حسامی
حُسامی، تخلص چند شاعر در سدههای 9-12ق / 15- 18م:
1. حسامی قهستانی
درویش علیشاه خوسفی، عارف و شاعر سدۀ 9ق. وی اهل خوسف قهستان بود (علیشیر، 143؛ نیز نک : فرقانی، 290) و به سبب ارادت به ابنحسام خوسفی و خویشاوندی با او، تخلص «حسامی» را برگزید (همو، 291).
به گفتۀ خواندمیر، حسامی در «طلاقت لسان و فصاحت بیان» (4 / 617) مشهور بود و حافظهای قوی داشت، چنانکه حکایات بسیار طولانی مکتوب در کتابها را بدون هیچ کاستی بر منبر بیان میکرد. خواجه حسامی در اواخر دولت تیموریان در هرات ــ که مجمع علما و ادبا بود ــ مقیم شد و روزهای جمعه در مسجد جامع هرات خطبه میگفت و در روزهای چهارشنبه بر سر مزار خواجه ابوالولید احمد، مردم را موعظه میکرد (همانجا).
حسامی شیعیمذهب و در شمار درویشانی بود که غلو در تشیع را با عرفان میآمیختند (فرقانی، همانجا). به گفتۀ علیشیر نوایی (همانجا)، وی چنان دعوی تشیع میکرد که بر ملا حسین واعظ کاشفی طعن تسنن میزد. از این شاعر در مجالس النفائس علیشیر نوایی (همانجا) یک رباعی نقل شده است که ارادت او را به حضرت علی(ع) و بزرگان تشیع نشان میدهد. بدان سبب که اشعار چندانی از حسامی باقی نمانده است، در باب سبک شعری وی نمیتوان به درستی داوری کرد؛ اما از آنجا که در سدۀ 9ق میزیسته و این سده، روزگار ادامۀ سبک عراقی است، میتوان گفت که سبک وی نیز عراقی بوده است (نک : شمیسا، 256).
حسامی کتابی در تاریخ قهستان نوشت که قسمت اول و آخر و صفحاتی از وسط آن کتاب از بین رفته است. بیشتر مطالب این کتاب، معرفی قبور و بقاع متبرکۀ منسوب به امامزادگان قهستان است که در حقیقت اساس و بنیاد تاریخ بهارستان تألیف محمدحسین آیتی محسوب میشود (فرقانی، همانجا). به گفتۀ آقابزرگ (9(1) / 237) از حسامی دیوان اشعاری نیز در دست است.
2. حسامی قراکولی
(خوارزمی)، شاعر سدۀ 10 ق / 16 م. اصل وی از خوارزم بود، اما در قراکول از توابع بخارا میزیست و به همین سبب به قراکولی شهرت یافت (هدایت، محمود، 1 / 380؛ هدایت، رضاقلی، 207؛ رازی، 3 / 331؛ سام میرزا، 220؛ آفتاب رای، 1 / 193؛ نیز نک : نفیسی، 1 / 318). قراکولی در آن زمان از بهترین شاعران ماوراءالنهر محسوب میشد که غزل را نیکو میسرود (سام میرزا، نفیسی، همانجاها).
وی مردی درویشمسلک و قلندروش بود و به سبب ارادت به خواجه عبیدالله احرار به فرقۀ نقشبندیه تعلق داشت (واله، 1 / 559؛ صبا، 199). در تذکرهها او را با صفاتی چون «دیوانه مزاج»، «قلندرنژاد»، «آشنای مذاق فقر»، «موحد» و «قناعتکیش» توصیف کردهاند (عظیمآبادی، 2 / 444؛ هدایت، رضاقلی، نیز صبا، سام میرزا، همانجاها).
قراکولی در 63 سالگی (923ق / 1517م) در قراکول درگذشت (هدایت، رضاقلی، نیز هدایت، محمود، همانجاها). آقابزرگ (همانجا) بـه دیـوان حسـامی قراکولی اشاره کـرده است (نیز نک : منزوی، خطی، 3 / 2294، خطی مشترک، 9 / 2057؛ فهرست ... ، 4 / 288).
3. حسامی هندوستانی
شیخ حسامالدین، شاعر سدۀ 12ق / 18م. وی پدر سراجالدین علیخان آرزو، مردی سپاهیپیشه و از منشیان دستگاه عالمگیر پادشاه (سل 1068- 1118ق / 1658-1706م) بود (خوشگو، 3 / 22؛ علی حسن، 120؛ ابراهیم خان، 113؛ نقش علی، 48؛ نوشاهی، 151؛ آقابزرگ، همانجا). وی به «سلامت نفس و استقامت طبع و صفای ذهن» توصیف شده است (نقش علی، همانجا). خوشگو او را دارای «طبع رسا و ذهنی عالی» دانسته (همانجا)، و علی ابراهیم خان از وی با عنوان مردی اهل قناعت یاد کرده است (همانجا). حسامی به سال 1115ق / 1703م درگذشت (همانجاها). به جز دیوان اشعار (نک : آقابزرگ، نیز منزوی، خطی مشترک، همانجاها؛ هاشمپور، 444- 445)، 3 اثر منظوم نیز از حسامی برجای مانده است:
الف ـ کامروپ و کاملتا، داستانی که منشأ آن افسانههای قدیم محلی هند است. شیخ حسامی به نظم این داستان پرداخت، اما فرصت اتمام آن را نیافت (ابراهیم خان، علی حسن، نقشعلی، آقابزرگ، همانجاها؛ نیز نک : صدیقی، 123).
ب ـ حسن و عشق، مثنویای بزمی، که گزارش منظوم یکی از افسانههای کهن به نام مدهو مالت و منوهر است. حسامی آن را در زمان عالمگیر شاه، به سال 1071ق / 1661م به نظم درآورده است (نوشاهی، همانجا؛ رضوی، 73؛ اته، I / 865؛ پرچ، 929؛ صدیقی، 128؛ منزوی، خطی، 4 / 2772؛ خطی مشترک، 7 / 886-887، فهرستواره ... ، 10(1) / 810).
ج ـ کیمیای منظوم، قصیدهای در مررات (همو، خطی، 1 / 638، فهرستواره، 5 / 3978).
علاوه بر این 3 تن، چند شاعر دیگر نیز حسامی تخلص میکردهاند که برخی در سدههای بعد میزیستهاند و چندان در خور توجه نیستند؛ از آن جملهاند: مولانا حسامی از عارفان سدۀ 10ق؛ حسامی به نام عباس علی ابوالحسن بن سیف الشعرا، شاعر سدۀ 14ق (خیامپور، 1 / 254)؛ و محمد حسن حسامی محولاتی (ز 1307ش) (برقعی، 2 / 1130- 1131).
مآخذ
آفتاب رای لکهنوی، ریاض العارفین، به کوشش حسامالدین راشدی، اسلامآباد، 1355 ش / 1976 م؛ آقابزرگ، الذریعة؛ ابراهیمخان خلیل، علی، صحف ابراهیم (بخش معاصران)، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1384 ش؛ برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، قم، 1373 ش؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1353 ش؛ خوشگو، بندر ابن داس، سفینۀ خوشگو، بهکوشش عطاءالرحمان کاکوی، پتنه، 1959 م؛ خیامپور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، تبریز، 1340 ش؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، 1340 ش؛ رضوی، سرفراز علی، مخطوطات انجمن ترقی اردو، کراچی، 1967 م؛ سام میرزا صفوی، تحفۀ سامی، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، 1350 ش؛ شمیسا، سیروس، سبکشناسی شعر، تهران، 1374 ش؛ صبا، محمد مظفر حسین، تذکرۀ روز روشن، به کوشش محمدحسین رکنزاده آدمیت، تهران، 1343 ش؛ صدیقی، طاهره، داستانسرایی فارسی در شبه قاره (در دورۀ تیموریان)، اسلامآباد، 1377 ش؛ عظیمآبادی، حسینقلی، نشتر عشق، به کوشش اصغر جانفدا، دوشنبه، 1982 م؛ علی حسنخان، صبح گلشن، به کوشش محمد عبدالمجید، بهوپال، 1295 ق؛ علیشیر نوایی، مجالس النفائس، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، 1363 ش؛ فرقانی، محمد فاروق، تاریخ اسماعیلیان قهستان، تهران، 1381 ش؛ فهرست کتب عربی و فارسی و اردو مخزونۀ کتبخانۀ آصفیۀ سرکار عالی، به کوشش میرعثمان علیخان بهادر، حیدرآباد دکن، 1347 ق؛ منزوی، خطی؛ همو، خطی مشترک؛ همو، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، تهران، 1379-1386 ش؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، 1344 ش؛ نقش علی، باغ معانی، به کوشش عابدرضا بیدار، پتنه، خدابخش؛ نوشاهی، عارف، فهرست نسخههای خطی فارسی انجمن ترقی اردو، کراچی، 1363 ش؛ واله داغستانی، علیقلی، ریاض الشعراء، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، تهران، 1384 ش؛ هاشمپور سبحانی، توفیق و حسامالدین آقسو، فهرست نسخههای خطی فارسی کتابخانۀ دانشگاه استانبول، تهران، 1374 ش؛ هدایت، رضاقلی، ریاض العارفین، به کوشش مهرعلی گرکانی، تهران، 1344 ش؛ هدایت، محمود، گلزار جاویدان، تهران، 1353 ش؛ نیز: