سنا
سَنا، گیاهی با خاصیت دارویی مسهل و استفاده از چوب آن برای شستوشوی دهان و دندان. انواع گوناگون این گیاه عبارتاند از سنای اسکندریه، سنای هندی، سنای فلوس و سنای حجازی یا مکی ( لغتنامه ... ؛ گلگلاب، 223، 224)؛ ظاهراً مردم با سنای فلوس و سنای مکی آشنایی بیشتری دارند.
سنای فلوس درختی خودرو به ارتفاع 10-15 متر است که در مناطق گرمسیر جهان، ازجمله در جنوب ایران میروید. این گیاه در برخی از مناطق ایران به نامهای خرنوب هندی یا خیارچنبر نیز شناخته میشود. قسمت مورد استفادۀ این نوع سنا، مغز میوۀ آن است که مایعی چسبنده و تیرهرنگ است و آن را با حرارتدادن، از غلاف میوه خارج میکنند. طبع این گیاه گرم و تر است (خوشبین، 3 / 43-44). مردم از سنا بهصورت گَرد، دمکرده، جوشانده و مربا استفاده میکنند (همو، 3 / 44؛ لغتنامه).
در برخی از سفرنامههای خارجی به کاربرد گیاه سنا اشاره شده است؛ برای نمونه، توماس هربرت (ص 245)، که در زمان شاه عباس اول (سل 996- 1038 ق / 1588- 1629 م) به ایران سفر کرده، به کاربرد این گیاه برای درمان مالیخولیا اشاره کرده است (نیز نک : ماسه، II / 348). همچنین، پولاک، در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، در سفرنامۀ خود به این گیاه و استفاده از آن بهعنوان داروی مسهل اشاره کرده است (II / 219). در همین دوره، مونسالدوله در خاطرات خود از نحوۀ استفاده از چوب مسواک یا چوب عراک سخن گفته، و نوشته است: رسم بود که خانمها پس از بلندشدن از سر سفره این چوب را که همراه خود داشتند، 3 مرتبه در دهان میگرداندند و این عمل نه بهعنوان مسواککردن، بلکه فقط به قصد کسب ثواب انجام میشد (ص 183؛ قس: غزالی، 1 / 133: چوب اراک). البته در احادیث و اخبار نیز به استفاده از چوب سنا و ثواب آن اشاره شده است (البانی، 2 / 255؛ طبرسی، 1 / 409-410؛ مجلسی، 62 / 218). سنای مکی بهعنوان گیاه دارویی به خارج از کشور نیز صادر میشود (راوندی، 5 / 222).
متون مربوط به طب قدیم برای گیاه سنا کاربردهای درمانی
متنوعی برشمردهاند، ازجمله: مسهل بلغم و سودا و صفرا، تقویتکنندۀ دماغ، درخشانکنندۀ پوست، درمانگر صرع، دردهای قولنج و مفصلی، عِرْقالنساء، تنگی نفس، و کچلی، و ازبینبرندۀ جوشها و زخمهای کهنه (عقیلی، 522-523؛ جرجانی، 181؛ حکیم مؤمن، 156). براساس یکی از متون مربوط به طب قدیم، سنای مکی را بیشتر در ترکیب با گل سرخ یا روغن بادام، هلیلۀ زرد، انیسون و بنفشه به کار میبردهاند (عقیلی، 522).
در طب مردمی نیز این گیاه شناخته شده است و کاربرد دارد. بومیان جزیرۀ کیش برای پاکشدن شکم و پیشگیری از شکمدرد، یک بار در ماه، دارویی به نام حلول که به آن سَنَۀ مکی هم میگویند، میخورند. آنها چند برگ از این گیاه را که از عطاریهای شهر لنگه میخرند، با لیموعمانی در یک لیوان آب میریزند و وقتی خوب خیس خورد، آن را چنگ میزنند و از پارچۀ نازکی رد میکنند تا تفالهها جدا شود. این ترکیبْ مسهلی قوی است و باید آن را ناشتا نوشید و تا چند ساعت پس از آن نیز هیچ غذایی نخورد. برخی برگ کوبیدۀ آن را میـان گوشتۀ خرما میگذارند و میخورند. از نظر مردم این منطقه، خوردن این دارو در چلۀ تابستان و چلۀ زمستان بیتأثیر است (مختارپور، 262).
در اردکان برای درمان بیماری حصبه، گاهی سنا را بهعنوان مسهل به فرد بیمار میدادند (طباطبایی، 681). مردم میبد برای رفع یبوست، شیر سنا درست میکنند؛ آنها برگهای تلخمزۀ سنا را میجوشانند و با شیر گاو مخلوط میکنند و به مریض میدهند (جانباللٰهی، 91)؛ کردها نیز جوشاندۀ برگهای سنا را به همین منظور استفاده میکنند (صفیزاده، 110). در تهران، برای درمان نوعی سردرد که ناشی از رودلکردن بود، سنای کوبیده را در آش ترش یا آب میریختند و به بیمار میخوراندند (شهری، 5 / 119)؛ آنها همچنین برای درمان بیماری ناشی از غلبۀ سودا، به بیمار سنا میدادند (همو، 3 / 640).
مردم میناب برای آرایش عروس و قرمزکردن لبهای او از مسواک چوبی سنا استفاده میکنند (سعیدی، 236). در گیلان، در مراسم تدفین، زیر بغل مرده، تکهای چوب از گل مسواک سنا میگذاشتند (بشرا، 109).
در آثار برخی از شاعران نیز نمونههایی از توجه به این گیاه و کاربرد آن بهعنوان چوب مسواک دیده میشود (نک : بیدل، 1 / 601؛ صائب، 80).
مآخذ
البانی، محمد ناصرالدین، صحیح سنن ابن ماجه، ریاض، 1988 م؛ بشرا، محمد و طاهر طاهری، آیینهای گذر در گیلان، رشت، 1389 ش؛ بیدل دهلوی، عبدالقادر، کلیات، به کوشش اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی، تهران، 1376 ش؛ جانباللٰهی، محمدسعید، پزشکی سنتی و عامیانۀ مردم ایران، تهران، 1390 ش؛ جرجانی، اسماعیل، ذخیرۀ خوارزمشاهی، به کوشش سعیدی سیرجانی، تهران، 1355 ش؛ حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به کوشش محمود نجمآبادی، تهران، 1378 ق؛ خوشبین، سهراب، گیاهان معجزهگر، تهـران، 1389 ش؛ راوندی، مرتضى، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، 1372 ش؛ سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش؛ شهـری، جعفـر، تاریخ اجتمـاعی تهـران در قرن سـیزدهم، تهران، 1378 ش؛ صائب تبریزی، دیوان، تهران، 1373 ش؛ صفیزاده، صدیق، طب سنتی در میان کردان، تهران، 1361 ش؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، به کوشش علاء آلجعفر، قم، 1414 ق؛ عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، کلکته، 1844 م؛ غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الندوة الجدیده؛ گلگلاب، حسین، گیاهشناسی، تهران، 1326 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، به کوشش جواد علومی و محمد آخوندی، تهران، 1389 ق؛ مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرۀ کیش، تهران، 1387 ش؛ مونسالدوله، خاطرات، به کوشش سیروس سعدوندیان، تهران، 1380 ش؛ نیز:
Herbert, Th., Travels in Persia, London, 1928; Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938; Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865.