زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

جاکارتا

جاکارْتا، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر اندونزی. این شهر بندری و تجارتی همچنین مرکز یکی از ایالتهای اندونزی در جزیرۀ جاوه است («فرهنگ جهانی»؛ بریتانیکا). شهر جاکارتا در غرب جزیرۀ جاوه، در کرانۀ دریای جاوه جای دارد و رودخانۀ سیلیونگ (لیونگ) از میان آن می‌گذرد. جاکارتا در دشتی هموار و پست واقع شده است که در فصلهای بارانی سیلابهای بزرگ در آن جریان می‌یابد و این شهر را با خطر آب‌گرفتگی مواجه می‌سازد («شهرها …‍»، IV/ 212؛ کلمبیا). 
آب و هوای این شهر گرم و مرطوب، و میانگین بالاترین میزان دما در دی ‌ماه°29 و در تیر ماه °30 سانتی‌گراد ‌است. جاکارتا یکی از پرباران‌ترین مناطق جهان به شمار می‌آید و در ماههای اردیبهشت تا آبان بر شدت بارشها افزوده می‌شود. میزان بارش سالانه در جاکارتا حدود 790‘1 میلی‌متر است و رطوبت متوسط هوای آن 81٪ است (همانجاها؛ مظفری، 10). 
جاکارتا از مناطق صنعتی و بازرگانی اندونزی به شمار می‌آید و از دهۀ 1970م برنامۀ گسترده‌ای برای پیشرفت و توسعۀ صنایع آن اجرا شده است. فراورده‌های فلزی، تولید کفش، مواد شیمیایی و پلاستیک‌سازی مهم‌ترین صنایع جاکارتا هستند. به دنبال رشد صنعت در جاکارتا، بازرگانی نیز از رونق خاصی برخوردار گردید. جهانگردی نیز از دیگر منابع اقتصادی جاکارتا به شمار می‌آید ( انکارتا). 
جاکارتا توسط راههای شوسه، ریلی، هوایی و دریایی با دیگر مناطق اندونزی و جهان ارتباط دارد. فرودگاههای کماجوران و هلیم از فرودگاههای مهم و بین‌المللی اندونزی است که اروپا را به جنوب شرقی آسیا پیوند می‌دهد. بندر تانجونگ پریوک بزرگ‌ترین بندر و کانون حمل و نقل دریایی و تجارت خارجی در اندونزی شمرده می‌شود که در شمال شرقی شهر جاکارتا ایجاد شده است و کشتیهای بزرگ در آن پهلو می‌گیرند (همانجا؛ مظفری، 107؛ «اندونزی کنونی»، 24؛ «اندونزی، راهنمای سفر» 65؛ اسعدی، 1/ 341). 
جاکارتا از شهرهای پرجمعیت جهان است و مهاجرپذیری بی‌رویه از مشکلات عمدۀ این شهر به شمار می‌آید. جمعیت جاکارتا در 1327ش/ 1948م حدود 2 میلیون تن بود که در 1344ش/ 1965م به 4 میلیون تن رسید؛ اما کوششهای دولت برای جلوگیری از مهاجرت و افزایش بی‌رویۀ جمعیت در جاکارتا نتیجه‌ای نداشت و در 1980م جمعیت این شهر به 6 میلیون تن افزایش یافت. جمعیت جاکارتا در 1386ش/ 2007م، حدود 838‘568‘8 تن برآورد شده است ( انکارتا؛ «جابوتابک...» 1ff.؛ «فرهنگ جهانی»). 
جاوه‌ایها، بتاویها، سونداییها، چینیها، بتاکها و مینانگ کابوئوها از گروههای عمدۀ نژادی ساکن در جاکارتا هستند ( انکارتا؛ مظفری، 10). 86٪ از جمعیت این شهر را مسلمانان تشکیل می‌دهند وحدود 10٪ مسیحی و شماری نیز بودایی و هندو هستند. مردم جاکارتا به زبان جاوه‌ای با لهجۀ جاکارتایی سخن می‌گویند (همانجاها).
در جاکارتا ساختمانها و بناها ناهمگون است؛ نیمی از این بناها موقتی و یا سست‌پایه‌اند که رایج‌ترین آنها تک‌خانه‌هایی ساخته شده از چوب بامبو ست و خانه‌هایی که به شکل بازوی نیمه باز از آجر و سیمان و چوب با سقفهای سفالی احداث شده است ( انکارتا). بناها و ساختمانهای مسکونی شهر، با ترکیبی از سبک معماری شرقی و غربی بنا شده‌اند؛ بناهایی مانند میدان مردکا‍ (میدان آزادی) و لاپانگان بانتن از نفوذ فرهنگ بیگانه بر معماری این شهر حکایت دارد (بریتانیکا؛ «اندونزی، راهنمای سفر»، همانجا). مسجد استقلال جاکارتا از بزرگ‌ترین مسجدهای جهان و از بناهای دیدنی این شهر است. این مسجد به هنگام برگذاری مراسم دینی بیش 200 هزار تن نمازگزار را در خود جای می‌دهد ( انکارتا). 
ستون مرمرین موناس به بلندی 137متر که مشعلی زرین به وزن 35 کیلوگرم بر بالای آن نصب شده است، از دیگر بناهای دیدنی جاکارتا به شمار می‌رود. این بنا که در دورۀ مبارزات استقلا‌ل‌طلبانۀ مردم اندونزی ساخته شده است، مظهر استقلال و آزادی این کشور است. 
جاکارتا بزرگ‌ترین مرکز علمی و دانشگاهی اندونزی است. دانشگاههای اندونزی، ملی ابن‌خلدون، محمدیه، ملی اسلام اندونزی و پنچاشیلا از مهم‌ترین مراکز علمی این شهر به شمار می‌آیند (بریتانیکا؛ اسعدی، 1/ 347-348). 

پیشینۀ تاریخی

تاریخ جاکارتا با تاریخ کهن جزیرۀ جاوه که از کهن‌ترین مناطق مسکون جهان به شمار می‌رود، پیوستگی دارد. برپایۀ‌ سنگ‌نوشته‌ای که در پیرامون این شهر به دست آمده، در سدۀ 5 م دولتی هندو ـ جاوه‌ای در آنجا فرمانروایی داشته است (اسعدی، 1/ 287؛ «فرهنگ جاوه‌ای»، 37؛ انکارتا). جاکارتا سابقاً سونداکلاپا نامیده می‌شد که در سالنامه‌های چینی با نام کالوپا ضبط شده است. تاریخ شکل‌گیری شهر به سدۀ 8 ق/ 14م باز می‌گردد که در آن زمان شهربندری بسیار کوچک و در قلمرو «پاجاجاران‌»ها (آخرین حکومت عمدۀ هندو ـ بودایی جاوه) قرار داشت. در اوایل سدۀ 10ق/ 16م، پادشاه هندوها به پرتغالیها اجازه داد تا قلعه‌ای در سونداکلاپا بسازند؛ اما چندی بعد تامان فتح‌الله، رهبر مسلمانان و حاکم بانتن (بانتام) در شمال در 934ق/ 1527م با پرتغالیها جنگید و آنان را از سونداکلاپا بیرون راند و به مناسبت این پیروزی این شهر را جایاکارتا به معنای شهر پیروزمند نامید («راهنمای...»، 38-39؛ ریکلفس، 34؛ «شهرها»، IV/ 211؛ انکارتا). بدین ترتیب این شهر در قلمرو مسلمانان بانتن قرارگرفت. اگر چه هنوز حکومتی غیراسلامی از اشراف سوندایی در این منطقه وجود داشت، اما مولانا یوسف، از حاکمان بانتن در 987ق/ 1579م آنان را برانداخت و سپس اشراف سوندایی نیز به دین اسلام گرویدند (ریکلفس،35 ). 
در 1011ق/ 1602م هلندیها در جاکارتا کمپانی هند شرقی هلند را تأسیس کردند و با تقویت آن سعی در تثبیت موقعیت خود در منطقه داشتند. هلندیها نام باتاویا را بر این شهر نهادند (ولک، 185؛ اندونزی...، 22-23). در اوایل سدۀ 11ق/ 17م، میان هلندیها، انگلیسیها و حکومتهای مسلمان جاوه‌ای بر سر تصرف باتاویا رقابتهای شدیدی وجود داشت که به درگیریهایی نیز منجر می‌شد. در این نبردها جان پیترسون کوئن، فرمانده شرکت هند شرقی هلند نیروهای محلی این منطقه را بیرون راند و قلعه و شهر را ویران ساخت. در پی آن کوئن در باتاویا به ساختن قلعه‌ای جدید و بزرگ‌تر و برپایی شهری به شیوۀ معماری هلندیها پرداخت (ولک، 194-196). کوئن مدتها از اطلاق نام باتاویا به شهر جدید خودداری می‌کرد، اما در 4 مارس 1621 نام باتاویا تأیید شد (همو، 196). 
هلندیها در پی توسعۀ باتاویا بر دریای جاوه تسلط یافتند و ناوگان انگلیسیها را پراکنده کردند و کشتیهای آنان را به تصرف درآوردند و ایشان را از صحنۀ‌ تجارت و سیاست منطقه خارج نمودند (همانجا). هلندیها با اعمال مقررات تجارتی، بر بازرگانی منطقه نظارت مستقیم داشتند. به موجب این مقررات، ابریشم ایران، منسوجات هند، دارچین سیلان، چینی‌آلات چین و مس ژاپن باید زیرنظر شرکت هند شرقی هلند، با ادویۀ‌ جزایر ملوک و چوب صندل تیمور معاوضه می‌شد و شرکت هند شرقی هلند از عواید حاصل از آن، ادویه و فلفل به اروپا صادر می‌کرد (همو، 191). 
در 1039ق/ 1629م فرمانروایان حکومت اسلامی ماتارام، به رهبری سلطان آگونگ (هونگوکوسامو) در جنگی معروف به نبرد جاکارتا با نیروهای استعماری هلند به مبارزه پرداختند، اما از هلندیها شکست خوردند (اسعدی، 1/ 293-294). در 1055ق/ 1645م میان هلندیها در باتاویا و حاکم بانتن صلح برقرار شد، اما در 1066ق/ 1656م حاکم بانتن به باتاویا و کشتیهای شرکت هند شرقی هلند حمله کرد که به بسته شدن بندر از سوی آن شرکت انجامید (ولک، 222؛ ریکلفس، 75). در 1095ق/ 1648م قرارداد صلحی میان حاکم بانتن و باتاویا به امضاء رسید. در پی آن با افزایش امنیت در باتاویا، شهر در قسمت جنوبی گسترش یافت و اهالی در آن بخش شهر، خانه‌های ییلاقی ساختند (ولک، 263). 
در 1111ق/ 1699م چندین زلزلۀ شدید در جاکارتا روی داد که خسارات نسبتاً شدیدی به شهر وارد آورد (اسعدی، 1/ 279). در 1145ق/ 1732م بیماری مالاریا در شهر شایع شد و به فرار سکنۀ آنجا انجامید. در آن روزگار مهاجران چینی بخشی مهم از جمعیت جاکارتا را تشکیل می‌دادند و جمعیت سکنۀ بومی نسبت به چینیها کمتر بود. در 1153م/ 1740م فاجعۀ قتل عام چندین هزار چینی در این ناحیه به دست هلندیها به وقوع پیوست (ولک، 213؛ «اندونزی کنونی»، 21). 
در دوران جنگهای ناپلئون در اروپا و اشغال هلند از سوی نیروهای فرانسه، رابطۀ هلندیها با سرزمینهای زیر نفوذشان در اندونزی قطع شد؛ از این رو انگلیسیها در 1226ق/ 1811م، با 600 فروند کشتی به باتاویا و مجمع‌الجزایر هند شرقی هلند حمله کردند و آنجا را به تصرف خود درآوردند (ریکلفس، 109؛ ولک، 362-363). پس از سقوط ناپلئون و آزاد شدن هلند از تصرف فرانسه، در 1816م مجمع‌الجزایر هند شرقی هلند و همچنین باتاویا به هلند باز پس داده شد (ریکلفس، 110). 
در جریان جنگ جهانی دوم، نیروهای ژاپنی در 1321ش/ 1942م، این شهر را به مدت 3 ‌سال اشغال کردند و آن را دوباره جاکارتا نامیدند (اسعدی، 1/ 279؛ مظفری، 10). در 1324ش/ 1945م با خروج نیروهای ژاپنی در پی شکست آنان در جنگ جهانی دوم، و سپس استقلال اندونزی، جاکارتا رسماً به عنوان پایتخت آن کشور برگزیده شد (اسعدی، همانجا)؛ اما به سبب ناآرامیهای سیاسی، رهبران استقلال اندونزی این شهر را ترک کردند. در این هنگام هلندیها برای دست یافتن به اوضاع پیشین خود در اندونزی فرصت را غنیمت دانسته، جاکارتا را مسخر کردند. سرانجام مسائل میان هلند و اندونزی به شورای امنیت سازمان ملل کشیده شد و در نهایت قوای نظامی هلند در 1328ش/ 1949م از این شهر خارج شدند و رهبران اندونزی به جاکارتا بازگشتند(ریکلفس، 217-220؛ ولک، 523-526؛ نیز نک‍ : ه‍ د، اندونزی). 

مآخذ

اسعدی، مرتضى، جهان اسلام، تهران، 1366ش؛ اندونزی، گذشته و آینده، ادارۀ اطلاعات سفارت جمهوری اندونزی، تهران، 1334ش؛ مظفری، محمدرضا، اندونزی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تهران، 1374ش؛ ولک، برنارد، تاریخ اندونزی، ترجمۀ ابوالفضل علیزادۀ طباطبایی، تهران، 1374ش؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.