زمان تقریبی مطالعه: 23 دقیقه

صابئین

صابِئین،  یا صُبّی‌ها، به معنای تعمیدشوندگان، تعمیدکنندگان یا تعمیدیون (اهل تعمید)، که پیروان یحیای تعمیددهنده‌اند و تعمید رکن اصلی و مهم دین آنها ست و به نام مُغتسله (سر و تن شویندگان) نیز شناخته می‌شوند. واژۀ صابئین مأخوذ از زبان آرامی شرقی، و بُنْ‌واژۀ آن «صَبا» به معنای تعمید در آب جاری است («معنا ... »، شم‍ 1، ص 1).
خاستگاه اصلی صابئین در سرزمین فلسطین، در کنار رود اُردن بوده است که از آنجا به بین‌النهرین کوچ کرده، و در اطراف رودهای دجله، فرات و کارون سکنا گزیده‌اند (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : شیرالی، 33-37) و هنوز هم در جنوب ایران و عراق مسکن دارند.
صابئین در منابع تاریخی به دو دسته اطلاق می‌شده‌اند: یک دسته صابئین راستین‌اند که امروزه، افزون‌‌بر نام اصلی‌شان، به نام منداییان نیز شناخته می‌شوند و همسایگانشان در عراق و ایران از آنان با نام «صُبّی» هم یاد می‌کنند؛ دستۀ دیگر، کسانی‌اند که در حرّان زندگی می‌کردند و به حرانیان مشهور بودند و برای رهایی از کشتار، نام صابئین را بر خود نهادند (نک‍ : همو، 9-15).

اعتقادات

 صابئین به خدای واحد ازلی و ابدی که شریکی ندارد، دگرگون نمی‌شود و بی‌حد است، اعتقاد دارند ( کتاب ... ، 16، 17، 20، 21؛ گنزا ربا، کتاب الدین الأول: قسم الأیمن: 10). آنان به جهان آخرت باور دارند و معتقدند روان همۀ انسانها بعد از مرگ به آن جهان می‌رود و هرکس نسبت به اعمالش سنجیده خواهد شد؛ اگر اعمال نیکشان سنگین باشد، در دنیای نور جای می‌گیرند و اگر اعمال بدشان سنگینی کند، در جهان ظلمت جای خواهند گرفت («معنا»، شم‍ 3، ص 1). صابئین به رسولان الٰهی از حضرت آدم تا حضرت یحیى اعتقاد دارند (همانجا).

تعمید

 تعمید در شریعت صابئین به معنای فرورفتن در آب جاری است و اگر کسی تعمید را به جای نیاورد، عضوی از شریعت مندایی به شمار نمی‌رود (نک‍ : شیرالی، 48). به اعتقاد صابئین، نخست فرشتگان به حضرت آدم تعمید را آموختند و سپس وی آن را به پیروان خود آموزش داد («عید ... »، 2).
تعمید دو نوع است: واجب و غیرواجب. همۀ صابئین ملزم به انجام تعمید واجب‌اند، مانند تعمید نوزاد؛ درمقابل، کسی مکلف به انجام تعمید غیرواجب نیست (نک‍ : شیرالی، 48، 49). برای انجام تعمید، به لباس رسته، آب جاری و جز آن، و نیز حضور روحانی نیاز است (دربارۀ وسایل مورد نیاز برای تعمید، نک‍‌ : «رستا»، 2). رسته لباسی است که صابئین هنگام انجام مناسک آن را بر تن می‌کنند؛ جنس آن از پارچۀ پنبه‌ای و رنگش سفید، و شامل 5 قطعۀ اصلی و دو قطعۀ فرعی است. 5 قطعۀ اصلی عبارت‌اند از: پیراهن، شلوار، هِمیانه (کمربند)، عمامه یا روسری و روبانی به نام کَسویا یا نَسیفا به طول حدود 5 / 1 متر و پهنای 10 سانتی‌متر که آن را پشت گردن و روی عمامه یا روسری قرار می‌دهند. دو قطعۀ فرعی رسته عبارت‌اند از: بند شلوار و جیب کوچکی به نام دَشا که سمت راست یقۀ پیراهن دوخته می‌شود (همان، 1).
تعمید در روزهای یکشنبه به‌صورت فردی و یا گروهی انجام می‌شود. افرادی که می‌خواهند تعمید شوند، صبح با لباس رسته به همـراه روحانیان در کنار رودخانه حاضر می‌شوند. نخست، فرد روحانی با عصایی که در دست دارد، تا زانو وارد آب می‌شود و رو به جهان نور (قبلۀ صابئین) می‌ایستد. افراد به‌ترتیب وارد آب می‌شوند و به دور روحانی چرخی می‌زنند و رو به جهان نور، تا سینه در آب فرومی‌روند. روحانی بر سرشان مقداری آب می‌ریزد و به آنان اذکاری می‌گوید و تعمیدشوندگان آن را تکرار می‌کنند. سپس، تعمیدشوندگان از آب خارج می‌شوند. آنها بار دیگر رو به جهان نور می‌نشینند و روحانی به هرکدام مقداری از آب رودخانه می‌دهد که به آن «آب مقدس» می‌گویند. در پایان، او پیشانی هرکدام را با روغن مسح می‌کند (شیرالی، 52).

آب

 در شریعت صابئین، آب از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و تعمید تنها در آبهای جاری مانند آب رودخانه، چشمه و قنات معنا دارد. صابئین آب را هستی‌بخش عالم هستی می‌دانند و می‌گویند در آبهای روان نور هزاران فرشته استقرار یافته است و آبهای جاریِ روی زمین را نمادی از آبهای آسمانی می‌دانند. به اعتقاد آنها، از طریق تعمید در آب جاری، انسان می‌تواند به خداوند نزدیک شود («کلیاتی ... »، شم‍ 91، ص 5). به باور آنها، مالکیت آبهای روان تنها از آن خداوند است. در شریعت صابئین، آلوده‌کردن آب به‌هرشکل ممنوع است. آنها استفاده از آب جاری برای کارهای بد و حرام را جایز نمی‌دانند (همان، شم‍ 92، ص 8). صابئین به‌این‌سبب که همیشه برای تعمید به آب جاری دسترسی داشته باشند، همواره در کنار آبهای روان سکنا گزیده‌اند (کرمی، 8).

اعیاد

 در میان صابئین، بعد از تعمید، اعیاد از مهم‌ترین مناسک به شمار می‌روند که برجسته‌ترین آنها عبارت‌اند از: عید پنجه، عید بزرگ، عید شیشیان، عید فرشته، عید فِل و عید عاشوریه.

عید پنجه

 یکی از اعیاد صابئین است و در زبان مندایی به آن پنجۀ پروانایی یا طَنْجا نیز می‌گویند («ایام ... »، 2). زمان برگزاری این عید از اواخر ماه شُمبُلتا تا اوایل ماه قَینای مندایی، برابر با 28 اسفند تا 4 فروردین، و درواقع، تکمیل‌کنندۀ 5 روز کسری سال منداییان است (همانجا).
در کتابهای مقدس منداییان آمده است: ابتدا فقط خداوند بود و هیچ‌چیز نبود، خداوند اراده کرد که خلقت را آغاز کند و شروع خلقت در ایام پنجه بود («پروانایی»، 1). بر‌اساس باور منداییان، نخستین چیزی که خداوند از نیستی به هستی آورد، 5 فرشتۀ بزرگ و طراز اول‌اند که هریک وظایفی را بر ‌عهده دارند؛ برای مثال، مَنداد هیی، که فرشتگان بی‌شماری به فرمان اویند، رابط میان خداوند و حضرت آدم (ع) است. از ‌جملۀ مناسکی که فقط در عید پنجه انجـام می‌گیرد، تقدیس همین فرشتـۀ منـدی است (نک‍ : همانجا؛ شیرالی، 61، 62؛ فروزنده، 1 / 203، 204، 270).
عبادتگاه مندی که صابئین به زبان خود به آن اشخِنْتا، بیت مندا یا بِمندا نیز می‌گویند، کلبۀ کوچکی است در ابعاد تقریباً 5 / 3 × 5 / 2 و به ارتفاع حدود 5 / 2 متر که در کنار آب جاری، و از نی و گِل رُس ساخته می‌شود. برای آنکه بتوان در آن مناسک دینی چون ارتقادادن یک روحانی به درجۀ بالاتر را برگزار کنند، به‌ناچار باید آن را تقدیس نمایند. مراسم تقدیس به‌این‌صورت است که چند روز مانده به شروع عید پنجه، شماری از منداییان اطراف اشخنتا را پاک می‌کنند، سپس روحانیون با وسایلی که خودشان مهیا کرده‌اند، شروع به تقدیس آن می‌نمایند («اشخنتا ... »، 2؛ «تقدیس ... »، 2)؛ به‌این‌ترتیب که کبوتر و گوسفندی را جلو درب ورودی اشخنتا ذبح می‌کنند؛ سپس، ضمن قرائت آیاتی از روانها، یکی از کتب مقدس منداییان، با گوشت آنها و دیگر مواد خوراکی، غذایی خاص درست می‌کنند. پس از پایان قرائت، غذاها را در ظروفی مخصوص تقسیم می‌کنند. با اتمام این مراسم، مندی از نظر منداییان تقدیس، و آمادۀ برگزاری مناسک می‌گردد (همان، 2-3).
از دیگر مناسکی که در عید پنجه انجام می‌شود، مراسمی با عنوان «قُماشی‌دادن» است که برای کسانی که به‌صورت ناگهانی در اثر حادثه یا تصادفی می‌میرند، انجام می‌شود. به‌طور معمول، صابئین فرد در حال احتضار را با آداب و شرایط خاصی آمادۀ رفتن به دیار باقی می‌کنند. اطرافیان فرد محتضر وقتی‌که به مرگ او یقین حاصل می‌کنند، او را با مقداری آب غسل می‌دهند و سپس کفن را که همان رسته است، بر وی می‌پوشانند و بعد مراحل انتقال او به گورستان را انجام می‌دهند؛ اما اگر کسی به‌صورت ناگهانی، در اثر تصادف و یا حادثه‌ای، از دنیا برود و امکان غسل و کفن با شرایط گفته‌شده نباشد، روحانیون مندایی در ایام پنجه به یاد او مراسمی را برپا می‌کنند که به آن قُماشی‌دادن می‌گویند.
صابئین باور دارند که روزهای پنجه با جهان نور ارتباط دارد و ایام آن را از ایام نورانی و معنوی به شمار می‌آورند؛ از‌این‌رو، در این ایـام، از طرفی، از برخی کارها و اعمال مثل آرایش‌کردن، کوتاه‌کردن ناخن و جز آن اجتناب می‌کنند، اما از نظافت و پاکیزگی غـافل نمی‌شـونـد («احکـام اعیـاد <پروانایـی>»، شم‍ 56، ص 3). هم‌بستر‌شدن با زنان و تراشیدن ریش از اعمالی‌اند که در ایام پنجه حرام شمرده شده‌اند (همان، شم‍ 57، ص 4). از طرف دیگر، استفاده از بوی خوش در این ایام پنجه سفارش شده است؛ غسل‌کردن، مطالعۀ متون دینی و رهاکردن خود از متعلقات جهان مادی از دیگر اعمالی‌اند که نسبت به انجام آنها در ایام پنجه اهتمام نشان داده شده است. صابئین مندایی 5 روز پیش از فرارسیدن عید پنجه، مبادرت به روزه‌داری می‌کنند که خودشان آن را روزۀ سنگین می‌نامند و در طی آن از خوردن گوشت، تخم‌مرغ و ماهی پرهیز می‌کنند («تشریحی ... »، 2؛ «احکام اعیاد <پروانایی>»، شم‍ 56، ص 3).
تعمید در ایام پنجه از ارزش و اهمیتی والا برخوردار است. صابئین در این روزها افزون‌‌بر تعمید با رستۀ نو، ظروفی را که در طول سال برای خوردن و نوشیدن استفاده کرده‌اند نیز تعمید می‌دهند. آنها ظروف را در آب جاری همراه با خواندن آیاتی، شست‌وشو می‌دهند. ظرفهای مسی را سفید (رویگری) می‌کنند؛ ظروف شیشه‌ای و استیل را بعد از اینکه به‌خوبی شستند، در آب تعمید می‌دهند؛ اگر ظروف از جنس آلومینیم و روی باشند، بعد از شستن، آنها را با شعلۀ آتش ضدعفونی می‌کنند و بعد در آب جاری تعمید می‌دهند (همان، شم‍ 58، ص 4). صابئین باور دارند که تعمید ظروف در آب جاری سبب ایجاد نوعی برکت و فزونی معنوی در زندگی‌شان خواهد شد (شیرالی، 55).

دِهْوارَبا

 به معنای عید بزرگ که به آن نوروز بزرگ هم گفته می‌شود («نوروز ... »، 10). این عید به مناسبت آغاز و پایان سال مندایی برپا می‌شود. سال صابئین از روزهای اول و دوم ماه دولا (از ماههای مندایی) آغاز می‌شود. در 1392 ش، روزهای اول و دوم ماه دولا مطابق با 28 و 29 تیرماه بوده است. مبنای سال منداییان بر‌اساس فرود آدم بر روی زمین محاسبه می‌گردد؛ برای مثال، سال نو مندایی در 1392 ش برابر با 382‘445 سال از هبوط آدم (ع) است.
منداییان آغاز و پایان سال خود را با آداب و مناسک ویژه‌ای برگزار می‌کنند؛ آنها آخرین روز سال را کَنشی‌و‌زَهلی می‌نامند که به معنای پاک‌سازی است. در این روز، منداییان به تمیزکردن و پاک‌سازی خانه‌هایشان می‌پردازند و پیش از غروب، غسل تعمید می‌کنند؛ بنا‌بر دستورات دینی، پیش از غروب آفتاب نباید از خانه خارج شوند و 36 ساعت در خانه‌های خود می‌مانند. صابئین می‌گویند خداوند برای زمین، انسانها و آبهای روان نگهبانانی از فرشتگان گماشته است تا آنان را از شر حوادث و موجودات شریر حفظ کند («عید»، 2)؛ به باور آنها، همۀ فرشتگان نگهبان در روز پایانی سال کهنه و آغاز سال نو، به‌مدت 36 ساعت به جهان نور، نزد خداوند برمی‌گردند و گزارشی از آنچه در یک سال رخ داده است، به خداوند ارائه می‌دهند (همانجا). با رفتن فرشتگان، جهان مادی، از‌جمله آبهای جاری 36 ساعت بدون نگهبان می‌مانند. در این مدت، منداییان وظایفی دارند که باید انجام دهند؛ مهم‌ترین وظیفۀ آنها دست‌نزدن به آب جاری است و این نکته‌ای است که در کتاب مقدس آنان، یعنی گنزا رَبا بر آن تأکید شده است (همانجا). صابئین جهت تأمین آب برای این مدت، از قبلْ مخازن را پر از آب می‌کنند. از دیگر وظایف منداییان در این 36 ساعت، ذکر خداوند و دعا و نیایش است. عصر روز کنشی‌و‌زهلی هرکسی در منزلش سفره‌ای پهن می‌کند و در آن برای هر فرد خانواده، ظرفی از میوه‌های فصل، سبزی، نان، آب و نمک می‌گذارد. پدر خانواده به تشریح مسائلی می‌پردازد که در سال گذشته پشت سر نهاده‌اند (همانجا).
اگر در مدت یادشده، صابئین ناگزیر به ترک خانه شوند، نباید به چیزی دست بزنند و باید دستکش به دستشان کنند تا به‌صورت مستقیم با اشیاء تماس پیدا نکنند؛ اگر مجبور شوند درب منزل را باز کنند، دست را با پارچه می‌پوشانند؛ همچنین، نباید با اشخاص بیرون از منزل تماس برقرار کنند («احکام اعیاد»، شم‍ 52، ص 4). آنها پس از 36 ساعت خانه‌نشینی، غسل می‌کنند، به روش دینی‌شان وضو می‌گیرند و برای عرض تبریک به دیدن بزرگ خانواده می‌روند؛ سپس به‌صورت دسته‌جمعی به مَندی می‌روند و مشغول دعا و نیایش می‌شوند. پس از پایان مراسم، به اتفاق روحانیون به دیدن خانواده‌هایی می‌روند که در سال گذشته کسی را از دست داده‌اند (شیرالی، 60).

شیشیان

 روزهای ششم و هفتم از ماه دولا، مختص عید شیشیان است. در روز ششم، واجب است که علمای روحانی شاخه‌هایی از درخت بید را پس از چیدن و شستن، با خواندن آیه‌ای مخصوص به‌صورت تاج درآورند. منداییان یکی از این تاجها را بر در منزل خود نصب می‌کنند و یکی هم در ظرف می‌گذارند («احکام اعیاد»، شم‍ 53، ص 4).

دِهوا اِدْمان

 مرکب از دو کلمۀ «دهوا» به معنای عید و «مانا» به معنای فرشته است. این عید در ماه هَطْیای مندایی، مصادف با اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد، قرار دارد (همان، شم‍ 61، ص 4).
عید دهوا ادمانا یادآور دو واقعۀ مهم در تاریخ صابئین است. نخست آنکه براساس اساطیر آنها، فرشتگان در این روز به دستور خداوند آداب تعمید را به حضرت آدم (ع) آموختند و او آن را به فرزندان خود تعلیم داد. صابئین تعمید را از آدم (ع) به ارث برده‌اند؛ بنابراین، در روز عید دهوا ادمانا از طلوع آفتاب با افراشتن درفش و پوشیدن رستۀ نو در کنار رودخانه به تعمید دسته‌جمعی می‌پردازند. دیگر آنکه به باور صابئین تولد حضرت یحیى (ع) در این روز است (همانجا؛ شیرالی، 62). نام دیگر این عید، عید فرشته است؛ چون فرشتگان در این عید نقش مهمی دارند. به آن عید اطفال نیز می‌گویند و کودکانی را که تاکنون تعمید نشده‌اند، برای نخستین‌بار در این روز غسل تعمید می‌دهند (همانجا).

فِل

 صابئین عقیده دارند هنگامی‌که هِیبیل زیوا، یکی از فرشتگان، مأموریت یافت تا حیات را روی زمین بگستراند و آن را قابل سکونت کند، از میان درختان، خرما اولین درختی بود که سبز شد؛ به‌همین‌سبب، خرما نزد منداییان قداست دارد (فروزنده، 1 / 268). منداییان می‌گویند خرما و کنجد هدیه‌هایی‌اند که از عالم نور به کرۀ خاکی آورده شده‌اند («احکام اعیاد»، شم‍ 54، ص 4)، به همین سبب، آنان برای گرامیداشت خلقت این درختان، جشنی می‌گیرند و غذایی از خرما و کنجد درست می‌کنند و می‌خورند. عید فل در اولین روز ماه تُورای مندایی، و مطابق با اواخر مهر و اوایل آبان‌ماه شمسی است. در عید فل تعمید انجام نمی‌گیرد (فروزنده، همانجا).

عاشوریه

 این عید یادآور طوفان نوح است. به اعتقاد صابئین وقتی‌که طوفان نوح پایان یافت، فقط کسانی‌که با نوح در کشتی بودند، از مرگ رهایی یافتند. این روز به مناسبت غرق‌شدگان طوفان نوح برگزار می‌شود (همو، 1 / 269). حضرت نوح پس از پیاده‌شدن از کشتی، برای غرق‌شدگان غذایی از حبوبات باقی‌مانده در کشتی با عنوان «لوفانی و دخرانی» (غذای آمرزش) درست کرد. صابئین برای زنده نگه‌داشتن این رسم، هرساله، با حبوبات در اول ماه سَرطانـا ــ از ماههای مندایـی ــ مراسمـی برپـا می‌کنند کـه بـه عاشوریه مشهور است («مراسم ... »، 2).

شعائر مردگان

 صابئین اعتقاد دارند مرگ مرحلۀ انتقال از محلی به محل بهتر و یا انتقال از دنیای فانی به عالم جاودان است؛ در هنگام مرگ، جسم انسان در این جهان باقی می‌ماند و روان انسان نزد پروردگار می‌رود («مرگ ... »، 3-4). در میان صابئین، وقتی کسی در حالت احتضار قرار می‌گیرد و برای پزشک و روحانی حاضر مسجل می‌شود که او آخرین لحظات عمرش را می‌گذراند، محرمان وی لباس را از تنش خارج می‌کنند و او را بر روی حصیری از نی، رو به قبلۀ خود قرار می‌دهند و مقداری آب که از رودخانه آورده‌اند، بر بدنش می‌پاشند؛ این کار حکم غسل میت را دارد. سپس بدنش را خشک می‌کنند و لباس رسته را که کفن او باشد، بر او می‌پوشانند و تاجی را که روحانی با شاخۀ درخت یاس، به نام وی درست می‌کند، زیر عمامه یا روسری او قرار می‌دهند. پس از فوت، جنازه را به گورستان حمل می‌کنند (همان، 4)؛ به‌این‌ترتیب که 4 روحانی لباس رسته می‌پوشند و پس از برگزاری مناسکی، جنازه را بر دوش تا گورستان می‌برند و با آداب خاصی آن را بر روی زمین قرار می‌دهند. سپس، جنازه را به پشت در داخل قبر می‌گذارند و رویش خاک می‌ریزند. کسانی که در مراسم تدفین شرکت می‌کنند، پس از اتمام مراسم، لازم است که غسل کنند («طریقه ... »، 2). پس از دفن جسد، یکی از روحانیون با وسیله‌ای به نام سِکین دولا از طرف سر میت، 3 بار خطی به‌صورت مدور بر روی قبر می‌کشد. صابئین باور دارند روح متوفا با این کار از شر موجودات و چیزهای بد و مُضر محفوظ می‌ماند (همانجا؛ «سکین ... »، 3).
سکین دولا وسیله‌ای متشکل از یک صفحۀ فلزی کوچک کاردک‌مانند و زنجیر است. روی صفحۀ فلزی تصاویری از شیر، عقرب، زنبور و مار حک شده است که نماد 4 عنصر تشکیل‌دهندۀ کرۀ خاکی‌اند؛ شیر نماد آتش، عقرب نماد خاک، زنبور نماد هوا، و مار نماد آب است. کاردک با زنجیری کوتاه به صفحۀ فلزی وصل می‌شود. منداییان از سکین دولا برای مُهرکردن روی قبر و همچنین، هنگام ازدواج و تولد نوزاد استفاده می‌کنند. سکین دولا حافظ منداییان در مقابل دیوها و شیاطین، و نیز دافع بلاها ست (همانجا).
وقتی کسی از دنیا می‌رود، مِندِلتا را که از شماری نیِ به‌هم‌بسته تشکیل شده است و نمایانگر انتقال روح آدمی به جهان آخرت است (برنجی، 278)، تا 3 روز پس از خاک‌سپاری در خانۀ متوفا می‌گذارند و روز سوم آن را در آب رودخانه می‌اندازند. منداییان اعتقاد دارند که روح مرده تا 3 روز میان مندلتا و جسد که در قبر است، رفت‌وآمد، و سپس سفر خود به آسمانها را آغاز می‌کند؛ روز هفتم به یکی از طبقات هفت‌گانۀ آسمان می‌رود و روز چهل‌وپنجم به بخش اعمال ارواح که به آن جهان اَواثَر مُزنیا می‌گویند، می‌رسد (همو، 283؛ برای ساخت مندلتا، نک‍‌ : «لوازم ... »، 2-3).

لوفانی و دخرانی

 صابئین بـرای یادکردن از متوفا غذایی تهیه می‌کنند که به آن غذای آمرزش یا لوفانی و دخرانی می‌گویند. واژه‌های لوفانی و دخرانی به معنای تجمع و پیوستن و یادنمودن و درخواست آمرزش و بخشش گناهان برای روح متوفا ست. انجام این مراسم بر بازماندگان متوفا واجب است. غذای آمرزش را با نان، گوشت، خرما، پیاز و دیگر مواد درست می‌کنند. لوفانی و دخرانی را صابئین به‌تنهایی و یا به‌صورت دسته‌جمعی تهیه می‌کنند («شرح مراسم دخرانی ... »، 2). مراسم دخرانی از روز خاک‌سپاری به‌مدت 45 روز، روزی یک بار صورت می‌گیرد و بعد از آن انجام این مراسم اختیاری است. هنگام اجرای این مراسم، پوشیدن لباس رسته الزامی نیست و پوشاندن سر با پارچه‌ای سفید و بستن کمربند (هِمیانه) کفایت می‌کند («احکام دخرانی»، 4).
صابئین در عزاداریها به‌جای لباس سیاهْ روسری و لباس سفید می‌پوشند («زندگی‌نامه ... »، 4)؛ آنها اعتقاد دارند که لباس سیاه سبب عذاب و گرفتاری روح مردگان خواهد شد. همچنین، آنها هرگز بر سر قبور مردگان نمی‌روند و مراسم سالگرد برگزار نمی‌کنند («روان ... »، 6).

ازدواج

 ازدواج در شریعت منداییان امری واجب است. پسر و دختر بعد از آنکه برای شروع زندگی مشترک به تفاهم رسیدند، پیش از شروع مراسم عقد، لباس دینی رسته می‌پوشند و روحانی آنها را در آب جاری تعمید می‌دهد. مراسم عقد در معبد مندی انجام می‌گیرد. عروس در داخل مندی و داماد در جلو اشخنتا یا مندی می‌ایستد. صابئین باور دارند که مراسم پیوند آدم (ع) و حوا در اشخنتا صورت گرفته است. برای اجرای عقد، 3 نفر روحانی و یک نفر غیرروحانی با عنوان اشکندا که برای کمک به روحانیون نقش پدرخوانده را ایفا می‌کند، حضور دارند. روحانیون و داماد همه لباس رسته بر تن می‌کنند.
اشکندا دو سبد هدایا را که روحانی بزرگ آنها را برکت داده است، به داخل اتاق عروس می‌فرستد. در میان این هدایا دو انگشتر با نگین قرمز و سبز وجود دارد که عروس انگشتر نگین‌قرمز را به انگشت دست راست، و نگین‌سبز را به انگشت دست چپ می‌کند. چنانچه عروس انگشتر و هدایا را نپذیرد، نشان می‌دهد که راضی به این ازدواج نیست و او را مجبور به ازدواج کرده‌اند. دراین‌صورت، روحانی مراسم عقد را اجرا نمی‌کند؛ اما اگر عروس هدایا را بپذیرد، نشان می‌دهد که این پیوند دلخواه او ست. داماد پشت سر روحانی می‌ایستد و گوشه‌ای از لباس روحانی را می‌گیرد. روحانی شروع به خواندن آیاتی از کتاب قُلستا (از کتب مقدس منداییان) می‌کند. دو نوجوان که هرکدام کوزه‌ای در دست دارند، در گوشه‌ای از مندی می‌ایستند. روحانی وقتی به قرائت آیاتی خاص می‌رسد، اشاره می‌کند و یکی از کوزه‌ها به زمین کوبیده می‌شود و هلهله‌ای از شادی برمی‌خیزد. روحانی و داماد ادامۀ مراسم عقد را در داخل اشخنتا پی می‌گیرند.
در داخل اشخنتا دو روحانی دیگر مشغول چیدن ظروفی می‌شوند که در آنها مقداری میوه و دیگر مواد خوراکی چون گردو، خرما و کنجد قرار دارد. آنگاه قسمتی دیگر از آیات قرائت می‌شود و پدر عروس از داماد تعهد می‌گیرد که نسبت به همسرش متعهد باشد (فروزنده، 1 / 163؛ «شرح آداب ... »، شم‍ 17، ص 3-4). در ادامه، داماد و روحانی به داخل اتاق عروس می‌روند؛ پیش از ورودشان، نوجوان دیگر کوزه‌ای را که در دست دارد، بر زمین می‌کوبد و خبر ورود داماد و روحانی را اعلام می‌کند. داماد در داخل اتاق عروس به‌گونه‌ای می‌نشیند که پشت به پشت عروس قرار گیرد. روحانی در ضمن تلاوت آیات کتاب مقدس، سر عروس و داماد را به هم می‌کوبد. داماد و روحانی به اشخنتا برمی‌گردند و در آنجا مراسم ادامه می‌یابد. سپس داماد به همراه یکی از روحانیون دوباره به اتاق عروس برمی‌گردد. عروس دست راست خود را روی سرش قرار می‌دهد، به گونه‌ای که کف دست رو به آسمان باشد. داماد دست راست خود را روی دست عروس می‌گذارد. عروس می‌گوید: ای همسر عزیزم! عهدی را که با تو برای همسری بسته‌ام، همیشه و تا ابد پایدار نگه خواهم داشت. به‌این‌ترتیب، زوج صابئی زندگی مشترک خویش را آغاز می‌کنند و بعد از یک هفته، برای تعمید به کنار رودخانه می‌روند (همان، شم‍ 18، ص 4).
روحانی در هنگام اجرای مراسم عقد، خاتم سکین دولا را در انگشت کوچک دست راست داماد قرار می‌دهد. داماد تا 7 روز آن را به همراه خود دارد و به‌اصطلاح، در حالت صورثا قرار می‌گیرد («سکین»، 3) و از شر موجودات شریر محفوظ می‌ماند. در مدتی‌که عروس و داماد در صورثا هستند، کسی نباید با آنان تماس فیزیکی برقرار کند، مثلاً روبوسی‌کردن و دست‌دادن ممنوع است. روز هفتم که عروس و داماد تعمید کردند و لباس رسته را بیرون آوردند، از صورثا خارج می‌شوند (همانجا).

طلاق

 طلاق در دین صابئین وجود ندارد. زن و شوهر برای جداشدن از هم آیین خاصی انجام نمی‌دهند و اگر در ادامۀ زندگی باهم توافق نداشته باشند، می‌توانند از هم جدا شوند و تا وقتی‌که هرکدام با فرد دیگری ازدواج نکرده باشد، می‌توانند به هم رجوع کنند. آنها برای تقسیم اموال و گرفتن مهریه و دیگر حقوق، به قوانین مدنی در کشور مراجعه می‌کنند (برنجی، 216).

ذبح حیوانات

 دستور دین مندایی دربارۀ خوردن و آشامیدن این است: پاک و طاهر بنوشید و بخورید. صابئین برای خوردن حیوانات و پرندگان احکامی دارند. حیواناتی که بدنشان مو داشته باشد، مانند گاو و بز و جز آن حرام‌گوشت به شمار می‌آیند و از حیوانات تنها گوسفند نر حلال است. پرندگانی که دانه‌خوارند، چنگال ندارند و نجاست‌خوار نیستند، حلال‌گوشت محسوب می‌گردند.
منداییان برای ذبح حیوانات این آداب را رعایت می‌کنند: نخست آنکه حیوان یا پرنده باید سالم باشد؛ کسی که می‌خواهد حیوان را ذبح کند، باید از روحانیون باشد و یک نفر دیگر نیز به او کمک کند. این شخص می‌تواند اشکندا باشد که او نیز مانند روحانی لباس رسته می‌پوشد؛ کارد باید از جنس آهن باشد؛ برای ذبح حیوان ابتدا تیغۀ کارد در آب پاک شسته، و سپس مکان ذبح با آتش ضد‌عفونی شود؛ قصاب هنگام ذبح رو به قبلۀ صابئین بنشیند؛ اشکندایی که بالای سر قصاب ایستاده است، به درستی کار او شهادت بدهد؛ هنگام بریدن سر حیوان، قصاب اذکاری معین را بخواند («شرح مراسم ذبح»، 2-3).
در شریعت صابئین، قربانی‌کردن جایگاه و منزلتی ندارد («احکام اعیاد <پروانایی>»، شم‍ 60، ص 4). در همین ارتباط، می‌توان به غذاهای صابئین نیز اشاراتی کرد. همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، صابئین در برخی از مواقع چون اعیاد، طعام آمرزش و غذاهایی خاص درست می‌کنند؛ ولی آنان به‌طورکامل نه گیاه‌خوار، و نه گوشت‌خوارند، بلکه جانب اعتدال را رعایت می‌کنند («رابطه ... »، 3).
دعانویسی و جادوگری در شریعت صابئین حرام شمرده می‌شود. به اعتقاد آنها، کسی‌که دعانویسی کند، جایگاهش در آتش جهنم است («دعانویسی»، 8). منظور از دعانویسی، پرداختن به امور شر و ارتباط با شیطان و ساحران است.
صابئین تنها در هنگام اجرای برخی از مناسک چون اعیاد و ازدواج، لباس رسته می‌پوشند، ولی در دیگر موارد، لباس آنان همانند دیگر مردم خوزستان است. آنها مدارس مخصوص‌به‌خود ندارند و در مدارس شهر اهواز و دیگر شهرهایی که زندگی می‌کنند، درس می‌خوانند؛ با این توضیح که آنها در اهواز، کلاسهای آموزش کتابهای مقدس، زبان و جز آن را که مخصوص صابئین است، در مندی برگزار می‌کنند.
در میان صبیها، زدْقا به معنی خیرات‌دادن و مشارکت درست در اعمال خداپسندانه است و در دو جهت زبانی و عملی خلاصه می‌شود. انسان با زبان خود می‌تواند دیگران را در جهت انجام کارهای خیر هدایت کند که این نیز نوعی خیرات‌دادن محسوب می‌گردد. زدقا در عمل می‌تواند مواردی چون رفع گرسنگی، پوشاندن افراد عریان و نیازمند را شامل شود (سام، 6).

مَلواشه

 هریک از صابئین به‌جز نام شناسنامه‌ای و رایج خود، نام دیگری دارند که به آن اسم دینی یا «ملواشه» می‌گویند. ملواشه بر‌اساس محاسبات روحانیون مندایی به دست می‌آید. استخراج این نام بدین‌صورت است که بر‌‌اساس ساعت، روز و ماه تولد نوزاد و برخی محاسبات دیگر، نخست طالع نوزاد محاسبه، و پس از ادغام با نام مادر، ملواشه مشخص می‌گردد؛ برای نمونه، نام «بیان بَرشارت» یعنی بیان پسر شارت (نام مادر). ملواشه در هنگام اجرای مناسک به کار می‌رود؛ مثلاً وقتی‌که صابئین تعمید می‌کنند، هنگامی‌که باید نام خود را بر زبان جاری کنند، ملواشه را بیان می‌کنند (شیرالی، 71).

مآخذ

«احکام اعیاد»، بیت مندا، اهواز، 1384 ش، شم‍ 52-‍54، 1385 ش، شم‍ 61؛ «احکام اعیاد <پروانایی>»، همان، شم‍ 56-57، 60؛ «احکام دخرانی»، همان، 1386 ش، شم‍ 73؛ «اشخنتا (بمندا ـ مندی)»، همان، 1382 ش، شم‍ 25؛ «ایام پروانایی یا پنجه»، همان، 1381 ش، شم‍ 8؛ برنجی، سلیم، قوم ازیادرفته، تهران، 1367 ش؛ «پروانایی»، بیت مندا، اهواز، 1385 ش، شم‍ 56؛ «تشریحی بر بوثه‌های گنزا ربا»، همان؛ «تقدیس و تبرک اشخنتا (بمندی ـ مندی)»، همان، 1382 ش، شم‍ 27؛ «دعانویسی»، همان، 1389 ش، شم‍ 111؛ «رابطۀ علم و دین»، همان، 1387 ش، شم‍ 86؛ «رستا»، همان، 1380 ش، شم‍ 5؛ «روان و آخرت»، همان، 1385 ش، شم‍ 63؛ «زندگی‌نامۀ یحیى بهرم»، همان، 1382 ش، شم‍ 23؛ سام، ترمیدا، «با زدقا خود و دیگران را بیمه کنیم»، همان، 1388 ش، شم‍ 99؛ «سکین اد دولا، عظیم‌ترین سپر برای هر مندایی»، همان، 1391 ش، شم‍ 128؛ «شرح آداب و رسوم آیین مندایی (عقد و ازدواج)»، همان، 1381 ش، شم‍ 17- 18؛ «شرح مراسم دخرانی و لوفانی»، همان، 1382 ش، شم‍ 30؛ «شرح مراسم ذبح»، همان، شم‍ 29؛ شیرالی، عادل، صابئین راستین، تهران، 1389 ش؛ «طریقۀ حمل جنازه و چگونگی دفن آن»، بیت مندا، اهواز، 1382 ش، شم‍ 28؛ «عید بزرگ»، همان، 1381، شم‍ 12؛ فروزنده، مسعود، تحقیقی در دین صابئین مندایی با تکیه بر متون مندایی، تهران، 1377 ش؛ کتاب انیانی، ترجمۀ سالم حچیلی، اهواز، 1384 ش؛ کرمی‌مهر، رفعت، «نگاهی به آیین صابئین مندایی، پیروان حضرت یحیى (ع)»، بیت مندا، اهواز، 1384 ش، شم‍ 53؛ «کلیاتی دربارۀ صابئین مندایی»، همان، 1387 ش، شم‍ 91، 1388 ش، شم‍ 92؛ گنزا ربا، ترجمۀ کارلوس گیلبرت، سیدنی، 2000 م؛ «لوازم تهیه‌شده برای حمل جنازه»، بیت مندا، اهواز، 1382 ش، شم‍ 26؛ «مراسم عاشوریه»، همان، 1380 ش، شم‍ 4؛ «مرگ از دیدگاه دیانت صابئین منداوی»، همان، 1382 ش، شم‍ 23؛ «معنای کلمۀ صابئین و مندایی چیست؟»، همان، 1379 ش، شم‍ 1، 1380 ش، شم‍ 3؛ «نوروز بزرگ»، همان، 1390 ش، شم‍ 128.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.