‌ كه‌ برای‌ چیرگی‌ بر پریان‌ و دوركردن‌ گزندشان‌ به‌ درگاه‌ فروهر و ایزدان‌ و پارسایان‌ نیایش‌ می‌كردند( وندیداد، 1 / 195؛رضی‌،218-222؛ دهبهر،9؛ دربارۀ تفسیر داستان‌ گرشاسپ‌ و پری‌ خناثَئیتی‌ و جم‍ و پری‌ و دیو، نک‍ : سركاراتی‌، 14، 16-17؛ نیز دربارۀ دیگر بدكاریهای‌ پری‌، نک‍ : گزیده‌ها...، 16، 20، 26). 
پری‌ در فارسی‌ میانه‌ به‌ صورت‌ پَریك‌ یا پَریگ‌ (ساحره‌ و جادوگر) و در سغدی‌ pr’yk(h) (پری‌، دیو مؤنث‌) آمده‌ است‌ (حسن‌ دوست‌، 1 / 269؛ قریب‌، 281). دربارۀ ریشه‌ و اشتقاق‌ و معنی‌ این‌ واژه‌ اختلاف‌ نظر وجود دارد. مثلاً بارتولمه‌ (همانجا) پئیریكا را صورت‌ مؤنث‌ پركه‌ می‌داند و با قیاس‌ با واژۀ هندی‌ باستان‌ پركیه‌ (دشمن‌) آن‌ را زن‌ بیگانه‌ معنا كرده‌ است‌. برخی‌ واژۀ پئیریكا را از ریشۀ هند و اروپایی‌ پله‌ و به‌ معنای‌ پركردن‌ و انباشتن‌ و آن‌ را دیوْ زنِ خواهش‌ و شهوت‌ می‌پندارند (سركاراتی‌، 3-4، به‌ نقل‌ از گونترت‌). گری‌ (ص‌ 197) پئیریكای‌ اوستایی‌ را به‌ معنای‌ احاطه‌ كننده‌ گرفته‌، كه‌ بعدها در تحول‌ معنایی‌ به «افسونگر و جادوگر» تبدیل‌ شده‌ است‌ (برای‌ نظریات‌ دیگر دربارۀ اشتقاق‌ و معناپردازیهای‌ پری‌، نک‍ : دوشن‌ گیمن‌، 71؛ اشپیگل‌، 29؛ سركاراتی‌، 1-32). 

در اسطوره‌ها

پری‌ به‌ عنوان‌ زن‌ ـ ایزد آب‌، خدای‌ مادینه‌ و موجود عجیب‌ الخلقۀ دریایی‌ با سرشتی‌ جادوگرانه‌ و اعجازگر در اسطوره‌های‌ جهان‌ دیده‌ می‌شود. در اساطیر یونانی‌ پری‌ یا 
حوری‌ دریایی‌، موجودی‌ زیبا و فریبكار است‌ كه‌ دریانوردان‌ را اغوا می‌كند (هال‌، 43) و به‌ صورت‌ خون‌ آشام‌ گورستانها، روان‌ مردگان‌ را به‌ جهان‌ فرودین‌ می‌برد. پیكرۀ خیالی‌ پری‌ را بر تابوتهای‌ سنگی‌ روم‌ نقش‌ می‌كردند (هال‌، 43-44؛ ER, V / 250). 
پری‌ در رمزپردازیهای‌ اسطوره‌ای‌ آب‌ در اساطیر ایران‌ و یونان‌ و بین‌النهرین‌ نقشی‌ مستمر و آشكار دارد. در اساطیر بین‌النهرین «انسان‌ دریایی‌» یا «ماهی‌ ـ انسان‌» كه‌ آن‌ را كولولو می‌نامیدند، همان‌ پری‌ دریایی‌ است‌ كه‌ بالاتنه‌، سرو بازویش‌ انسان‌، و پایین‌ پیكرش‌ ماهی‌ است‌ و رابطه‌ای‌ نزدیك‌ با الاهۀ آب‌ (اِئا)، و نقشی‌ محافظتی‌ ـ جادویی‌ دارد. انسان‌ دریایی‌ در آثار بر جامانده‌ از دورۀ هخامنشیان‌ و سلوكیان‌ هم‌ دیده‌ می‌شود. در آثار هنری‌ دوره‌هـای‌ نوبابلی‌ و نـوآشوری‌ و بابلی‌ كهن‌ پیكره‌های «ماهی‌ ـ زن‌» تصویر شده‌ است‌ كه‌ آن‌ را كولیل‌ تو می‌نامیدند (بلك‌، 131-132). 
در اسطوره‌های‌ یونانی «نمف‌»ها (كه‌ احتمالاً همسان‌ پری‌ ایرانی‌ است‌) الاهه‌های‌ آب‌ و چشمه‌سارها و فواره‌ها هستند كه‌ در زیرسایۀ درختان‌ و در جنگلها و بیشه‌زارها زندگی‌ می‌كنند. آنها نیرویی‌ جادویی‌ دارند و به‌ پهلوانان‌ و قهرمانان‌ كمك‌ می‌كنند. در بسیاری‌ از حماسه‌های‌ كهن‌ یونان‌، مادران‌ قهرمانان‌ در شمار نمفها و موجوداتی‌ برتر از قوای‌ طبیعی‌ هستند كه‌ به‌ رموز قهرمانی‌ آشنایند (الیاده‌، 202-203). 
در برخی‌ اسطوره‌های‌ ایرانی‌ پریان‌ در دریا می‌زیند و از دریا به‌ درمی‌آیند و با آتش‌ مقدس «آذر برزین‌» به‌ ستیز می‌پردازند. پریها در دریاچۀ كاسئویه‌10 هستند و رحم‌ زنان‌ و دختران‌ دوشیزه‌ را كه‌ در گاهنبار خاصی‌ در آب‌ دریاچه‌ آب‌تنی‌ كنند، پالوده‌ و زایا می‌كنند و دوشیزگان‌، از تخمۀ زردشت‌ كه‌ در دریاچه‌ نگهداری‌ می‌شود، سوشیانتها را می‌زایند (سركاراتی‌، 22). به‌ نظر می‌رسد كه‌ این‌ اسطورۀ ایرانی‌ ریشه‌ در باورهای‌ آیینی‌ مردم‌، پیش‌ از رواج‌ آیین‌ زردشتی‌ داشته‌ باشد كه‌ در آن‌، پری‌ نماد نیكویی‌، بارندگی‌، زایش‌ و آب‌ بوده‌ است‌. در رمزپردازیهای‌ اسطوره‌ای‌ آب‌ در جنوب‌ هند نیز فرشتگان‌ و پریان‌ دریایی‌ ــ كه‌ اصطلاحاً ناگی‌ (شاه‌ بانو با بوی‌ ماهی‌) نامیده‌ می‌شوند ــ موجوداتی‌ با قدرت‌ جادویی‌ ـ مذهبی‌ هستند كه‌ در قعر اقیانوسها می‌زیند و به‌ قهرمانان‌ نیرو و قدرت‌ جادویی‌ می‌دهند (الیاده‌، 207). 

انواع‌

 پریان‌ اسطوره‌ها را می‌توان‌ از لحاظ ساختار ظاهر و اندام‌، محل‌ و مأوای‌ زندگی‌، منش‌ و ماهیت‌ و كاركردها به‌ چند نوع‌ تقسیم‌ كرد: در برخی‌ اسطوره‌ها پری‌ موجودی‌ دریایی‌ و آبزی‌ است‌ با سری‌ به‌ شكل‌ انسان‌ (بیشتر به‌ شكل‌ زنانه‌) و بدنی‌ بیه‌ پرنده‌ یا ماهی‌ كه‌ با آواز خود دریانوردان‌ را به‌ كام‌ نیستی‌ می‌كشد (هال‌، 43؛ بلك‌، 131). در برخی‌ اسطوره‌ها پریان‌ در سرزمینهای‌ دوردست‌ مانند پشت‌ كوه‌ قاف‌ مأوا دارند (EI2, VIII / 271). 
در اسطوره‌های‌ مردم‌ چین‌، فلات‌ قاره‌ و جنوب‌ شرقی‌ آسیا، هند و اندونزی‌، پری‌ شاه‌دختی‌ است‌ كه‌ بوی‌ ماهی‌ می‌دهد و با برهمنی‌ درمی‌آمیزد و دودمانی‌ را بنیان‌ می‌نهد (الیاده‌، 206). در دیگر اسطوره‌های‌ هندی‌ پری‌ به‌ شكل‌ فرشته‌ ـ مار درمی‌آید و از چشمه‌ها و فواره‌ها نگاهبانی‌ می‌كند و همچون‌ نماد قهرمانی‌ و باروری‌ و بی‌مرگی‌ ستایش‌ شده‌ است‌ (همو، 207). نمفهای‌ یونانی‌ هم‌ سیمایی‌ آدم‌ نما دارند و در زندگی‌ بشر نقش‌ محسوسی‌ ایفا می‌كنند. آنها كودكان‌ را می‌پرورند و با نیروی‌ جادویی‌ خود راه‌ و رسم‌ قهرمانی‌ را به‌ آنها می‌آموزند. گاهی‌ نمفها منش‌ و ماهیتی‌ شریر دارند و خطرناك‌اند؛ كودكان‌ را می‌ربایند و می‌آزارند (برای‌ دیوان‌ كودك‌ ربا، نک‍ : ه‍ د، آل‌، نیز ام‌صبیان‌)، یا روح‌ كسانی‌ را كه‌ در میانۀ روز شاهد تجلی‌ قدسیانه‌شان‌ باشند، آشفته‌ و پریشان‌ (پری‌ زده‌) می‌كنند (الیاده‌، 202-203؛ برای‌ آگاهی‌ بیشتر از پری‌ زدگی‌، نک‍ : ه‍ د، پری‌خوانی‌). در دیگر اسطوره‌ها، پری‌ موجودی‌ بالدار و زیبا تصویر شده‌ است‌. تركهای‌ آناتولی‌ پری‌ را پَری‌ قزی‌ (= پری‌ دخت‌)، یك‌ روح‌ نیكو و خیرخواه‌ می‌نامند كه‌ می‌توان‌ با او ازدواج‌ كرد. پری‌ دخت‌ نیكوكاران‌ را كمك‌ و بدكاران‌ را مجازات‌ می‌كند. به‌ باور قزاقهای‌ ترك‌، پریان‌ از ارواح‌ اهریمنی‌ هستند (EI2، همانجا). 

همانندها

در متون‌ ادبی‌ و فرهنگهای‌ فارسی‌ همانندهایی‌ برای‌ پری‌ آورده‌اند كه‌ نقش‌ و وظیفه‌ای‌ كم‌ و بیش‌ یكسان‌ دارند. مهم‌ترین‌ این‌ همانندها فرشته‌، حوری‌، مَلَك‌، خندله‌، همزاد، جان‌، جنی‌، جنه‌، خافی‌، خافیه‌، ابلیس‌، ماده‌دیو و ... هستند (صفی‌پوری‌، 1 / 201؛ لغت‌ نامه‌).این‌ همانندها گاهی‌ در افسانه‌ها و داستانهای‌ مردم‌ به‌ جای‌ یكدیگر ظاهر می‌گردند و نقش‌ بازی‌ می‌كنند. مثلاً در اسطوره‌های‌ بین‌النهرین‌ جنیها كه‌ موجوداتی‌ انسان‌ نما به‌ نام‌ شیردالْ دیو هستند، شكل‌، ظاهر، نقش‌ و ماهیتی‌ كاملاً شبیه‌ پریان‌ اعجازگر و جادوانه‌ دارند (بلك‌، 86-88).
در فرهنگ‌ اسلامی‌ ـ عربی‌، پری‌ كه‌ ویژگیها و ساز و كارهای‌ جادوگرانه‌ای‌ مشابه‌ پری‌ دارد، به‌ معنای‌ جن‌ آمده‌ است‌. مثلاً ناصرخسرو (ص‌ 589) در تفسیر آیاتی‌ از قرآن‌ مجید و در بیان‌ جنس‌ دیو و پری‌ و انواع‌ آفریدگان‌ می‌نویسد: «و خدای‌ تعالی‌ از آفریدگان‌ خویش‌ دوگروه‌ را یاد كرد كه‌ از بهر پرستش‌ آفریدم‌، یكی‌ جن‌ را كه‌ آن‌ را به‌ پارسی‌ پری‌ خوانند و دیگر انس‌ را، یعنی‌ مردم‌ را...» (نیز نک‍ : ایرانیكا، VII / 428). 
واژه‌های‌ جن‌، جانّ و جِنّه‌ كه‌ در قرآن‌ 32 بار آمده‌، در پاره‌ای‌ ترجمه‌های‌ فارسی‌ كهن‌ پری‌ معنا شده‌ است‌ (مثلاً نک‍ : ابوالفتوح‌، 1 / 202؛ جرجانی‌، 34؛ فرهنگنامه‌...، 2 / 622). ویژگیهایی‌ كه‌ در منابع‌ اسلامی‌ برای‌ جن‌ و انواع‌ آن‌ آمده‌، همسان‌ و همانند پری‌ است‌. در نهج‌ الفصاحة (1 / 208) از قول‌ پیامبر(ص‌) آمده‌ است‌: خداوند جن‌ را 3 قسم‌ آفرید: یك‌ قسم‌ مارها و عقربها و حشرات‌اند و قسم‌ دیگر چون‌ باد در هوا روان‌اند و قسم‌ دیگر حساب‌ و عقاب‌ دارند...». در قرآن‌ نیز به‌ نامرئی‌ بودن‌ جنها از دیدگان‌، یاریگری‌ و كمك‌ یا دشمنی‌ و آزار و گزند رساندن‌ به‌ انسانها و ... اشاراتی‌ شده‌ است‌ (سبأ / 34 / 12-13؛ انبیاء / 21 / 82؛ نمل‌ / 27 / 17؛ انعام‌ / 6 / 112؛ برای‌ دیگر آگاهیهای‌ مربوط به‌ ویژگیهای‌ جن‌ و شباهت‌ آن‌ با پری‌، نک‍ : ابن‌ عربی‌، 1 / 130؛ سیوطی‌، 325-334). 

در باورها

پریان‌ در باور مردم‌ جهان‌ موجودات‌ نیكو و كار سازند، جایگاهشان‌ در رودخانه‌ و جنگل‌ است‌ و از آهن‌ می‌ترسند و می‌توانند غیب‌ شوند؛ از اسرار همه ‌چیز آگاه‌اند؛ غیب‌گویند و بادیوهادوست‌ وگاهی‌ دشمن‌اند (برای‌ آگاهی‌ بیشتر، نک‍ : ER, V / 249؛ ERE,V / 678-689). به‌ باور مردم‌ ایران‌ هم‌ پریان‌ موجوداتی‌ نیكو و پرخیر و بركت‌، و گاه‌ شریر و آزار رسان‌اند كه‌ در چشمه‌ها، رودها، دریاها و كوهها جای‌ دارند و چشمه‌ها، رودها و كوههای‌ پری‌دار مقدس‌اند. پریان‌ گاه‌ به‌ شكل‌ حیواناتی‌ مثل‌ مار، قورباغه‌ و ماهی‌ و ... درمی‌آیند و یا چهره‌ای‌ انسان‌ نما و اندامی‌ ماهی‌وار دارند. در باورهای‌ مردم‌ لرستان «آدم‌ آبی‌» (شكل‌ دیگری‌ از پری‌ دریایی‌) در دریا و رودها زندگی‌ می‌كند و اندام‌ آن‌ تركیبی‌ است‌ از انسان‌ و ماهی‌ و از انسانها می‌گریزد (اسدیان‌، 140؛ برای‌ دیگر باورهای‌ مردم‌ لرستان‌ دربارۀ پری‌، نک‍ : همو، 32، 45، 64، 97، 175، 189). در بیرجند هم «مادر آب‌» ماده‌ دیوی‌ است‌ كه‌ ویژگیهای‌ پری‌ را دارد و در چاهها، استخرها و آب‌ انبارها جای‌ دارد و كودكان‌ را می‌رباید (رضایی‌، 617؛ دربارۀ باورهای‌ مردم‌ دیگر مناطق‌ ایران‌ دربارۀ جن‌ و پری‌، نک‍ : سالاری‌، 370؛ پاینده‌، 268-269؛ شریعت‌زاده‌، 2 / 252؛ طباطبایی‌، 455- 456). 
موجوداتی‌ مانند پری‌، جن‌، آل‌ و ... از چیزهایی‌ مانند آتش‌ و روشنایی‌ آهن‌ و ابزار و اشیاء آهنی‌، بعضی‌ گیاهان‌ و دانه‌های‌ قدسی‌ و بودار و برخی‌ دعاها و طلسمها و... می‌ترسند و می‌رمند (ER، همانجا). مردم‌ با همراه‌ كردن‌ این‌ رماننده‌ها نیروی‌ زیانكار این‌ موجودات‌ را از خود دور می‌كنند (برای‌ توضیحات‌ بیشتر دربارۀ رماننده‌ها و نقش‌ آنها در رماندن‌ دیوان‌ و جادوان‌، نک‍ : ه‍ د، ام‌ صبیان‌). 
برخی‌ جامعه‌شناسان‌ سدۀ اخیر با توجه‌ به‌ آیین‌ جاندار پنداری‌ به‌ مطالعه‌ و تحقیق‌ در ادبیات‌ عامه‌، آداب‌ و رسوم‌، باورها، خرافات‌ و تأثیر آن‌ بر اسطوره‌ها و ادیان‌ و مذاهب‌ پرداخته‌اند (بلوكباشی‌، 98). مثلاً تیلر معتقد است‌، كاربرد اشیاء آهنی‌ مانند سوزن‌، قیچی‌، چاقو، سیخ‌، خنجر و كارد برای‌ رماندن‌ ارواح‌ خبیث‌ و زیانكار و جن‌ و پری‌ در بسیاری‌ از سرزمینهای‌ شرق‌ و غرب‌ جهان‌ باقی‌ ماندۀ فرهنگ‌ عصر حجر است‌ كه‌ فلز جدید را برای‌ موجوداتی‌ مانند جن‌ و پری‌ زیان‌آور می‌دانستند (نک‍ : هیس‌، 114؛ ماسه‌، 1 / 38؛ نیز نک‍ : بلوكباشی‌، 99). 
مردم‌ جامعه‌های‌ مختلف‌ ایران‌ هم‌ برای‌ رماندن‌ جن‌، پری‌، آل‌، غول‌ و ... از آهن‌، آهن‌ربا، كبریت‌، باروت‌، آتش‌ و ادعیه‌ و طلسم‌ و اوراد استفاده‌ می‌كنند (دربارۀ رماندن‌ ارواح‌ زیانكار در راور، لرستان‌، گیل‌ و دیلم‌، كوهپایه‌، ساوه‌ و دیگر مناطق‌، نک‍ : كرباسی‌، 148؛ اسدیان‌، 166-167؛ پاینده‌، 30؛ سالاری‌، 201). 
در ادبیات‌: پری‌ از عناصر تصویر ساز ذهنی‌ ادب‌ پروران‌ فارسی‌ زبان‌ بوده‌ است‌ كه‌ در بیان‌ شاعرانه‌ و تشبیهات‌ خود، زیبایی‌ و وجاهت‌ نگار و معشوق‌ را به‌ او مانند كرده‌اند. تركیباتی‌ چون‌ پری‌ پیكر، پریسان‌، پریسا، پری‌ چهره‌، پری‌رو، پری‌دیدار، پری‌رخ‌، پری‌ رخسار، پری‌زاد، پری‌زاده‌ و ... نمونۀ این‌ تشبیهات‌ است‌ (برای‌ پری‌ و تركیبات‌ شاعرانه‌ با واژۀ پری‌ در اشعار كهن‌ فارسی‌، مثلاً نک‍ : دقیقی‌، 100، 106؛ فرخی‌، 394؛ منوچهری‌، 37؛ لامعی‌، 186؛ ازرقی‌، 66؛ نظامی‌، 181، 209، 281؛ مولوی‌، 2 / 71، 3 / 249؛ سعدی‌، 1 / 204، 224، 280، 287؛ خواجو، 1 / 430؛ حافظ ، 185، 291، 341، 492). 
محققان‌ در بسیاری‌ از بررسیها و تحلیلهای‌ مردم‌ شناختی‌ اخیر دربارۀ داستانهای‌ پریان‌ به‌ این‌ نتیجه‌ دست‌ یافته‌اند كه‌ بنیان‌ واصل‌ آنها به‌ آداب‌، باورها و معتقدات‌ مردم‌ پیش‌ از تاریخ‌ باز می‌گردد (برای‌ آگاهیهای‌ بیشتر دربارۀ چگونگی‌ طبقه‌بندی‌ داستانهای‌ پریان‌ جهان‌، شكل‌ و ریخت‌ و خویشكاریهای‌ پریان‌ داستانها، نک‍ : پراپ‌، سراسركتاب‌). قصه‌ها و افسانه‌های‌ پریان‌ از برجسته‌ترین‌ گونه‌های‌ داستانی‌ در ادبیات‌ عامه‌ (ادبیات‌ شفاهی‌) هستند كه‌ با طبیعت‌ و زندگی‌ و الگوهای‌ اجتماعی‌ و اعتقادی‌ - آرمانی‌ مردم‌ درآمیخته‌، و از نسلی‌ به‌ نسل‌ دیگر انتقال‌ یافته‌اند. در داستانها و افسانه‌های‌ عامیانه‌ كه‌ غالباً شرح‌ دلدادگی‌ و عشق‌ورزی‌ قهرمانان‌ با پریان‌ است‌، ویژگیهای‌ چندی‌ برای‌ پریان‌ برشمرده‌اند: بال‌ و پردارند؛ از میان‌ دود و ابر آسمان‌ پدیدار می‌شوند؛ جلد دارند و گاهی‌ از جلد خود بیرون‌ می‌آیند؛ به‌ شكل‌ مرغ‌، اسب‌، گاو، اژدها، شیر، مار، مارمولك‌، كبوتر، گورخر، آهو و دیگر چهارپا درمی‌آیند و ... (برای‌ نمونۀ این‌ داستانهای‌ پری‌وار عامیانه، نک‍ : ارجانی‌، 5 / 31-32، 45-49، 51، جم‍ ؛ طرسوسی‌، 2 / 454؛ خواجو، 1 / 44-47؛ قصۀ حمزه‌، 1 / 215؛ هفت‌ لشكر، 95-96، 100-101؛ نقیب‌ الممالك‌، 300-302؛ انجوی‌، 2 / 29، 79، 155، 165، جم‍ ). 

مآخذ

آنندراج‌، محمدپادشاه‌، به‌ كوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، 1366ش‌؛ ابن‌ عربی‌، محیی‌الدین‌، الفتوحات‌ المكیة، بیروت‌، دارصادر؛ ابوالفتوح‌ رازی‌، روض‌ الجنان‌، به‌ كوشش‌ محمد جعفر یاحقی‌ و محمدمهدی‌ ناصح‌، تهران‌، 1365ش‌؛ ارجانی‌، فرامرز، سمك‌ عیار، به‌ كوشش‌ پرویز ناتل‌ خانلری‌، تهران‌، 1347-1353ش‌؛ ازرقی‌ هروی‌، ابوبكر، دیوان‌، به‌ كوشش‌ سعید نفیسی‌، تهران‌، 1336ش‌؛ اسدیان‌ خرم‌ آبادی‌، محمد و دیگران‌، باورها و دانسته‌ها در لرستان‌ و ایلام‌، تهران‌، 1358ش‌؛ الیاده‌، میرچا، رساله‌ در تاریخ‌ ادیان‌، ترجمۀ جلال‌ ستاری‌، تهران‌، 1372ش‌؛ انجوی‌ شیرازی‌، ابوالقاسم‌، قصه‌های‌ ایرانی‌، تهران‌، 1352-1353ش‌؛ برهان‌ قاطع‌، محمدحسین‌ بن‌ خلف‌ تبریزی‌، به‌ كوشش‌ محمدمعین‌، تهران‌، 1357ش‌؛ بلوكباشی‌، علی‌، «بقایای‌ فرهنگی‌: نقش‌ و ارزش‌»، كلك‌، تهران‌، 1369ش‌، شم‍ 3؛ بندهش‌، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران‌، 1369ش‌؛ پاینده‌، محمود، آیینها و باورداشتهای‌ گیل‌ و دیلم‌، تهران‌، 1355ش‌؛ پراپ‌، و. ی‌.، ریخت‌ شناسی‌ قصه‌های‌ پریان‌، ترجمۀ فریدون‌ بدره‌ای‌، تهران‌، 1368ش‌؛ جرجانی‌، علی‌، ترجمان‌ القرآن‌، به‌ كوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، 1333ش‌؛ حافظ، دیوان‌، به‌ كوشش‌ پرویز عیوضی‌ و اكبر بهروز، تهران‌، 1356ش‌؛ حسن‌ دوست‌، محمد، فرهنگ‌ ریشه‌ شناختی‌ زبان‌ فارسی‌، تهران‌، 1383ش‌؛ خواجوی‌ كرمانی‌، محمود، سام‌ نامه‌، به‌ كوشش‌ اردشیر بنشاهی‌، بمبئی‌، 1319ش‌؛ دقیقی‌، محمد، دیوان‌، به‌ كوشش‌ محمدجواد شریعت‌، تهران‌، 1341ش‌؛ رضایی‌، جمال‌، بیرجند نامه‌، به‌ كوشش‌ محمود رفیعی‌، تهران‌، 1381ش‌؛ رضی‌، هاشم‌، حاشیه‌ بر وندیداد (نک‍ : ه‍ د، وندیداد)؛ سالاری‌، عبدالله‌، فرهنگ‌ مردم‌ كوهپایۀ ساوه‌، تهران‌، 1379ش‌؛ سركاراتی‌، بهمن‌، «پری‌، تحقیقی‌ در حاشیۀ اسطوره‌ شناسی‌ تطبیقی‌»، نشریۀ دانشكدۀ ادبیات‌ و علوم‌ انسانی‌ تبریز، 1350ش‌، س‌ 23، شم‍ 97-100؛ سعدی‌، دیوان‌ غزلیات‌، به‌ كوشش‌ خلیل‌ خطیب‌ رهبر، تهران‌، 1366ش‌؛ سیوطی‌، الرحمة فی‌ الطب‌ و الحكمة، بیروت‌، 1403ق‌ / 1983م‌؛ شریعت‌ زاده‌، علی‌ اصغر، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، تهران‌، 1371ش‌؛ صفی‌پوری‌، عبدالرحیم‌، منتهی‌ الارب‌، تهران‌، 1377ش‌؛ طباطبایی‌ اردكانی‌، محمود، فرهنگ‌ عامۀ اردكان‌، تهران‌، 1381ش‌؛ طرسوسی‌، محمد، داراب‌ نامه‌، به‌ كوشش‌ ذبیج‌ الله‌ صفا، تهران‌، 1356ش‌؛ غیاث‌اللغات‌، غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، بمبئی‌؛ فرخی‌ سیستانی‌، دیوان‌، به‌ كوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، 1355ش‌؛ فرهنگنامۀ قرآنی‌، به‌ كوشش‌ محمدجعفر یاحقی‌، مشهد، 1372-1374 ش‌؛ قرآن‌ كریم‌؛ قریب‌، بدرالزمان‌، فرهنگ‌ سغدی‌، تهران‌، 1383ش‌؛ قصۀ حمزه‌ (حمزه‌نامه‌)،به‌ كوشش‌ جعفر شعار، تهران‌، 1347ش‌؛ كرباسی‌ راوری‌، علی‌، فرهنگ‌ مردم‌ راور، تهران‌، 1365ش‌؛ گزیده‌های‌ زادسپرم‌، ترجمۀ محمدتقی‌ راشد محصل‌، تهران‌، 1366ش‌؛ لامعی‌ گرگانی‌، ابوالحسن‌، دیوان‌، به‌ كوشش‌ سعید نفیسی‌ و كوهی‌ كرمانی‌، تهران‌، 1319ش‌؛ لغت‌ نامۀ دهخدا؛ ماسه‌، هانری‌، معتقدات‌ ایرانی‌، ترجمۀ مهدی‌ روشن‌ ضمیر، تبریز، 1355ش‌؛ مزداپور، كتایون‌، «گلچینی‌ از فرگرد سوم‌ زند وندیداد»، آینده‌، 1369ش‌، س‌ 16، شم‍ 9-12؛ منوچهری‌ دامغانی‌، احمد، دیوان‌، به‌ كوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، 1338ش‌؛ مولوی‌، كلیات‌ شمس‌، به‌ كوشش‌ بدیع‌الزمان‌ فروزانفر، تهران‌، 1355ش‌؛ ناصرخسرو، دیوان‌، به‌ كوشش‌ نصرالله‌ تقوی‌، تهران‌، 1380ش‌؛ نظامی‌ گنجوی‌، هفت‌ پیكر، به‌ كوشش‌ بهروز ثروتیان‌، تهران‌، انتشارات‌ توس‌؛ نقیب‌ الممالك‌، محمدعلی‌، امیرارسلان‌، به‌ كوشش‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، 1356ش‌؛ نهج‌الفصاحة، به‌ كوشش‌ غلامحسین‌ مجیدی‌، قم‌، 1421ق‌؛ وندیداد، به‌ كوشش‌ هاشم‌ رضی‌، تهران‌، 1376ش‌؛ هال‌، جیمز، فرهنگ‌ نگاره‌ای‌ نمادها در هنر شرق‌ و غرب‌، ترجمۀ رقیه‌ بهزادی‌، تهران‌، 1380ش‌؛ هفت‌ لشكر، به‌ كوشش‌ مهران‌ افشاری‌ و مهدی‌ مداینی‌، تهران‌، 1377ش‌؛ هیس‌، ه‍. ر.، تاریخ‌ مردم‌ شناسی‌، ترجمۀ ابوالقاسم‌ طاهری‌، تهران‌، 1340ش‌؛ یشتها، ترجمۀ ابراهیم‌ پورداود، به‌ كوشش‌ بهرام‌ فره‌وشی‌، تهران‌، 1356 ش‌؛ نیز:

Bartholomae, C., Zum Altiranischen Wörterbuch, Strassburg, 1906; Black, J. and A. Green, Gods, Demons and Symbols of Ancient Mesopotamia, London, 1992; Dhabhar, E. B. N., notes on The Pahlavi Rivâyat, Bombay, 1913 ; Duchesne-Guillemin, J., Les Composés de l’Avesta, Paris 1936; EI2; ER; ERE; Gray, L. H., The Fondations of the Iranian Religions, Bombay, Iranica; Spiegel, F., Commentar über das Avesta, Wien, 1864.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.