توفیق
توفیق، از مشهورترین نشریات فکاهی ایران. این نشریه در 3 دورۀ انتشاراتی و در طول 50 سال (1301-1351ش/ 1922-1972م)، توانست با استفاده از زبان طنز، کاریکاتورهای زنده و نقد مهمترین مسائل سیاسی ـ اجتماعی، در قالب هفتهنامه، ماهنامه و سالنامه، مخاطبان بسیاری را در میان طبقات مختلف اجتماعی فراهم آورد:
دورۀ اول (1301-1317ش/ 1922-1939م)
به صاحب امتیازی حسین توفیق (د 1318ش)، از آبان 1301 در تهران آغاز به انتشار کرد (صدر هاشمی، 2/ 144-145). در این دوره توفیق هر دوشنبه به شکل هفتهنامه در 4 صفحه منتشر میشد. شمارۀ نخست توفیق در شرایطی منتشر شد که جامعۀ ایران هنوز گرفتار سردرگمی و التهاب برآمده از کودتای رضاخان (1299ش) بود. این شماره با سرمقالهای از حسین توفیق (دربارۀ او، نک : همو، 2/ 146-147) آغاز شد که در آن، هدف از انتشار نشریه را «پشتیبانی [از] عناصر صالح و پاک، برای روشن نمودن فکر طبقۀ سوم و دفاع از حقوق آنان» عنوان میکرد (صلاحی، 48). مطالب توفیق عبارت بود از: اشعار فکاهی و اخلاقی؛ رویدادهای داخلی و خارجی، تحت عنوان «یک مشت خبر»؛ مقالات گوناگون؛ و اعلانات مختلف (صدر هاشمی، 2/ 145).
توفیق از سال پنجم، «امتیاز کاریکاتوری» را نیز به دست آورد. از این زمان، در هر شماره، کاریکاتوری بزرگ در آن به چاپ میرسید (همو، 2/ 147). در سالهای نخست انتشار توفیق، اشعار فکاهی آن، آمیخته با نوعی نقد ملایم اجتماعی ـ سیاسی بود، اما کوتاهزمانی بعد و از 1304ش، اندکاندک، مطالب و اشعار توفیق ظاهراً به سبب خودکامگی رضاشاه، از مضامین فکاهی ـ انتقادی دور، و به موضوعات ادبی نزدیک شد. صدر هاشمی نیز با عبارت «حسین توفیق... روزنامۀ خود را از صورت فکاهی خارج و آن را وسیلۀ ترویج ادبیات قرار داد»، بدین موضوع تصریح میکند (همانجا؛ نیز نک : صلاحی، 50). این وضع از سال یازدهم (1310ش) وضوح بیشتری در نشریه پیدا کرد و تا سال شانزدهم (1317ش) ادامه یافت. در طول این مدت، توفیق محل نشر سرودههای شاعران معاصر، مانند پروین اعتصامی، ملکالشعرا بهار، علیاکبر دهخدا، رهیمعیری، محمدحسین شهریار، امیری فیروزکوهی و حمیدی شیرازی شد (صدر هاشمی، همانجا؛ توفیق، عباس، «تاریخچه...»، 1369؛ صلاحی، 49).
از آغاز سال 1317ش، بار دیگر مضامین فکاهی در نشریۀ توفیق جلوه یافت و «نکات اخلاقی» و «مسائل اجتماعی و خانوادگی» با زبان طنز ظاهر شد (صدر هاشمی، همانجا؛ صلاحی، 49-50). حالت ( 57 سال...، 16، 53) انتخاب این شیوه را نتیجۀ خواست «ادارۀ راهنمای نامهنگاری»، نهاد رسمی سانسور رضا شاهی، و مسئول آن، علی دشتی میداند. به دنبال این امر، حسین توفیق با گرد آوردن نویسندگان نشریۀ فکاهی امید (دربارۀ آن، نک : صدر هاشمی، 1/ 277-281) که به تازگی توقیف شده بود، هیئت تحریریۀ جدیدی شکل داد و نخستین شماره را با مضامین فکاهی نو و با کمک ابوالقاسم حالت منتشر ساخت (حالت، همانجا؛ صلاحی، 49). حکومت رضاشاه این اندازه طنز را هم تحمل نکرد (همو، 50) و توفیق را که دومین روزنامۀ پرتیراژ کشور شده بود (توفیق، عباس، همانجا)، احتمالاً تهدیدی برای خود پنداشت. بنابراین، آن را توقیف و سال بعد (1318ش) حسین توفیق را دو بار دستگیر کرد (حالت، همان، 58-60؛ توفیق، عباس، همان، 1370؛ صلاحی، همانجا). با درگذشت حسین توفیق در 29 بهمن ماه همین سال (حالت، «محمدعلی...»، 251؛ صلاحی، همانجا)، دورۀ اول انتشار توفیق به پایان رسید. در این دوره بسیاری از روزنامهنگاران با توفیق همکاری داشتند (نک : همو، 48-52).
دورۀ دوم (1318-1332ش/ 1940-1953م)
این دوره بلافاصله با مدیریت و صاحب امتیازی محمدعلی توفیق (د 8 بهمن 1370)، فرزند حسین توفیق، آغاز به کار کرد. وی با کمک دوستان پدرش، انتشار نشریه را با همان سبک و سیاق و البته محتاطانهتر، به مدت یک سال و نیم دیگر ادامه داد. در پی خروج رضاشاه از ایران در شهریور 1320 (نک : همو، 53)، و دگرگون شدن وضعیت سیاسی کشور، روزنامۀ توفیق وارد دورهای جدید شد که دستکم 12 سال به طول انجامید. در این دوره ایران شاهد حوادث سیاسیِ مهم و مؤثر گردید که کوتاه شدن سایۀ استبداد رضاشاهی، رشد گروههای سیاسی، اشغال ایران توسط نیروهای روس و انگلیس، مسئلۀ آذربایجان، نهضت ملی نفت و سرانجام کودتای 28 مرداد 1332، از آن جمله بود. این حوادث، نوعی آزادی نسبی را بر ایران حاکم ساخت و توفیق را برانگیخت تا به عنوان یک نشریۀ فکاهی ـ سیاسی، نسبت به حوادث جامعه بیاعتنا نباشد. هیئت تحریریۀ توفیق متأثر از فضای سیاسیِ جدید جامعه، به شیوهای افراطی، و البته بدون وابستگی به گروههای سیاسی روی آورد (صدر هاشمی، 2/ 145؛ ساتن، 275؛ صلاحی، 54). آنها در نخستین گام، بیپروا به درج مطالبی تند برضد حکومت رضاشاه (حالت، همانجا) و نیروهای اشغالگر روس و انگلیس پرداختند. چاپ کاریکاتوری برضد نیروهای اشغالگر در سالنامۀ بیستمین سال چاپ توفیق در 2 آبان 1320 سبب شد تا تحت فشار آنان، توفیق در دورۀ دوم، نخستین توقیف را تجربه کند؛ هرچند محبوبیت زیاد این نشریه سبب گردید که به زودی از آن رفع توقیف شود (توفیق، عباس، همان، 1370-1371).
در 19 آذر 1321، محمدعلی توفیق در محل کارش، بانک ملی بازار، دستگیر شد (روستایی، 2/ 335). اتهام وی شرکت در «کار آشوبطلبان» بود (همو، 2/ 337). ظاهراً وی به مشارکت در حوادث 17 آذر 1321 تهران متهم شده بود (همو، 2/ 335؛ نیز نک : عاقلی، 1/ 250؛ اطلاعات، 1). دوستان و نزدیکان توفیق تلاش بسیاری برای رهایی او انجام دادند (روستایی، 2/ 335-337). در این زمان روزنامۀ توفیق مانند تمام نشریات ایران، به مدت یک ماهونیم توقیف بود (نک : صلاحی، نیز اطلاعات، همانجاها) و محمدعلی توفیق هم در حبس به سر میبرد. ساتن معتقد است که توفیق در 1322ش نیز به مدت دو هفته توقیف شده بود (ص 275).
با پیش آمدن سال 1324ش، اوضاع سیاسی ایران پیچیدهتر شد. در این سال توفیق هم با اوضاع پرتلاطمی روبهرو شد. اولین توقیف روزنامه در این سال، ظاهراً در بهار بود، ولی در تیرماه توسط فرماندار نظامی تهران از آن رفع توقیف شد (نک : روستایی، 2/ 338-339). در مردادماه، با رخداد مسئلۀ آذربایجان، توفیق به انعکاس حوادث آن منطقه پرداخت (صلاحی، 55). شاید حضورِ گستردۀ گروههای چپ و نفوذ برخی از طنزنویسان در این نشریه مانند محمدعلی افراشته سبب شده بود که انعکاس این حوادث، بیشتر با اهداف گروههای مذکور سازگاری داشته باشد، تا منافع ملی مردم ایران. این موضوع احتمالاً موجب افزایش حساسیت دولت نسبت به این نشریه گردید، چنان که در مهرماه بار دیگر توفیق توقیف شد و مسئولان آن به انتشار روزنامههای بهرام، یزدان و زندگی پرداختند. هرچند این نشریهها هم یکی پس از دیگری توقیف شدند (همو، 56).
در 27 آذر 1325، کاریکاتوری از سقوط پیشهوری در توفیق منتشر شد (همانجا) که حکایت از تغییر موضع نشریه میکرد. در پایان بهمنماه همین سال بار دیگر این نشریه به مدت یک هفته توقیف شد (روستایی، 2/ 339). از این سال بهبعد، جامعۀ ایران اندکاندک شاهد قدرت یافتن اندیشۀ ملیگرایی و گسترش و قوت گرفتن گروههای ملی بود و این اندیشه در نهضت ملی کردن صنعت نفت ایران به اوج رسید. در این سالها، توفیق خود را به صف ملیون نزدیک ساخت و به نقد رفتار سیاسی دولتها، مانند دولت رزمآرا پرداخت که نتیجۀ آن توقیف نشریه در آذر 1331 بود؛ چنان که مجبور شد به مدت دو ماه با نام بابا آدم منتشر شود (توفیق، عباس «تاریخچه»، 1371؛ صلاحی، 65، 66). با تشکیل دولت دکتر مصدق و اوجگیری نهضت ملی کردن صنعت نفت، توفیق کاملاً خود را با مواضع دولت هماهنگ ساخت و به دفاع از عملکرد مصدق پرداخت و با زبان شعر و کاریکاتور، دربارۀ موضوع نفت و ملی شدن آن برای مردم آگاهیهای سودمند داد (نک : همو، 65). ملی شدن صنعت نفت، با پایان سی امین سال انتشار این نشریه مصادف شد. بدین لحاظ توفیق در آخرین شمارۀ این سال (23 آبان 1331)، چنین سرود: بسیرنج بردم در این سال سی/ که بیرون کنم وارث دارسی (نک : توفیق، عباس، همان، 1372).
اشارات بیپروا و طنزآمیز توفیق به دربار و عوامل آن، از این زمان شدت یافت (صلاحی، 66)، اما با کودتای 28 مرداد 1332، وضع کاملاً دگرگون گردید: دفتر توفیق را آتش زدند، و منزل مدیر آن، محمدعلی توفیق را غارت کردند و او را «به اتهام درج مقالات مبتذل» در قلعۀ فلک الافلاک زندانی ساختند و از آنجا به خارک تبعید کردند (توفیق، عباس، همانجا؛ صلاحی، 66-69؛ اسنادی...، 1/ 88-89). محمدعلی توفیق پس از آزادی دیگر نتوانست به انتشار نشریۀ خود ادامه دهد و بدینترتیب دورۀ دوم انتشار توفیق به پایان رسید.
مطالب این دوره شامل موضوعات جدی مانندِ اخبار جنگ جهانی و حوادث آذربایجان، و موضوعات طنزآمیز با مضامین سیاسی دربارۀ گرانی، احتکار، توقیف مطبوعات، مجلس، کابینه، قوای خارجی در ایران، احزاب و انتخابات بود (صلاحی، 55-57، 63-64). همکاران توفیق در این دوره تنوع و تعددِ بیشتری داشتند. از جملۀ آنها میتوان از این شخصیتها یاد کرد: سردبیران: ابوالقاسم حالت، پرویز خطیبی، محمدامین محمدی و حسین توفیق (خواهرزادۀ حسین توفیق، مؤسس نشریه)؛ طنزپردازان: عباس فرات، محمدعلی افراشته، ابوالقاسم حالت، نواب صفا، فریدون مشیری، باستانیپاریزی، ملک حجازی (قلزم) و کریم امامی؛ کاریکاتوریستها: حسن توفیق، جعفر تجارتچی، پرویز خطیبی و اردشیر محصص (حالت، 57 سال، 55؛ صلاحی، 48، 55-61، 64-66).
دورۀ سوم (1336-1350ش/ 1958-1972م)
پس از یک وقفۀ چهار سال و نیمه که در طی آن فقط کاریکاتورهای دولتی در مطبوعات چاپ و منتشر میشد، در 25 اسفند 1336، مجلۀ توفیق با نامِ جدیدِ فکاهی به سردبیری حسن توفیق منتشر شد (همو، 69؛ لطیفی، 14). مدتی بعد وزارت کشور با موافقت محمدعلی توفیق، امتیاز این نشریه را به نامِ حسن توفیق کرد و بدینترتیب، این نشریه به نامِ سابق خود بازگشت (همانجا).
در 14 سالِ انتشار دورۀ سوم، دولتهای حسین علا، منوچهر اقبال، شریف امامی، علی امینی، اسدالله علم، حسنعلی منصور و هویدا بر سر کار آمدند و نیز دورههای نوزدهم تا بیست و سوم مجلس شورا تشکیل شد (نک : شجیعی، 4/ 232-239؛ بهنود، 409-513). توفیق در این دوره، نسبت به دورههای قبل با طنز و نقد بیشتری از دولت و مجلس سخن گفت و برای تحقق این مقصود، نخست با انتقاد از کردار و رفتار شخص صدراعظم وقت، و گروه نمایندگان دو مجلسِ شورا و سنا، و مدیران کل وزارتخانهها و سپس با تأکید بر 3 موضوعِ نفت، فرهنگ و روغن نباتی با استفاده از شخصیتهای آفریدۀ خود مانندِ «کاکا توفیق» (یک مرد تیزبین، صریحاللهجه و سرسخت) و «ملت» (مردی با لباس دهقانی، ساده، زودباور و تماشاگر)، به نقدهای طنزآمیز میپرداخت (برزین، 82). توفیق با این روش توانست در انعکاس وقایع سیاسی ـ اجتماعیِ این دوران مانندِ اعتصاب معلمان، وقایع دانشگاه و مرگ تختی، بسیار موفق جلوه نماید (لطیفی، 14-15؛ توفیق، فریده، 120، 142) مندرجات دورۀ سومِ توفیق، شامل این مطالب بود: کاریکاتور، سرمقاله، اخبار، اشعار، جدول، اخبار شهرستانها، قصه برای کودکان، نامه و آگهی که همگی به زبان طنز بیان میشد (برزین، 83).
از مهمترین فعالیتهای غیرمطبوعاتی دستاندرکاران توفیق، تشکیل «حزب خران»، در مقابل احزاب فرمایشی مانند حزبِ «مردم» و «ایران نوین» بود (نک : صلاحی، 70؛ توفیق، فریده، 50-67). سازمان اداری توفیق شامل «هیئت تحریریه» (مانندِ برادران توفیق ــ حسن، حسین و عباس ــ ، اسدالله شهریاری، ابوالقاسم حالت، صمد بهرنگی، کیومرث صابری، ملک حجازی، پرویز شاپور، مرتضى فرجیان و عمران صلاحی) و «هیئت تصویریه» یا کاریکاتوریستها (مانندِ حسن توفیق، غلامعلی لطیفی، بهمن رضایی، کامبیز درمبخش، ایرج زارع و ناصر پاکشیر) بود (صلاحی، 71-76؛ لطیفی، همانجا).
در این دوره، توفیق مانندِ دورههای پیشین، با اقبال عمومی روبهرو شد، چنانکه تیراژ آنرا 30 هزار، و مخاطبانش را چند میلیون برآورد کردهاند (همو، 15). اقبال مردم و نیز زبان تیز و طنزآمیز نشریه که روزبهروز برندهتر میگردید، سبب شد که توفیق بار دیگر در معرض تهدید قرار گیرد (همو، 14-15). ابتدا هفتهنامۀ فکاهیِ کاریکاتور را ــ که گفته میشود وابستگی دولتی داشت ــ مقابل آن علم کردند، ولی از این کار سودی نبردند (نک : همو، 17؛ توفیق، فریده، 190-191)؛ سپس شمارۀ 45 سالِ 49 توسط وزارت اطلاعات توقیف شد، اما با وساطت هویدا، نخستوزیر وقت، خیلی زود به دایرۀ انتشار بازگشت (همو، 190-193).
در مرداد 1350، شمارۀ پانزدهم توفیق «به علتِ اهانت به نخست وزیر» توقیف شد (همو، 203، 215). نقشۀ اصلیِ دولت هویدا آن بود که با استمرار تعطیلیِ توفیق به مدت یک سال، طبق قانون، انتشارِ آن را برای همیشه متوقف کند (همو، 196). از اینرو چاپخانۀ توفیق را هم بستند (همو، 246). هرچند مسئولان نشریه با چاپ چند شماره به طور مخفیانه، کوشیدند تا در برابر دولت مقاومت کنند، اما توفیق نیافتند (همو، 255). سرانجام وزارت اطلاعات در مهر 1351، با استناد به قانون یاد شده، توفیق را برای همیشه توقیف کرد (همو، 257؛ برای آگاهی بیشتر از نظریات گوناگون دربارۀ آخرین توقیفِ توفیق، نک : میلانی، 333-335؛ توفیق، عباس، « توفیق...»، 28-33).
مآخذ
اسنادی از مطبوعات ایران و دولت کودتا، تهران، 1383ش؛ اطلاعات، تهران، 30 دی 1321، س 12، شم 5077؛ برزین، مسعود، سیری در مطبوعات ایران، تهران، 1344ش؛ بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، 1369ش؛ توفیق، عباس، «تاریخچۀ روزنامۀ توفیق»، دفتر هنر، نیوجرسی، 1377ش، س 5، شم 10؛ همو، « توفیق چرا توقیف شد»، کرمان، کرمان، س 11، شم 3-4؛ توفیق، فریده، روزنامۀ توفیق و کاکا توفیق، تهران، 1383ش؛ حالت، ابوالقاسم، 57 سال با ابوالقاسم حالت (زندگینامۀ خودنوشت)، تهران، 1370ش؛ همو، «محمدعلی توفیق»، آینده، تهران، 1371ش، س 18، شم 1-6؛ روستایی، محسن و غلامرضا سامی، اسناد مطبوعات ایران، تهران، 1376ش؛ ساتن، الول، «نشریات منتشره در بین سالهای 1320-1326»، ادبیات نوین ایران، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، 1363ش؛ شجیعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، 1372ش؛ صدر هاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان، 1363ش؛ صلاحی، عمران، «معرفی یک نشریه»، سالنامۀ گل آقا 1372، تهران، 1372ش؛ عاقلی، باقر، روز شمار تاریخ ایران، تهران، 1369ش؛ لطیفی، غلامعلی، «تأملی در سیر 37 سالۀ مطبوعات طنز»، دنیای سخن، تهران، 1369ش، شم 35؛ میلانی، عباس، معمای هویدا، تهران، 1380ش.