جدی
جَدْی، دهمین صورت از صور دائرةالبروج. جدی در لغت به معنای بزغاله است و شکل این صورت بر آسمان به صورت حیوانی با سر و شکم بز و دم ماهی تجسم شده است (بیرونی، التفهیم، 90). جدی از صورتهای فلکیای است که در گذشتههای دور تا به امروز در شکل پذیرفته شدۀ آن تغییر چندانی رخ نداده است (آلکت، 115). ظاهراً این شکل نخستینبار در تمدن بابلی برای این صورت انگاشته شده است. یونانیان آن را نماد «آمالتئا»، بزی که زئوس در کودکی از آن شیر خورد، میپندارند. چون خورشید با ورود به برج جدی حرکت خود را در بُرجهای «صاعد» (از اول جدی تا آخر جوزا) آغاز میکند، برخی تمدنهای شرق باستان جدی را «دروازۀ جنوبی خورشید» می نامیدند و در افسانههای یونانی آن را «دروازۀ خدایان» میدانستند و به عقیدۀ یونانیان روح در میان ستارگان جدی از جسم جدا میشد (همو، 116-117).
در فهرستهای قدیمی ثوابت، این صورت با 28 ستاره از قدرهای سوم تا ششم آمده است که هیچکدام از آنها خارج صورت نیستند (بطلمیوس، 375-376؛ صوفی، 284). در الزیج الصابی تنها 18 ستاره از این صورت در جدول ذکر شده است (بتّانی، 262-263). قَدرهای 6 ستاره در جدول صوفی با مقادیر بطلیموس متفاوت است (بطلیموس، همانجا؛ صوفی، همانجا، نیز ترجمه، 207-208؛ قس: بیرونی، القانون، 3/ 1081-1083).
اعراب پیش از اسلام این صورت را نمیشناختند و پس از اسلام آن را از اقوام دیگر (و احتمالاً از طریق ترجمۀ مجسطی بطلمیوس) اخذ کردند (دربارۀ برجهایی که اعراب میشناختند، نک : همو، التفهیم، 103). بیست و دومین منزل از منازل قمر در این برج قرار داشت. این منزل که «سعد ذابح» نامیده میشود، شامل دو ستارۀ روشن واقع در محل شاخ جدی است. دو ستارۀ روشن دیگر را نیز که پس از آنها قرار دارند، «سعد ناشره» یا «محبّین» میخوانند (صوفی، 282، نیز ترجمه، 206).
ستارۀ δ-cap را که بر دنبالۀ جدی قرار میگرفت، «ذَنَب الجدی» مینامیدند و بر اسطرلابها نقش مینمودند (همو، 281، نیز ترجمه، 205؛ کونیچ، «صوفی...»، 62). بیرونی آن را در جملۀ ستارگانی آورده است که بر صفیحۀ تسییر اسطرلاب نقش میشدند ( استیعاب...، 102)، اما طوسی و بیرجندی به نقش شدن این ستاره بر اسطرلاب اشاره نکردهاند.
امروزه برج جدی در طول دائرةالبروج °301 تا °329 قرار گرفته (راث، 13)، و حدود 414 درجۀ مربع از سطح آسمان را پوشانده است (مکلر، 90). نام امروزین برخی از ستارههای جدی در زبانهای اروپایی نیز از نامهای عربی آنها اقتباس شده است؛ نمونۀ آن ستارۀ «دَبِح» است که نام آن برگرفته از «سعد ذابح» است (کونیچ، «نجوم...»، 154).
مآخذ
بتانی، محمد، الزیج الصابی، به کوشش ک. آ. نالینو، رم، 1899م؛ بیرونی، ابوریحان، استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاصطرلاب، به کوشش محمداکبر جوادی حسینی، مشهد، 1380ش؛ همو، التفهیم، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، 1352ش؛ همو، القانون المسعودی، حیدرآباد دکن، 1375ق/ 1956م؛ صوفی، عبدالرحمان، صور الکواکب، چ تصویری، فرانکفورت، 1406ق/ 1986م؛ همو، همان، ترجمۀ نصیرالدین طوسی، به کوشش معزالدین مهدوی، تهران، 1351ش؛ مکلر، گری و دیگران، صورتهای فلکی، ترجمۀ احمد دالکی، تهران، 1383ش؛ نیز: