ذمار
ذَمار، یا ذِمار، شهری کهن و مرکز استانی به همین نام در یمن. این شهر در ارتفاع 300‘2 متری از سطح دریا و در 100 کیلومتری جنوب صنعا جای دارد (مقحفی، معجم المدن ... ، 167؛ التنمیة ... ، بش ؛ الموسوعة ... ، 2 / 1362).
بر پایۀ یافتههای باستانشناختی، دیرینگی این شهر به زمان پادشاهی «ذمار علی» (کرب الوتر بن ذمار علی) میرسد که در سدۀ 7 قم بر یمن فرمانروایی داشته است (ترسیسی، 21؛ الموسوعة، 2 / 1366). منابع تاریخی و جغرافیایی نخستین سدههای اسلامی نیز پیشینۀ ذمار را به روزگار پادشاهان حمیر میرسانند (نک : ابنهشام، 1 / 71؛ همدانی، صفة ... ، 206، الاکلیل، 8 / 180؛ ابوعبید، معجم ... ، 2 / 614-615؛ نشوان، 27؛ نیز نک : حازمی، 1 / 446).
جغرافینویسان مسلمان ذمار را از مخلافهای یمن و از اعمال صنعا برشمردهاند و بیشتر آنها به قصرها و باغهای فراوان و زمینهای کشاورزی حاصلخیز و نیز به فراوانی آب در آن اشاره کردهاند؛ چنانکه آن را «مصر یمن» نیز خواندهاند (ابنخردادبه، 138؛ ابنرسته، 317؛ حدود ... ، 167؛ ابوعبید، المسالک ... ، 1 / 363- 364؛ همدانی، صفة ... ، همانجا؛ یاقوت، 4 / 437- 438؛ ابنعبدالمنعم، 256-257). ذمار بهسبب واقعشدن بر سر راه بازرگانی یمن به شام از موقعیت مهمی برخوردار بود (عبدالله، 19-21). این شهر همچنین به داشتن اسبهای زیبا و اصیل معروف بوده است (یاقوت، 4 / 431- 432).
با قرارگرفتن ذمار در قلمرو سرزمینهای اسلامی و با ساخت مسجدهایی که حاکمان در این شهر بنا کردند، ذمار خیلی زود به شهری اسلامی بدل گردید. از کهنترین این مسجدها میتوان به مسجد جبل بن معاذ (نک : ابوعبید، همان، 1 / 364) و مسجد جامع ذمار اشاره کرد که تاریخ بنای این مسجد اخیر را به دوران حیات پیامبر (ص) بازمیگردانند و امروزه در شمار آثار تاریخی این شهر به شمار میرود ( الموسوعة، 2 / 1362، 1364). ذمار در سدۀ 4 ق / 10 م در دورۀ حاکمیت زیدیان بر این شهر به اوج شکوفایی خود رسید.
ذمار یکی از مراکز ترویج علوم در یمن به شمار میرفت و مدارس بسیاری از سدههای گذشته در آن برجای مانده که مشهورترین آنها مدرسۀ شمسیه است. این مدرسه را امام شرفالدین در 947 ق / 1540 م بنا کرد و به نام پسرش شمسالدین که در ساخت آن تلاش بسیاری کرده بود، نامگذاری نمود (اکوع، المدارس ... ، 370-371؛ کحاله، 304؛ ابندیبع، 164-165؛ دربارۀ خانههای علمی در ذمار، نک : قاسمی، 26؛ مقحفی، معجم البلدان، 649-650). علما و محدثان بسیاری نیز به این شهر منسوباند که از جملۀ آنان میتوان به وهب بن منبّه ذماری (د 110 ق / 728 م)، از قصّاص سدۀ نخست اسلام اشاره کرد (ابنسعد، 6 / 66؛ سمعانی، 3 / 11؛ برای نمونههای دیگر، نک : زباره، 1 / 153، 201، 255؛ مقحفی، همانجا، موسوعة ... ، 2 / 319-320).
ذمار در دورۀ تسلط عثمانیان بر یمن از شهرستانهای استان صنعا به شمار میرفت و شامل 3 ناحیۀ ذمار به مرکزیت شهر ذمار، مغرب و عنس بود (زکریا، 77). زکریا در اوایل سدۀ 20 م / 14 ش، از ذمار بهعنوان شهری کوچک با حدود 000‘2 خانه که محصولاتی نظیر گندم، جو و انواع حبوبات در آن کشت میشد، یاد کرده است؛ وی همچنین از قلعهای سهطبقه در غرب شهر نام برده که گویا درگذشته محل دارالحکومه بوده است (ص 171).
ذمار در اواخر حکومت زیدیان، رو به افول نهاد و رونق پیشین خود را از دست داد؛ بهطوریکه حدود نیمۀ اول سدۀ 20 م شمار اهالی شهر ذمار 000‘5 تن گزارش شده است (نک : کحاله، همانجا). به نظر میرسد شهر در این زمان از 3 محلۀ جراجیش، محل و حوطه تشکیل شده بوده و بازار شهر در وسط این محلهها قرار داشته است و کاروانسراهایی پیرامون آن را در بر میگرفتهاند ( الموسوعة، 2 / 1364-1365). در 1341 ق / 1962 م استان ذمار به مرکزیت شهر ذمار در کنار استانهای دیگر یمن تشکیل شد (اکوع، مخالیف ... ، 1 / 81، 94). در 2018 م / 1397 ش، شهر ذمار حدود 000‘160 تن جمعیت داشته است («ذمار»، npn.).
مآخذ
ابنخردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1306 ق / 1889 م؛ ابندیبع، عبدالرحمان، قرة العیون باخبار الیمن المیمون، به کوشش محمد بن علی اکوع حوالی، صنعا، 1409 ق / 1988 م؛ ابنرسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به کوشش دخویه، لیدن، 1891 م؛ ابنسعد، محمد، الطبقات الکبرى، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، 1410 ق / 1998 م؛ ابنعبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1984 م؛ ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفى سقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربیة؛ ابوعبید بکری، عبدالله، المسالک و الممالک، به کوشش وان لِوِن و ا. فره، تونس، 1992 م؛ همو، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفى سقا، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ اکوع، اسماعیل، مخالیف الیمن، ابوظبی، 2002 م؛ همو، المدارس الاسلامیة فی الیمن، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ ترسیسی، عدنان، الیمن و حضارة العرب، بیروت، دار مکتبة الحیاة؛ التنمیة فی محافظة ذمار، وزارة التخطیط و التعاون الدولی، صنعا، 2009 م؛ حازمی، محمد، الاماکن، به کوشش حمد جاسر، دار الیمامة للبحث و الترجمة و النشر، 1415 ق؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340 ش؛ زباره، محمد، نیل الوطر من تراجم رجال یمن، قاهره، 1348 ق؛ زکریا، احمد وصفی، رحلتی الی الیمن، دمشق، 1406 ق / 1986 م؛ «ذمار» (مل )؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله بارودی، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ عبدالله، یوسف محمد، «المدینة الیمنیة القدیمة»، مجلة الاجتهاد، بیروت، 1410 ق، شم 6؛ قاسمی، حسن، مطلع الاقمار و مجمع الانهار، به کوشش عبدالله بن عبدالله حوثی، صنعا، 1423 ق / 2002 م؛ کحاله، عمر رضا، جغرافیة شبه جزیرة العرب، قاهره، 1384 ش / 1964 م؛ مقحفی، ابراهیم احمد، معجم البلدان و القبائل الیمنیة، صنعا / بیروت، 1422 ق / 2002 م؛ همو، معجم المدن و القبائل الیمنیة، صنعا، 1985 م؛ همو، موسوعة الالقاب الیمنیة، بیروت، 1431 ق / 2010 م؛ موسوعة الیمنیة، به کوشش احمد جابر عفیف، صنعا، 1423 ق / 2003 م؛ نشوان حمیری، ملوک حمیر و اقیال الیمن، به کوشش علی بن اسماعیل مؤید و اسماعیل بن احمد جرافی، بیروت، 1364 ق / 1985 م؛ همدانی، حسن، صفة جزیرة العرب، به کوشش محمد بن علی اکوع، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ همو، الاکلیل، به کوشش انستاس ماری کرملی، بغداد، 1931 م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
«Dhamar», Population of Cities in Yemen (2018), www. worldpopulationreview.com / Countries.Yemen-Population / Cities.