زمان تقریبی مطالعه: 12 دقیقه

داغستان

داغِسْتان،  از جمهوریهای خودمختار فدراسیون روسیه به مرکزیت ماخاچ‌قلعه، واقع در کرانۀ غربی دریای مازندران و شرق قفقاز. 
جمهوری خودمختار داغستان با وسعت 300‘50 کمـ2، میان °41 تا °45 عرض شمالی، و °45 تا °48 و ´30 طول شرقی در جنوب روسیه واقع است و از جانب شمال به جمهوری خودمختار قالمیق/ قالموق/ کالمیکیا، از شرق به دریای مازندران، از جنوب به جمهوری آذربایجان، از جنوب ‌غربی به جمهوری گرجستان، از غرب به جمهوری خودمختار چچن و از شمال ‌غربی به منطقۀ استاوروپول محدود است («دائرة‌المعارف آذربایجان»، III/299-300). 
داغستان از ترکیب واژۀ ترکی «داغ» یا «طاغ» به معنای کوه، و پسوند فارسی «ستان» به معنای مکان و سرزمین تشکیل شده، و ترکیب آن دو به معنای کوهستان یا سرزمین کوهستانی است (همانجا). به گفتۀ بارتولد، نام داغستان از سدۀ 10 ق/16 م، بر این سرزمین اطلاق شده است (نک‍ : EI2). 
سرزمین داغستان از‌لحاظ عوارض طبیعی به 3 ناحیۀ مشخص تقسیم می‌شود. نخست ناحیۀ پست و هموار که نواحی جنوب‌ شرقی داغستان را در بر می‌گیرد؛ دوم ناحیۀ کوهپایه‌ای در باریکۀ کرانه‌های دریای مازندران که دارای دره‌ها، فرورفتگیها و رشته‌کوههای نه‌چندان بلندی است که از شمال ‌غربی به جنوب ‌شرقی کشیده شده‌اند؛ و سرانجام ناحیۀ کوهستانی در غرب داغستان که در‌واقع بخشی از رشته‌کوههای قفقاز بزرگ است و بلندترین قلۀ آن به نام «بازار دوزو» با ارتفاع 485‘4 متر از سطح دریا، در مرز داغستان و جمهوری آذربایجان جای دارد («دائرة‌المعارف آذربایجان»، همانجا؛ «دائرة‌المعارف شوروی»، XIII/273). رودخانه‌های تِرِک، سولاک و سامور مهم‌ترین رودخانه‌های داغستان به شمار می‌روند. آب‌و‌هوای داغستان عموماً گرم و خشک، و میانگین بارندگی آن حدود 200 میلی‌متر در سال است؛ اما این میزان در نواحی شمالی این سرزمین به حدود 800 میلی‌متر در سال می‌رسد ( انکارتا، .npn). 
در جمهوری خودمختار داغستان، حدود 30 گروه قومی زندگی می‌کنند و حدود 32 زبان در آنجا رایج است. هر‌یک از زبانها، متشکل از چند گویش اصلی و فرعی است که برای دیگر گویشوران قابل فهم نیست. زبانهای رایج در داغستان عمدتاً وابسته به گروههای زبانی قفقازی، فارسی و ترکی‌اند. این تنوع قومی و زبانی نشانگر مهاجرت اقوام و گاهی کوچ اجباری در طول تاریخ است. اصلی‌ترین گروه زبانی داغستان، زبانهای قفقازی و هند‌و‌اروپایی (اسلاوی ـ فارسی) و ترکی است («دائرة‌المعارف آذربایجان»، همانجا؛ بریتانیکا، III/845؛ یکتایی، 348؛ آکینر، 130). 

آوارها، کومیکها، لزگیها، دارگینها / دارغینها، نوگایها، طبرسرانها، آگولها، تاتها، زاخوریها، چچنیها و رتولها مهم‌ترین گروههای قومی داغستان به شمار می‌روند (همو، 122؛ «دائرة‌المعارف شوروی»، XIII/277). 

جمعیت داغستان در 1395 ش/2016 م، 000‘015‘ 3 تن برآورد شده است. در آن سال، ماخاچ‌قلعه حدود 800‘ 587 تن، خاساویورت 420‘ 138 تن، و دربند 354‘ 122 تن جمعیت داشته‌اند («جمعیت»، .npn). حدود 85٪ جمعیت داغستان را مسلمانان تشکیل می‌دهند که بیشتر آنها اهل تسنن و شافعی‌مذهب، و حدود 4٪ آنها نیز پیرو مذهب تشیع‌اند. مسیحیان و یهودیان شماری اندک از جمعیت داغستان را تشکیل می‌دهند (خالدوف، 130؛ آکینر، 131). 
دیرینگی زندگی انسان در سرزمینی که امروزه داغستان خوانده می‌شود، به روزگاران پیش از تاریخ می‌رسد. کوههای سخت‌گذر که این سرزمین را در بر گرفته‌اند، پناهگاهی امن برای ساکنان آنجا فراهم آورده بود؛ اما شرایط اقلیمی و زمینهای کوهستانی آن برای کشاورزی مناسب نبود و از دیرباز ساکنان آنجا را دامدارانی کوچ‌رو تشکیل می‌دادند. این مردمان کوچ‌رو به هنگام ضعف حکومتهای مرکزی ایران از گذرگاههای قفقاز می‌گذشتند و نواحی شمال ‌غربی ایران را دستخوش تاراج می‌کردند؛ ازاین‌رو، از دیرباز شاهان ایران برای جلوگیری از تهاجمات این مردمان کوچ‌رو، خصوصاً از سدۀ 4 م به بعد، توجه خاصی به این منطقه داشتند و برای نظارت بر گذرگاههای    کوههای قفقاز، پادگانهایی را در آنجا بر پا ساخته بودند (نک‍ : همو،122-123؛ یکتایی، 1-3؛ فرای، 243-245؛ رئیس‌نیا، 2 /497، 3 /374-375). 
نفوذ ایرانیان در منطقه موجب رواج مزداپرستی و انتشار نامها و لقبهای ایرانی مانند طبرسران شاه، فیلان شاه، لیران شاه، و برخی رسوم و آداب ایرانیان مانند طرز دفن مردگان گردید (نک‍ : ابن‌خردادبه، 124؛ قزوینی، 399-400). 
اعراب در دورۀ فتوحات، در زمان خلیفۀ دوم، از طریق کرانه‌های غربی دریای مازندران به مناطق شمالی آن پیشروی کردند (نک‍ : طبری، 4/153-155) و پس از فتح دربند، مناطق شمالی این گذرگاه را به تصرف درآوردند و این حملات تا پایان سدۀ 1 ق/7 م ادامه داشت (خلیفه، 211-213؛ یعقوبی، 2/ 168؛ طبری، 4 /157- 158، 304-305، 5 /396، 7 /21، 88). در آغاز سدۀ 2 ق/ 8 م، خزرها از طریق دربند به مناطق جنوبی‌تر پیشروی کردند. این واقعه در اوایل خلافت هشام بن عبدالملک (105-125 ق/723-743 م) رخ داد. پس از آن در 112 ق/ 730 م، سپاه مسلمانان به فرماندهی مسلمة بن عبدالملک، خزرها را به عقب راندند و بار دیگر دربند به تصرف مسلمانان درآمد (نک‍ : همو، 7 /70-71)؛ اما رواج اسلام در منطقه به‌کندی صورت می‌گرفت و برای رفع این معضل 24هزار خانوار از اعراب مسلمان موصل، دمشق، حِمْص، تَدْمُر، حلب و دیگر نقاط شام و جزیره در منطقۀ دربند مستقر شدند و به این ترتیب پیشرفت اسلام در منطقه میسر گردید (ابن‌ابی‌الربیع، 77؛ خلیفه، 226؛ ابن‌اثیر، 5/ 178). 
در اوایل خلافت عباسیان، داغستان زیر نظر والیان آذربایجان و ارمنستان اداره می‌شد؛ اما در حدود سالهای میانی سدۀ 3 ق/ 9 م، با رو به ضعف نهادن دستگاه خلافت عباسی، داغستان تحت حاکمیت حکام محلی هاشمیان قرار گرفت. هرچند در اواخر سدۀ 3 تا اوایل سدۀ 4 ق، فرمانروایان محلی ساجیان، دربند و اطراف آن را بر قلمرو خود افزودند، اما دیری نپایید که حکام هاشمی توانستند بار دیگر دربند و نواحی آن را به تصرف خود درآورند. در نیمۀ دوم سدۀ 5 ق/ 11 م، ترکان سلجوقی بر داغستان استیلا یافتند. داغستان در اوایل سدۀ 7 ق/13 م به تصرف مغولان درآمد و در وهلۀ نخست تحت حاکمیت ایلخانان مغول اداره می‌شد و سپس بر قلمرو اردوی زرین افزوده شد («دائرة‌المعارف دیانت»، VIII/405). 
با رو به ضعف نهادن دولت اردوی زرین، داغستان به تصرف تیموریان درآمد. در دورۀ استیلای تیموریان بر این سرزمین، اسلام در داغستان گسترش بیشتری یافت و حدود 12 امیرنشین در آنجا تشکیل شد (پورصفر، 9 بب‍‌ ). امیرنشینهای شمخالات داغستان یا امیران تارخو (تارخی / تارکی)، اوسمیان قیتاق و معصومان طبرسران از جملۀ مهم‌ترین این امیرنشینها بودند (همو، 26-33، 36-45، 71-82). در همین دوران، منازعات دولتهای ایران و عثمانی و تا حدی دولت روسیۀ تزاری بر سر داغستان شدت گرفت و امرای محلی داغستان نیز در این منازعات شرکت داشتند (همانجاها؛ القداری، 76-77). بااین‌همه، امیران داغستان در بیشتر مواقع تابع دولت صفوی بودند (پورصفر، 29-31، 35، 37- 38، 74-76). 
برخی از رجال این امیرنشینها در دوران شاه سلطان حسین به مناصب بزرگی دست یافتند. فتحعلی ‌خان داغستانی، شمخال داغستان بود. ایلدار خان در اواخر سلطنت شاه عباس، پسرش القاص میرزا را بنابه خواستۀ شاه عباس به دربار او اعزام داشت و او از آن پس در ایران اقامت گزید و از ازدواجش با نجات بیگم دختر قراحسن‌ خان استاجلو، دو پسر به نامهای فتحعلی خان و مهرعلی خان به‌ دنیا آمدند. فتحعلی خان تنها وزیراعظم با‌کفایت شاه سلطان حسین بود که با توطئۀ درباریان متهم به سوء‌قصد به شاه شد و برکنار گردید. محمدعلی خان، برادرزادۀ فتحعلی خان، در سالهای وزارت عمویش، بیگلربیگ ایروان بود و لطفعلی خان داغستانی سپهسالار ایران و از بستگان فتحعلی خان در یکی از جنگها برضد محمود افغان پیروز شد و او را تا قندهار عقب نشاند. یکی‌ دیگر از مشاهیر این خاندان، علیقلی ‌خان متخلص به واله داغستانی (1124- 1169 ق)، صاحب تذکرۀ معروف ریاض‌الشعراء است. وی فرزند محمدعلی خان پسر مهرعلی خان است و پس از سقوط دولت صفوی به هند مهاجرت کرد و در همان‌جا درگذشت. یکی‌ دیگر از رجال این خانواده، نجفقلی بیگ پسر‌عموی واله داغستانی است که از بزرگان دولت نادر شاه (سل‍ 1148-1160 ق/ 1725-1747 م) بود، و در اواخر سلطنت نادر به حکومت یزد رسید و پس از انتشار خبر قتل نادر، در شورش مردم یزد کشته شد (همو، 30). 
نفوذ دولت صفویه در داغستان به‌ویژه از نیمۀ دوم سدۀ 11 ق/ 17 م رو به کاهش گذاشت و از سوی دیگر قدرت امرای محلی داغستان افزایش یافت و منازعاتشان شدت گرفت (باکیخانف، 123-126؛ القداری، نیز پورصفر، همانجاها). با ضعف و فروپاشی دولت صفوی، امرای داغستانی استقلال بیشتری یافتند و    سرکشیهای آنان رو به فزونی گذاشت. پس از این، رویکردِ آنان به دولتهای عثمانی و روسیه، موجب ورود نظامیان این دو کشور به داغستان شد (نک‍ : استرابادی، 9، 16- 19). 
دولت روسیه به بهانۀ مجازات قاتلان بازرگانان روسی که در 1124 ق/ 1712 م صدها تن از آنان در شهر شماخی به‌وسیلۀ حاجی داوود مسکوری و متحدانش کشته شده بودند، وارد داغستان شدند و پس از تصرف نواحی مختلف این سرزمین، قسمتهایی از آذربایجان و کرانه‌های غربی گیلان را اشغال کردند و این تصرفات طبق پیمان قسطنطنیه در 1137 ق/1725 م مورد تأیید دولت عثمانی و روسیه قرار گرفت (باکیخانف، 181 بب‍‌ ). 
با روی کار آمدن نادر شاه افشار و جنگهای سنگین او با دولت عثمانی، و توافق با دولت روسیه، قلمرو ایران و ازجمله داغستان از تصرف دولتهای روسیه و عثمانی خارج شد (استرابادی، 182-183؛ محمدکاظم، 1 /32، 410-411؛ باکیخانف، 140). نادر شاه در طول سلطنت خود، با سرکشیهای امرای داغستانی روبه‌رو بود و امیران داغستان، مانع استقرار دولت نادر شاه در این سرزمین بودند؛ ازاین‌رو، نادر شاه بارها به این منطقه لشکر کشید و به‌ویژه با لزگیها به نبرد پرداخت، اما هیچ‌گاه بر داغستان تسلط کامل نیافت (استرابادی، 232- 238، 258-266، 342-345، جم‍؛ محمدکاظم، 1 /410-411، 2 /672- 678، 832-833؛ آرونوا، 168- 169، 213 بب‍‌ ؛ باکیخانف، 141-142). نادر شاه در اوایل سلطنت خود طبق پیمان صلح رشت در 1145 ق/ 1732 م، تمامی نواحی واقع در جنوب رود کورا / کُر را به ایران برگرداند (همو، 140)؛ اما خشم نادر شاه و بی‌اعتمادی وی بر امیران داغستانی با کشته‌شدن برادرش ابراهیم خان ظهیرالدوله در 1151 ق/ 1738 م در داغستان شدت گرفت (نک‍ : محمدکاظم، 2 /672- 678، 832-833). 
پس از به‌قتل‌رسیدن نادر شاه در 1160 ق/ 1747 م، نفوذ و قدرت ایران در داغستان از میان رفت و منطقۀ داغستان به یکی از حکومتهای ملوک‌الطوایفی بدل شد و امیران محلی برای دستیابی به قدرت و نفوذ بیشتر به منازعات طولانی پرداختند (نک‍ : باکیخانف، 165؛ القداری، 123-127). پس از آن تنها مناسبات به‌ظاهر احترام‌آمیز میان بعضی امیران محلی داغستان و دولت زندیه باقی مانده بود (ابوالحسن گلستانه، 190، 339-340؛ ابوالحسن مستوفی، 663). 
حاکمان مناطق مختلف داغستان با جنگهای خود بر‌ضد    یکدیگر، لطمات بسیار سنگینی بر مردم داغستان وارد آوردند (باکیخانف، همانجا؛ القداری، 123-137؛ پورصفر، 33 بب‍‌ ). همین ناآرامیها در منطقه موجب نفوذ دوبارۀ دولت روسیه گردید و سرانجام والیگری قفقاز در 1199 ق/ 1785 م توسط دولت روسیه تأسیس شد (EI2). در ادامۀ این درگیریها و منازعات، امیران محلی بر مناطق داغستان دست یافتند و با انعقاد قرارداد گلستان در 1228 ق/1813 م، میان ایران و روسیه، این سرزمین به روسیه واگذار گردید (نک‍ : اعتمادالسلطنه، 3/1512-1513؛ سپهر، 1/242). 
در اواخر سدۀ 12 ق/ 18 م، فرقۀ صوفیۀ نقشبندیه در داغستان نفوذ بسیار داشت و رهبری مبارزات ضد‌روسی در بیشتر موارد با رهبران و مریدان این فرقه بود. معروف‌ترین و بزرگ‌ترین قیامهای ضدروسی در نیمۀ دوم سدۀ 13 ق اتفاق افتاد و رهبری آن با شیخ شامل بود که قریب 25 سال سرکردۀ بلامنازع قیام مردم داغستان برضد روسیه بود («دائرة‌المعارف آذربایجان»، VII/129). شیخ شامل سرانجام در جنگ گونیب در 1276 ق/ 1859م مغلوب شد و خود را تسلیم کرد و قیام مریدان پایان یافت. با برقراری آرامش نسبی در قفقاز و داغستان بار دیگر برخی از حکومتهای محلی داغستان احیا گردید، اما پس از عزل حاکم شمخال در 1282 ق/1865 م، داغستان به اشغال روسیه درآمد و توسط فرمانداران نظامی تعیین‌شده از سوی دولت روسیه اداره می‌شد (EI2). 
در 1294 ق/ 1877 م، عبدالرحمان افندی، یکی از رهبران فرقۀ نقشبندیه، با استفاده از جنگی که میان روسیه و عثمانی در‌گرفته بود، به شورشی مردمی برضد دولت روسیه در داغستان دست زد؛ اما دولت روسیه پس از خاتمۀ جنگ این قیام را سرکوب کرد («دائرة‌المعارف دیانت»، VIII/405). 
با تشکیل حکومت شوروی در 1920 م/ 1299 ش، جمهوری خودمختار شوروی سوسیالیستی داغستان تأسیس شد و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در 1370 ش/1992 م، داغستان به عضویت پیمان فدراسیون روسیه درآمد و در 1372 ش/1993 م به جمهوری خودمختار بدل شد. جمهوری خودمختار داغستان در آذر / دسامبر همان سال قانون اساسی روسیه را نپذیرفت و در 1373 ش/1994 م، خود قانون اساسی جدیدی تدوین کرد؛ اما همچنان جزو فدراسیون روسیه باقی ماند («قلمروها ... »، 58). 

مآخذ

آرونوا، م. ر. و ک. ز. اشرفیان، دولت نادر شاه افشار، ترجمۀ حمید امین، تهران، 1356 ش؛ ابن‌ابی‌الربیع غرناطی، محمد، تحفة‌ الالباب (رحلة)، به کوشش قاسم وهب، ابوظبی، 2003 م؛ ابن‌اثیر، علی، الکامل، بیروت، 1385 ق/1965 م؛ ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1306 ق؛ ابوالحسن گلستانه، مجمل‌ التواریخ، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1344 ش؛ ابوالحسن مستوفی، گلشن مراد، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، 1369 ش؛ استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، تهران، 1370 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمد‌حسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمد‌اسماعیل رضوانی، تهران، 1367 ش؛ القداری داغستانی، حسن، آثار داغستان، پترزبورگ، 1312 ق؛ باکیخانف، عباسقلی‌آقا، گلستان ارم، به کوشش عبدالکریم علیزاده و دیگران، باکو، 1970 م؛ پورصفر، علی، حکومتهای محلی قفقاز در عصر قاجار، تهران، 1377 ش؛ خالدوف، دنگا، «اسلام و سیاست در داغستان»، مجلۀ مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، تهران، 1372 ش، س 2، شم‍ 2؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش مصطفى نجیب‌ و حکمت کشلی ‌فواز، بیروت، 1415 ق/1995 م؛ رئیس‌نیا، رحیم، آذربایجان در سیر تاریخ ایران، تبریز، 1368 ش؛ سپهر، محمدعلی، ناسخ التواریخ ( تاریخ قاجاریه)، به کوشش جمشید کیان‌فر، تهران، 1377 ش؛ طبری، تاریخ؛ قزوینی، زکریا، آثار البلاد، به کوشش فردیناند ووستنفلد، گوتینگن، 1848 م؛ محمدکاظم، عالم‌آرای نادری، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1364 ش؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1415 ق/1995 م؛ یکتایی، مجید، «پیشینۀ تاریخی سرزمین داغستان»، مجلۀ بررسیهای تاریخی، تهران، 1350 ش، س 6، شم‍ 1؛ نیز: 

Akiner, Sh., Islamic Peoples of the Soviet Union, London, 1983; Azarbayjan Savet ensiklopediyasy, Baku, 1976-1987; Bol'shaya Sovetskaya Entsiklopedia, second edition, Moscow, 1949-1958; Britannica, micropaedia, 1989; EI2; Encarta, 2009; Frye, R. N., The Heritage of  Persia, London, 1970; «Population» , Russia: Republic of Dagestan, www. citypopulation.de/php/russia-dagestan.php; The Territories of the Russian Federation, London, 1999; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1993.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.