زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه

خرخاکی

خَرْخاکی، حشره‌ای کوچک به رنگ خاک و یا سیاه‌رنگ، دارای دست و پای بسیار که در جاهای مرطوب، درون آب و زیر سنگهای بزرگ زندگی می‌کند. 
خرخاکی نزد مردم مناطق مختلف ایران، اسامی متفاوتی مانند «خَرَک ‌خدا» در سروستان (همایونی، 232)، «خداگاوه» در گیل و دیلم (پاینده، 273)، «خورۀ خاکی» در بیرجند (رضایی، 641)، و «گاو خدا» در کرمان (ستوده، 145) دارد؛ نزد اعراب نیز به «هَدَبه» (برهان ... ، ذیل واژه؛ تونجی، 262)، «حمار قبان» یا «حمر قبان» (دمیری، 1 / 256) و «حمرالارض» (کاسانی، 241) یا «حمارالارض» ( لغت‌نامه ... ) معروف است. 
این حشره در میان مردم ایران بسیار خوش‌یمن پنداشته می‌شود. از آنجا که مردم ایران از قدیم باور دارند که هرکس موقع تحویل سال نو به هر کاری مشغول باشد، تا آخر سال به همان کار مشغول خواهد بود (بلوکباشی، 113)، به عنوان نمونه اهالی بیرجند (رضایی، همانجا)، شاهرود (شریعت‌زاده، 462)، تهران (هدایت، 126، 153)، لرستان (اسدیان، 303) و خراسان (شکورزاده، 100) سعی می‌کنند در لحظۀ تحویل سال یک خر خاکی و یا یک سکه پول در مشت و یا در دست راست خود نگه دارند تا سال جدید برای آنها توأم با خیر و برکت و نعمت شود. هانری ماسه هم اشاره‌ای به همین موضوع دارد (1 / 275-276). 
باور به نیک‌فالی و خوش‌شگونی خرخاکی به اندازه‌ای است که حتى در بعضی از نقاط ایران، مثل گیلان و تهران، این حشره از اجزاء اصلی سفرۀ هفت‌سین است (شعبانی، 215)؛ به این صورت که خرخاکی را می‌گیرند، در استکان می‌اندازند و روی سفرۀ هفت‌سین می‌گذارند (پاینده، همانجا) و گمان می‌برند که این عمل موجب خوشامد کار در سال آینده خواهد شد (شهری، 4 / 245). 
اهالی کرمان بر این باور بودند که اگر به پشت خرخاکی روغن بچکانند، باران خواهد آمد (ستوده، همانجا). در ایل «لری» از عشایر سیرجان نیز در مراسم باران‌خواهی (ه‍ م) پشت خرخاکی را چرب و به سوی دیواری در جهت قبله، روانه‌اش می‌کردند و باور داشتند که این کار باعث بارش باران می‌شود (فرهادی، 25-26). 
در گذشته، خوردن خرخاکی را همراه با نوشیدنی، برای بهبود بیماری زردی یا یرقان مفید می‌دانسته‌اند (دمیری، همانجا). 

مآخذ

لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ تونجی، محمد، المعجم الذهبی، دمشق، 1993 م؛ دمیری، محمد، حیاة الحیوان الکبرى، بیروت، دارالفکر؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ ستوده، منوچهر، فرهنگ کرمانی، تهران، 1335 ش؛ شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شعبانی، رضا، آداب و رسوم نوروز، تهران، 1379 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ فرهادی، مرتضى، «باران‌خواهی در میان عشایر سیرجان و بافت»، آینده، تهران، 1364 ش، س 11، شم‍ 1-3؛ کاسانی، ابوبکر، ترجمه ]و تحریر[ کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، 1358 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، 1355 ش؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1334 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1348- 1349 ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.