زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

تمنا

تَمَنّا، تخلص چند شاعر پارسی‌گوی ایران و شبه‌قاره در سده‌های 12 و 13ق/ 18 و 19م:

1. تمنای شیرازی

ابوالحسـن (د 1118ق/ 1706م)، شـاعـر پارسی‌گوی ایران. از زندگانی او آگاهی چندانی در دست نیست؛ تنها می‌دانیم که از سادات دستغیب شیراز بود (لکهنوی، 139؛ صبا، 99). او معاصر و همنشین محمدعلی حزین (رکن‌زاده آدمیت، 2/ 48) و از شاعران عهد شاه سلیمان صفوی (سل‍ 1077- 1105ق)، و شاه سلطان حسین صفوی (سل‍ 1105-1140ق) به‌شمار می‌رفت (آذر، 269). 
برخی از تذکره‌نویسان، تمنای شیرازی و تسلی شیرازی را یک تن پنداشته، و شرح احوال آن دو را با هم آمیخته‌اند (نک‍ : نصرآبادی، 187- 188؛ خوشگو، ذیل تمنا؛ نیز نک‍ : خیام‌پور، 192)، در حالی که داور از نوادگان تمنا، به این موضوع اشاره‌ای نکرده است (ص 118، 121-123) و مصحح مرآت الفصاحه نیز این مطلب را رد کرده، و بعید دانسته است که داور دربارۀ فامیل نَسَبی خود اشتباه کرده باشد (نک‍ : طاووسی، 122). 
از تمنا دیوانی مشتمل بر حدود 10 هزار بیت باقی مانده است (حزین، 283؛ معصوم‌علیشاه، 3/ 332). 

2. تمنای کابلی

محمدعلی (د 1160ق/ 1747م)، شاعر پارسی ـ ‌گوی ایرانی‌تبار. اصلش از کرمان بود (خلیل، 34؛ واله، ذیل تمنا)، اما در کابل متولد شد. او با علی مردان خان، ولایت‌دار قندهار، در زمان پادشاهی شاه صفی‌الدین صفوی (سل‍ 1038-1052ق) نسبت داشت (واله، همانجا؛ فرخ‌آبادی، 33) و در کابل سالها شاگرد عبداللطیف تنها (د 1116ق) بود (خوشگو، 249؛ صدیق حسن خان، 95). وی از سوی فرخ سیر (حک‍ 1124- 1131ق) مأمور به نثر در آوردن شاهنامه شد (اخلاص، 48؛ سامی، 3/ 1670)، اما کار خود را به پایان نرساند و همراه با عبداللطیف به هند کوچ کرد (صدیق حسن‌خان، همانجا). در مرشدآباد به خدمت علی وردی‌خان مهابت جنگ، فرماندار بنگال، رسید و در زمرۀ ندیمان وی درآمد، تا اینکه از جانب او به خطاب «خانی» نایل شد و مرتبه‌ای بلند یافت (خوشگو، همانجا؛ عظیم‌آبادی، 280). تمنا سرانجام در عهد محمدشاه (سل‍ 1131-1161ق) در بنگال درگذشت (خلیل، همانجا). به نوشتۀ خوشگو (همانجا) وی «شاعر کهنه» بود و دعوی زبان‌دانی داشت، اما اکثر مردم تهمت انتحال بر او می‌زدند. 

آثـار

دیوان اشعار (نک‍ : آقابزرگ، 9(1)/ 177)، که ابراهیم خلیل خان (همانجا)، آن را مختصر می‌داند. همچنین یک مثنوی و اثری تاریخی در شرح احوال فرخ سیر پادشاه (همانجا) که از آنها جز ابیاتی پراکنده در تذکره‌ها نشانی باقی نمانده است. 

3. تمنای عظیم‌آبادی

محمدعلی (د 1232ق/ 1817م)، شاعر پارسی‌گوی شبه‌قاره، مشهور به تمنای هندی (دیوان بیگی، 1/ 341). وی نزد پـدرش عبدالله تـأیید ــ که از فـاضـلان زمان خود بود ــ به دانش‌آموزی پرداخت (علی حسن‌خان، 91). او پس از مرگ پدرش، ریاض المنشآت وی را در دو «روضه» گردآوری کرد که شامل این مطالب بود: 1. مکتوباتی که از سوی نواب علی ابراهیم خان به شاهزادگان و امیران و دیگران نوشته شده است؛ 2. مراسلاتی که نواب‌علی ابراهیم‌خان خود، به امیران و دوستانش نوشته است (نک‍ : منزوی، 5/ 339-340). 
تمنا در عظیم‌آباد و کانپور با حسینقلی خان عظیم‌آبادی، صاحب تذکرۀ نشتر عشق، مراوده داشت (علی حسن‌خان، 79؛ نک‍ : عظیم‌آبادی، 281). از او دیوان شعری در دو هزار بیت باقی مانده است (آقابزرگ، دیوان بیگی، همانجاها). 

4. تمنای مرادآبادی

محمدحسین، شاعر پارسی‌گوی شبه‌قاره در سدۀ 13ق/ 19م. وی در مرادآباد به دنیا آمد. او شاگرد مهدی علی زکی بود، اما از درس اسدالله غالب دهلوی نیز بهره‌مند شد (صدیق‌حسن‌خان، 100). وی از جملۀ آخرین شاعران نامدار هند و استادِ بهادرشاه ــ پادشاه دهلی ــ بود. تمنا به حیدرآباد دکن رفت و مدتی در آنجا به سر برد، و در راه بـازگشت بـه وطـن، در بـهـوپـال ــ از سـرحـدات دکـن ــ بـا محمدصدیق حسن خان، نویسندۀ تذکرۀ شمع انجمن دیدار کرد؛ دیداری که به همنشینی و مکاتبه انجامید (نک‍ : صدیق‌حسن‌خان، همانجا). او باقی عمر خود را در مرادآباد به گوشه‌نشینی گذراند (همانجا). 

آثـار

1. قصاید تمنا، که در مرادآباد (1295ق/ 1878م) چاپ سنگی شده است؛ 2. گل رعنا، به شعر فارسی ـ هندوستانی که در مرادآباد (1297ق/ 1880م) چاپ سنگی شده است؛ 3. بدیع الصرف، در دستور زبان (چ مدرس، 1266ق/ 1849م)، که آن را برای آموزش محمد عبدالحفیظ، نوۀ محمد حفیظ‌الله‌خان بهادر یار جنگ نگاشت. این کتاب شامل مقدمه، 11 باب و خاتمه است. مقدمه در تعریف صرف و موضوع و اشتقاق و اسمهای صفات، و بابهای یازده‌گانه در اقسام فعل و اشتقاق آن است (نک‍ : نوشاهی، 354؛ منزوی، 13/ 2636-2637). 

5. تمنای سندیلوی

محمدعابد علی (د 1290ق/ 1873م)، شاعر پارسی‌گوی شبه‌قاره. از شرح احوال او آگاهی چندانی در دست نیست. وی از قصبۀ سندیلۀ سند (علی حسن‌خان، 92؛ مدرس، 1/ 350)، و مردی باسواد و فرهیخته بود (دیوان بیگی، همانجا). دیوانی مرتب (آقابزرگ، 9(1)/ 176) و قصایدی بلیغ دارد (مدرس، همانجا؛ سامی، 3/ 1669) که بیشتر آنها در مدح ائمۀ اطهار(ع) است (دیوان‌بیگی، همانجا). 
در تذکره‌ها، از شاعران دیگری نیز با تخلص تمنا یاد شده است؛ ازجمله تمنای شاهجهان آبادی و تمنای یزدی که از شرح احوال و آثار آنان آگاهی کافی در دست نیست و اشعارشان به‌طور پراکنده در برخی تذکره‌ها نقل شده است (نک‍ : علی‌حسن‌خان، 95؛ دیوان‌بیگی، 1/ 341-342). 

مآخذ

آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، بمبئی، 1277ق؛ آقابزرگ، الذریعة؛ اخلاص، کشن چند، همیشه بهار، به کوشش وحید قریشی، کراچی، 1973م؛ حزین، محمدعلی، تذکرةالمعاصرین، به کوشش معصومه سالک، تهران، 1375ش؛ خلیل، علی ابراهیم، صحف ابراهیم، به کوشش عابد رضا بیدار، پتنه، 1978م؛ خوشگو، بندر ابن داس، سفینۀ خوشگو، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، تهران، 1368ش؛ داور، محمدمفید، مرآت الفصاحه، به کوشش محمود طاووسی، شیراز، 1371ش؛ دیوان بیگی، احمد، حدیقةالشعراء، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1364ش؛ رکن‌زاده آدمیت، محمدحسین، دانشمندان و سخن‌سرایان فارس، تهران، 1338ش؛ سامی، شمس‌الدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1308ق؛ صبا، محمد مظفرحسین، تذکرۀ روز روشن، به کوشش محمدحسین رکن‌زاده آدمیت، تهران، 1343ش؛ صدیق حسن خان، محمدصدیق، شمع انجمن، 1293ق؛ طاووسی، محمود، تعلیقات بر مرآت الفصاحه (نک‍ : هم‍ ، داور)؛ عظیم‌آبادی، حسینقلی، تذکرۀ نشتر عشق، به کوشش اصغر جانفدا، دوشنبه، 1981م؛ علی حسن‌خان، صبح گلشن، به کوشش عبدالمجید بهوپالی، کلکته، 1295ق؛ فرخ‌آبادی، عبدالغنی، تذکرةالشعرا، به کوشش محمد مقتدى خان شروانی، علیگره، 1916م؛ لکهنوی، آفتاب رای، ریاض العارفین، به کوشش حسام‌الدین راشدی، اسلام‌آباد، 1396ق/ 1972م؛ مدرس، محمدعلی، ریحانةالادب، تبریز، 1269ش؛ معصوم علیشاه، محمد معصوم، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1345ش؛ منزوی، خطی مشترک؛ نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره، به کوشش وحید دستگردی، تهران، 1361ش؛ نوشاهی، عارف، فهرست نسخه‌های خطی فارسی موزۀ ملی پاکستان، اسلام‌آباد، 1362ش؛ واله داغستانی، علیقلی، ریاض الشعرا، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.