زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

دارآباد

دارآباد \ dār-ābād\ ، در گذشته روستا و امروزه (1392 ش) محله‌ای در منطقۀ 1 شهرداری تهران. این محله که در شمیران و در دامنۀ ارتفاعات رشته‌کوه البرز قرار دارد، روستایی بود که به سبب وجود درختان فراوان در آن، دارآباد خوانده می‌شد (طباطبایی، 78). 
روستای دارآباد برخلاف دیگر روستاهای منطقۀ شمیران، به دلیل وجود مسیرهای دشوار برای آمدوشد و دور بودن از دیگر روستاهای پر رفت‌وآمد شمیران، چندان مورد توجه شاهان و درباریان عهد قاجار نبود و ازاین‌رو، عمارت و بنای قابل ذکری در آن ساخته نشد. بااین‌همه، به نوشتۀ محمدحسن اعتمادالسلطنه، ناصرالدین شاه در برخی روزهای تابستان، به دره و کوههای دارآباد می‌رفته است. اعتمادالسلطنه همچنین این منطقه را مکانی گرم و نامناسب برای ییلاق و کوه‌پیمایی توصیف کرده است (ص 192، نیز نک‍ : 255، 406، 1038). 
این روستا در 1321 ق/ 1903 م، و با احداث کاخ مظفری اهمیت بیشتری یافت. این کاخ که به سبب بیماری مظفرالدین شاه و بنا به توصیۀ پزشکان برای اقامت او در منطقه‌ای خوش‌آب‌وهوا، بنا نهاده شد (بلاغی، 45؛ طباطبایی، همانجا)، تنها عمارت بازمانده از دورۀ قاجار در روستای دارآباد به شمار می‌رود. کاخ مظفری بعدها در دورۀ رضا شاه به بیمارستان و آسایشگاه مسلولان بدل شد (ستوده، 1/ 540؛ برای آگـاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، کاخ مظفری دارآباد؛ مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی سل و بیماریهای ریوی دکتر مسیح دانشوری). 
روستای دارآباد پس از سکونت مظفرالدین شاه، «شاه آباد» نام گرفت (بلاغی، همانجا)؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 1357 ش، بار دیگر دارآباد خوانده شد. در جنوب شرقی دارآباد تپه‌ای وجود دارد که در جریان حفاریهای باستان‌شناختی 1340 ش، بقایای بنایی قدیمی در آن یافت شد. این تپه به نام سینه قلعه (یا سیمین قلعه) معروف است (ستوده، همانجا). 
روستای دارآباد در دهۀ 1320 ش دارای 367 نفر جمعیت بود و ساکنان آن عمدتاً به کشاورزی و باغبانی اشتغال داشتند؛ غلات و میوه از محصولات این روستا به شمار می‌آمد ( فرهنگ ... ، 1/ 86). آب مورد نیاز دارآباد برای آشامیدن و کشاورزی از طریق دو رشته قنات تأمین می‌شد. به گزارش ستوده، اهالی روستا در گذشته در محل دیگری که از شمال به خرگوش نو، از جنوب به ازگل، از شرق به باغ انگوری و سوهانک، و از غرب به باقلازار و فیروزآباد محدود می‌شد، زندگی می‌کردند، اما بر اثر کم‌آبی از این مکان به دارآباد مهاجرت کردند (1/ 540-541). 
روستای دارآباد در دهۀ 1320 ش دارای دو دبستان دخترانه و پسرانه، یک حسینیه، یک مسجد و یک گورستان وقفی بوده است (همو، 1/ 541؛ بلاغی، همانجا). 
دو رودخانه در دارآباد وجود دارد؛ یکی از آنها از کوههای شرقی دارآباد سرچشمه می‌گیرد و پس از گذشتن از شرق باقلازار به رودخانۀ اصلی نزدیک به ازگل می‌پیوندد. دیگری نیز از کوههای غربی دارآباد سرچشمه می‌گیرد. این دو رود در محلی به نام «سیر دو رود پایین» به یکدیگر متصل می‌شوند و رودخانۀ دارآباد را تشکیل می‌دهند (ستوده، 1/ 542). 
روستای دارآباد در سرشماری 1335 ش، 041‘2 تن جمعیت داشته است ( گزارش ... ). این روستا در دهۀ 1340 با گسترش کالبدی شهر تهران، همچون دیگر روستاهای شمیران به این شهر ضمیمه و به یکی از محله‌های آن بدل شد. 
محلۀ دارآباد که از شمال به کوهپایه‌های رشته‌کوه البرز، از جنوب به محلۀ اقدسیه و بزرگراه ارتش، از شرق به رودخانۀ دارآباد و زمینهای باقلازار، و از غرب به خیابان کوهپایۀ چهارم و خیابان شانزدهم آجودانیه (شهید سباری) محدود می‌شود، در 1385 ش، 804‘9 نفر جمعیت داشته است. 
از ویژگیهای طبیعی این محله می‌توان به وجود منابع آب فراوان (رودخانۀ دارآباد و آبهای زیرزمینی) و خنک‌تر بودن هوای آن نسبت به محله‌های دیگر شمیران اشاره کرد. رودخانۀ دارآباد با سرچشمه گرفتن از ارتفاعات توچال، این محله را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می‌کند. مسجد جامع دارآباد، بیمارستان دکتر مسیح دانشوری، موزۀ حیات وحش و مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی واقع در زمینهای میان دارآباد و کاشانک، از اماکن مهم این محله به شمار می‌روند («اکبری ... »، بش‍‌ ). 

مآخذ

 اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ اکبری، مهسا، «توصیف محلۀ دارآباد»، فرهنگی ... (مل‍‌ )؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران قسمت شمالی و مضافات، شمران قدیم، قم، 1350 ش؛ ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1376 ش؛ طباطبایی، محمد هادی و دیگران، تهران 100، ویژه‌نامۀ صد سالگی شهرداری تهران، تهران، 1387 ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1328 ش؛ گزارش مشروح حوزۀ سرشماری تهران، وزارت کشور، 1337 ش؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.