زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه

ونک

ونک \ vanak \ ، روستایی کهن در محدودۀ قصران خارج از توابع ری و امروزه محله‌ای در شمیران واقع در محدودۀ منطقۀ 3 شهرداری تهران. 
از دیرینگی ونک و اینکه از چه زمانی آباد شده است، آگاهی چندانی در دست نیست. به نوشتۀ ستوده (2 / 836)، در حدود سال 1325 ش، در تپه‌ای واقع در سمت غربی رودخانۀ ونک چند پیکان فلزی یافت شده است. هرچند در محدودۀ این محله حفاریهای باستان‌شناختی صورت نگرفته است و به درستی معلوم نیست که آیا این پیکانها را جریان آب به آنجا آورده، یا متعلق به مردمان ساکن آنجا بوده است، اما بر پایۀ آثار یافت‌شده و کاوشهای باستان‌شناختی، می‌دانیم که در محدودۀ شمیران در تپه‌های قیطریه، دروس و بوستان پنجم پاسداران (سلطنت‌آباد)، مردمانی از هزارۀ 6 ق‌م می‌زیسته‌اند (نک‍ : کامبخش فرد، 25؛ عدل، 11-12). اگر این پیکانها متعلق به مردمان ساکن آن تپه باشد، می‌توان گفت که دیرینگی زیست انسان در ونک، همچون تپه‌های قیطریه و دروس به هزاره‌های پیش از میلاد می‌رسد؛ اما تاکنون در محدودۀ ونک، به‌جز همان چند پیکان فلزی، آثاری که این گمان را ثابت کند، یافت نشده است. 
ظاهراً نخستین‌بار در سدۀ 6 ق / 12 م، سمعانی در الانساب در اشاره به سید ابوالفتح نصر بن مهدی ونکی، از علمای زیدی‌مذهب سدۀ 5 ق، از ونک نام برده است (5 / 616-617). از نوشتۀ سمعانی چنین برمی‌آید که ونک در سدۀ 5 ق روستایی آباد، و از مراکز زیدی‌مذهبان بوده است. قزوینی رازی مؤلف نقض نیز در سدۀ 6 ق این منطقه را از مراکز زیدی‌مذهبان برشمرده است (ص 117، 121). در آن زمان، ونک چنان شهرتی داشته که یاقوت حموی در سدۀ 7 ق در اثر جغرافیایی خود از آن یاد کرده است (4 / 941). 
به‌جز این مطالب پراکنده دربارۀ ونک که حکایت از دیرینگی آن دارد، تا برآمدن قاجارها آگاهیهای چندانی دربارۀ آن نداریم، اما پس از آن و انتخاب تهران به عنوان پایتخت، روستاهای خوش آب‌وهوای شمیران ازجمله ونک توجه شاهان و درباریان و مردم تهران را به خود جلب کرد؛ به‌طوری‌که ناصرالدین شاه سالی یک روز همراه با درباریان برای تفرج به ونک می‌آمد (معیرالممالک، 46). این روستا در دورۀ ناصری از املاک خالصه به شمار می‌رفته است؛ اما پس از چندی میـرزا یـوسف آشتیـانی مستوفی‌الممالک ــ صدراعظم ناصرالدین شاه ــ که از طرف شاه سرپرستی طرح گسترش شهر تهران را برعهده داشت، این اراضی را از ناصرالدین شاه خرید و در آنجا، چند رشته‌قنات احداث کرد (ستوده، 2 / 832؛ گرنی، 62-63). پیش از آنکه او زمینهای ونک را خریداری کند، قلعه‌ای کهن در آنجا قرار داشته که محل زیست 10 خانوار بوده است و دو کوچۀ قلعه و سرلو از کوچه‌های کهن دهکدۀ ونک بوده‌اند (ستوده، همانجا). زمینهای ونک، یوسف‌آباد و بهجت‌آباد پیش از آبادشدن سنگلاخی بوده‌اند، اما به دستور مستوفی‌الممالک، سنگها را کندند و به جای آن خاک انباشتند. آن‌گاه در این زمینها درختانی کاشتند و باغ، استخر و عمارت ساختند. میرزا یوسف برای آباد کردن هر ذرع از زمینهای سنگلاخی 5 تومان خرج کرد (اعتمادالسلطنه، 292). 
همچنین وی باغی با درختان چنار و توت فراوان در قریۀ ونک احداث کرد که به «باغ وقفی مستوفی‌الممالک» معروف، و محل تفریح و آسایش مردم تهران، به‌ویژه زائران امامزاده داوود و مسافران فرحزاد بوده است. حیاط محصوری نیز در داخل باغ واقع شده که دارای کتیبه‌هایی هنری از سنگ مرمر است. بقعۀ امامزاده علی بن محمد ملقب به قاضی صابر نیز که از منسوبان ابوالفتح ونکی، از عالمان ونک بوده، در ضلع جنوبی باغ قرار گرفته است (مصطفوی، 211). 
مستوفی‌الممالک در 1277 ق و پس از درگذشت بابا قلندرشاه قندهاری، برای وی ــ که خود از مریدان و ارادتمندانش بود ــ مقبره‌ای در آن باغ احداث کرد (بامداد، 4 / 490). مستوفی‌الممالک بعدها وصیت کرد که پس از مرگش او را در کنار بابا قلندرشاه دفن کنند (مستوفی، 1 / 369-370). آرامگاه میرزا یوسف مستوفی‌الممالک و فرزندش میرزا حسن و نیز فرزندان وی، چند تن از دوستان و نوادگان آنان، ملیجک معروف به عزیزالسلطان، شیخ المشایخ عضدی، محمدعلی فسا، مصطفى خان حاجب‌الدوله، جلال‌الدوله فرزند ظل‌السلطان و مددعلی‌شاه نیز در همین باغ واقع شده، و ازاین‌رو، این باغ به «باغ مقبره» معروف است. در بخشی از این باغ بعدها «مدرسۀ عالی دختران» ساخته شد که پس از انقلاب «دانشگاه الزهراء» نام گرفته است؛ همچنین، باغ دیگری به نام «باغ نو» نیز در کنار باغ مقبره قرار داشته است (همو، 1 / 532، 536، 558). 
افزون بر باغ مستوفی، باغهای توتستان و مشهدی ابوالقاسم از باغهای دیگر ونک بودند (محمودیان، 178، 183). در دهۀ 1320 ش، ورثۀ مستوفی‌الممالک از مالکان عمدۀ ونک و قلعۀ ارامنه به شمار می‌آمدند. پس از او، این زمینها به 29 سهم پسری و دختری میان ورثه‌اش تقسیم شد (ستوده، 2 / 833). در دورۀ پهلوی اول، اختلافات ریشه‌داری میان کشاورزان ارمنی و مسلمان بروز کرد و پروندۀ این کشمکشها به دادگستری رفت؛ بر پایۀ رأی دادگستری، مالکان و بسیاری از کشاورزان زمینهای خود را تفکیک کردند و بعدها بر اثر گسترش شهر تهران، این مالکان و کشاورزان صاحب حق اعیانی و ریشه، یا صاحب عرصه، و یا صاحب عرصه و اعیان شدند. بعدها برخی از مالکان و کشاورزان زمینهای خود را فروختند و در آن زمینها ساخت‌وسازهای شهری صورت گرفت (همو، 2 / 838). 
تا دهۀ 1320 ش، ونک بافت روستایی داشت و مردم آن بیشتر به کار کشاورزی اشتغال داشتند. در آن سالها، جمعیت روستای ونک بدون به شمار آوردن جمعیت قلعۀ ارامنه (ه‍ م) 806 تن بود و در قلعۀ ارامنه نیز حدود 200 تن اقامت داشتند که بیشتر ارمنی بودند ( فرهنگ ... ، 1 / 235). تا پیش از این دهه، ونک از شمال به املاک اوین، از جنوب به آسیاهای امیرآباد و یوسف‌آباد، از شرق به جادۀ عباس‌آباد ـ باغ فردوس، و از غرب به درۀ غربی خوردین (درۀ نیزار واقع در شهرک غرب کنونی) محدود می‌شد. سپس در اواسط این دهه، حد غربی آن به تشخیص مأموران تعیین حدود املاک خالصه، تغییر کرد و به دامنۀ تپه‌های غربی رودخانۀ ونک ختم شد. در این دوره، راههایی ونک را به ونک ارامنه، فرحزاد، اوین ـ درکه، قلهک، محمودیه و تجریش، تهران و امیرآباد متصل می‌کرد و رودخـانـۀ اوین ـ درکـه تنهـا رودخـانـۀ ده ونک بـود (ستوده، 2 / 832). 
آب این روستا از چند رشته‌قنات تأمین می‌شد و در بهـار از رودخانـۀ اوین ـ درکه نیـز حق آب داشت. غلات، اسپرس، بنشن، گردو، انار و انواع میوه عمده محصولات ونک به شمار می‌رفت و توت آن نیز معروف بود ( فرهنگ، همانجا). قناتهای ونک شامل استخر هندی، باغ نو (باغ بهمن)، قلعۀ ارامنه (قاسم‌خانی)، چمنی و کوچک بود (مالکی، 154، 163). از خوییک، قلقله و مقبره نیز به‌عنوان قناتهای دیگر ونک نام برده شده است (ستوده، 2 / 834). 
در این دوره، طایفۀ بختیاری از طوایف کهن ونک به شمار می‌رفتند و در کوچۀ قلعه اقامت داشتند. چند خانوار نیز از سادات شکرآب آهار در زمان مستوفی‌الممالک به ونک آمده بودند. در دهۀ 1320 ش گشتاسب فیروزگر، از متمولان زردشتی، مالک دو دانگ از ونک بوده است. سید صالح شکرآبادی و آقا سید حسن زاهدی نیز از اشخاص سرشناس ونک در این دوره بودند. در دهۀ 1320 ش، 40 تن از اهالی ونک در کارخانۀ شمارۀ 5 کار می‌کردند (همو، 2 / 833) که در زمان رضا شاه در اراضی ونک ساخته شده بود. تا پیش از این دهه، فقط ماسک ضد گاز در این کارخانه تولید می‌شد؛ اما در 1325 ش، انواع کارهای فنی نیز در آنجا صورت می‌گرفت و ریاست آن برعهدۀ مهندس محمود اشرفی بود (همو، 2 / 836). 
چال ویزار، دَرْعمارت، زمین‌بلنده، باغ نایبی، سرخه‌حصار، گل‌چال، پی‌راه و آب‌دره از زمینهای معروف ونک در این دوره بوده‌اند. آثاری از قلعه‌ای قدیمی در زمین سرخه‌حصار در جنوب شرقی دهکدۀ ونک مشهور بوده است (همو، 2 / 833). ونک در این دوره دارای دو مسجد، دو حمام، یک کاروان‌سرا، 14 مغازه و یک یخچال بوده است (همو، 2 / 836). در 1345 ش، جمعیت آن بخش از ونک که بافت روستایی خود را حفظ کرده بود، 221‘2 تن بوده است (محمودیان، 129). 
در اواسط دهۀ 1340 ش، روستای ونک همانند بسیاری از روستاهای شمیران ضمیمۀ شهر تهران، و به محله‌ای از این کلان‌شهر بدل شد. در حال حاضر، محلۀ ونک از شمال به بزرگراه نیایش، از شرق به بزرگراه آفریقا، از جنوب به بزرگراه رسالت، و از غرب به بزرگراه چمران منتهی می‌شود. محل کنونی قریۀ ونک (ونک مستوفی یا ده ونک) و قلعۀ ارامنه (ونک ارامنه) در شمال غربی محدودۀ کنونی محلۀ ونک است. ده ونک در سمت غربی میدان شیخ بهایی، و قلعۀ ارامنه در سمت شرقی آن است. خیابانهای ملاصدرا، ونک، گاندی، برزیل، سئول، شیراز و شیخ بهایی خیابانهای اصلی ونک‌اند. دانشگاههای الزهراء، خواجه نصیرالدین طوسی و علامۀ طباطبایی نیز از مراکز آموزشی این محله به شمار می‌آیند. مرکز آموزش عالی علمی ـ کاربردی، مرکز آموزش عالی شمسی‌پور، مرکز لرزه‌نگاری کشور، مؤسسۀ ژئوفیزیک دانشگاه تهران و بنیاد ایران‌شناسی از دیگر مراکز علمی این محله به شمار می‌آیند؛ همچنین بیمارستانهای بقیةالله الاعظم، خاتم‌الانبیاء، شهید مطهری، و شهید رجایی از مراکز درمانی ونک‌اند. 
از میان اماکن مذهبی این محله می‌توان به مسجد جامع ونک، مسجد امام حسن مجتبى، مسجد باب‌الحوائج، مسجد جامع بقیةالله الاعظم، حسینیه‌های اباعبدالله الحسین، نهاوندیها و نورالائمه، و کلیسای میناس مقدس (ه‍ م) متعلق به ارمنیان، و کلیسای انجیلی امانوئل متعلق به پرتستانها اشاره کرد و از میان اماکن فرهنگی و ورزشی ونک نیز می‌توان از موزۀ پول، مجموعۀ ورزشی انقلاب، مجتمع فرهنگی ورزشی ونک، مجموعۀ ورزشی استقلال، باشگاه ملاصدرا و ورزشگاه آرارات نام برد. سفارتخانه‌های کشورهای بلغارستان، بنگلادش، کرۀ جنوبی و اوکراین، نیز هتل هما (شرایتون سابق)، شیرخوارگاه آمنه و ساختمان آ. اس. پ. نیز در محلۀ ونک قرار دارند. 

مآخذ

 اعتمادالسلطنه، محمدحسن، صدرالتواریخ، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1357 ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1357 ش؛ ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1374 ش؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، بیروت، 1408 ق / 1998 م؛ عدل، شهریار، «باغ مسکونی یا تهران در گذشته‌های دور از پیدایش تا عهد صفوی»، تهران پایتخت دویست ساله (مجموعه مقالات)، به کوشش همو و برنار اورکاد، تهران، 1375 ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان مرکزی، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1328 ش؛ قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به کوشش جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، 1358 ش؛ کامبخش‌فرد، سیف‌الله، تهران سه هزار و دویست ساله: بر اساس کاوشهای باستان‌شناسی، تهران، 1370 ش؛ گرنی، جان دی، «تحول شهر تهران در عهد ناصری»، تهران پایتخت دویست ساله (مجموعه مقالات)، به کوشش شهریار عدل و برنار اورکاد، تهران، 1375 ش؛ مالکی، احمد و احمد خورسندی آقایی، قنات در ایران: مطالعۀ موردی قنوات شهر تهران، تهران، 1384 ش؛ محمودیان، علی‌اکبر، شهرستان شمیران، تهران، 1388 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1341 ش؛ مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث ارموی، تهران، 1375 ش؛ معیرالممالک، دوستعلی، رجال عصر ناصری، تهران، 1361 ش؛ یاقوت، بلدان

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.