حفص
حَفْص، ابوعمرو حفص بن سليمان اسدی غاضری (90-180 ق/ 708-796 م)، از مقریان متقدم کوفه، و يکی از دو راوی قرائت عاصم. او به ابوعمر بزاز هم شهرت دارد (ابنمجاهد، 95). در برخی منابع، کنيۀ او را ابوداوود، و وی را متولد 91 ق گفتهاند (قسطلانی، 1/ 103؛ قس: ابننديم، 43).
حفص فرزند همسر عاصم بود و از اینرو، در منزل وی رشد کرد و قرآن آموخت. با درک طولانی محضر عاصم، قرآن را بارها نزد او قرائت کرد و توانست یکی از راویان اصلی قرائت عاصم گردد. غالباً برآناند که ضبط دقيق حروف عاصم توسط حفص، او را نسبت به همپايهاش ابوبکر بن عياش، در رتبهای والاتر جای داده، لذا روايتش دارای صحت بيشتر است. نبايد فراموش کرد که مبتنی بر تاريخ وفات راويان قراء سبعه، حفص در شمار متقدمان و مهترانِ روات به شمار میرود و عملاً با برخی از قراء هفتگانه همچون کسايی، ابو عمرو بن علاء و حتى نافع همدوره بوده است.
حفص بهجز قرائت، نزد برخی مشايخ حديثی هم درس آموخته است، همچون علقمة بن مرثد، ثابت بنانی، ابواسحاق سبيعی، کثير بن زاذان، محمد ابن ابیلیلى، هيثم بن حبيب، محارب بن دثار، اسماعيل سدی، و ليث بن ابیسليم (ترمذی، 5/ 171؛ ابنحزم، 9/ 201؛ بيهقی، 2/ 243؛ ذهبی، معرفة ... ، 140؛ خطيب تبريزی، 181). همچنين شيخ طوسی نام او را در شمار اصحاب امام صادق (ع) آورده است ( الرجال، 189؛ اردبيلی، 1/ 262).
دو گروه از طالبان علم ــ اهل قرائت و حدیث ــ نزد او دانش اندوختهاند. راويان قرائت وی کسانی هستند همچون عمرو و عبيد فرزندان صباح بن صبيح، هبيرة بن محمد تمار، ابوشعيب قواس، فضل بن يحيی بن شاهی انباری، حسين بن محمد مرّوذی، حمزة بن قاسم احول، سليمان بن داوود زهرانی، حمدان بن ابیعثمان دقاق، عباس بن فضل صفار، عبدالرحمان بن محمد بن واقد، محمد بن فضل زرقان، حسين بن علی جعفی، احمد بن جبير انطاکی و سليمان فقيمی (ابنجزری، غاية ... ، 1/ 254-255). از ايشان 4 نفر نخست بيشترين روايت را از او داشتهاند و از آنها، عمرو و عبيد ابن صالح شکلدهندۀ اصلیترين طرق قرائت اويند. بهجز اين، در دانش حديث نيز کسانی همچون بکر بن بکار، آدم بن ابیاياس، احمد بن عبده، هشام بن عمار، علی بن حجر، يسرة بن صفوان بن حنبل بلاطی، و عمرو ناقد از او روايت کردهاند (احمد بن حنبل، مسند، 1/ 149؛ مزی، 7/ 11-13؛ ياقوت، 1/ 447؛ ذهبی، همانجا).
در سخن از قرائت حفص بايد گفت که طريق او، در مقايسه با طريق ابوبکر شعبة بن عياش، مهمترين و ماندگارترين روايت عاصم است. طرق مهم حفص توسط عمرو بن صالح و عبيد بن صالح انتشار يافت. ابوشعيب قواس و هبيرۀ تمار نيز در سطحی کمتر، در انتشار بخشی از قرائت او اثرگذار بودند. منابع مختلف قرائی و تفسيری، به وصف اين طرق پرداخته، و از آن استفاده کردهاند (اندرابی، 102-104؛ ثعلبی، 1/ 214؛ قسطلانی، 1/ 144-147؛ طبرسی، 1/ 37).
بر پایۀ گزارشی، حفص نسبت به حروف استاد وفادار بود و تنها در يک مورد به اختيار گراييد، و آن مضموم خواندن ضاد «ضعف» در آيۀ 54 سورۀ روم (30)، به روايت عطيه عوفی از عبدالله بن عمر از پيامبر (ص) بود (ابوعمرو، 176)؛ اما تفاوت قرائت او با ابوبکر بن عياش بسيار است؛ برخی از منابع به دليل اين تفاوتها اشاره کرده، و به نقل از عاصم آوردهاند که وی طريق ابوعبدالرحمان سلمی از حضرت علی (ع) را به حفص، و طريق زرّ بن حبيش از ابنمسعود را به ابوبکر شعبة بن عیاش آموخته است (ذهبی، همان، 92؛ ابنجزری، همان، 1/ 254). فارغ از اينکه صدور چنين سخنی از يک مقریِ صاحب قرائت تا چه اندازه پذيرفتنی و منطقی است، به هر روی مشخصاً تفاوتهای بسياری در ضبط اين دو از حروف عاصم مشاهده میشود. در اين ميان، واضح است که صحت روايت حفص و علیالقاعده مباحثی مانند همخوانی بيشتر با عربيت و دانش قرائت، آن را روایت برتر از عاصم ساخته است.
از خلال اطلاعات آمده در منابع قرائی، برخی شاخصههای قرائت حفص از عاصم را میتوان دريافت. بهرغم قرارگيری حروف عاصم در مجموعه فضای بوم کوفه، در روايات حفص نشانههای بسياری از نزديکی به قرائت حجاز ديده میشود. در واقع، در مقایسۀ قرائات، بسيار مشاهده میشود که روايت حفص در کنار قرائت مکی ابنکثير، يا در کنار قرائت مدنیِ نافع، جای میيابد (مثلاً طوسی، التبيان، 6/ 216، 7/ 116، 316؛ ابنجزری، النشر، 2/ 349). درحالیکه گاه فضای قرائت حجاز در معنای عام آن از سوی وی ترجیح داده شده، یا وجه ترجیح بوده است (ابنزنجله، 437، 458؛ طوسی، همان، 4/ 204، 456، 498، 7/ 150؛ طبرسی، 4/ 146، 297، 7/ 434).
نزديکی گزينههای قرائی حفص به قرائت بصری نیز با بسامدی بالا در منابع آمده است (ابنجزری، همان، 1/ 322؛ ابنزنجله، 178؛ طوسی، همان، 2/ 517، 5/ 339، 6/ 216؛ نابلسی، 545). به اين موارد بايد نزديکیهای نسبتاً پرشمار به قرائت ابنعامر، قاری شام را افزود که در منابع بازتاب يافته است (نک : طبرسی، 2/ 196، 4/ 141، جم ؛ طوسی، همان، 7/ 266، 9/ 191، 238، 10/ 126، 200، جم ).
برخی خصوصیات در روایت حفص از عاصم را برای مثال میتوان در گزينش حرکت ياهای محذوف در رسم، چه در وصل، و چه در وقف در «آتانِ اللّٰهُ» (نمل/ 27/ 36) و «يا عِبادِ لا خَوْفٌ» (زخرف/ 43/ 68) يافت؛ نيز اسکان ياء پيش از الف لام در جميع موارد قرآنی همچون «عَهْدِی الظَّالِمينَ» (بقره/ 2/ 124) (ابوعمرو، 66-67، 70)، توجهات دستوری و تأکيد بر وجه غايب يا مخاطب در افعال (مثلاً ابنجزری، همان، 2/ 241) از اين دست است. همچنين است برخی نمونههای ادغام متقاربین از جمله ادغام تاء به ذال در «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» (انعام/ 6/ 152) و جز آن (ابنجزری، همان، 2/ 266؛ ابـو عمـرو، 108؛ ابـنزنجلـه، 332؛ نيز بهارزاده، 94 بب ). عبدالغنی نابلسی تمامی خصوصیات روايت حفص از عاصم را در اثری تحت عنوان «صرف العنان الى قراءة حفص بن سليمان» به نظم آورده، و سپس بر آن شرحی نوشته (ص 540 بب )، که اغناطيوس عبده آن را منتشر ساخته است.
گفتنی است که ابنخالويه تکنمونههايی از قرائت حفص را در شمار قرائات شاذ آورده که بيشتر در طريق روايی هبيرۀ تمار از حفص آمده است و نه طرق معروفِ برادران عمرو و عبيد بن صالح (نک : ص 45، 66، 72، 174).
يکی از شاخصههای مهم دربارۀ قرائت حفص از عاصم، منشأ علوی آن است. تصريح به زنجيرۀ روایت عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی از امام علی (ع)، افزون بر اهميت اين سلسله، دستکم در ميان شيعيان منشأ انديشۀ انتقال قرائت علوی از سوی حفص شمرده میشود (ابنطاووس، 215؛ ذهبی، معرفة، 141؛ مجلسی، 104/ 219-220)؛ مخصوصاً نامبری او در شمار اصحاب امام صادق (ع) توسط شيخ طوسی، بر قوت انديشۀ پيشين افزوده، و نام او را به آثار رجال شيعی گشوده است (طوسی، الرجال، 189؛ اردبيلی، 1/ 262؛ تفرشی، 2/ 131؛ بروجردی، 1/ 439). به هر روی، فراتر از نگرشی که شیعیان به حفص داشتهاند، باید توجه داشت که در مرکز و شرق جهان اسلام در طی سدههای متمادی تا زمان حاضر، روایت حفص از عاصم بوده که مبنای تصحیح و تطبیق مصاحف قرآن کریم قرار گرفته است.
حفص بن سليمان راوی حدیث نیز بوده است، اما از منظر رجالی مورد وثوق نبوده، و بهگونههای مختلف روايات او را ضعيف، متروک، و غيرموثق دانسته، و شخصيت حديثی او را جرح کردهاند (يحيی بن معين، 97؛ احمد بن حنبل، العلل ... ، 2/ 380؛ ابن ابی حاتم، 3/ 173-174؛ ابنحبان، 1/ 255؛ عقيلی، 1/ 270؛ ذهبی، ميزان ... ، 1/ 558-559). با اينحال، حفص يکی از مهمترين روات حديث «من حج فزار قبری ... » از پيامبر (ص) است (نک : سبکی، 89-94). بهرغم نقدهای مختلف، روايات او که غالباً در موضوعات مربوط به قرآن کريم و گاه مباحث اخلاقی است، در منابع گوناگون از آثار حدیثی اهل سنت قابل دستيابی است (احمد بن حنبل، مسند، 1/ 149؛ ابنماجه، 1/ 81؛ ترمذی، 5/ 171؛ هيثمی، 1/ 315، 2/ 148؛ شوکانی، 3/ 341؛ ابنعدی، 2/ 380-383؛ خطيب بغدادی، 8/ 182-184). يادکردنی است که در چند نسل پس از او، دربارۀ افرادی از خاندان و اولاد وی در سرقسطه خبر داريم؛ از عبدالله نامی فرزند مروان بن عبدالله بن محمد بن حفصيل اسدی (نک : ابنابار، 2/ 252) و سليمان بن عبدالله بن محمد ابن حفصيل، که قاضی و اديب و فقيه بوده است (همو، 4/ 90).
مآخذ
ابنابار، محمد، التکملة، به کوشش عبدالسلام هراس، بیروت، 1995 م؛ ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعديل، حيدرآباد دکن، 1371 ق/ 1952 م بب ؛ ابنجزری، محمد، غاية النهاية، بهکوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1352 ق/ 1933 م؛ همو، النشر، بهکوشش علی محمد ضباع، قاهره، کتابخانۀ مصطفى محمد؛ ابنحبان، محمد، کتاب المجروحين، به کوشش محمود ابراهيمزايد، حلب، 1396 ق/ 1976 م؛ ابنحزم، علی، المحلی، بهکوشش احمد محمد شاکر، بيروت، دارالفکر؛ ابنخالويه، حسين، مختصر فی شواذ القرآن، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1934 م؛ ابنزنجله، عبدالرحمان، حجة القراءات، بهکوشش سعيد افغانی، بيروت، 1399 ق؛ ابنطاووس، احمد، بناء المقالة الفاطمية، به کوشش علی عدنانی غريفی، قم، 1411 ق؛ ابنعدی، عبدالله، الکامل، به کوشش يحيى مختار غزاوی، بيروت، 1409 ق/ 1988 م؛ ابنماجه، محمد، سنن، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، 1952-1953 م؛ ابنمجاهد، احمد، السبعة فی القراءات، به کوشش شوقی ضيف، قاهره، 1972 م؛ ابننديم، الفهرست؛ ابوعمرو دانی، عثمان، التيسير، بهکوشش اتو پرتسل، استانبول، 1930 م؛ احمد بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، به کوشش وصیالله عباس، بيروت، 1408 ق/ 1988 م؛ همو، مسند، قاهره، 1313 ق؛ اردبيلی، محمد، جامع الرواة، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ اندرابی، احمد، قراءات القراء المعروفين، بهکوشش احمد نصيف جنابی، بيروت، 1407 ق/ 1986 م؛ بروجردی، علی، طرائف المقال، به کوشش مهدی رجایی، قم، 1410 ق؛ بهارزاده، پروين، «روايت حفص از قرائت عاصم»، بينات، س 5، شم 17؛ بيهقی، احمد، السنن الکبرى، حيدرآباد دکن، 1355 ق؛ ترمذی، محمد، سنن، به کوشش احمد محمد شاکر و ديگران، قاهره، 1357 ق/ 1938 م بب ؛ تفرشی، مصطفى، نقد الرجال، قم، 1418 ق؛ ثعلبی، احمد، الکشف و البیان، به کوشش ابومحمد بن عاشور، بيروت، 1422 ق؛ خطيب بغدادی، احمد، تاريخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛ خطيب تبريزی، یحیى، الاکمال فی اسماء الرجال، قم، مؤسسۀ آل البيت؛ ذهبی، محمد، معرفة القراء الکبار، بهکوشش بشار عواد معروف و ديگران، بيروت، 1404 ق؛ همو، ميزان الاعتدال، بهکوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1382 ق/ 1963 م؛ سبکی، علی، شفاء السقام، بهکوشش محمدرضا حسينی جلالی، قم، 1419 ق؛ شوکانی، محمد، نيل الاوطار، بيروت، 1973 م؛ طبرسی، فضل، مجمع البيان، به کوشش گروهی از محققان، بيروت، 1415 ق؛ طوسی، محمد، التبيان، به کوشش احمد حبیب قصير عاملی، نجف، 1383 ق/ 1964 م؛ همو، الرجال، به کوشش جواد قيومی، قم، 1415 ق؛ عقيلی، محمد، کتاب الضعفاء الکبير، به کوشش عبدالمعطی امين قلعجی، بيروت، 1404 ق/ 1994 م؛ قرآن کريم؛ قسطلانی، احمد، لطائف الاشارات، به کوشش عامر سيد عثمان و عبدالصبور شاهين، قاهره، 1392 ق/ 1972 م؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ مزی، يوسف، تهذيب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بيروت، 1406 ق/ 1985 م؛ نابلسی، عبدالغنی، «صرف العنان الى قراءة حفص بن سليمان»، به کوشش اغناطيوس عبده خليفه، المشرق، 1961 م، س 55، شم 7-10؛ هيثمی، علی، مجمع الزوائد، قاهره، 1356 ق؛ ياقوت، بلدان؛ يحيی بن معين، التاريخ، روايت دوری، به کوشش احمد محمود نور سيف، مکه، 1399 ق/ 1979 م.