زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه

پتنه

پَتْنَه‌، شهر و ناحیه‌ای‌ تاریخی‌ و مركز ایالت‌ بهار (بیهار) در شمال‌ شرقی‌ هند. 
پتنه‌ در هند باستان‌ با نامهای‌ سنسكریت‌ پاتلی‌ پوترا، كوسوم‌ پورا و پوشپاپورا به‌ معنی‌ شهر گلها خوانده‌ می‌شده‌ است‌ («بریتانیكا...»، IV / 165؛ بهاتاچاریا، 246). این‌ شهر در دورۀ حكمرانی‌ گوركانیان‌ به‌ عظیم‌آباد نیز شهرت‌ یافت‌ (نک‍ : كامورخان‌، 236؛ «فرهنگ‌ سلطنتی‌»، XX / 65-66). 
پتنه‌ و توابع‌ آن‌ حدود 202‘3 كمـ2 وسعت‌ دارد و شهر پتنه‌ در °25 و ´37 عرض‌ شمالی‌ و °85 و ´13 طول‌ شرقی‌، در ارتفاع‌ 53 متری‌ از سطح‌ دریا، در محل‌ تلاقی‌ رود گنگ‌ و رودخانۀ سون‌ واقع‌ شده‌، و حدود 19 كم در جنوب‌ ساحل‌ رود گنگ‌ امتداد یافته‌ است‌. میزان‌ دمای‌ آن‌ در تابستان‌ حداكثر به‌ °43+ و در زمستان‌ حداقل‌ به‌ °6+ می‌رسد (جانسن‌، 422؛ «بریتانیكا»، همانجا؛ «راهنمای‌...»). 
روایات‌ افسانه‌ای‌ بنیاد این‌ شهر را به‌ شاه‌زاده‌ پوتراكا نسبت‌ می‌دهند؛ بنابراین‌ روایات‌ او با چوب‌ دستی‌ جادویی‌ خود شهر را پدید آورد و نام‌ همسرش‌ ملكه‌ پاتَلی‌ را بر آن‌ نهاد («فرهنگ‌ سلطنتی‌»، XX / 66-67؛ «راهنمای‌»). براساس‌ منابع‌ تاریخی‌، این‌ شهر توسط آجاتاشاتْرو امپراتور سلسلۀ مگدا در سدۀ 5 ق‌م‌ بنیان‌ نهاده‌ شد و پس‌ از او پسرش‌ اودَیا (اودایین‌ یا اودایی‌ بَهادا) این‌ شهر را به‌ پایتختی‌ برگزید. پاتلی‌پوترا موقعیت ‌خود را به‌عنوان‌ پایتخت‌ در دورۀ چاندراگوپتا مؤسس‌ سلسلۀ موریا در 321ق‌م‌ نیز حفظ كرد («بریتانیكا»، «فرهنگ‌ سلطنتی‌»، جانسن‌، همانجاها؛ راپسن‌، 279؛ كولك‌، 11). در همین‌ دوره‌ بود كه‌ سلوكوس‌ نیكاتور (حك‍ 312-280ق‌م‌) سردودمان‌ سلسلۀ سلوكیان‌، سفیر خود مگاستنس‌ را به‌ پاتلی‌ پوترا فرستاد و او چند سال‌ در این‌ شهر اقامت‌ گزید و حاصل‌ مشاهدات‌ و اطلاعات‌ باارزش‌ خود را در كتاب‌ مشهورش‌ ایندیكا گرد آورد (مارشال‌، 560). برپایۀ گزارشهای‌ او، شهر در میان‌ دیوارهای‌ چوبی‌ كه‌ در آن‌ سوراخهایی‌ برای‌ تیراندازی‌ تعبیه‌ كرده‌ بودند، محصور بود. مگاستنس‌ نظم‌ و امنیت‌ و قوانین‌ سخت‌ برای‌ جلوگیری‌ از هرگونه‌ ناراستی‌ در داد و ستد، تجهیزات‌ لشكری‌، رونق‌ اقتصادی‌، رفاه‌ مردم‌، آیین‌ و جشنها و زیبایی‌ پاتلی‌ پوترا را ستوده‌ است‌ و این‌ همه‌، از آبادانی‌ و رونق‌ این‌ شهر در سدۀ 3ق‌م‌ حكایت‌ دارد (نک‍ : ویلر، I / 67-69؛ توماس‌، 430؛ بوان‌، 369-370). 
اَشوكا امپراتور مشهور سلسلۀ موریا در 269ق‌م‌ در پاتلی‌ پوترا تاج‌گذاری‌ كرد («فرهنگ‌ سلطنتی‌»، XX / 67؛ قس‌: داف‌، 11). در این‌ دوره‌ معابد بودایی‌ شهر بازسازی‌ شد و پاتلی‌ پوترا شاهد برگذاری‌ سومین‌ انجمن‌ بودایی‌ در سال‌ هفدهم‌ پادشاهی‌ اشوكا بود (همو، 12؛ تهاپار، I / 72-73). 
پس‌ از درگذشت‌ اشوكا (238ق‌م‌) از تاریخ‌ پاتلی‌ پوترا به‌ مدت‌ 5 سده‌ و نیم‌ آگاهیهای‌ روشنی‌ دردست‌ نداریم‌. با تشكیل‌ دومین‌ امپراتوری‌ گوپتا در 320م‌، سامودرا گوپتا جانشین‌ و پسر چاندرا گوپتای‌ اول‌، پایتخت‌ خود را از پاتلی‌ پوترا به‌ نواحی‌ غربی‌ هند منتقل‌ كرد؛ اما از اهمیت‌ این‌ شهر به‌ مثابۀ یكی‌ از كانونهای‌ آیین‌ بودایی‌ كاسته‌ نشد و به‌ عنوان‌ یكی‌ از دو پایگاه‌ مهم‌ آموزشهای‌ بودایی‌ به‌ حیات‌ فرهنگی‌ و دینی‌ خود ادامه‌ داد. گزارشهای‌ فا ـ هین‌ راهب‌ بودایی‌ كه‌ در 399م‌ و هیوئن‌ تسیانگ‌ دیگر راهب‌ بودایی‌ چینی‌ كه‌ در 637م‌ از این‌ شهر دیدار كرده‌اند، مؤید این‌ نظر است («فرهنگ‌ سلطنتی‌»، XX / 68؛ داف‌، 29؛ مجومدار، «مذهب‌...»، 381، «مبادله‌...»، 613؛ بهاتاچاریا، همانجا؛ دیكشیتار، 961). 
در سدۀ 7م‌ پاتلی‌ پوترا اهمیت‌ خود را از دست‌ داد و به‌تدریج‌ رو به‌ ویرانی‌ نهاد، تا اینكه‌ در حدود 9 سده‌ بعد، شیرشاه‌ سوری‌ حكمران‌ افغانی‌ در 948ق‌ / 1541م‌ شهر را آباد ساخت‌ و با نام‌ پتنه‌ پایتخت‌ بهار قرار داد. از این‌ زمان‌ شهر دوباره‌ رو به‌ رشد نهاد و دژ عظیم‌ پتنه‌، مسجد باشكوه‌ آن‌ و بندرگاهی‌ كه‌ شیرشاه‌ در پتنه‌ ساخت‌، یادگار این‌ دوران‌ پرشكوه‌ است‌ (جانسن‌، نیز «بریتانیكا»، همانجاها؛ «مسجد...»، 1). 
پتنه‌ در دورۀ حكمرانی‌ اكبرشاه‌ گوركانی‌ (963-1014 ق‌ / 1556-1605 م‌) پس‌ از نافرمانی‌ داوود پسر كوچك‌ سلیمان‌ كررانی‌ (د 980ق‌ / 1572م‌) حكمران‌ بنگال‌ و بهار، در 982ق‌ فتح‌ شد و غنایم‌ فراوانی‌ به‌ دست‌ فاتحان‌ افتاد. اهمیت‌ فتح‌ پتنه‌ بدان‌ حد بود كه‌ آن‌ را در حقیقت‌ فتح‌ بنگال‌ دانسته‌اند (ابوالفضل‌، 3 / 96، 98، 100-101؛ بدائونی‌، 2 / 182؛ احمد، 2 / 283-284، 293، 295). 
شاه‌ جهان‌ (حك‍ 1037- 1068 ق‌ / 1628- 1658 م‌) دو بار به‌ همراه‌ ملكه‌ ممتاز محل‌ از پتنه‌ دیدار كرد («پتنه‌...»). اورنگ‌ زیب‌ (حك‍ 1068- 1118ق‌ / 1658-1706م‌) در آغاز پادشاهی‌ خود صوبۀ پتنه‌ و بنگال‌ را به‌ برادرش‌ شجاع‌ داد (بختاورخان‌، 1 / 92). پس‌ از آنكه‌ اورنگ‌ زیب‌ نواده‌اش‌، عظیم‌الشأن‌ بهادر را به‌ حكمرانی‌ پتنه‌ منصوب‌ كرد، شهر نزد مسلمانان‌ به‌ عظیم‌آباد شهرت‌ یافت («فرهنگ‌ سلطنتی‌»، همانجا). بهادرشاه‌ اول‌ (حك‍ 1118-1124 ق‌ / 1706-1712 م‌) نیز پس‌ از جلوس‌، پسر خود عظیم‌الشأن‌ بهادر را به‌عنوان‌ حكمران‌ صوبه‌های‌ بنگال‌ و پتنه‌ تعیین‌ كرد (كامورخان‌، 16). در دورۀ عظیم‌الشأن‌ پتنه‌ همچنان‌ برتری‌ سیاسی‌ و بازرگانی‌ خود را حفظ كرد (آشر، I(4) / 326-327). 
پس‌ از درگذشت‌ بهادر شاه‌ اول‌، فرخ‌ سیر، پسر عظیم‌الشأن‌ نخست‌ خطبه‌ به‌ نام‌ پدر خواند و سكه‌ به‌ نام‌ او ضرب‌ كرد (خافی‌ خان‌، 2 / 710)، اما پس‌ از كشته‌ شدن‌ عظیم‌الشأن‌ و به‌ قدرت‌ رسیدن‌ جهاندار شاه‌ در لاهور (1124ق‌ / 1712م‌)، فرخ‌ سیر نیز در همین‌ سال‌ به‌ پتنه‌ رفت‌ و در آنجا تاج‌گذاری‌ كرد (كامورخان‌، 163؛ خافی‌ خان‌، 2 / 711؛ مجومدار، «جانشین‌...»، 7-8). در این‌ دوره‌ تمامی‌ صوبه‌داران‌ پتنه‌ از سوی‌ فرخ‌ سیر منصوب‌ می‌شدند (كامورخان‌، 236). 
از 1029ق‌ / 1620م‌ پتنه‌ نزد بازرگانان‌ اروپایی‌ اهمیت‌ بسزایی‌ یافت‌، تا جایی‌ كه‌ در 1042ق‌ / 1632م‌ یكی‌ از بزرگ‌ترین‌ مراكز مبادلۀ كالاهای‌ تجاری‌ در شرق‌ به‌شمار می‌رفت‌ و انگلیسیها كارخانه‌هایی‌ را در آنجا تأسیس‌ كردند. با تشكیل‌ كمپانی‌ هند شرقی‌ و گسترش‌ فعالیتهای‌ تجاری‌ و سیاسی‌ انگلیسیها، شعبه‌هایی‌ از دفاتر آنان‌ در پتنه‌ تأسیس‌ شد (EI2, VIII / 287؛ ویلر، I / 308؛ «پتنه‌ ... »). 
در مبارزات‌ و شورشهای‌ هندیان‌ كه‌ با اتحاد نوابان‌ بنگال‌ و اوده‌ به‌ رهبری‌ شاه‌ عالم‌ دوم‌ (حك‍ 1172-1221 ق‌ / 1759-1806 م‌) بر ضد نیروهای‌ انگلیسی‌ شكل‌ گرفته‌ بود، پتنه‌ از موقعیتی‌ خاص‌ برخوردار بود. شاه‌ عالم‌ در 1172ق‌ وارد پتنه‌ شد و در كشاكش‌ میان‌ نیروهای‌ متخاصم‌ حدود دو هزار تن‌ از نیروهای‌ انگلیسی‌ كشته‌ شدند (هیگ‌، 155-156؛ مجومدار، «تاریخ‌ ... »، 670). اما پس‌ از شكست‌ نیروهای‌ هندی‌، پتنه‌ بار دیگر در 1177ق‌ / 1763م‌ به‌ تصرف‌ نیروهای‌ انگلیسی‌ درآمد و شهر توسط سربازان‌ غارت‌ شد. شاه‌ عالم‌ نیز با حمایت‌ انگلیسیها در محل‌ دفتر كمپانی‌ هند شرقی‌ در پتنه‌، دوباره‌ بر تخت‌ نشست‌ و پتنه‌ در 1179ق‌ به‌ انگلیسیها واگذار شد (ویلر، I / 342, 349-350, 353؛ رضوی‌، 12-14؛ «بریتانیكا»، همانجا). 
پتنه‌ از دیرباز از لحاظ بازرگانی‌ و اقتصادی‌ اهمیت‌خاصی‌ داشت‌ و از راه‌ خشكی‌ و آبی‌ با سرزمینهای‌ دیگر در ارتباط بود. این‌ شهر به‌ چَمپا كه‌ دروازۀ تجاری‌ گنگ‌ به‌شمار می‌رفت‌، متصل‌ بود و كشتیهای‌ بازرگانی‌ از آنجا به‌ سیلان‌ و نقاط دیگر می‌رفتند («میراث‌...»، 18؛ تهاپار، I / 106). انگلیسیها از پتنه‌ بیشتر نیترات‌ پتاسیم‌ (شوره‌)، تریاك‌، ابریشم‌ خام‌ و كتان‌ صادر می‌كردند و كالاهای‌ تجارتی‌ دیگر نیز از این‌ شهر به‌ بنگال‌، دهلی‌، لاهور و از آنجا به‌ آسیای‌ میانه‌ صادر می‌شد (ویلر، همانجا). پتنه‌ اكنون‌ دارای‌ كارخانه‌های‌ بزرگ‌ نساجی‌، تولید ابریشم‌، چرم‌، تنباكو، مواد شیمیایی‌ و داروسازی‌ است‌ (جانسن‌، 422؛ «اطلس‌ ... »، 38). و به‌ عنوان‌ یك‌ مركز مهم‌ ارتباطی‌ از 
طریق‌ جاده‌ به‌ كلكته‌ و دهلی‌ و از طریق‌ پل‌ مهاتماگاندی‌ به‌ شمال‌ بهار متصل‌ است‌. این‌ شهر از طریق‌ خط هوایی‌ بانپال‌، كلكته‌، دهلی‌ و شهرهای‌ دیگر ارتباط دارد. 79٪ اراضی‌ پتنه‌ زیر كشت‌ قرار دارد و 54٪ آن‌ زمینها به‌وسیلۀ كانالها، چاهها و پمپها آبیاری‌ می‌شود. برنج‌، گندم‌، ذرت‌، حبوبات‌، نیشكر، سبزیجات‌ و انبه‌ از محصولات‌ كشاورزی‌ آن‌ است‌. ماهی‌گیری‌ نیز از جایگاه‌ ویژه‌ برخوردار است‌ (جانسن‌، همانجا). 
پتنه‌ به‌ سبب‌ اهمیت‌ تاریخی‌ و مذهبی‌ خود (نک‍ : مكندر، 13)، دارای‌ بناهای‌ بسیار است‌. مسجد میرزا معصوم‌ كه‌ به‌ مثابۀ مسجدجامع‌ شهر بود و مسجد پَتهاركی‌ كه‌ به‌ مسجد سیف‌ خان‌ یا چِمی‌ گات‌ مسجد نیز شهرت‌ دارد و توسط نظرخویشگی‌ در دورۀ حكمرانی‌ شاهزاده‌ پرویز پسر جهانگیر (حك‍ 1014-1037 ق‌ / 1605- 1628م‌) ساخته‌ شده‌ بود، از مساجد مشهور پتنه‌ است‌. از دورۀ شاه‌ جهان‌ (حك‍ 1037- 1068ق‌ / 1628- 1658م‌) نیز آثاری‌ در پتنه‌ برجای‌ مانده‌ كه‌ بهترین‌ نمونۀ آن‌ مسجد حاجی‌ تاتار است‌ (آشر، 238-239، I(4) / 159). از بناهای‌ دورۀ انگلیسیها در پتنه‌ می‌توان‌ از باولی‌ هال‌ كه‌ اقامتگاه‌ نواب‌ لطفعلی‌ خان‌ در سدۀ 13ق‌ / 19م‌ بود، یاد كرد. این‌ بنا از سبك‌ معماری‌ انگلیسی‌ تأثیر پذیرفته‌ است‌، اما در مسجد آن‌ اثری‌ از معماری‌ اروپایی‌ مشاهده‌ نمی‌شود (همو، I(4)327-328). ساختمان‌ دانشگاه‌ (ساخت‌: 1296ش‌ / 1917 م‌) و موزۀ پتنه‌ و به‌ویژه‌ كتابخانۀ خدابخش‌ واقع‌ در بانكیپور در بخش‌ غربی‌ شهر قدیمی‌ كه‌ حاوی‌ گنجینه‌های‌ غنی‌ از نسخ‌ خطی‌ فارسی‌، كتابهای‌ نایاب‌ و نقاشیهای‌ نفیس‌ است‌ و ساختمان‌ مدرن‌ كالج‌ پزشكی‌ و مهندسی‌ از دیگر مراكز مهم‌ علمی‌ و فرهنگی‌ پتنه‌ است («بریتانیكا»، همانجا؛ «پتنه‌»). 
پتنه‌ در نیمۀ اول‌ سدۀ 11 ق‌ / 17 م‌ نیز از مراكز مهم‌ علم‌ و دانش‌ بود و بزرگان‌ بسیاری‌ تحصیلات‌ و زندگی‌ خود را در این‌ شهر سپری‌ كردند كه‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ از میرزا محمدصادق‌ مؤلف‌ تاریخ‌ عمومی‌ صبح‌ صادق‌ (تألیف‌: 1048 ق‌ / 1638 م‌) نام‌ برد (آفتاب‌ اصغر، 324). از دیگر محققان‌ برجستۀ پتنه‌ در زمینۀ زبان‌ فارسی‌ می‌توان‌ از عطاءالرحمان‌ عطاكاكوری‌ و سیدحسن‌ یاد كرد ( ایرانیكا،IV / 253). 
جمعیت‌ این‌ شهر در 1383 ش‌ / 2005 م‌ حدود 000‘600‘1 تن‌ برآورد شده‌ است («فرهنگ‌ جهانی‌») و مردم‌ آن‌ به‌ زبانهای‌ هندی‌، اردو و بهاری‌ گفت‌وگو می‌كنند (جانسن‌، همانجا). 

مآخذ

آفتاب‌ اصغر، تاریخ‌نویسی‌ فارسی‌ در هند و پاكستان‌، لاهور، 1986م‌؛ ابوالفضل‌ علامی‌، اكبرنامه‌، به‌ كوشش‌ احمدعلی‌ و عبدالرحیم‌، كلكته‌، 1886م‌؛ احمد، نظام‌الدین‌، طبقات‌ اكبری‌، كلكته‌، 1935م‌؛ بختاورخان‌، محمد، مرآةالعالم‌: تاریخ‌ اورنگ‌ زیب‌، به‌ كوشش‌ ساجده‌ س‌. علوی‌، لاهور، 1979م‌؛ بدائونی‌. عبدالقادر، منتخب‌ التواریخ‌، به‌ كوشش‌ ویلیام‌ ناسولیس‌ و احمدعلی‌، كلكته‌، 1865م‌؛ خافی‌خان‌ نظام‌الملكی‌، محمدهاشم‌، منتخب‌ اللباب‌، به‌ كوشش‌ كبیرالدین‌ احمد، كلكته‌، 1874م‌؛ كامورخان‌، محمدهادی‌، تذكرةالسلاطین‌ چغتا، به‌ كوشش‌ مظفر عالم‌، علیگره‌، 1980م‌؛ نیز:

An Atlas of India, Oxford, New York, 1990; Asher, C. B., The New Cambridge History of India, Cambridge, 1992; Bevan, E. R., «India in Early Greek and Latin Literature», The Cambridge History of India, vol. I, ed. E. J. Rapson, Delhi, 1962; Bhattacharyya, N. N., The Geographical Dictionary, New Delhi, 1991; «City Guide», Indiainfo.com cityguides.indianfo.com / patna / index.html; Dikshitar, V. R. R., «Social Life and Economic Condition», A Comprehensive History of India, ed. R. C. Majumdar, New Delhi, 1982, vol. III(2); Duff, C. M., The Chronology of Indian History, Delhi, 1972; EI2; Haig, W.,«The Armies of the East India Company», The Cambridge History of India, vol. VI, ed. H. H. Dod well New Delhi, 1987, The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1972; Iranica; Johnson, B. L. C., Geographical Dictionary of India, New Delhi, 2002; Kulke. H. and D. Rothermund, A History of India, London / New York, 1998; The Legacy of India, ed. G. T. Garratt, Oxford, 1938; Mackinder, H. J., «The Sub-Continent of India», The Cambridge History of India, vol. I, ed. E. J. Rapson, Delhi, 1962, Majumdar, R. C., «Intercourse with the Outside World», The Classical Age, Bombay, 1970, vol. III; id, «Political History and Expansion of Dominions», A Comprehensive History of india, ed. A. C. Banerjee and D. K. Ghose New Delhi, 1978, vol. IX; id, «Religion and Philosophy», The Classica Age, Bombay, 1970, vol. III; id, «Succession of Governors-General», A Comprehensive History of India, ed. A. C. Banerjee and D. K. Ghose, New Delhi, 1978, vol. IX; Marshall, J. H. and K. C. I. E. Litt, «The Monuments of Ancient India», The Cambridge History of India, vol. I. ed. E. J. Rapson, Delhi, 1962; «Patna», Patna on,www.patna on.net/ intro2. htm; Rapson, E. J., «The Purānas», The Cambridge History of India, ed. E. J. Rapson, Delhi, 1962, vol. I; Rizvi, A. A., Shāh’Abd al-’Aziz, Canberra, 1982; «Sher Shah Suri Masjid», Indiamart, travel.indiamart.com / bihar / mosques / sher-shah-suri- masjid.html; Students' Britannica India, New Delhi, 2000; Thapar, R., A History of India, Baltimore, 1975; Thomas, F. W., «Political and Social Organisation of the Maurya Empire», The Cambridge History of India, vol. I, ed. E. J. Rapson, Delhi, 1962; Wheeler, J., T., Encyclopaedia History of India, New Delhi, 2001; The World Gazetter, www.world-gazetter.com.

هدی‌ سیدحسین‌زاده‌

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.