زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه

ملکی

ملکی \ malekī \ ، مصطفى، حجت‌الاسلام مصطفى ملکی، معروف‌ترین امام جماعت مسجد همت تجریش، فعال در پیشبرد انقلاب اسلامی در شهرستان شمیران، از روحانیان نوگرا و از پایه‌گذاران جامعۀ روحانیت مبارز. 
مصطفى در 1295 ش / 1916 م در روستای اسدآباد شهرستان شمیران متولد شد. پدرش، میرزا ابوالقاسم قناد، در بازار تجریش مجاور مسجد خان (صاحب‌الزمان کنونی)، مغازۀ شیرینی‌پزی و شیرینی‌فروشی داشت. 
در اوایل سلطنت رضا شاه، هنگامی‌که طرح گسترش کاخ سعدآباد اجرا شد، زمینهای اسدآباد درون حصار کاخ قرار گرفت و ساکنان این روستا ناگزیر خانه‌ها و باغهای خود را به دولت فروختند و در قسمتهای دیگر شمیران ساکن شدند. ابوالقاسم قناد نیز همراه با خانواده‌اش در خانه‌ای واقع در اطراف تکیۀ پایین تجریش ساکن شد و مصطفى تحصیلات ابتدایی خود را از مدرسۀ منتظمی، واقع در ابتدای خیابان نیاوران، کوچۀ حمام دوقلو، آغاز کرد (این مدرسه در حال حاضر >1390 ش< وجود ندارد). 
در 1308 ش، مصطفى درحالی‌که تا سوم متوسطه تحصیل کرده بود، درس و مدرسه را رها کرد و در قنادی پدرش، و پس از آن، مدتی در عطاری حاج نورالله رمضانی مشغول به کار شد. در مدت اشتغال به کار آزاد ــ که بیش از یک دهه به طول انجامید ــ به محض فراغت از کار روزانه در محضر مدرسان علوم دینی و قرآنی شمیران حضور می‌یافت و در این کلاسهای آزاد، علوم اسلامی می‌آموخت. در آن زمان، آیت‌الله آقا شیخ علی نهاوندی (د 1335 ش) از شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانی در محل سکونت خود، چیذر، دروس فقه، احکام، اصول، اخلاق و فلسفه را به علاقه‌مندان می‌آموخت. مصطفى ملکی نیز در کلاسهای او که در سردابی تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد. 
مدرسِ غیرروحانیِ قرآن و بنیان‌گذار هیئت نوباوگان تجریش، میرزا آقا فرهمند، معلم دیگر مصطفى ملکی بود. وی قرائت قرآن را در کلاسهای فرهمند که گاهی در مسجد امین‌الدوله (همت کنونی)، و بیشتر در حسینیۀ کشتکار (حسینیۀ سیدالشهدای کنونی) واقع در کوچۀ مسجد برگزار می‌شد، فرا گرفت. 
ورود آیت‌الله سید محمود طالقانی به تجریش، فصل جدیدی در افکار ملکی گشود. طالقانی در 1322 ش به تجریش آمد و شبهای چهارشنبۀ هر هفته در مسجد امین‌الدوله تفسیر قرآن می‌گفت. از آنجا که ملکی به صورت مداوم در این جلسات حضور می‌یافت، با اندیشۀ نوگرایی دینی آشنا شد و از حدود سال 1325 ش، هرچند رسماً روحانی به شمار نمی‌آمد، به‌عنوان سخنران مذهبی برای مردم به تبلیغ امور دینی می‌پرداخت؛ نوشته‌هایی از آن دوران به خط و انشای ملکی موجود است که مشتمل بر توصیه‌های اخلاقی و جزوات دروس دینی است. 
انجمن تبلیغات اسلامی شعبۀ شمیران در اثر مساعی مهدی ارشدی و عده‌ای دیگر در 1326 ش در تجریش تأسیس گردید. جلسۀ گشایش انجمن تبلیغات اسلامی تجریش در 4 شهریور 1326 برگزار شد و در این جلسه، ملکی دربارۀ خصوصیات انجمن و لزوم توجه به دین اسلام سخنرانی کرد. وی افزون بر همکاری با انجمن، با مجلۀ نور دانش نیز همکاری داشت. 
ملکی از 1329 ش به نهضت ملی ایران پیوست و وارد عرصۀ سیاست شد و به عضویت سازمان ملی جوانان جبهۀ ملی ایران در شمیران درآمد. بنابر گفتۀ عباس ملکی ــ فرزند مصطفى ــ پدرش نمایندۀ دکتر مصدق در این سازمان بود. ملکی در این مدت، به نفع نهضت ملی، در تجریش سخنرانی می‌کرد. محل سخنرانیهای او معمولاً اول خیابان جعفرآباد، واقع در ضلع شمالی میدان تجریش بود؛ همچنین در جریان نهضت ملی به خانۀ آیت‌الله کاشانی رفت‌وآمد می‌کرد. رفته‌رفته فعالیت ملکی در نهضت ملی چنان افزایش یافت که رهبری نهضت در شمیران را برعهده گرفت. در میدان تجریش تجمعاتی که در برخی از موارد شمار شرکت‌کنندگان آن به 600 تن می‌رسید، تشکیل می‌داد و در پایان این تجمعها نیز، قطعنامه‌ای قرائت می‌کرد. 
پس از کودتای 28 مرداد 1332، ملکی به نهضت مقاومت ملی پیوست. وی رهبری کمیتۀ نهضت مقاومت ملی شمارۀ 2 تجریش را برعهده داشت و اعلامیه‌هایی که این کمیته منتشر می‌کرد، به امضای مصطفى ملکی بود؛ بنابراین، وی تحت تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفت و در 23 آبان 1332، حکم بازداشتش صادر شد. ملکی برای مدتی متواری، و در منزل عمویش واقع در خیابان دخانیات پنهان شد و سپس به قم رفت. در آنجا در منزل مرجع بزرگ شیعیان آیت‌الله العظمى حاج آقا حسین بروجردی متحصن شد. درنتیجۀ مساعی آیت‌الله بروجردی مقرر شد ملکی از تحصن خارج شود؛ اما در قم بماند. 
در 1332 ش، ملکی در شمار حوزویان قرار گرفت؛ مقطع سطح را نزد آیت‌الله روح‌الله خمینی و آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و چند تن دیگر از مدرسان حوزۀ علمیۀ قم به پایان برد و درس خارج را از آیت‌الله حاج آقا حسین بروجردی و آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی فرا گرفت؛ همچنین در این مدت، وی همواره مورد توجه آیت‌الله کاظم شریعتمداری قرار داشت و معمولاً با محمدفاضل لنکرانی، مسلم سلطانی و یوسف صانعی هم‌صحبت بود. 
در 1333 ش، ملکی با اعظم موحدی لنکرانی، خواهر آیت‌الله محمدفاضل لنکرانی، ازدواج کرد. پس از آن، از حجرۀ مدرسۀ فیضیه بیرون آمد و در خانه‌ای استیجاری واقع در کوچۀ منزل آیت‌الله بروجردی سکونت گزید. 
در 12 اردیبهشت 1336، در خانۀ مشهدی حسین بلورفروش، پدر حاج محمد محققی، در حضور آیت‌الله سید جعفر دربندی، پدربزرگ سید جمال‌الدین دین‌پرور، و نیز شیخ محمود اردکانی، حاج میرزا آقا فرهمند، حاجی آقا کشتکار و حاج ابوالقاسم امامی، عمامه بر سر مصطفى ملکی گذارده شد و به این ترتیب، وی در 41 سالگی به کسوت روحانیت درآمد. ملکی در ایام تحصیل و اقامت در قم، با تنگ‌دستی روزگار می‌گذراند و درآمد اندک وی و خانواده‌اش از وجوهات حوزۀ علمیه، بخشی از درآمد قنادی پدرش و کمکهای برخی از طرف‌داران جبهۀ ملی در تجریش تأمین می‌شد. 
به مرور زمان و با عادی‌شدن اوضاع کشور، مصطفى ملکی رفت‌وآمد خود را به تجریش افزایش داد تا آنجا که اغلب شبهای جمعه به تجریش می‌رفت و در مسجد امین‌الدوله (همت) نماز جماعت اقامه می‌کرد. از 1337 ش به بعد، به‌جز شبهای جمعه، در ماههای محرم، صفر و رمضان نیز در این مسجد فعالیت داشت و از سید محمود طالقانی هم می‌خواست تا هفته‌ای یک بار در این مسجد سخنرانی کند. 
در حدود سال 1339 ش، مصطفى ملکی و محمد ملکی (اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از پیروزی انقلاب)، عبدالخالق الیاسی، محمدباقر پویان‌فر، محمد محققی و چند تن دیگر مجمع دین و دانش را تأسیس کردند و بدین‌ترتیب، فعالیتهای مذهبی و سیاسی خود را در سازمانی قانونی در تهران آغاز نمودند. هنگامی‌که در 27 اردیبهشت 1340، نهضت آزادی ایران تأسیس شد، بیشتر اعضای مجمع دین و دانش به آن پیوستند. در این زمان مصطفى ملکی به عنوان نامزد انتخاباتی مورد حمایت نهضت آزادی، در انتخابات دورۀ بیستم مجلس شورای ملی شرکت کرد؛ اما پس از چندی، به نفع فریدون امیرابراهیمی، نامزد جبهۀ ملی، کنار رفت و از وی حمایت کرد. پس از اعلام نتیجۀ انتخابات، مردم تهران به آن اعتراض کردند و مصطفى ملکی نیز تظاهرات مردم تجریش را سامان‌دهی، و رهبری کرد. 
در دهۀ 1340 ش، شیخ مصطفى ملکی یکی از بانفوذترین علمای محلی در شمیران به شمار می‌آمد. با دستگیری سید محمود طالقانی در 4 بهمن 1341 ش و واقعۀ 15 خرداد 1342، و انتشار اعلامیه‌هایی دربارۀ این دو واقعه به امضای شیخ مصطفى ملکی، مجمع اسلامی دین و دانش تعطیل شد؛ ولی از 1346 ش بار دیگر فعالیت خود را آغاز کرد. 
با اینکه مصطفى ملکی از مبارزان پرتلاش بر ضد نظام پهلوی به شمار می‌آمد، هیچ اعتقادی به مبارزۀ مسلحانه و کشتار نداشت. وی بر تقویت تشکلهای مذهبی ـ سیاسی که بـر مبارزات مدنی تکیه می‌کردند، پای می‌فشرد. تا 1347 ش، محل اصلی سکونت وی قم بود. در این سال، محمدباقر پویان‌فر با همکاری هیئت امنای مسجد همت، خانه‌ای در چهارراه حسابی تجریش برای ملکی و خانواده‌اش ساخت؛ و بدین ترتیب، در 1347 ش، ملکی بعد از سالها دوری، به تجریش بازگشت. اسکان ملکی در تجریش و حضور سید محمود طالقانی در شبهای چهارشنبه به رونق مسجد همت افزود. 
در سالهای آغازین دهۀ 1350 ش، مصطفى ملکی، مرتضى مطهری و محمد مفتح برای گفت‌وگو دربارۀ مسائل روز، پنجشنبۀ هر هفته، جلساتی با حضور برخی از روحانیان دیگر تشکیل می‌دادند. در آغاز، شمار افراد این جمع 9 تن بود، اما تا 1356 ش، شمار آنان به 15 تن رسید و اغلب این جلسات در منزل مصطفى ملکی برپا می‌شد. تأثیرات مطلوب این گردهمایی موجب گسترش، و تبدیل آن به جامعۀ روحانیت مبارز شد که ملکی در تأسیس آن نقش عمده‌ای برعهده داشت. 
با شدت گرفتن جریان انقلاب، فعالیتهای انقلابی ملکی با ایراد سخنرانیهای تند سیاسی برضد حکومت پهلوی دوچندان شد. به همین سبب، درسهای دینی و احکام که وی در مسجد همت برگزار می‌کرد، کاملاً تعطیل، و ملکی در 8 شهریور 1357 دستگیر شد. وقتی خبر دستگیری وی در میان کسبۀ تجریش انتشار یافت، همگی از گشودن مغازه‌های خویش خودداری کردند؛ بدین ترتیب، ملکی در همان روز آزاد شد. مبارزات سیاسی مصطفى ملکی، شهادت سیدعلی اندرزگو (ه‍ م) و دستگیری برخی دیگر از روحانیان که در حوزۀ علمیۀ چیذر (ه‍ م) مدرس یا طلبه بودند، موجب شد تا دستگاه امنیتی کشور (ساواک) آیت‌الله سید علی‌اصغر هاشمی علیا (ه‍ م)، بنیان‌گذار این حوزۀ علمیه، را برای اخراج این افراد زیر فشار قرار دهد. هاشمی علیا با هدف حفظ حوزۀ علمیۀ چیذر از مصطفى ملکی، سید مهدی امام جمارانی، مهدی کروبی، سید هاشم رسولی محلاتی و سید محمد موسوی خوئینی خواست تا این حوزه را ترک کنند، اگرچه پس از مدت کوتاهی، مصطفى ملکی برای تدریس در حوزۀ علمیۀ چیذر دوباره به آنجا دعوت شد. 
در 13 شهریور 1357، نماز عید فطر به امامت محمد مفتح در تپه‌های قیطریه برگزار شد و مصطفى ملکی یکی از برگزارکنندگان این مراسم بود. پس از اقامۀ نماز عید فطر، مردم نمازگزار به تشویق برگزارکنندگان این مراسم شروع به سردادن شعارهایی بر ضد حکومت پهلوی کردند. در این ایام، مسجد همت به ستاد برنامه‌ریزی و اجرای راه‌پیماییهای مردمی در تجریش مبدل شده بـود و ملکی، و علی‌اکبـر ولایتی و علی قـادری ــ دو تن از پزشکان اهل شمیران ــ به هدایت تظاهرکنندگان می‌پرداختند. 
هنگام ورود امام خمینی (ره) در 12 بهمن 1357، ملکی در فرودگاه مهرآباد حضور یافت و از رهبر انقلاب استقبال کرد. 
با تشکیل کمیتۀ موقت انقلاب اسلامی در 15 بهمن 1357، طی حکمی که به دستور امام خمینی (ره) توسط آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی صادر شد، شیخ مصطفى ملکی به سمت مسئول کمیتۀ انقلاب اسلامی منطقۀ 1 منصوب شد و او و جمال‌الدین دین‌پرور باشگاه ورزشی اسدی، واقع در خیابان اسدی (خیابان شهید برادران واعظی کنونی) را به‌عنوان محل استقرار کمیتۀ شمیران انتخاب کردند. در منطقۀ شمیران، به سبب استقرار کاخهای سلطنتی وجود کمیتۀ انقلاب اسلامی اهمیت ویژه‌ای داشت. حفاظت از کاخ سعدآباد و اموال موجود در آن برعهدۀ شیخ مصطفى ملکی بود؛ از این‌رو، پس از مدت کوتاهی که کمیتۀ تجریش در ورزشگاه اسدی، و سپس در کوچۀ حمید (ساختمان یکی از شعبه‌های ساواک) بود، در اواخر فروردین 1358، به پیشنهاد داوود روزبهانی در محوطۀ سعدآباد، در قسمت نگهبانی کاخها مستقر شد؛ درواقع کاخهای سلطنتی سعدآباد در اختیار مصطفى ملکی قرار گرفت. 
از خصوصیات ملکی در زمان فرماندهی کمیتۀ منطقۀ 1 ملایمت و پرهیز از رفتار خشونت‌آمیز بود. به ابتکار وی، کانون فرهنگی شمیران در 27 بهمن 1357 تشکیل شد تا مسئولیت بخش فرهنگی کمیتۀ انقلاب اسلامی منطقۀ 1 را برعهده گیرد. وظیفۀ این کانون فرهنگی، آموزش و تبلیغات و برگزاری مراسم در مناسبتهای مختلف بود. انتشار نشریۀ پیام پاسدار، که 30 شمارۀ آن منتشر شد، از دیگر فعالیتهای این کانون بود. فعالیتهای این کانون زیر نظر جامعۀ روحانیت مبارز شمیران صورت می‌گرفت. 
عضویت در هیئت هفت‌نفرۀ نظارت و بازرسی عالی انتخابات اولین دورۀ مجلس شورای اسلامی طی احکامی که در فروردین 1359، توسط مهدی بازرگان و ابوالحسن بنی‌صدر صادر شد، از دیگر سمتهای ملکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. 
مصطفى ملکی دچار سرفه‌های پیوسته بود. در زمستان 1361 ش معالجۀ او به توصیۀ دکتر قادری آغاز شد. در همان ایام، برای ملکی سفری به سوریه پیش آمد و وی عازم این سفر شد. پس از بازگشت، بیماری وی شدت گرفت و در بیمارستان قلب تهران بستری شد. پزشکان معالجش متوجه شدند که ملکی به بیماری سرطان خون مبتلا ست. امام خمینی (ره) برای وی پیغام فرستاد که برای معالجه به خارج از کشور سفر کند؛ اما او معالجه در خارج از کشور را نپذیرفت و 4 ماه در بیمارستان قلب بستری بود و سرانجام، در 31 خرداد 1361 درگذشت. پیکر ملکی پس از تشییع، مطابق وصیتش به قم انتقال یافت و در مسجد بالاسر به خاک سپرده شد. 
از آیت‌الله مصطفى ملکی اشعاری با مضامین دینی، عاشقانه و اجتماعی با تخلص «شعله» باقی مانده است؛ همچنین وی جزوه‌ای 32 صفحه‌ای با نام عاشورای حسینی در 1348 ش در تهران، و نیز ترجمۀ کتاب حدیث الثقلین نوشتۀ شیخ قوام‌الدین محمد وشنوه‌ای را با افزودن مقدمه و توضیحاتی به آن، با نام دو گوهر گرانبها، یا وصل‌البین فی ترجمة حدیث الثقلین در 1352 ش در قم، چاپ و منتشر کرد. 

مآخذ

 طاهر احمدی، محمود، تاریخ شفاهی مسجد همت تجریش، تهران، 1386 ش؛ همو، زندگی و مبارزات حجت‌الاسلام مصطفى ملکی، تهران، 1387 ش؛ ملکی، عباس (فرزند شیخ مصطفى ملکـی)، گفت‌وگـو بـا مـؤلف. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.