زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

خاله

خاله، شمس‌الدین محمد بن مؤید، شاعر سدۀ 6 و 7 ق/ 12 و 13 م. 
شهرت او در تذکره‌ها به گونه‌های مختلف ضبط شده است. رازی (1/ 108) او را معروف به خاله می‌داند. با این حال، عوفی (ص 514) حاله و خاله را هم‌قافیه می‌شمارد. صفا (2/ 824) و نفیسی (تاریخ ... ، 1/ 85) وی را شمس خاله معرفی می‌کنند. آقابزرگ (9(2)/ 539) با اینکه دیوان او را با نام شمس بخاری می‌آورد، شهرت او را خالۀ بغدادی ذکر می‌کند (9(1)/ 285). احمد علی هاشمی سندیلوی (1(2)/ 846) و هدایت (2(1)/ 1123) او را شمس بخارایی معرفی می‌کنند و هدایت (همانجا) با اینکه نام کاملش را شمس‌الدین محمد بن مؤیدالحداد معرفی می‌کند، می‌گوید که وی مشهور به شمس‌الدین خاله است. نفیسی (همان، 1/ 86)، تخلص وی را حدادی عنوان می‌کند. عبدالغنی (ص 75) از شاعری با عنوان شمس‌الدین خالد سخن می‌گوید که به نظر می‌رسد این شخص شاعر دیگریست که هدایت (1(2)/ 1137) او را شمس خراسانی معرفی می‌کند (نیز نک‍ : آقابزرگ، 9(2)/ 539). 
خاله از اهالی بغدادک خوارزم، و در سمرقند ساکن بود (نفیسی، نیز صفا، همانجاها) و برخی او را بخارایی می‌دانستند (هدایت، همانجا؛ نفیسی، تعلیقات ... ، 3/ 1355). نفیسی (تاریخ، 1/ 85-86، تعلیقات، همانجا) با توجه به کنیۀ وی، احتمال می‌دهد که او با مجدالدین بغدادی، عارف مشهور همین سده (مق‍ 607 یا 616 ق/ 1210 یا 1219 م) و بهاءالدین محمد بغدادی (د 588 ق/ 1192 م) صاحب کتاب التوسل الی الترسل، برادر باشد. 
خاله از مداحان سلطان سنجر سلجوقی (سل‍ 511-522 ق/ 1117- 1128 م) بود (آذر، 3/ 916؛ نفیسی، تاریخ، 1/ 86). رازی (همانجا) دیگر ممدوح وی را، خواجه نظام‌الملک طوسی (مق‍ 485 ق/ 1092 م) می‌داند که البته به نظر می‌رسد به اشتباه خواجه نظام‌الملک طوسی را با خواجه نظام‌الملک صدرالدین محمد بن محمد وزیر خلط کرده است (قس: صفا، همانجا). از دیگر ممدوحان وی، آل افراسیاب بودند (برای اطلاعات بیشتر، نک‍ : نفیسی، همان، 3/ 1355- 1362؛ صفا، همانجا). 
از معاصران خاله، ضیاء خجندی (د 622 ق/ 1225 م) و کمال‌الدین محمد خجندی هستند؛ خاله، کمال‌الدین را در ابیاتی مدح کرده است (هدایت، صفا، همانجاها)، اما در منابع شاعری با نام کمال‌الدین محمد خجندی ثبت نشده است و باید این شخص عمید کمالی یا کمالی بخارایی باشد که از مداحان سلطان سنجر به شمار می‌آید. از دیگر معاصران خاله، سیف اسفرنگی (د 666 ق/ 1268 م) است که خاله را هجو گفته (قطعۀ 9، ص 513، بیت 11؛ نفیسی، همان، 3/ 1355) و نیز شهابی غزال خجندی که خاله، او را در ابیاتی ستوده است (عوفی، 524). شطرنجی سمرقندی نیز با خاله مصاحبت داشته است (طاهری، 3/ 1547). نفیسی (همانجا) خاله را شاگرد سوزنی سمرقندی می‌داند. 
تاریخ وفات خاله مشخص نیست. رازی (1/ 109) می‌گوید که وی تا اواخر عمر سلطان سنجر زنده بوده است. 

آثـار

تاکنون دیوانی از خاله به دست نیامده است، اما آقابزرگ (9(1)/ 285) او را صاحب دیوان می‌داند. اکنون آنچه از این شاعر در دست است، اشعار پراکنده‌ای است که در تذکره‌ها ذکر شده‌اند (نک‍ : عوفی، همانجا؛ رازی، 1/ 109-110؛ نیز نک‍ : فهرست ... ، 418). ازجمله اشعار وی که حائز اهمیت است یک رباعی است که فی‌البداهه دربارۀ درد پای ممدوح خود سروده است (رازی، 1/ 108؛ آذر، همانجا؛ نیز نک‍ : علی حسن خان، 225). عوفی اشعار خاله را بسیار و دارای لطافت می‌داند (همانجا). 

مآخذ

آذربیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به کوشش حسن سادات ناصری، تهران، 1340 ش؛ آقابزرگ، الذریعة؛ احمدعلی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، به کوشش محمدباقر، لاهور، 1968 م؛ رازی، امین‌احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، 1340 ش؛ سیف اسفرنگی، دیوان، به کوشش زبیدۀ صدیقی، پاکستان، 1979 م؛ صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1363 ش؛ طاهری (حسرت)، محمدرضا، حاشیه بر هفت اقلیم امین احمد رازی، تهران، 1378 ش؛ عبدالغنی، محمد، تذکرةالشعرا، به کوشش محمد مقتدا شروانی، علیگره، 1916 م؛ علی حسن خان، صبح گلشن، به کوشش محمد عبدالمجید، بهوپال، 1295 ق؛ عوفی، محمد، لباب الالباب، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1335 ش؛ فهرست نسخه‌های خطی کتابخانۀ دانشکدۀ الٰهیات و معارف اسلامی، تهران، 1345 ش؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، تهران، 1344 ش؛ همو، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، تهران، سنایی؛ هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحا، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، 1382 ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.