تغزغز
تُغُزْغُز، نام اتحادیـهای از طایفههای نهگانـۀ قوم اغـوز. تغز (تُقّوز = نه) + غز (اُغُوز)، بهمعنای نُه اغوز است (نک : ه د، اغوز؛ کلاوسن، 474). اینان در حدود سدۀ 2ق/ 8م در شمال سرزمین توركوها (گوك تركها) در مغولستان میزیستند. اتحادیههای دیگری از طایفههای اغوز در آن دوران به نام اوچ اغوز (3 اغوز) و آلتی اغوز (6 اغوز) و سكیز اغوز (8 اغوز) نیز وجود داشته است (اُرکون،I/ 64, 168, 182, III/ 61 ).
در سنگنبشتههای تركی از تقوز اغوز چندینبار یاد شده است، از جمله: در سنگنبشتۀ كول تگین، خاقان توركوها، سران و مردم اغوز مورد خطاب قرار گرفتهاند (همو، I/ 22) و در جای دیگر از بازقاغان، سركردۀ آنان به مثابۀ دشمن یاد شده است (همو، I/ 34) و نیز وی آنان را قوم خود دانسته است (همو، I/ 48).
بیگله خاقان دیگر توركوها از «بیگها و قوم نامی» اغوز یاد كرده (همو، I/ 58)، و آنان را قوم خود خوانده است كه به سبب آشفتگی روزگار و نیز حسدورزی، با وی دشمن شدهاند و او 4 بار با آنان جنگیده است (همو، I/ 62) و نیز از مهاجرت آنان به چین و بازگشتنشان سخن رانده است (همو، I/ 64).
تونیوقوق وزیر و كارگزار توركوها نیز در سنگنبشتۀ خود از كوشش تقوز اغوزها به بستن پیمان با چینیان در جنوب و ختاییان در شرق، برضد توركوها و لشكركشی خود به سوی آنان، پیش از انعقاد چنان پیمانی سخن گفته است (همو، I/ 102)، و در سنگنبشتۀ دیگری منسوب به یكی از امیران توركو، تقوز اغوزها دشمن خوانده شدهاند (همو، I/ 128).
در سنگنبشتۀ ایهه هوشوتو، كولیچور رئیس قبیلۀ تاردوشمدعی 7 بار جنگ با تقوز اغوزها شده است (همو، I/ 138). در سنگنبشتۀ شینه اوسون كه منسوب به بیگله خاقان اویغور است، از تقوز اغوزان به عنوان قبیلهای تابع یاد شده، و در همان سنگنبشته از دشمنی بیگهای تقوز اغوز سخن رفته است (همو، I/ 164, 172).
با آنكه وجود اتحادیهای به نام تقوز اغوز در برابر آنچه گفته شد، محرز است، اما در همۀ منابع اسلامی اعم از عربی و فارسی هر جا كه از تغزغز سخن به میان آمده، منظور قوم اویغور بوده است كه در سدۀ 3ق/ 9م توركوها را بركنار كردند و خود قدرت را بر دست گرفتند (نک : ه د، اویغور).