زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

درگز

دَرْگَز، شهر و شهرستانی در شمال خاوری استان خراسان رضوی.

شهرستان درگز

این شهرستان از شمال به کشور ترکمنستان، از غرب و جنوب غربی به شهرستان قوچان، از جنوب و جنوب شرقی به شهرستانهای چناران و مشهد، و از شرق به شهرستان کلات محدود است ( فرهنگ ... آبادیها ... ، 5). شهرستان درگز در تقسیمات کشوری سال 1393 ش، شامل 4 بخش به نامهای مرکزی، نوخندان، لطف‌آباد و چاپشلو، و 4 شهر به نامهای درگز، نوخندان، لطف‌آباد و چاپشلو به مرکزیت شهر درگز بوده («تقسیمات ... »، بش‍ ؛ «موقعیت ... »، بش‍‌‌ ) و در سرشماری رسمی سال 1390 ش، 326‘74 تن جمعیت داشته است («درگاه ... »، بش‍‌ ).
شهرستان درگز در ناحیه‌ای کوهستانی جای دارد و حدود 90٪ از زمینهای آن را رشته‌کوههای هزارمسجد و کپه‌داغ فراگرفته‌اند و حدود 10٪ دیگر ناحیۀ هموار دشتی است. مهم‌ترین پهنۀ دشتی درگز، دشت لطف‌آباد در شمال شهرستان است که درواقع ادامۀ بیابان قره‌قوم در ترکستان به شمار می‌رود ( فرهنگ ... آبادیها، 5-6). آب‌وهوای این شهرستان در نواحی کوهستانی، معتدل مایل‌به‌سرد و در نواحی شمال مشرف به مرز ترکمنستان، در تابستانها گرم و تا حدی سوزان و در زمستانها سرد و خشک است (جعفری، 516).
از بلندیهای شهرستان درگز رودهای بسیاری جریان می‌یابند که می‌توان به درونگر، لاین‌سو، زنگلانلو، دوآبی و گرنی، که جریان آنها دائمی است، اشاره کرد. آب این رودخانه‌ها سرانجام به خاک ترکمنستان سرازیر می‌شود (افشین، 2 / 328-330؛ فرهنگ ... رودها ... ، 5-6 / 90، 92).
مردم شهرستان درگز مسلمان، و بیشتر پیرو مذهب شیعۀ دوازده‌امامی‌اند. پیروانی از تسنن نیز در روستاهای شمال غربی شهرستان و بخش نوخندان به سر می‌برند. مردم این شهرستان به زبانهای ترکی، فارسی و گویش کردی کرمانجی سخن می‌گویند (شهرها ... ، 4 / 317).
اساس اقتصاد این شهرستان برپایۀ کشاورزی، دامداری و صنایع‌دستی استوار است. از عمده‌ترین فراورده‌های کشاورزی می‌توان به گندم، جو، پنبه، انگور، توت، سیب درختی، سبزیجات و صیفی‌جات، برنج و جز آنها اشاره کرد؛ آب مورد نیاز کشاورزی از رودخانه‌، چشمه و کاریز تأمین می‌شود. دامداری به دو صورت ثابت و متحرک است و صنایع‌دستی‌ای چون قالی‌بافی، گلیم‌بافی، جوراب‌بافی، جاجیم‌بافی و کلاه‌بافی دارد ( فرهنگ ... آبادیها، 29-31).

شهر درگز

این شهر در موقعیت جغرافیایی °59 و ´6 طول شرقی، و °37 و ´26 عرض شمالی، و در ارتفاع 480متری از سطح دریا واقع است (شهرها، 4 / 315). جمعیت شهر درگز در سرشماری سال 1390 ش، برابر با 054‘ 37 تن بوده است («درگاه»، بش‍‌ ). این شهر ازلحاظ اقلیمی در منطقه‌ای کوهستانی واقع است؛ ازاین‌رو، آب‌و‌هوایی معتدل و خشک دارد ( فرهنگ ... ایران، 9 / 167).

پیشینۀ تاریخی

از تاریخ درگز تا دورۀ قاجاریه، جز آگاهیهای پراکنده، چیزی در دست نیست. اراضی شهرستان درگز از دیرباز در ولایت تاریخی ابیورد (ه‍ م) جای داشته است؛ ازاین‌رو، تاریخ آن را باید در پیوند با تاریخ کهن ابیورد جست‌وجو کرد. گویا نخستین‌بار حافظ ابرو از درگز نام برده است. به نوشتۀ او در سدۀ 9 ق / 15 م، درگز یکی از بلوکات ابیورد به شمار می‌رفته، و دارای 8 قریه و بیش از 50 مزرعه بوده است که نشان از آبادانی درگز در آن روزگاران دارد (ص 100). از تاریخ درگز تا دورۀ قاجاریه که این ناحیه مرکزیت یافت، همین‌قدر می‌دانیم که پس از یورش مغولان تا برآمدن صفویان، همچون دیگر نواحی خراسان، عرصۀ تاخت‌وتاز ازبکان بود، تا آنکه در دورۀ شاه اسماعیل اول صفوی (907-930 ق / 1501-1524 م) و به‌ویژه در دورۀ دو تن از جانشینان او، شاه طهماسب و شاه عباس اول، برای بیرون‌راندن آنها بارها بـه خراسان لشکرکشی شد و نیـز بـرای جلوگیری از تهاجم ازبکان به نواحی داخلی ایران، طوایفی همچون افشار، چمشگزگ، قراقویونلو، گرایلی و شیخوانلو از نواحی خوارزم، آذربایجان، قفقاز و دیگر نواحی ایران، در حدود مرزهای خراسان و از آن میان، درگز اسکان داده شدند (نک‍ : میرنیا، 10-13).
در دورۀ نادر شاه افشار (1148-1160 ق / 1736-1747 م)، چند صد خانوار از چاپشلوها به سرکردگی بابا خان، که برخی آنان را تیره‌ای از قاجارها و برخی دیگر تیره‌ای از افشارها دانسته‌اند، از نواحی بخارا به درگز کوچ داده شدند و حاکم ابیورد زمینهایی در ناحیۀ درگز در اختیار آنان قرار داد و این تازه‌واردان در روستایی که به نام آنان چاپشلو خوانده شد، اقامت گزیدند. درواقع می‌توان بابا خان را نخستین حاکم ناحیۀ درگز، و روستای چاپشلو را نخستین حاکم‌نشین آن دانست (نک‍ : ییت، 152؛ میرنیا، 85، 110؛ توحدی، 357).
در دورۀ حکومت بیگلر خان چاپشلو بر ناحیۀ درگز، که مقارن با سالهای پایانی سلطنت فتحعلی شاه و سالهای آغازین سلطنت محمد شاه قاجار بود، با ساختن شهر محمدآباد، حاکم‌نشین ناحیۀ درگز از روستای چاپشلو به این روستای نوبنیاد انتقال یافت. تا پیش از ساخته‌شدن محمدآباد، در جای آن نیزاری انبوه وجود داشته است که ترکمنان به هنگام یورش به نواحی داخلی خراسان، از آنجا به‌عنوان مخفیگاه استفاده می‌کردند؛ بیگلر خان، حکمران درگز، آن نیزار را از میان برداشت و به‌جای آن شهرکی با کمک مالی محمد شاه قاجار بنیاد نهاد و از‌این‌رو، آن را «محمدآباد» نام نهادند (میرنیا، 112، 123-124).
در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، نیروهای نظامی روسیۀ تزاری به بهانۀ سرکوب طوایف ترکمن و تأمین امنیت راههای تجارتی، به نواحی شمال شرقی ایران دست‌اندازی می‌کردند و سرانجام دولت ایران را در 1299 ق / 1882 م، مجبور به امضای پیمان مرزی آخال ساختند. به‌موجب این پیمان بخشهایی بزرگ از خراسان، ازجمله ابیورد، ضمیمۀ خاک روسیۀ تزاری شد (نک‍ : شمیم، 254-255).
با ازدست‌رفتن ابیورد، درگز به‌عنوان ناحیه‌ای مرزی اهمیت بیشتری یافت و شهر محمدآباد، حاکم‌نشین درگز، به‌عنوان شهری مرزی جای ابیورد را در دستگاه دولتی ایران گرفت. کلنل مگرگور (وابستۀ نظامی انگلیس) که در 1292 ق / 1875 م، به محمدآباد سفر کرده بود، آنجا را شهری با خانه‌های کوچک و معمولی، دارای دکانهایی در مرکز شهر، محصور با دیوار و خندق و استحکامات نظامی، و با حدود 200‘1 خانوار جمعیت وصف کرده است. به نوشتۀ او، محمدآباد دارای دو خیابان اصلی پردرخت، یکی در جهت شمال به جنوب و دیگری شرق به غرب بود که در مرکز شهر یکدیگر را قطع، و شهر را به 4 بخش تقسیم می‌کرده‌اند و خیابانهای فرعی به موازات دیوار عرضی شهر پشت سر هم و منظم کشیده شده بودند و دو دروازه در دو سوی خیابانی که در جهت شمال به جنوب امتداد داشت، شهر را به بیرون از دیوار مرتبط می‌ساخته‌اند. مگرگور در یادداشتهای خود دربارۀ محمدآباد چنین نوشته است: «تنها چیزی که توجه مرا جلب کرد، نبودن ویرانه و وجود نظم و ترتیب در سیستم خیابان‌کشی بود» (2 / 76- 79). سالها پس از آن نیز کلنل چارلز ادوارد ییت (سر کنسول انگلیس در مشهد)، در اواخر دورۀ ناصری، در ربیع‌الاول 1312 / سپتامبر 1894، از محمدآباد، مرکز ناحیۀ درگز، دیدن کرده است. وی آنجا را شهری متوسط‌الحال با حدود 000‘1 خانوار جمعیت وصف نموده که بازرگانی و دادوستد در آن رونق چندانی نداشته، و بیشتر محدود به تجارت پارچه‌های چیت بوده است. ییت در توصیفات خود از محمدآباد از دو دروازۀ آن نیز یاد کرده است (ص 152-153).
در دورۀ رضا شاه، با تصویب قانون تقسیمات کشوری، درگز یکی از بخشهای شهرستان قوچان به شمار می‌رفته است. گویا نام محمدآباد در همین زمان رسماً به درگز تغییر یافته است. بخش درگز بعدها با توسعۀ بیشتر، بنابر مصوبۀ مورخ 1 / 6 / 1327 ش وزارت کشور، به شهرستان ارتقا یافت (نک‍ : فریدی، 3 / 52-54). در 1383 ش، با تقسیم استان خراسان به 3 استان خراسانهای رضوی، شمالی و جنوبی، شهرستان درگز در محدودۀ خراسان رضوی قرار گرفت (همو، 3 / 94).

اماکن تاریخی

از آثار تاریخی شهر درگز و اطراف آن، می‌توان از آثار باستانی و بقایای معماری بندیان در سه‌کیلومتری شمال شهر درگز (کاوشهای باستان‌شناختی در این محل حکایت از آثار معماری دوران ساسانیان دارد)، برج ارتیان، قلعه یا تپۀ اشکانیان، یوخاری‌قلعۀ سعدآباد و بقعۀ صید (سید) علی خان درگزی نام برد (خراسان ... ، 47؛ فرهنگ ... آبادیها، 36).

مآخذ

افشین، یدالله، رودخانه‌های ایران، تهران، 1373 ش؛ «تقسیمات کشوری»، پُرتال (مل‍‌ )؛ توحدی، کلیم‌الله، حرکت تاریخی کرد به خراسان در دفاع از استقلال ایران، مشهد، 1371 ش؛ جعفری، عباس، کوهها و کوه‌نامۀ ایران، تهران، 1368 ش؛ حافظ ابرو، عبدالله، تاریخ (بخش جغرافیای خراسان)، به کوشش درتئا کراوولسکی، ویسبادن، 1982 م؛ خراسان سرزمین نور، تهران، 1378 ش؛ «درگاه ملی آمار»، آمار (مل‍‌ )؛ شمیم، علی‌اصغر، ایران در دورۀ سلطنت قاجار، تهران، 1387 ش؛ شهرهای ایرانشهر، به کوشش محمدرضا نصیری، تهران، 1391 ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور (درگز)، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1384 ش؛ فـرهنگ جغرافیایی ایـران، استان دهم، سازمان جغرافیایی کشور، تهران، 1332 ش؛ فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1384 ش؛ فریدی مجید، فاطمه و نجمه ملک‌پور، سرگذشت تقسیمات کشوری ایران، تهران، 1388 ش؛ مگرگور (ض: مک‌گِرگر)، سی. م.، شرح سفری به ایالت خراسان و شمال غربی افغانستان، ترجمۀ اسدالله توکلی طبسی، مشهد، 1368 ش؛ «موقعیت جغرافیایی شهرستان درگز»، درگز (مل‍‌ )؛ میرنیا، علی، سردارانی از ایلات و طـوایـف درگـز، مشهـد، 1361 ش؛ ییـت، چـارلـز ادوارد، سفرنامـۀ خـراسان و سیستان، ترجمۀ قدرت‌الله روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبری، تهران، 1365 ش؛ نیز:

Amar, www.amar.org.ir / default.aspx?tabid=2400; Daregaz, www. daregaz.khorasan.ir; Moi, www.portal2.moi / portal / home.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.