زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه

رامهرمز

رامْهُرْمُز، شهری کهن و شهرستانی به همین نام در استان خوزستان.

شهرستان رامهرمز

 این شهرستان با 257‘4 کمـ2 مساحت در خاور استان خوزستان جای دارد («معرفی ... »، بش‍‌ ). بنابر قانون تقسیمات کشوری، این شهرستان به مرکزیت شهر رامهرمز، در 1395 ش / 2016 م، متشکل از 4 بخش به نامهای مرکزی، رود زرد، سلطان‌آباد و ابوالفارس، و 8 دهستان و یک شهر به نام رامهرمز بوده است («تقسیمات ... »، بش‍‌ ). شهرستان رامهرمز از شمال به شهرستانهای باغ‌ملک و هفتگل، از باختر به شهرستانهای ملاثانی و اهواز، از جنوب به شهرستانهای رامشیر و امیدیه، و از خاور به استان کهگیلویه و بویراحمد محدود است (نک‍ : اطلس ... ، 125).
زمینهای رامهرمز ازلحاظ عوارض طبیعی به دو بخش کوهستانی در نواحی شمال خاوری، و دشتی و هموار در نواحی جنوبی و باختری تقسیم می‌شود. نواحی خاوری شهرستان رامهرمز به کوهستانهای زاگرس، و نواحی جنوبی و باختری آن به دشت خوزستان می‌پیوندد. آب‌و‌هوای آن در نواحی خاوری و شمالی معتدل، و در نواحی مرکزی و باختری معتدل مایل به گرم تا گرم است و از نظر بارندگی از نواحی نیمه‌خشک تا خشک به شمار می‌آید. مهم‌ترین رودخانۀ این شهرستان، جراحی است که از به‌هم‌پیوستن دو رودخانۀ مارون و زلال در آبادی کلات سرخ تشکیل می‌گردد.
اقتصاد شهرستان رامهرمز برپایۀ کشاورزی، باغداری و دامداری استوار است. بیشتر کشتزارهای این شهرستان زیر کشت آبی است و کشت دیم تنها به گندم و جو اختصاص دارد. در کنار کشاورزی، دامداری نیز به شیوۀ سنتی، و بیشتر در نواحی شمالی، خاوری و جنـوب خـاوری شهرستـان ــ کـه از چراگـاههای منـاسب‌تری برخوردارند ــ انجام می‌شود. همچنین گندم، جو، یونجه، خرمـا و تره‌بار مهم‌ترین محصولات کشاورزی آنجا به شمار می‌آیند (نک‍ : فرهنگ ... ، 270-272؛ جعفری، 599). شهرستان رامهرمز در 1395 ش، 776‘ 113 تن جمعیت داشته است («درگاه ... »، بش‍‌ ).

شهر رامهرمز

 این شهر در °49 و ´36 و ´´15 طول شرقی، و °31 و ´16 و ´´30 عرض شمالی و در ارتفاع 160متری از سطح دریا جای دارد و دارای آب‌و‌هوای گرم و خشک است. دمای هوا در تابستانها به حدود °49 سانتی‌گراد، و در زمستانها به حدود °1 زیر صفر می‌رسد (جعفری، همانجا؛ فرهنگ، 272). شهر رامهرمز در 1395 ش، 285‘74 تن جمعیت داشته است («درگاه»، بش‍‌ ).
شهر رامهرمز میان شهرهای اهواز، هفتگل، ایذه، بهبهان و شیراز قرار گرفته است و همین موقعیت ارتباطی، از عوامل توسعۀ آن به شمار می‌رود (جغرافیای کامل ... ، 1 / 688).

پیشینۀ تاریخی

برخیْ دیرینگی رامهرمز را به سالهای آغازین دورۀ ساسانیان می‌رسانند (برانر، 753). از میان نویسندگان متقدم اسلامی، گروهی بر این باورند که این شهر را اردشیر یکم، بنیان‌گذار سلسلۀ ساسانی (سل‍ 226-241 م) ساخته است (حمزه، 33؛ مجمل ... ، 62؛ ابن‌اثیر، الکامل، 1 / 384)، و برخی دیگر از آنان معتقدند که رامهرمز را، هرمز پسر شاپور یکم (سل‍ 270-271 م) بنیاد نهاده است (یعقوبی، 1 / 161؛ مسعودی، 1 / 291؛ طبری، 2 / 53). در رسالۀ «شهرستانهای ایران» نیز که اصل آن به زبان پهلوی است، این شهر، ساختۀ هرمز پسر شاپور یکم دانسته شده است (ص 336). بنابه نوشتۀ طبری، هنگامی‌که اردشیر آهنگ پیکار با فرمانروای اهواز را داشت، بر سر راه خود، از رامهرمز نیز گذشته است (2 / 40)؛ اگر چنین باشد، ناگزیر باید پذیرفت که رامهرمز پیش از این رویداد، یعنی در زمان اشکانیان نیز وجود داشته، زیرا این پیکار، پیش از جنگ اردشیر با اردوان پنجم (آخرین شاه اشکانی)، و برافتادن این سلسله، روی داده است (نک‍ : همانجا).
رامهرمز در دورۀ ساسانیان از شهرهایی به شمار می‌رفته که دارای سکه‌خانه بوده است؛ چنان‌که از روزگار بهرام چوبین که به بهرام ششم معروف است، سکه‌هایی زرین و سیمین در دست است که در سکه‌خانۀ رامهرمز ضرب شده‌اند. همچنین این شهر از 410 م اسقف‌نشین بوده است (برانر، همانجا؛ بیانی، 84). به نوشتۀ طبری، سپاهیان عرب در 17 ق / 638 م، به فرماندهی ابوموسى اشعری، پس از تصرف شوشتر، در پی هرمزان، از فرماندهان سپاه ساسانی در خوزستان، به رامهرمز رسیدند و این شهر را به‌صلح گشودند (4 / 77- 78). اما پس از چندی، رامهرمزیان پیمان صلح را شکستند و ابوموسى نیروهایی از مسلمانان به فرماندهی ابومریم حنفی را بدانجا فرستاد و وی در برابر 000‘800 درهم، بار دیگر به‌صلح رامهرمز را گشود (بلاذری، 1 / 466).
 رامهرمز در نیمۀ دوم سدۀ 1 ق / 7 م، یکی از مراکز فرقۀ خوارج (ازارقه) بود. در سالهای 74-75 ق / 693-694 م مهلب (ابن‌ابی‌صُفره) و ابن‌مخنف مأمور جنگ با آنها شدند و آنان را از این شهر بیرون راندند (طبری، 6 / 197، 211). در 262 ق / 876 م یعقوب لیث به رامهرمز رسید و در 266 ق / 880 م، زنگیان به همراه علی بن ابان، سردار خود، وارد این شهر شدند و شهر را غارت کردند (همو، 9 / 516، 554؛ ابن‌اثیر، همان، 7 / 330).
در 323 ق / 935 م رامهرمز به دست سپاهیان مرداویج افتاد (همان، 8 / 286). در سدۀ 4 ق / 10 م، از جغرافی‌نگاران متقدم اسلامی دربارۀ رامهرمز آگاهیهایی به جا مانده است: چنین پیدا ست که در آن روزگار جامه‌های ابریشمی در آن شهر به دست می‌آمد که به سرزمینهای دیگر صادر می‌شد (اصطخری، 93). «رامهرمز [در آن زمان] شهری است بزرگ، خرم و آبادان، با نعمت بسیار و جای بازرگانان» (نک‍ : حدود ... ، 138).
در میان جغرافی‌نویسان نخستین سده‌های اسلامی، مقدسی بیشترین آگاهیها را دربارۀ کوره و شهر رامهرمز به دست داده است. به نوشتۀ وی، بخش کوهستانی کورۀ رامهرمز، آباد و دارای نخلستانها، باغهای زیتون و کشتزارهای بسیار بوده، و در کشتزارهای آن، انواع دانه‌های خوراکی به عمل می‌آمده است؛ اما در بخش دشتی این کوره به‌سبب کمبود آب، کمتر کشتزار و باغ وجود داشته است. مقدسی از شهرهای سنبل، ایذج، تیرم، بازنگ، لاف، غروه، بابج و کوزوک به‌عنوان شهرهای مهم کورۀ رامهرمز یاد کرده است که همگی در بخش کوهستانی آن، جا داشته‌اند. به نوشتۀ مقدسی شهر رامهرمز، شهری بزرگ و زیبا با بازارهای پررونق و مسجد جامعی روشن و بسیار زیبا بوده است. همچنین وی اشاره کرده است که عضدالدولۀ دیلمی بازاری بسیار زیبا در آنجا ساخته بود که دارای تزیینات آینه‌کاری و نقاشی، و گذرگاههای آن سنگ‌فرش بوده است. آب آشامیدنی مردم شهر از چاهها و شبکه‌ای از جویبارها، منشعب از رودخانه‌ای که در بیرون شهر جاری بود، تأمین می‌شد. گرداگرد شهر را نخلستانها و باغهایی در بر گرفته بود. شهر کتابخانه‌ای بزرگ با موقوفاتی چند داشته است. این کتابخانه را ابن‌سوار (ابوعلی بن سوار، کاتب و رئیس خزانۀ وقف در بصره) ساخته بود. در این کتابخانه کارکنانی به مراجعان و کاتبان خدمات ارائه می‌داده‌اند و در آنجا همه‌روزه یک استاد کلام به روش معتزلیان درس می‌گفته است؛ نمازگاه شهر در کنار شهر و در میان خانه‌هایی که آن را در بر گرفته بود، جای داشته است. مردم رامهرمز در شبهای تابستان از بسیاریِ پشه در پشه‌بند می‌خوابیده‌اند. به نوشتۀ مقدسی، رامهرمز هرچند شهری آباد بوده، اما روستاهای پیرامون آن به‌سبب آنکه سلطان بر آن آبادیها دست انداخته بود، رو به ویرانی داشته است (ص 407، 413).
در سال 443 ق / 1051 م رامهرمز به تصرف ملک رحیم (خسرو فیروز بن ابوکالیجار) از فرمانروایان دیلمی درآمد (ابن‌اثیر، الکامل، 9 / 572-573). به هنگام حملۀ امیر تیمور گورکانی به شیراز، او به رامهرمز رسید و در آنجا فرود آمد (نظام‌الدین، 131-132). تاریخ این رویداد 795 ق / 1393 م دانسته شده است، و در جریان آن، اتابک پیر احمد، حاکم لُر بزرگ در رامهرمز، به خدمت امیر تیمور رسید و فرمان‌برداری از او را پذیرفت (ستوده، 1 / 250-251). ورود امیر تیمور به رامهرمز با ویرانی این شهر و کشتار مردم آن همراه بوده است (بابن، 93).
در سال 1005 ق / 1597 م (سال دهم جلوس شاه عباس یکم) گروهی از یاغیان طایفۀ افشارِ کهگیلویه در رامهرمز برضد حاکم آنجا دست به شورش زدند. این شورش را سرانجام الله‌وردی خان به دستور شاه عباس سرکوب نمود (اسکندربیک، 1-2 / 524-525). در 1142 ق / 1729 م نادر با سپاه خود به رامهرمز رسید و در آنجا والی حویزه / هویزه با شیخهای عرب و بیگلربیگی کهگیلویه به حضور وی رسیدند (استرابادی، 116). در 1257 ق / 1841 م (دوران سلطنت محمد شاه قاجار) مردی به نام میرزا قوما در رامهرمز به سرکشی پرداخت، ولی معتمدالدوله (منوچهر خان) او را دستگیر کرد و به این شورش پایان داد (اعتضادالسلطنه، 527).
در سفرنامۀ خوزستان که در سال 1299 ق / 1882 م نگاشته شده، از رامهرمز تصویری نه‌چندان دل‌چسب به جا مانده است. چنین پیدا ست که در آن روزگار، رامهرمز شهری خراب، و تنها دارای یک باغ نارنج و لیمو بوده، و بیش از 200 خانوار نداشته که آنها نیز در خانه‌های چینه (گِلی) و کپر (حصیری) می‌زیسته‌اند. در این سفرنامه مردم رامهرمز به پاکی ستوده شده‌اند (نک‍ : نجم‌الدوله، 142-143).

مشاهیر رامهرمز

 برخی از نامی‌ترین مشاهیر رامهرمز عبارت‌اند از: سلمان فارسی (از مشهورترین یاران پیامبر اسلام <ص>) که برخی او را از مردم رامهرمز دانسته‌اند (ابن‌اثیر، همان، 2 / 312)؛ قاضی ابومحمد حسن بن عبدالرحمان ابن‌خلاد رامهرمزی که قاضی شهرهای خوزستان بود و از احمد بن حماد بن سفیان روایت می‌کرد و تا 370 ق / 980 م زنده بوده است (همو، اللباب، 453-454)؛ و بزرگ بن شهریار رامهرمزی که از دریانوردان و رهبانان نامدار ایران در نیمۀ نخست سدۀ 4 ق / 10 م، و مؤلف عجایب هند بود (نک‍ : رائین، 1 / 378، 448).

آثار باستانی رامهرمز

 برخی از مهم‌ترین آثار باستانی رامهرمز عبارت‌اند از: طاق نصرت ساسانی در مدخل شهر رامهرمز؛ دخمۀ هرمز ساسانی در باغ برده‌شور، در کنار یکی از خیابانهای اصلی شهر؛ و قلعۀ دا و دختر (مادر و دختر)، در شمال رامهرمز، که گویا دژی از دورۀ ساسانی بوده است (زنده‌دل، 120؛ جغرافیای استان ... ، 66).

 مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل؛ همو، اللباب، قاهره، 1357 ق؛ استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، به کوشش عبدالله انوار، تهران، 1341 ش؛ اسکندربیک منشی، عالم‌آرای عباسی، تهران، 1334 ش؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1927 م؛ اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، به کوشش سعید بختیاری، تهران، 1387 ش؛ اعتضادالسلطنه، علیقلی میرزا، اکسیر التواریخ، به کوشش جمشید کیان‌فر، تهران، 1370 ش؛ بابن، س. و ف. هوسه، سفرنامۀ جنوب ایران، ترجمۀ محمدحسن اعتمادالسلطنه، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1363 ش؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش صلاح‌الدین منجد، قاهره، 1956 م؛ بیانی، شیرین، شامگاه اشکانیان و بامداد ساسانیان، تهران، 1355 ش؛ «تقسیمات کشوری»، آمار 2 (مل‍‌ )؛ جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379 ش؛ جغرافیای استان خوزستان، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1385 ش؛ جغرافیای کامل ایران، به کوشش عبدالرضا فرجی، تهران، 1366 ش؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340 ش؛ حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، برلین، 1340 ق / 1922 م؛ «درگاه ملی آمار»، آمار 1 (مل‍ ‌)؛ رائین، اسماعیل، دریانوردی ایرانیان، تهران، 1350 ش؛ زنده‌دل، حسن و دیگران، مجموعۀ راهنمای جامع ایران‌گردی استان خوزستان، تهران، 1379 ش؛ ستوده، حسینقلی، تاریخ آل‌مظفر، تهران، 1346 ش؛ «شهرستانهای ایران»، ترجمۀ احمد تفضلی، شهرهای ایران، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران، 1368 ش، ج 3؛ طبری، تاریخ؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، تهران، 1370 ش، ج 80؛ مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، 1318 ش؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش شارل پلا، بیروت، 1965 م؛ «معرفی شهرستان: موقعیت جغرافیایی»، فرمانداری رامهرمز (مل‍‌‌ )؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906 م؛ نجم‌الدوله، عبدالغفار، سفرنامۀ خوزستان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1341 ش؛ نظام‌الدین شامی، ظفرنامه، به کوشش محمد احمدپناهی سمنانی، تهران، 1363 ش؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379 ق / 1960 م؛ نیز:

Amar 1, www.amar.org.ir / Default.aspx?tabid=274 (acc. Aug. 2017); Amar 2, www.amar.org.ir / Default.aspx?tabid=666 (acc. Sep. 2017); Brunner, Ch., «Geographical and Administrative Divisions: Settlements and Economy», The Cambridge History of Iran, vol. III(2), ed. E. Yarshater, Cambridge, 1985; Ramhormoz, www.Ramhormoz.ostan-khz.ir / Default.aspx?tabid=547 (acc. Mar. 2019).

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.