زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه

دنا

دِنـا، قله و کوهستانی در بلندیهای زاگرس مرکزی که در فرهنگ مردم ایران، ارتباطی تنگاتنگ با شاهان و قهرمانان اسطوره‌ای دارد. 
کوهستان دنا که در شهرستانهای بروجن، سمیرم و بویراحمد به چشم می‌خورد، قله‌ای به ارتفاع حدود 400‘4 متر به نام دنا (دینار) دارد که در 35کیلومتری شمال باختری شهرستان یاسوج واقع شده، و براساس اساطیر ایران، بخشی از داستانهای اسطوره‌ای در آن رخ داده است (جعفری، 1/ 268). 
نام دنا در منابع جغرافیایی و تاریخی سده‌های نخستین اسلامی به صورتهای دینار (اصطخری، 107)، دینان (ابن‌حوقل، 44)، دیان ( اشکال ... ، 113)، دما (بیرونی، 280) و دنباد (حدود ... ، 45) ضبط شده است. برخی از محققان نام دنا را برگرفته از «دئنا»، به معنی «دین» می‌دانند که منظور وجدان و ضمیر پاک است (مشکور، 6؛ مجیدی، 19؛ رضایی، 15؛ سیاهپور، 524)؛ بدین‌ترتیب، برخلاف کوه دماوند (ه‍ م) ــ که در اساطیر ایران جایگاه دیوان و جادوان است ــ برای لفظ دنا معنای مقدسی روایت شده است: با ناپدید شدن کیخسرو، دارندۀ فر ایزدی، و 4 قهرمان اساطیریِ همراهش در این کوه، دنا جایگاهی مقدس یافته است، چنان‌که هنوز هم مردم داستانهای این قهرمانان را روایت می‌کنند (سیاهپور، همانجا). 
بیرونی در سدۀ 5 ق/ 11 م آورده است که در «کوه دما» در شبهای نوروز، خواه هوا صاف باشد یا ابری، نور آتشی به نام آتش کلواذا می‌درخشد. به روایت او، عضدالدولۀ دیلمی گروهی را برای کشف حقیقت به این کوه فرستاد؛ آن گروه هر اندازه به آتش نزدیک می‌شدند، آتش از آنان دورتر، و هر چه از آتش دورتر می‌شدند، آتش به آنان نزدیک‌تر می‌شد (همانجا). 
امروزه در کوهستان دنا، نام و نشان بسیاری از آبادیها، تپه‌ها، گردنه‌ها، غارها و چشمه‌ها با توجه به داستانهایی که ریشه در فرهنگ مردم دارند، ازجمله داستان کیخسرو و پنهان شدن وی از انظار، مشهود است و مردم معتقدند منطقه‌ای که این پادشاه در آنجا، از دیده‌ها نهان شد، نزدیک ولایت آنها ست. برخی از این جایها با داشتن نام این پهلوانان اینها ست: چشمۀ بشو، تل خسروی، گردنۀ بیژن، اشکفت خسرو، سی‌سخت و جز اینها (نک‍ : شاه‌محمدی، 33؛ دوستخواه، 82، 89؛ اقتداری، 526؛ کریمی، 79-80؛ نیز فسایی، 1/ 149). 
روستایی نیز به نام قلعۀ مختارخان، در دره‌ای از رشته‌کوههای پیوسته به دامنۀ دنا قرار دارد که باریکۀ آبگیر این دره را «گود بهمن‌زاد» نامیده‌اند. بر فراز یکی از کوهپایه‌های شمالی این روستا نیز بازمانده‌های آبادی و دژی وجود دارد که به دژ بهمن پادشاه مشهور است. در این محل، گذشته از چند سنگ‌نوشتۀ دور از دسترس که به خط پهلوی است، بقایایی از سفالها و ظروف نیز یافت شده است (دوستخواه، 82). اهالی روستای قلعۀ مختارخان و دیگر مردم آن نواحی، داستان دژ بهمن را به این محل نسبت می‌دهند که شرح آن در شاهنامۀ فردوسی آمده است (4/ 357 بب‍‌ ؛ دوستخواه، همانجا). 
دنا برای مردم منطقه، بیش از اینکه یک کوه یا یک قلۀ مرتفع باشد، عنصر یا بن‌مایه‌ای از یک اسطوره است که در قصه‌های محلی آنها نمود دارد. در این داستانها، کیخسرو (ه‍ م) با زبدۀ سپاهیان و پهلوانان خویش از سی‌سخت (محلی در ناحیۀ کهگیلویه، امروزه مرکز شهرستان دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد)، که نام آن از 30 پهلوان سترگ و سخت‌کوش در‌گاه کیخسرو گرفته شده است، حرکت می‌کند (نک‍ : دوستخواه، 89؛ رضایی، 18؛ سیاهپور، 524-525). آنها در نقطه‌ای از این منطقه، تلی ایجاد می‌کنند که امروزه به تل خسرو شهرت دارد. مردم این ناحیه بر این باورند که به وجود آمدن این تل در جریان برخورد کیخسرو با کشاورزی بوده است. ابتدا سپاه کیخسرو به کشاورز در جمع‌آوری گندم کمک می‌کنند؛ سپس به‌سبب حاضرجوابی آن کشاورز، کیخسرو دستور می‌دهد که روی خرمن محصولات او تلی از خاک انباشته کنند؛ بدین ترتیب تل خسرو ایجاد می‌شود (نک‍ : کریمی، همانجا). برخی نیز بر این باورند که کیخسرو بالای این تپۀ مرتفع رفته، و در همین‌جا، لهراسب را به عنوان جانشین خود معرفی کرده است، که به همین سبب، به تل خسروی معروف است (نک‍ : همو، 80). 
در کوهستان دنا، منطقه‌ای به نام بردِ شاه (سنگ شاه) وجود دارد و مردم دربارۀ آن می‌گویند که کیخسرو با سپاهش پس از عبور از تل خسرو، به این منطقه می‌رسد و سپاهیان از کیخسرو جدا می‌شوند، ولی با اصرار زیاد، 4 تن از پهلوانان (بیژن، گیو، توس و فریبرز) با کیخسرو همراه می‌شوند. در گردنۀ بیژن (امروزه راه کوهستانی میان دامنه‌های شمالی دنا و ناحیۀ کهگیلویه و بویراحمد)، ناگهان کیخسرو ناپدید می‌شود و همراهان او تا غاری که امروز در نزدیک خفر قرار دارد و به نام غار کیخسرو خوانده می‌شود، وی را جست‌وجو می‌کنند. سرانجام پهلوانان نیز در بوران و برف شدید دنا، به دام می‌افتند و در زیر برف مدفون می‌شوند (دوستخواه، 89-90؛ سیاهپور، 525؛ شاه‌محمدی، 18-36). 
اگرچه منابع تاریخی (نک‍ : طبری، 1/ 509-516؛ ابن‌اثیر، 1/ 248-250) و همچنین شاهنامۀ فردوسی (4/ 367 بب‍‌ ) به ماجرای کیخسرو و ناپدیدشدن این پادشاه اساطیری در کوه اشاره کرده، و نامی از کوه دنا نبرده‌اند، اما در داستانها و افسانه‌هایی که در ادبیات شفاهی روزگار ما دربارۀ ناپدیدشدن کیخسرو و همچنین داستانهایی دربارۀ ملاقات با کیخسرو آمده، به نام کوه دنا اشاره شده است (نک‍ : حمدالله، تاریخ ... ، 94-95، نزهة ... ، 2/ 199-200؛ انجوی، 265-297). مردم محل بر این باورند که کوه دنا محل ناپدید شدن کیخسرو و جایگاه مرگ پهلوانان همراه او ست (نک‍ : سیاهپور، 524-525؛ دوستخواه، 77- 78؛ آذرشب، 20- 23).
امروزه در میان مردم نواحی اطراف کوه دنا، شاهنامه‌خوانی (ه‍ م) بسیار رواج دارد؛ مثلاً طایفۀ فارسی‌مدان، یکی از طوایف ایل قشقایی ساکن در اطراف کوه دنا، که مانند دیگر طایفه‌ها و خاندانهای قشقایی به گونه‌ای از زبان ترکی سخن می‌گویند، با اینکه برای ادای مقصود و بیان مطالب روزمره به زبان فارسی تسلط چندانی ندارند، مجلس شاهنامه‌خوانی برپا می‌کنند و با لهجه‌ای نیمه‌ترکی ـ نیمه‌فارسی، به تفسیر و شرح و نقل روایتهای گوناگون می‌پردازند (دوستخواه، 78). 
کوه دنا در فرهنگ و ادبیات مردم منطقه، بازتاب فراوانی دارد و شعرهایی بـا گویش لـری در وصف آن سروده شده است، از جمله: کَهُ دنا نه بِشکَنُم خَهِ‌کشَه بِویزُم/ مُشک و عَنبِرش کِنُم و زُلفه یار بریزُم (= قطعه‌ای از کوه دنا را بشکنم و خاکش را ببیزم، به صورت مشک و عنبر درآورم و بر گیسوی دلبر بپاشم)؛ زلفه یارُم کُپَکه، دَهْس و یک ندادِه/ مَی چَویل پَیِ دنا، شَوْنَمَش نهاده (= گیسوی دلبرم پُرپشت است، پریشان گردیده است. به‌سان چَوِل (گیاهان گیسووار) دامنۀ کوه دنا، که شبنم بر او نشسته است) (طاهری، 682). 

مآخذ

آذرشب، حسین، «کوه دنا نهانگاه کیخسرو»، فروهر، تهران، 1376 ش، س 32، شم‍ 362؛ ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن‌حوقل، محمد، صورة الارض، ترجمۀ جعفر شعار، تهران، 1345 ش؛ اشکال العالم، منسوب به ابوالقاسم جیهانی، ترجمۀ علی ابن عبدالسلام کاتب، به کوشش فیروز منصوری، مشهد، 1368 ش؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1368 ش؛ اقتداری، احمد، خوزستان و کهگیلویه و ممسنی، تهران، 1359 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، مردم و شاهنامه، تهران، 1354 ش؛ بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمۀ اکبر داناسرشت، تهران، 1352 ش؛ جعفری، عباس، کوهها و کوهنامۀ ایران، تهران، 1379 ش؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1361 ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش ادوارد براون، تهران، 1361 ش؛ همو، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1331 ق/ 1913 م؛ دوستخواه، جلیل، «کیخسرو در کوههای فارس»، مجموعه مقالات چهارمین کنگرۀ تحقیقات ایرانی، به کوشش محمدحسین اسکندری، شیراز، 1353 ش، ج 2؛ رضایی بیاره، مسعود، «جای پای اساطیر در باور و نام‌واژه‌های مردم سی‌سخت»، آوای دنا، یاسوج، 1387 ش، س 8، شم‍ 23-24؛ سیاهپور، کشواد، «کوه دنا»، پژوهشهای ایران‌شناسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1384 ش، ج 15؛ شاه‌محمدی، محمدرضا و دیگران، «کیخسرو در آیینۀ فرهنگ و ادب ایران»، فرهنگ مردم، تهران، 1389 ش، س 7، شم‍ 31-32؛ طاهری بویراحمدی، عطا، «دنا»، پژوهشهای ایران‌شناسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1384 ش، ج 16؛ طبری، تاریخ؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی‌مطلق، تهران، 1386 ش؛ فسایی، حسن، فارس‌نامۀ ناصری، تهران، 1314 ق؛ کریمی، اصغر، «سی‌سخت (ده بزرگ)»، هنر و مردم، تهران، 1351 ش، شم‍ 121؛ مجیدی کرایی، نورمحمد، تاریخ و جغرافیای کوهگیلویه و بویراحمد، تهران، 1371 ش؛ مشکور، محمدجواد، خلاصة الادیان: در تـاریخ دینهای بـزرگ، تهـران، 1359 ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.