رواق
رَواق، اصطلاحی در معماری و یکی از مهمترینِ فضاها در مساجد و دیگر بناهای سنتی.
به گفتۀ برخی از پژوهشگران، واژۀ عربی رواق منشأ فارسی دارد (امام شوشتری، 22؛ رَبّاط، 544) و دارای معانی لغوی و اصطلاحی است. از جملۀ معانی لغوی رواق «زیبایی» و «مقدّم» است. در تعاریف معمارانهای که از رواق شده، عناصری مانند ایوان، ویژگی سایهافکنی و استقرار در پیشگاه ساختمان به کار گرفته شده است (نک : ابنفارِس؛ صفیپوری؛ آنندرج؛ سجزی؛ شرتونی؛ ابنمنظور؛ ابنسیده، 6 / 4؛ رباط، همانجا). این واژه در تعابیر و مفاهیم ذوقی ادبیات نیز به کار رفته است، مانند بام ناگشادهرواق، رواق منظر چشم، رواق چرخ، و رواق زبرجد ( لغتنامه ... ). گاه جایگاه گروهی از صوفیان یا اقوام و یا نام سازنده به رواق انتساب یافته است (مقریزی، 2 / 428؛ دوزی، I / 572؛ بروکلمان، 533, 539).
رواق به معنی «مقدم» و «در پیش» میتواند دلالت بر فضاهای ارتباطی بناها داشته باشد و بدینسان دارای کاربردی عام تلقی شود. این اصطلاح در معماری به معنی عامِ پیشگاه ساختمان است، پیشگاهی اعم از طاقگان (بهصورتهای طاقنما، درگاه، در، و جز آن)، فرشانداز، مردگرد، راهرو، ایوان بالاخانه و ورودی سرپوشیده (غالب، 207؛ مقریزی، 1 / 386-387؛ رباط، 545). از میان مصادیق گوناگون واژۀ رواق در مفهوم معماری، فضایی که در 1، 2، 3 و یا 4 طرف صحن ساختمان احداث میشود، محور اصلی گفتار حاضر است.
رواق (= استوآ)، سابقۀ یونانی نیز دارد و مکتب فلسفی زنون کیتیونی (سدۀ 4-3 ق م) فلسفۀ رواقی خوانده شده است، زیرا پیروان او در رواقی در آتن گرد میآمدند (نک : مقریزی، 1 / 159-160؛ سدلی، 141-142؛ دوزی، I / 572). از جملۀ کهنترین موارد کاربرد لفظ رواق در متون، اشارۀ ابنفقیه (سدۀ 3 ق / 9 م) به ردیف ستونهای شهر تَدمُر در سوریه است (ص 106). پس از او نیز دیگران گاه در توصیف بناها از رواق آنها نیز یاد کردهاند؛ مثلاً مقدسی آنجا که از مسجدالحرام سخن میگوید (ص 76).
دیرینگی وجود رواق در معماری اسلامی به صدر اسلام بازمیگردد: خانۀ حضرت محمد (ص) در مدینه محوطهای چهارگوش، و دارای یک ظُلّه (سایبان) بود که در کنار آن اتاقهای پیامبر (ص)، و در ضلع روبهروی ظله، صفۀ اصحاب تنگدست قرار داشته، و هدف پیامبر (ص) سادگی و بیپیرایگی این مسجد و دوری از تجمل بوده است. در دورههای پس از پیامبر (ص)، مسجد توسعه یافت و پیرامون حیاط آن نیز سایبانهایی کمعرضتر از سایبان اصلی (یا حرم، نمازگاه، شبستان) احداث شد. بدینترتیب، مسجد دارای رواقهایی گردید که نمونۀ ابتدایی رواق در مسجدهای امروزی است (نک : یعقوبی، 43؛ گرابار، 104, 119؛ هیلنبراند، 71-73؛ شافعی، 1 / 67-68).
یکی از خاستگاهها و الگوهای معماری رواق ــ به معنی فضایی طویل در امتداد اضلاع بنا، که معمولاً از ناحیۀ ستونها یا جرزهای ردیف طاقهای خود از صحن جدا میشود و صحن را احاطه میکند ــ ظاهراً مسجد پیامبر (ص) و مسجدهای دیگر صدر اسلام، مانند مسجد کوفه (17 ق / 638 م) بودهاند. ساختار این مساجد از معماری سرزمینهایی که مسلمانان فتح میکردند، اقتباس شده است. اقتباس یادشده بهتدریج بهصورت یک سنت درآمد، چنانکه در زمان معاصر، برای آثار معماری مذهبی بدون نیاز فنی به گنبد، بهطورسنتی گنبد میسازند (نک : کرسول، 299-300؛ گرابار، 111؛ شافعی، همانجا؛ اندرلاین، 68؛ زمانی، 29-30).
به نظر میرسد مسلمانان نمونههای شکوهمند آنچه را خود در مدینه به شکل ساده پرداخته بودند ــ شبستان و رواقهای مسجد پیامبر ــ و نیز گروهی از آنان که از پیش از اسلام به سفرهای بازرگانی میرفتند، این بناها را پیشتر در شامات دیده بودند؛ اما نمیدانیم که در ساخت مسجد پیامبر (ص) از آنها سرمشق گرفتهاند یا خیر. بههرروی، چهبسا بتوان گفت که خاستگاه رواق در جهان اسلام، ازیکسو معماری روم شرقی است: مسلمانان پس از فتح شام بناهای ستونداری مانند بازیلیکاها را مشاهده کردند و در دورۀ اموی (41-132 ق / 661-750 م) معماران رومی را به ساخت مساجد و دیگر گونههای بناها گماردند. در این زمان، در دمشق معبد و کلیسای دارای رواق برپا بود و جامع دمشق را بر جای کلیسایی رواقدار ساختند (نک : گرابار، 110؛ شافعی، 1 / 101-103، 120-121، 125؛ تالبوت رایس، 10-11, 56-57, 59؛ کرسول، 43 بب ، 66,67؛ هیلنبراند، 68-69).
از سوی دیگر، اگر بپذیریم که معمار مسجد کوفه ایرانی بوده است (نک : خلیلی، 1 / 217)، میتوانسته رواق مسجد را از نمونههای ایرانی اقتباس کرده باشد. شواهد باستانشناختی نشان میدهد که در ایران پیش از اسلام سایبان ستوندار وجود داشته است. از این نوع سازه در آثار بازمانده از معماری ایرانی، نمونههایی در پاسارگاد، تخت جمشید، معبد خورهه، کوه خواجه، و کاخ اشکانی در آشور وجود داشته است که برحسب کاوشها و نقشههایی که پژوهشگران امروز برای آنها ترسیم کردهاند، دارای رواق بودهاند. همچنین در کاخهای S و P در پاسارگاد، در مجاورت اضلاع بنای مرکزی، رواق وجود داشته است. در پیشگاه تالارهای سیودوستون و صدستون تخت جمشید نیز گذرگاه ستوندار برپا بوده است. رواقهای کاخ اشکانی آشور پیرامون یک حیاط واقع است. همچنین بنای احتمالاً ساسانی قلعۀ سام در کوه خواجۀ سیستان دارای رواق بوده است (استروناخ، 56 ff., 78 ff.؛ استیرلین، 37؛ موسوی، 76- 78؛ کالج، تصویر 21، نیز برای ملاحظۀ دیگر نمونههای کاربرد سایبان ستوندار در معماری اشکانی، نک : تصویرهای 24, 27, 29,). اینگونه فضاسازی در تمدنهای دریای اژه (یونان باستان و نواحی مجاور آن) کهنتر از ایران است (نک : هارت، 130، تصویر 168، نیز ص 145 بب ).
کاخ خربة المفجر (ه م) واقع در درۀ رود اردن که میتوان آن را بهنحوی از دید برآیند خاستگاههای رومی و ایرانی هنر دوران اسلامی نگریست، دارای رواقهایی بوده است. این کاخ در دورۀ هشام اموی (خلافت: 105-125 ق / 723-743 م) ساخته شده، و دارای محوطههایی چند، مسجدی بزرگ، و حمامی زیبا بوده است. رواقهای این مجموعهبنا در بخشهایی مانند صحن و مسجد واقع بودهاند. شباهت میان ستونبندی و دیگر اجزاء بنا در نقشههای خربة المفجر، و بقایای شهر عَنجَر در لبنان، همچنین، صومعه و دژ سمعان در سوریه، حاکی از این است که معماری خربة المفجر و بهویژه ساخت گذرگاه ستوندار آن منشأ رومی داشته است (اتینگهاوزن، 17-18؛ شراتو، 25، تصویر پایین؛ استیرلین، 82).
افزونبر آنچه یاد شد، فضای رواق در بناهای سرزمینهایی مانند مصر، همچون نیایشگاه و مقبرۀ رامسس سوم؛ در هند، نیایشگاه بریهادیشوارا؛ و در چین، معبد پاگودای شیچیا، و دیگر نواحی نیز وجود داشته است (همو، 18، 230، 264). بدینسان میتوان گفت که در معماری جهان، ساخت رواق پدیدهای رایج بوده است.
رواق بر راهروهای ستوندار عرضی یا طولی بناها نیز اطلاق شده است و این کلمه را از قدیم بدین معنی نیز به کار بردهاند (نک : رباط، 545؛ مقدسی، 138، 145؛ مقریزی، 2 / 273-275). رواق به مفهوم هریک از ردیفهای طاقی در پیرامون صحن بهوفور کاربرد دارد. شمار این ردیفهای طاقی ممکن است یکی یا بیشتر باشد (نک : کرسول، 43 ff.، نیز دربارۀ تصویرهای بناهای اموی و عباسی، نک : 49, 85, 120, 241). در این مورد، در نقاط مختلف جهان اسلام اصطلاحات مختلفی به کار میرود؛ برای نمونه، طاقگان مدور یا کثیرالاضلاع را گاه رواق خواندهاند، مانند مردگردِ پیرامون صخرۀ مقدس در قبةالصخره (مقدسی، 146؛ رباط، همانجا).
رواق به معنی فضاهای ستوندار اطراف صحن را در مراکش، بلاطه یا سقیفه خواندهاند (دسوسلامر، 352 ff.؛ رباط، همانجا). در مصر و شام در دورۀ مملوکی (648-923 ق / 1250-1517 م) و سپس در دورۀ عثمانی (923- 1329 ق / 1517-1911 م) افزونبر این معنی، به یک معنی بسیار خاص در معماری ساختمانهای اقامتی به کار رفته، و بر نوعی تالار در طبقۀ بالای عمارتِ معمولاً دو طبقه، اطلاق شده است؛ مانند کاخ بشتاک در قاهره (همانجا؛ ماینکه برگ، 183، تصویر بالا). این تالارها که در وقفنامهها «قاعة معلقة» نامیده شده، با یک یا دو ایوان در طرفین همراه بوده است (رباط، همانجا).
در معماری اسلامی، رواق دارای نمونههایی است که از آن جمله نمونههای تاریخی متقدم قابل ملاحظه است. در میان مساجد کهن، جامع دمشق (سدۀ 1 ق / 7 م) یکی از مساجد دارای رواق است که بر جای کلیسایی رومی بر پا شده است. در این مسجد ستونهای رواقهای یادشده به شکل چهارگوش، و شماری از آنها استوانهایاند. ستونها بر فراز لبههای سرستون، نگهدارندۀ طاقهای سنگی و هلالی رواقاند و بر بخش فوقانی هر طاق، جفتی طاق کوچک از سنگینی سازه کاسته و آن را مزین میسازد. امروزه در سمت شبستان جامع، رواقی جداگانه وجود ندارد و درگاههای آن دارای در، و پنجرهها بر جفت طاقهای بالای آنها جای دارند. بخشهایی از نقوش موزاییککاری بیرون و درون طاقها، همچنان برجایاند. بر سطح برخی از ستونها نیز تزیینات سنگی دیده میشود (اندرلاین، 67-69, 80-81، تصویرها).
در جامع قیروان (221 ق / 836 م بب ) نیز ستونهای رواقها به شکل چهارگوش قطور، و هریک در سمت رو به صحن دارای یک جفت ستون و سرستون تزیینیاند. ستونهای اصلی، نگهدارندۀ طاقهای آجری و هلالی رواقاند. رواقهای این مسجد دارای دو ردیف ستون موازیاند (مازو، 132، تصویر پایین).
در طبقات همکف و فوقانی کاخ اُخَیضِر (ه م) عراق نیز گذرگاههایی ستوندار وجود دارند که ستونهای آنها استوانههای قطور، و طاقهای آنها دارای تیزهای خفیفاند. مصالح ساختمانی بنا لاشهسنگ، آجر و ملاط ضخیم گچ است. معماری این کاخ دارای صبغۀ ایرانی است و آن را احتمالاً در اوایل خلافت عباسی ساختهاند (کاسکل، 36؛ بلر، «عراق ... »، 99-101، تصویرها).
نمونۀ دیگر از مسجدهای کهن دارای رواق، مسجد تاریخانۀ دامغان (ه م) است که چون در ایران قرار دارد، از حیث موضوع رواق قابل توجه است. ستونهای شبستان و رواقهای این مسجد استوانههایی قطور از جنس آجر، گچ و جز آن بودهاند و قوسهای برافراشته بر ستونهای این مسجد از انواع تیزهای و خاگیاند، اما اکنون سقف رواقها از بین رفته است (پوپ، 78-79، تصویر 72؛ گدار، 335 ff.، تصویر 125).
ستون رواقها و شبستان پیوسته به آنها در جامع ابنطولون (264-265 ق؛ ه م) قاهره درواقع جرزهاییاند که گوشههای هریک با ستونهای مدور توکار تزیین شدهاند. سطح آنها گچی و در بعضی بخشها مزین است. بالای هر جرز یا در فاصلۀ هر دو طاق تیزهای، یک طاق کوچکتر با دو دایرۀ مزین در طرفین آن قرار دارد. رواقهای این مسجد دارای دو ردیف جرز موازیاند (بلر، همان، 112-113، تصویرها؛ گرابار، 109).
در مسجد جامع مهدیه (304 ق) در تونس، ستونبندی رواق بهصورت جفتستون است و بر فراز آنها، قوسهای نعلیشکل قرار دارد (مازو، 144، تصویر پایین راست). پژوهشهای باستانشناختی در مسجدهای کهنی که دارای چندین دورۀ ساختمانی هستند و بنای کنونی آنها بدون رواق است مانند جامع عقیق اصفهان (سدۀ 2 ق / 8 م) روشن ساخته، که ساختمان نخستین آنها دارای رواق بوده است (بلر، همان، 109، تصویر بالا).
ازجمله بناهای دارای رواقهای گوناگون میتوان به ترتیب تاریخ، اینها را نام برد: مساجد یا مساجد جامع حلب در سوریه (سدۀ 1 ق / 7 م)، نائین در ایران (سدۀ 2 ق / 8 م)، قرطبه در اسپانیا (170 ق / 786 م)، متوکل در سامرای عراق (233 ق / 848 م)، سوس (235-236 ق / 849-850 م) در تونس (تجدید بنا: 242 ق بب / 856 م بب )، ابودلف در سامرای عراق (246 ق / 860 م)، الحاکم در قاهره (380 ق / 990 م)، الازهر در قاهره (احداث رواقها احتمالاً در 534 ق / 1140 م)، قوتالاسلام در دهلی (590 ق / 1194 م)؛ مسجدهای گناباد (609 ق / 1212 م)، نطنز (704 و 707 ق / 1304 و 1307 م: تاریخ افزون بخشهایی ازجمله رواق به بنایی که در 389 ق ساخته شده بود)، ورامین در ایران (722 ق / 1322 م)، اوچ شرفهلی در ادرنۀ ترکیه (842 ق / 1438 م)، بایزید در استانبول (907 ق / 1501 م)، رستم پاشا در استانبول (968 ق / 1561 م)، سلیمیه در ادرنه (977 ق / 1569 م)، جامع دهلی (1054 ق / 1644 م)، موتی در دهلی (1063 ق / 1653 م) و جز آنها (گرابار، 107؛ شراتو، 33-36؛ مازو، 134-135, 140-141, 144, 147-148، تصویرها؛ گونلا، 174، تصویر؛ کوبیش، 220، تصویر پایین؛ فریلی، 70, 72, 76-77, 93، تصویرها؛ گنجنامه، 95-96، تصویرها، نیز 108، 110، 117، 145، تصویرهای بالا؛ بلر، «امپراتوریها ... »، 340، تصویر پایین، نیز 341، تصویر بالا؛ مایکل، 105, 106, 158). این مساجد دارای یک یا چند رواقاند (هیلنبراند، 469,470,473, 474 ff.) و رواقها دارای طاق، قوس و ستونهایی در اشکال متنوعاند (نک : تصویرهای ارجاعشده در مقالۀ حاضر). افزونبر آنچه یاد شد، در ایران مساجد شوش، اردستان، اصطخر و سیراف نیز رواق داشتهاند (فینستر، 57 ff.).
گفتنی است که پیرامون بیشتر مساجد، مدارس و دیگر بناهای سنتی ایرانی، معمولاً به جای رواق، طاقنماهایی گاه همراه با حجره وجود دارد. شبستان این مساجد نیز بهصورت گنبدخانه و معمولاً دارای ایواناند، اما برخی دیگر از شبستانها بهصورت تالار ستوندار است (بلر، «مسجد ... »، 369، تصویر پایین؛ خملنیتسکی، 437، تصویرها، نیز 442، تصویر پایین، 443، تصویر بالا؛ بلر، «ایران ... »6، 504؛ گونلا، 175، تصویر پایین).
نوعی رواق نیز وجود دارد که در پیشگاه بنا ساخته میشود و از 3 طرف باز است، مانند رواق یا سُتاوند کاخ چهلستون (1057 ق / 1647 م) در اصفهان (بلر، همان، 515، تصویر بالا). این نمونه از رواق و دیگر نمونهها نشان میدهند که در عمارات برونگرا رواق میتواند اضلاع بیرونی بنا را در بر گیرد و در ابنیۀ درونگرا، اضلاع صحن را پوشش دهد.
مآخذ
آنندراج، محمد پادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ ابنسیده، علی، المخصص، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، 1404 ق؛ ابنفقیه، احمد، مختصر کتاب البلدان، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ ابنمنظور، لسان؛ استیرلین، هانری، دائرةالمعارف معماری جهان، ترجمۀ نادر روزرخ، به کوشش احمد منصوری و دیگران، تهران، 1381 ش؛ امام شوشتری، محمدعلی، «بررسی نفوذ شیوۀ معماری ایرانی در معماری اسلامی برپایۀ نوشتههای تاریخی»، باستانشناسی و هنر ایران، تهران، 1348 ش، شم 2؛ خلیلی مدیراقدام، عباس، ایران بعد از اسلام، تهران، 1335 ش؛ زمانی، عباس، تأثیر هنر ساسانی در هنر اسلامی، تهران، 1355 ش؛ سجزی، محمود، مهذب الاسماء، به کوشش محمدحسین مصطفوی، تهران، 1364 ش؛ شافعی، فرید، العمارة العربیة فی مصر الاسلامیة، قاهره، 1970 م؛ شرتونی، سعید، اقرب الموارد، بیروت، 1992 م؛ صفیپوری، عبدالرحیم، منتهی الارب، تهران، 1377 ق؛ غالب، عبدالرحیم، موسوعة العمارة الاسلامیة، بیروت، 1408 ق؛ گنجنامه، مساجد جامع، به کوشش کامبیز حاجی قاسمی، تهران، 1383 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، بهکوشش محمد مخزوم، بیروت، 1408 ق / 1987 م؛ مقریزی، احمد، المواعظ و الاعتبار، بولاق، 1270 ق؛ موسوی، محمود، «یادمان خشتی کوه خواجۀ زابل و خلاصهای از نتایج مطالعات و کاوشهای انجامشده در آن»، مجموعهمقالات کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، به کوشش باقر آیتاللهزادۀ شیرازی، تهران، 1375 ش، ج 4؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، به کوشش هوتسما، لیدن، 1883 م؛ نیز:
Blair, Sh., and J. Bloom, »Early Empires of the East: Ghaznavids and Ghurids«, »The Friday Mosque at Isfahan«, »Iraq, Iran, and Egypt: The Abbasids«, »Iran: Safavids and Qajars; Architecture«, Islam, Art and Architecture, eds. M. Hattstein and P. Delius, Berlin, 2011; Brockelmann, C., »Azhar«, EI1, vol. I; Caskel, W., »Al-UḫaiĐir«, Der Islam, eds. C. H. Becker and B. Spuler, Berlin, 1964, vol. XXXIX; Chmelnizlij, S., »Central Asia: The Timurids, the Shaybanids, and the Khan Princedoms, The Shaybinids … : Architecture", Islam ... (vide: Blair); Colledge, M., A. R., Parthian Art, London, 1977; Creswell, K. A. C., A Short Account of Early Muslim Architecture, ed. J. W. Allan, Aldershot, 1989; Dessus-Lamare, A., »Etude sur Rawq, Riwāq, et Ruwāq et leurs equivalents, termes de constraction«, JA, vol. CCXXXVIII; Dozy, R., Supplément aux dictionnaires arabes, Beirut, 1968; Enderlein, V., »Syria and Palestine: The Umayyad Caliphate«, Islam, ... (vide: Blair); Ettinghausen, R., From Byzantium to Sasanian Iran and the Islamic World, Leiden, 1972; Finster, B., Frühe iranische moscheen: vom beginn des islam bis zur zeit salğūqischer herrschaft, Berlin, 1994; Freely, J., A History of Ottoman Architecture, Boston, 2010; Godard, A., L'Art de l'Iran, Paris, 1962; Gonnella, J. and V. Meinecke-Berg, »Syria, Palestine and Egypt: Ayyubids, Mamluks and Crusaders: Architecture«, Islam, … (vide: Blair); Grabar, O., The Formation of Islamic Art, New Haven / London, 1987; Hartt, F., Art, A History of Painting, Sculpture, Architecture, New York, 1989; Hillenbrand, R., Islamic Architecture, Edinburgh, 1994; Kubisch, N., »Architecture of the Spanish Umayyads and the Taifa kingdoms«, Islam ... , (vide: Blair); Mazot, S., »Tunisia and Egypt: The Aghlabids and Fatimids«, Islam, … , (vide: Blair); Meinecke-Berg, V., »Syria, Palestine, and Egypt: Ayyubids, Mamluks, and Crusaders: Architecture, Cairo-the Changing Face of a Capital City«, Islam , … (vide: Blair); Michell, G. and A. Pasricha, Mughal Architecture and Gardens, eds. C. Kagal et al., Suffolk, 2011; Pope, A. U., Persian Architecture, Tehran, 1965; Rabbat, N., »Riwāḳ«, EI2, vol. VIII; Scerrato, U., Monuments of Civilization, Islam, ed. R. Ettinghausen, London, 1976; Sedley, D., »Stoicism«, Routledge Encyclopedia of Philosophy, ed. E. Craig, London / New York, 1998, vol. IX; Stronach, D., Pasargadae, Oxford, 1978; Talbot Rice, D., Art of the Byzantine Era, London, 1970.