تقویم
تَقْویم، مصدر عربی از ریشۀ قوم، در لغت به معنی راست کردن کژی، به صلاح آوردن مردمان؛ و در اصطلاح، حساب یک سالـۀ اوضاع ستارگان توسط منجمـان ــ که میتوانست پیشگوییهای احکام نجومی و جدول اختیارات هر روز را نیز شامل باشد ــ و نیز سالنامه یا دفتری که در آن اتفاقات روزانۀ یک سال (گاه ذیل همان اطلاعات نجومی و احکامی هر روز) نوشته میشد (نک : لغتنامه...، نیز تهانوی، ذیل واژه؛ برای معانی دیگر این واژه، نک : ابن منظور، ذیل قوم).
ابوریحان بیرونی در التفهیم آورده که دفتر سال (دفتر السنة)... «را نیز تقویم میخوانند» (روایت فارسی، 273، روایت عربی، 186). مراد دانشمندانی چون نصیرالدین طوسی (در سی فصل در معرفت تقویم) و بیرجندی (در بیست باب در معرفت تقویم) از تقویم، «معرفت دفتر تقویم (= سالنامه یا گاهنامه)» بوده است. اما از آنجا که سالنامهها (به ویژه سالنامههای مورد استفادۀ فرهیختگان) همواره اطلاعاتی دربارۀ تواریخ (گاهشماریهای) مختلف و گهگاه تطبیق تواریخ را هم دربر داشته است، واژۀ تقویم که نخست تنها به معنی دفتر حاوی اطلاعات گاهشماری بوده، اندکاندک در معنای خود گاهشماری به کار رفته است (دربارۀ تقویم در این معنی، نک : ه د، گاهشماری). بنابراین آنچه در اینجا به اختصار مورد بررسی قرار میگیرد، تقویم به معنای دفتر سال یا سالنامه است.
شرحی که ابوریحان بیرونی در روایت فارسی التفهیم دربارۀ ساختار دفتر سال یا تقویم آورده، از کهنترین متون فارسی به جای مانده در این باره است. به گزارش او، دفتر سال «بر ماه و سال پارسی کرده همی آید از بهر آسانی و خوبی تقدیر». در هر صفحۀ تقویم یک جدول وجود دارد که اطلاعات مربوط به یک ماه پارسی در آن درج میشود و گاه اطلاعات یک ماه در دو جدول روبهروی هم میآید. در ستونهای جداول به ترتیب از سمت راست به چپ این اطلاعات درج شده است: در ستون اول روزهای هفته به حروف ابجد (ا= یکشنبه، ب = دوشنبه،... و = جمعه و ز=شنبه و تکرار این حروف تا روزهای ماه تمام شود). در ستون دوم روز ماه تازیان (ماه قمری) باز هم با حروف ابجد از «ا» = 1 تا «ل» = 30 [یا کط = 29]. در ستون سوم روز ماه رومیان (مطابق با تقویم یولیانی مسیحی) از «ا» = 1 تا «ل» یا «لا» = 31 و در ماه شباط (فوریه) تا «کح» = 28 یا [در سالهای کبیسه] کط = 29. در ستون چهارم روز ماه پارسیان ذکر میشود از «ا» تا «ل» مگر برای آبان ماه که تا «له» = 35 خواهد بود. در ستون پنجم نام هر روز ماه در گاهشماری یزدگردی؛ سپس موقعیت ستارگان روندۀ 7 گانه (یعنی خورشید، ماه و 5 سیارۀ زحل، مشتری، مریخ، زهره و عطارد) در 7 ستون میآید. پس از آن جدولی برای موضع رأس مانند ستارگان، و آنگاه دو ستون دیگر، یکی برای طول روز و دیگری حداکثر ارتفاع نصفالنهاری خورشید در آن روز تعبیه شده است. بیرونی سپس متذکر شده است که ستونهایی که از پی این ستونها میافزایند، برای عامۀ مردمان است و آن اختیار کارها در هر روز، به حسب جایگاه ماه در برجها و پیوستن آن به ستارگان هفتگانه است. همچنین جشنها و مناسبتهای دیگر «گروهان» (اقوام و ملل مختلف) در کرانۀ راست جدول میآید. در دفتر سال پیش از این جداول، دربارۀ تواریخ پیامبران(ع) و پادشاهان نامدار بحث میشود. نیز اگر قرار باشد که در سالی ماه گرفت یا خورشیدگرفت رخ دهد، در پایان دفتر بدان اشاره میکنند؛ زیرا اینها نشانههایی ناخوشایند به شمار میروند و مردمان خوش ندارند که تقویم را با آن آغاز کنند (نک : روایت فارسی، 273-278، روایت عربی، 186-189).
غیر از مفهوم دفتر سال یا سالنامه، برخی از مؤلفان دورۀ اسلامی، بهویژه برخی داروشناسان، کتابهایی دربارۀ نام و نشان بیماریها و خواص داروها به شیوۀ تقویمهای نجومی تنظیم کردهاند که در عنوان اغلب آنها واژۀ تقویم نیز به کار رفته است و بر مجدول بودن کتاب دلالت دارد. زیرا اطلاعات برای سهولت دسترسی داخل جداول و به صورت عبارات کوتاه آمده است. ترتیب تاریخی آثار مجدول داروشناسی و پزشکی چنین است: 1. رسالة فی قوی الادویة المفردة کندی؛ 2. تقویم الادویة یا المنجح فی التداوی من صنوف الامراض و الشکاوی نوشتۀ ابوسعید ابراهیم بن ابی سعید مغربی مشعور به علایی که برخی آن را به خطا به یوحنا بن بختیشوع نسبت دادهاند؛ 3. تقویم الصحۀ ابن بطلان (ه م) که دو ترجمۀ کهن فارسی بسیار ارزشمند (هر دو از مترجمینی ناشناس) از آن در دست است؛ 4. تقویم الابدان فی تدبیر الانسان یا منهاج البیان فی تقویم الابدان نوشتۀ ابن جزله (ه م)؛ 5. المجدولة فی الادویة المفردة ابنبکلارش؛ 6. تقویم الادویۀ حبیش تفلیسی (محمد، 91-106؛ حاجیخلیفه، 2/ 391-396). برخی آثار جغرافیایی و کلامی نیز با این عنوان مشهور است، مانند کتاب تقویم البلدان ابوالفدا (ه م) در جغرافیا، و تقویم الایمان محمدباقر میرداماد در فلسفه نیز از شهرتی بسزا برخوردارند.
مآخذ
ابن منظور، لسان؛ بیرونی، ابوریحان، التفهیم، روایت فارسی، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، 1351ش؛ همو، همان، چ تصویری دستنویس روایت عربی همراه ترجمه به انگلیسی (نک : مل ، رایت)؛ تهانوی، محمد اعلى، کشاف اصطلاحات الفنون، به کوشش اشپرنگر، کلکته، 1862م؛ حاجیخلیفه، کشف الظنون، به کوشش فلوگل، لایپزیگ، 1835م بب ؛ لغتنامۀ دهخدا؛ محمد، محمود قاسم، «کتاب تقویم الادویة للعلائی المغربی»، تاریخ العلوم العربیة، 2001م، ج 12؛ نیز: