تیره
تیره، شهر و مرکز شهرستانی به همین نام در جنوب استان ازمیر ترکیه. این شهر با 413‘48 تن جمعیت (1386ش/ 2007م)، («فرهنگ…»)،در °38 و´4 عرضشمالی و°27 و ´45 طولشرقی («اطلس…»، 177)، در ارتفاع 100متری از سطح دریا، در جنوب درۀ مندرس در دامنۀ شمالی کوههای آیدین جای دارد و رودخانۀ مندرس کوچک از 6 کیلومتری شمال آن میگذرد. تیره دارای آب و هوایی مدیترانهای و پوشش گیاهی جنگلی است وتوسط راهآهن به شهر ازمیر که با آن 84کمـ فاصله دارد، میپیوندد («دائرةالمعارف...»، XI/ 4111 ؛ IA, XII(1)/ 379).
شهر تیره در محل شهر باستانی آرکادیوپولیس بنا شده است (رمزی،104-105). سرزمینیکه شهر درآن قرار دارد، درسدههای گذشته و در پهنۀ تاریخ خود فرهنگهای گوناگونی را به خود دیده است؛ چنان که آثار تمدنهای حتّی، فریگیایی، لیدیایی، ایرانی (هخامنشی)،هلنی، رومی وبیزانسی درآن دیدهمیشود و درتاریخ ــ بهویژه به روزگار چیرگی ترکها بر آناتولی و در دورۀ عثمانیـان ــ نقش مهمی داشته است («دائرةالمعارف»، همانجا؛ IA, XII(1)/ 380-381; EI2, X/ 538-539).
این ناحیه پس از فراز و فرودهای متعدد، نخست به حاکمیت ساسابیک، داماد فرمانـروای امارت ـ بیلیک ـ منتشا ـ منتشه درآمد. آنگاه مبارزالدینمحمدبیک، پسرآیدین اوغلو، ساسابیک را مغلوب، و قلمرو او را تصرف نمود و شهر تیره را به چهارمین پسرشسلیمانبیک واگذارکرد(اوزونچارشیلی،«تاریخ...»، I/ 66، «امیرنشینها...»،104). بدینسانمنطقه بهحاکمیتآیدین اوغوللری (ه م) درآمد. قلمرو آیدینیان در زمان سلطنت بایزیداول (ایلدرم) بر قلمرو عثمانیان افزوده شد و مرکزیت ایالت از ایاسلوق به شهر تیره انتقال یافت. امیر آیدین که در برابر بایزید مقاومت نکرده بود، از جانب او به ادارۀ اوقاف عثمانیان در آنجا مأمور شد (عاشق پاشازاده، 65؛ اوزون چارشیلی، «تاریخ»،I/ 70, 263).
تیمورگورکانی پس از پیروزی بر بایزید اول در جنگ آنکارا (805 ق/ 1402م)، پیش از حمله به ازمیر، مدتی در تیره اقامت گزید (شرفالدین، 863-864). سرانجام قلمرو امارت آیدیناوغوللریدر دورۀفرمانرواییمراد دوم(848-855ق/ 1444-1451م) با فروپاشی خاندان آیدینیان رسماً به تصرف عثمانیان درآمد (اوزون چارشیلی، «امیرنشینها»، 118). در دوران فرمانروایی عثمانیها این شهر بخشی از ولایت آیدین و از توابع سنجاق (شهرستان) ازمیر محسوب میشد. بیشتر ساکنان آن مسلمان، و گروه اندکی نیز یهودی و مسیحی بودند (سامی، 3/ 1718-1719).
جهانگردانیکه درسدههایمختلف ازآنجا گذشتهاند، هریک از دیدگاه خود به وصفآن پرداختهاند. ابنبطوطه درسدۀ 8 ق/ 14م بههنگام ملاقات با سلطان محمدبیک، امیری از خاندان آیدینیان، در شهر تیره اقامت کرده، انهار، باغات و میوههای آن را تعریف نموده، و از خانقاه محمد نام برده است (ص 318). جهانگرد ارمنی تبارلهستانی که در سدۀ 11ق/ 17م آنجا را دیده، با عنوان شهریآباد و با رونقبازرگانی یادنموده است (IA, XII(1)/ 380). اولیا چلبی در همان سده تیره را شهری بزرگ، با 68 محله، 36 مسجد، 30 مدرسه، 13 گرمابه،27کاروانسرا، 60 مکتبخانۀ کودکان، و شمار بسیاری منبع و شیر آب وصف کرده است (نک : همانجا). در سدۀ 14ق/ 20م در این شهر و توابعآن چندینمسجد، 5 کلیسا مخصوص یونانیها و ارمنیها، 20 مدرسه که دو باب از آنها ویژۀ مسیحیان بوده است، همچنین کتابخانه و بیمارستان وجود داشت (جواد، 1/ 266-267).
یافتههای باستانشناسی موجود در روستای اوبا از توابع تیره که به دورۀ تمدن هلنی مربوط است (گورلر، 721-722) و همچنین آثار مربوط به 500‘3 قم تا 100‘1م شامل شماری مجسمه و اشیاء دیگر در موزۀ شهر تیره نگاهداری میشود. قرآنهای خطی، البسه و جز آنها نیز که در آن موزه موجود است، نشان از غنای فرهنگی این شهر دارد («موزه ...»، npn.). همچنین ضرابخانۀ دولتعثمانی نیز در آنجا وجود داشت (هامرپورگشتال، V/ 50).
در مدارس تیره عالمان بسیاری تدریس نمودهاندکه از شهرت فراوانی برخوردارند؛ از معروفترین آنها عزالدین عبداللطیف بن ملک ابن فرشته را میتوان نام برد. وی در مدرسهای که به نام او مدرسۀ ملک نامیـده میشود، تدریس میکرد. عبداللطیف مؤلف و شارح آثار بسیاری استکه از معروفترین آنها لغتفرشته، شرحمشارقالانوارصاغانی، نیز شرح المنار فی اصول را میتوان برشمرد (طاشکوپریزاده، 1/ 30؛ شوکانی، 1/ 374؛ IA، همانجا).
در جریان جنگ استقلالطلبی ترکیه در آستانۀ فروپاشی دولت عثمانی، یونانیها در 1919م این شهر را به تصرف درآوردند (کوجاتورک، 19)؛ سرانجام پس از 3 سال و اندی در 1301ش/ 1922م، از تصرف یونانیها بیرون آمد (همو، 340). بعد از انعقاد معاهدۀ لوزان در 1302ش/ 1923م (نک : شاو، II/ 365-369) و در جریان مبادلۀ جمعیت میان یونان و ترکیه، ترکهایی که در یونان و مقدونیه ساکن بودند، به این شهر آمدند و در آن اسکان یافتند (همو، II/ 368).
مآخذ
ابنبطوطه، محمد، الرحلة، به کوشش طلال حرب، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ جواد، علی، ممالک عثمانیه نک تاریخ و جغرافیا لغاتی، استانبول، 1313ق؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1308ق؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، به کوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، 1972م؛ شوکانی، محمد، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفه؛ طاشکوپریزاده، احمد، الشقائق النعمانیة، بیروت، 1395ق؛ عاشقپاشازاده، تاریخ، استانبول، 1332ق؛ نیز: