زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه

دهر

دَهْر، هفتادوششمین سورۀ قرآن کریم در مصحف، و نودوهشتمین سوره به‌ترتیب نزول.
این سوره با 31 آیه، 240 کلمه و 054‘1 حرف در شمار سور مفصلات قرار می‌گیرد. نام سوره از آغازین آیۀ آن اخذ شده، و نامهای دیگر آن «انسان»، «هَلْ اَتى» و «اَبرار» است. مکی یا مدنی‌بودن این سوره محل اختلاف است، هرچند اغلب مفسران در مدنی‌بودن کل سوره، و یا قسمتی از آن اتفاق نظر دارند (ابن‌ندیم، 28، 29؛ زمخشری، 4 / 665؛ طبرسی، 10 / 608؛ آل‌غازی، 6 / 67؛ طباطبایی، 20 / 119؛ رامیار، 589)؛ چنان‌که از حسن، عکرمه و کلبی نقل شده است که کل سوره به‌جز آیۀ‏ «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لاتُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً اَوْ کَفُوراً» (24) مدنی است. برخی نیز گفته‌اند که از اول سوره تا آیۀ‏ «اِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزیلاً» (23) مدنی، و پس از آن تا آخر سوره، مکی است (میبدی، 10 / 316؛ طبرسی، همانجا). این در حالی است که شماری از مفسران بر مکی‌بودن این سوره تأکید دارند و اقوالی از ابن‌عباس، ابن‌زبیر و ضحاک را دلیلی بر صحت این موضوع دانسته‌اند (فخرالدین، 30 / 739؛ ابن‌طاووس، 291؛ فیروزآبادی، 1 / 493؛ سیوطی، 6 / 297؛ قطب، 6 / 3777).
دلیل اصلی اختلاف در تعیین مکی یا مدنی‌بودن این سوره میان مفسران، شأن نزول آیۀ 8 و زنجیرۀ ارتباطی آیات قبل و بعد از آن است که روایاتی دال بر نزول آنها در شأن امام علی، حضرت فاطمه و حسنین (ع) وارد شده است. قدر مشترک همۀ روایات وارده بیانگر 3 روز روزه‌داری پیاپی آنها و انفاق افطار خود به دنبال درخواست مسکین، یتیم و اسیر به آنها ست (طوسی، 10 / 211؛ زمخشری، 4 / 670؛ طبرسی، 10 / 611؛ فخرالدین، 30 / 747؛ زرکشی، 5 / 546؛ سیوطی، 6 / 299؛ طباطبایی، 20 / 132).
در روایات خواص تلاوت سورۀ دهر، خواصی چون صحت جسم و دوری از امراض نقل شده است؛ همچنین، قرائت مستمر سوره را باعث تقویت نفس، و نوشتن و نوشیدن آب آن را سبب بهبود درد قلب نقل کرده‌اند. در روایاتِ فضایلِ سوره نیز فضایلی چون پاداش بهشت و حریر، تزویج با حورالعین و همراهی با پیامبر (ص) در سرای آخرت نقل شده است؛ همچنین روایت شده است که خواندن این سوره در رکعت اول نماز صبح، انسان را از برخی شرور بازمی‌دارد (ابن‌بابویه، 121؛ طبرسی، 10 / 608؛ بحرانی، 5 / 543؛ مجلسی، 56 / 39).
سورۀ دهر در ترتیب مصحف پس از سورۀ قیامت (75) قرار گرفته است و این دو را سوره‌های زوج هم دانسته‌اند. وجه ارتباط میان آنها را نیز پایان‌یافتن سورۀ قیامت با آفرینش انسان، و شروع سورۀ دهر با همین مبحث بیان کرده‌اند (طبرسی، 10 / 206).
واج‌آرایی حرف «ق» در سورۀ قیامت با خاصیت کوبندگی و قوت که با صحنه‌های هول‌انگیز قیامت مطابقت دارد و توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند و واج‌آرایی حرف «س» در سورۀ دهر را که نشان آرامش و حرکت روان ابرار است، از جملۀ ارتباط بلاغی این دو سوره دانسته‌اند. بلاغت آوایی دیگر سورۀ دهر ختم همۀ آیات آن به حرف «الف» است (فیروزآبادی، همانجا)؛ همچنین، هم‌نشینی کلمات هم‌نظیر در چندین گروه دیده می‌شود: سلاسل و اغلال؛ عینا، شرابا، کافورا، اَنیه، اکواب، قواریر و کأس؛ و حریر، ثیاب سندس و استبرق؛ و تقابل معنایی میان دو واژۀ شمس و زمهریر در آیۀ 13.
آغازین آیه از این سوره با جملۀ استفهامی «هَلْ اَتى» شروع می‌شود و از مذکوربودن انسان سخن می‌گوید. استفهام در این آیه چه از نوع انکاری باشد چه تقریری، در هر دو صورت، این معنا را افاده می‌کند که انسان مورد ذکر و یاد خداوند قرار گرفته، و مورد غفلت واقع نشده است. هرچند که در وجه تقریری آن، انسان پیش از خلقت مذکور نبوده، و بعد از آن مورد ذکر و یاد خداوند قرار گرفته است، که در این صورت نیز همان معنا را پس از خلقت افاده می‌کند. مفسران نیز این وجه را نسبت به وجوه دیگر ترجیح داده‌اند (زمخشری، 4 / 665؛ میبدی، 10 / 316).
این ذکر و توجه خداوند نسبت به انسان دارای سیر و خصوصیاتی است که در این سوره با بیان خلقت انسان آغاز شده است (آیۀ 2). خداوند در این سیر هم ابزار و لوازم رشد را در اختیار انسان قرار داد ( ... فَجَعَلْنٰاهُ سَمیعاً بَصیراً) تا با آن کسب دانایی کند (همانجا)، و هم راه و روش رشد و ترقی را به او آموخت تا در سبیل هدایت قرار گیرد (آیۀ 3)؛ همچنین، این یاری و هدایت را در آیۀ 3 به‌شکل عام معرفی می‌کند (طبرسی، 10 / 615؛ طباطبایی، 20 / 121-122؛ قطب، 6 / 3779-3780) که شامل هر دو گروه شاکران و کافران می‌شود (اسراء / 17 / 20؛ زخرف / 43 / 5)، چنان‌که در پایان سوره نیز، قرآن را تذکره، جواز راه و هدایتگر برای کسانی می‌داند که قصد این سبیل کنند و در رحمت الٰهی داخل شوند (آیۀ 29) که خود نشان از پیوستگی معنایی ابتدا و اختتام این سوره دارد. این عطا و هدایت عام، سنت ابتلا و آزمون است که زمینۀ رشد را برای انسان فراهم می‌کند (آیۀ 2). اگر انسان شاکر باشد و از آنچه از ابزار و امکاناتی که در اختیارش قرار داده شده است، به بهترین نحو استفاده کند، از این آزمون به سلامت به در می‌آید و رشد برای او حاصل می‌شود. در مقابل، اگر کفران نعمت کند و عطایای الٰهی را در آنجا که باید، استفاده نکند، همین نعمتها به غل و زنجیر و عذابی دردناک بدل می‌شود (آیۀ 4)؛ درواقع، کافر با ناسپاسی خود زمینۀ رشد، ترقی و وسعت وجودی را به فضای تنگ و محدودی تبدیل می‌کند که وصف آن در یک آیه (آیۀ 4) می‌گنجد. در مقابل، «ابرار» آن‌چنان در بسط روحی و معنوی قرار می‌گیرند و وصف خصوصیات و درجات آنان چنان بی‌انتها ست که 18 آیه از این سوره را به خود اختصاص داده است و گویی هنوز ادامه خواهد داشت.
واژۀ ابرار مشتق از «بر»، به معنای بیابان وسیع و بی‌انتها ست (راغب، 141). بر این اساس، ابرار با انفاق محبوب و گسستن ریشۀ تعلقات دنیوی (آیۀ 8؛ نیز آل‌عمران / 3 / 92؛ حشر / 59 / 9؛ تغابن / 64 / 16) در بر و نیکی خویش به وسعت مثال بر و بیابان رسیده‌اند. گستردگی وجودی ابرار خود دارای مراتبی است که در آیات 5، 6، 17 و 21 این سوره بیان، و به 3 مرتبه از نوشیدن وصف شده است که هریک ناب‌تر و برگزیده‌تر از مرتبۀ قبلی است. ابرار در آغاز راه، از شرابی به اندازۀ کأس با مخلوط کافور و با مزاجی سرد (آیۀ 5) از دست عبادالله می‌نوشند (آیۀ 6)، که باعث زایل‌شدن حب دنیا و غلبۀ خوف آخرت و درنتیجه، انفاق «ما یُحب» می‌شود. سرانجامِ این روند، امنیت از عذاب روز ترسناکی است که قلوب و ابصار در آن منقلب می‌گردند. در مرحلۀ بعد مستانه از شرابی به اندازۀ کأس با مخلوط زنجبیل و با مزاجی گرم (آیۀ 17) در سلسبیل، یعنی در راه‌رفتن به سوی خدا (آیۀ 18)، نوشانده می‌شوند که باعث شتاب در کمال می‌شود و مراتب بالایی در بهشت را به دست می‌آورند. در این تصویرسازی الٰهی نمادهایی مثل لباس سبز، دست‌بند نقره و خدمت ولدان مخلدون در سوره مطرح شده است (آیات 18-20). درنهایت، از شرابی ناب، طهور، بدون اندازه و ممزوج با هر مزاجی از دست خداوند سقایت می‌شوند و به مقام حضور می‌رسند.
در بالاترین مرتبه، ابرار در جایگاهی قرار می‌گیرند که خطاب آنان از غیبت به مخاطب تغییر پیدا می‌کند. خداوند آنان را به طور مستقیم، مورد خطاب قرار می‌دهد و مقام آنان از شاکر به مشکور ارتقا می‌یابد (آیۀ 22). در بخش بعدی آیات، پیامبر (ص) مورد خطاب قرار می‌گیرد و به صبر در برابر این حکم الٰهی فرا خوانده می‌شود (آیۀ 24)؛ حکمی که به‌موجب آن، باید آحاد مردم، اعم از شاکر یا کافر را از زندگی عاجله برهاند و آنان را به وسعتی که خداوند برایشان در نظر دارد، برساند (آیۀ 27) و بر رأی خود استوار باشد و از ناسپاسان پیروی نکند (آیۀ 24)؛ و همچنین شبانه‌روز به ذکر خدا و تسبیح او مشغول باشد (آیات 25-26). در پایان سوره نیز همان مطلب آغازین سوره پی گرفته می‌شود و از قرآن به منزلۀ مصداق راهنمایی به سوی سبیل حق یاد می‌گردد (آیۀ 29)؛ درواقع، قرآن مثالی از هدایت عامی است که از هیچ‌کس دریغ نخواهد شد. شاکران با آن در رحمت واسعۀ الٰهی وارد خواهند شد و نیز موجب عذابی دردناک برای کافرانی است که به خود ظلم کرده‌اند (آیۀ 31)، درحالی‌که خدواند از شکر شاکران و کفر کافران مستغنی است (آیۀ 28).
عبارات و مضامین سورۀ دهر به‌دلیل نزول بخشی از آیات آن در پی انفاق امام علی، حضرت فاطمه و حسنین (ع)، بازتاب فراوانی در آثار متقدم داشته است؛ آثاری همچون دیوان منسوب به امام علی (ع)، مناقب آل ابی‌طالب (1376 ق / 1957 م) از ابن شهرآشوب، مناقب امیرالمؤمنین (ع) اثر محمد بن سلیمان کوفی، و مطالب السؤول فی مناقب آل رسول (ص) (1412 ق) اثر محمد بن طلحۀ نصیبی از نمونۀ این آثار به زبان عربی است.
از جملۀ تک‌نگاریها دربارۀ موضوعات این سوره می‌توان به آثاری چون: العسل المصفى من تهذیب زین الفتى فی شرح سورة هَـلْ اَتى (قم، 1418 ق) نوشتۀ احمد بن محمد عاصمی در تفسیر و شرح سورۀ دهر و فضایل اهل بیت و امیر مؤمنان (ع)؛ تحفة الفتى فی تفسیر سورة هَلْ اَتى (تهران، 1382 ش)، از آثار غیاث‌الدین منصور دشتکی؛ تفسیر سورة هَلْ اَتى (بیروت، ۱۴۲۴ ق) نوشتۀ جعفر مرتضى عاملی؛ و نزول سورة هَلْ اَتى فی اهل بیت المصطفى (ص) (1427 ق)، نوشتۀ علی حسینی میلانی اشاره کرد.

مآخذ

آل‌غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، دمشق، 1382 ق؛ ابن‌بابویه، محمد، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، به کوشش محمدمهدی حسن خرسان، قم، 1368 ش؛ ابن‌طاووس، علی، سعد السعود، نجف، 1369 ق؛ ابن‌ندیم، الفهرست؛ بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، 1415 ق؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش صفوان عدنان داوودی، بیروت، 1412 ق / 1992 م؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن کریم، تهران، 1384 ش؛ زرکشی، محمد، البرهان فی علوم القرآن، به کوشش یوسف عبدالرحمان مرعشلی و دیگران، بیروت، 1410 ق؛ زمخشری، محمود، الکشاف، به کوشش مصطفى حسین احمد، بیروت، 1407 ق؛ سیوطی، الدر المنثور، قم، 1404 ق؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، 1390 ق؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل‌الله یزدی طباطبایی، تهران، 1372 ش؛ طوسی، محمد، التبیان، نجف، 1383 ق / 1964 م؛ فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، 1420 ق؛ فیروزآبادی، محمد، بصائر ذوی التمییز، قاهره، 1416 ق؛ قرآن کریم؛ قطب، سید، فی ظلال القرآن، بیروت، 1425 ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، به کوشش محمدتقی مصباح یزدی و محمدباقر بهبودی، بیروت، 1403 ق؛ میبدی، احمد، کشف الاسرار، به کوشش علی‌اصغر حکمت، تهران، 1371 ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.