زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه

ترتیل

تَرْتیل، اصطلاحی قرآنی به معنای شمرده، درست، روان، سنگین و آهنگین خواندن متن قرآن کریم که در سیره و سنت نبوی (ص) تبیین شده، و از طریق اخبار و آثار به کتابهای لغت راه یافته، و به عنوان وصفی ممتاز برای هر سخن و کلام شناخته شده است؛ چنان‌که در خبر است که «در کلام رسول الله(ص) ترتیل بود» (ابوداوود، 4/ 260؛ ابن ابی شیبه، 5/ 300).
ترتیل مصدری است عربی که ریشۀ آن «رت‌ل» از دیرباز در کاربردهای مختلف، مفاهیم انتظام، چینش، تناسب، تتابع، توالی، هماهنگی، هم‌خوانی، خوشایندی، سازگاری، زیبندگی، شادابی، نظم و ترتیب را در برداشته است. بر اثر کاربرد آن در قرآن و پس از آن در حدیث، مفاهیم دیگری از قبیل نیکو کردن تألیف کلام، هویدا کردن کلام بی‌تکلف، گشاده حروف خواندن، هموار و آرمیده و پیدا خواندن، به آهستگی و نهادگی و آرامیدگی خواندن، آهسته و نرم و آرام و شمرده خواندن، بدان افزوده شده است (نک‍ : زید بن علی، 352؛ طبری، 29/ 80؛ طوسی، التبیان، 10/ 162؛ راغب، 341؛ میبدی، 10/ 261؛ ابوالفتوح، 11/ 298؛ ابن منظور، ذیل رتل).
در قرآن کریم، ترتیل و هم خانواده‌های آن 4 بار در دو آیۀ مکی به کار رفته است. از یک سوی، در پاسخ دگراندیشان که مـی‌گفتند چرا کتـاب آسمانی مسلمانان ــ مانند یهود و نصارا ــ یکجا و یکپارچه نازل نشده است؟ فعل ماضی ترتیل به خداوند متعال نسبت داده شده است (فرقان/ 25/ 32). این ترتیل را برخی از مفسران «تفصیل و تبیین، و بیشتر آنان به معنای پیوسته و به‌تدریج و بی‌وقفه نازل گردانیدن آیات و سور قرآن در طول عهد رسالت حضرت ختمی مرتبت گرفته‌اند (نک‍ : طبری، طوسی، همان، نیز زمخشری، طبرسی، طباطبایی، ذیل آیه؛ فیض، 2/ 224- 225). اما این ترجمۀ تفسیری به رغم شهرت آن (نک‍ : ابن جزری، التمهید، 61)، برگردان عبارت «وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً» در آن آیه نیست، بلکه برگرفته از سیاق کلام و مُفاد شبه جملۀ «کذلک» در متن آیۀ شریفه است (نک‍ ‍: باقولی، 2/ 970؛ قس: قرشی، 3/ 54) که در دیگر آیات قرآنی بدان تصریح شده است (نک‍ : اِسراء/ 17/ 106؛ دهر/ 76/ 23). با توجه به ظهور کلام، عبارت «رَتَّلْن‍اهُ تَرْتیلاً» ناظر به شیوۀ اِقراء قرآن به هنگام نزول آن بر پیامبر اکرم (ص) است (نک‍ : ابن قتیبه، 262؛ نیز نک‍ ‍: راغب، همانجا؛ زمخشری، ذیل آیه؛ ابن جزری، النشر...، 1/ 208). آن حضرت فرموده‌اند: «تمامی قرآن، آیه‌آیه و حرف‌حرف (شمرده و کلمه‌کلمه) بر من نـازل شده اسـت» (حلبـی، 1/ 260). از سوی دیگر، همراه با تأکید بر حفظ کیفیت و حُسن رعایت آن (زمخشری، 4/ 152؛ خازن، 6/ 138؛ ابن جزری، التمهید، همانجا؛ آلوسی، 28/ 104؛ شوکانی، 5/ 316)، به پیامبر(ص) و مسلمانان دستور داده شده است که قرآن کریم را با ترتیل تلاوت کنند (مزّمّل/ 73/ 4). این آیۀ شریفه به اجماع مفسران (نک‍ ‍: طبری، طوسی، زمخشری، طبرسی و دیگران، ذیل آیه) در مقام تعیین و توصیه و تشریع ترتیل به عنوان شیوۀ خداپسند قرائت و تلاوت قرآن کریم است که همان شیوۀ اِقراء کلام‌الله بر پیامبر اکرم(ص) به هنگام نزول قرآن بوده است؛ چنان‌که آن حضرت فرموده‌اند: «شیوۀ محبوب قرائت قرآن نزد خداوند متعال همان شیوه‌ای است که قرآن بدان نازل شده است» (ابن جزری، النشر، همانجا، نیز برای تعریفی جامع و دقیق از ترتیل، نک‍ : 1/ 207- 208).
واژۀ ترتیل با آنکه پیش از نزول قرآن برای عرب‌زبانان آشنا بوده است، از سوی صحابه یک اصطلاح قرآنی تلقی شده، و مورد سؤال قرار گرفته است (نک‍ ‍: طبری، 7/ 222) و آن حضرت با قول و فعل و تقریر، پرسش را پاسخ داده‌اند؛ از جمله فرموده‌اند: «ترتیل آن است که به هنگام قرائت قرآن حروف و کلمات آن را به شیوایی ادا و به خوبی بیان کنند و واضح گردانند» (سیوطی، الدر...، 6/ 277). همچنین، نزدیکان حضرت رسول اکرم(ص) قرائت ایشان را «قرائتی روشن و گویا، شیوا و آشکارا و با تمایز کامل همۀ حروف از یکدیگر»، وصف کرده‌اند (ترمذی، 5/ 182؛ ابن جزری، النشر، 1/ 208؛ سیوطی، الاتقان...، 1/ 298)، به گونه‌ای که اگر استماع کنندگان می‌خواستند حروفِ کلمات را برشمارند، می‌توانستند (زمخشری، 4/ 152). نیز، صحابه برای تابعین بازگفته‌اند که قرائت پیامبر اکرم(ص) «مَدّاء» یعنـی کشیده و مدّدار بـوده است؛ مثلاً در عبـارت «بِسْمِ‌ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم» هر سه کلمۀ الله و رحمان و رحیم را با مدّ و کشیده ادا می‌کرده‌اند (بخاری، 19/ 42؛ ابن کثیر، 7/ 142؛ ابن جزری، سیوطی، همانجاها). همچنین، همسران نبی اکرم(ص)، بـازگـو ‌کرده‌اند که آن‌حضرت آیه‌های‌ پیاپـی را ــ هر چند‌ کوتاه، ماننـد آیات نخستین سورۀ حمـد ــ هرگز به یکدیگر وصل نمی‌کرده‌اند و همواره بر فواصل آیات وقف می‌کرده‌اند (نک‍ : طبرسی، 9/ 569؛ ابن کثیر، همانجا). نیز، هر سوره از قرآن کریم را آن‌چنان با «ترتیل» قرائت می‌کرده‌اند که از سوره‌های طولانی‌تر از آن بسی طولانی‌تر می‌گردیده است (نک‍ : ترمذی، 2/ 212؛ ابن کثیر، ابن جزری، همانجاها).
تبیین قولی و عملی حضرت رسول اکرم (ص) از اصطلاح ترتیل، در گفتار و کردار صحابۀ ایشان ، هر یک به گونه‌ای، بازتاب یافته است (نک‍ : طبری، 29/ 80؛ طوسی، 10/ 162). مشهورتر از همه، تعبیر جامع و مانع امام علی(ع) است که ترتیل را «حفظ الوقوف و بیان الحروف» معنا کرده ‌است (غزالی، 1/ 326؛ فیض، 2/ 225؛ نیز نک‍ : ه‍ د، تجوید). دیگر امامان اهل بیت(ع) نیز تأکید می‌کرده‌اند بر اینکه قرآن را تند و شتاب‌زده نباید خواند و آهسته و پیوسته باید خواند (نک‍ ‍: کلینی، 2/ 617). آنان خضوع و خشوع و آرامش و سکون را لازمۀ ترتیل در قرائت قرآن می‌دانسته‌اند (مجلسی، بحار...، 92/ 20) و توصیه می‌کرده‌اند تا وقتی به قرائت قرآن ادامه دهید که دل و جانتان با حنجره و زبانتان همراه است (همان، 92/ 216).
رازِ این همه تأکید بر ترتیل، نخست تناسب و همخوانی این شیوۀ قرائت با شأن قرآن کریم و عظمت و کرامت و هیبت کلام خداست؛ چنان‌که بی‌درنگ به دنبال «... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً» آمده است: «اِنّا سَنُلْقی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً» (مزّمّل/ 73/ 5) و «ثقیل» در اینجا به معنای «کریم» و «عظیم ‌الشأن» است (زید بن علی، طوسی، شوکانی، همانجاها). نیز، پیامبراکرم (ص) «خوش صدا»ترین قاری قرآن را آن کس توصیف کرده‌اند که به هنگام قرائت قرآن آثار خشیت الاهی در چهره و صدا و آوای او نمودار باشد (سیوطی، الدر، همانجا)؛ امر دوم زمینه‌سازی برای «تدبُّر» در قرآن با درجات مختلف و متناسب با درک و فهم و انس قاری با قرآن مجید است (نک‍ : غزالی، 1/ 326-327؛ سیوطی، الاتقان، 1/ 367؛ مجلسی، عین...، 2/ 217)؛ چنان‌که در احادیث متعددی تأکید شده است بر اینکه وقتی قرائت سوره‌ای را آغاز می‌کنید، در پیِ تمام کردن آن سوره نباشید (نک‍ : خازن، نیز سیوطی، الدر، همانجاها؛ کلینی، 2/ 614؛ بحرانی، 4/ 397؛ مجلسی، بحار، 92/ 215). حتى ابن عباس در مقام تأکید بر آهسته و پیوسته خواندن قرآن توصیه کرده است که هر بار به خواندن 3، 4 یا 5 آیه بسنده کنند و خود نیز چنین می‌کرده است (بغوی، 5/ 469؛ خازن، 6/ 137؛ سیوطی، همانجا) و می‌گفته است: «من قرائت بقره و آل عمران را، توأم با تدبر، بر یک ختم کامل قرآن با عجله و شتاب ترجیح می‌دهم» (نک‍ : طبرسی، همانجا). ابن مسعود نیز برخوردی مشابه با پدیدۀ بدعت‌آمیز فراوان قرائت کردن قرآن با عجله و شتاب داشته است (بخاری، 19/ 41؛ بغوی، همانجا؛ ابن کثیر، 7/ 143؛ سیوطی، الاتقان، 1/ 298). 
امام جعفر صادق(ع) نیز فرموده‌ است: «من نمی‌پسندم که قرآن را در کمتر از یک ماه ختم کنند» (کلینی، 2/ 617) و نیز فرموده‌اند: به هنگام تلاوت قرآن در پاسخ خطابهای «یا اَیُّها الناس» و «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا» بگویید: «لَبَّیکَ رَبَّنا» (طوسی، تهذیب...، 2/ 124؛ نیز نک‍ ‍: زرکشی، 1/ 450: «لبَّیکَ رَبّی و سَعدَیک») و هرگاه به آیه‌ای از آیات بهشت می‌رسید، آن را از خداوند متعال درخواست کنید و هرگاه به آیۀ عذاب می‌رسید، از آن به خداوند منّان پناه ببرید (کلینی، 2/ 617، 618؛ طوسی، طبرسی، همانجاها؛ نیز نک‍ : زرکشی، همانجا؛ مجلسی، همان، 67/ 342-343، 78/ 74).
در ارتباط با ترتیل، همواره «تدبر» موضوعیت داشته است (نک‍ ‍: ابن کثیر، 7/ 142؛ قرطبی، 19/ 37؛ زرکشی، 1/ 449-450؛ ابن جزری، التمهید، 61، النشر، 1/ 208-209؛ سیوطی، همان، 1/ 299-300) و حتى در تعریف آن قید می‌شده است (نک‍ ‍: ابوالفتوح، 11/ 298). مجاهد، مفسر مشهور تابعی، می‌گفته است: «محبوب‌ترین مردمان نزد خداوند متعال، در مقام قرائت قرآن، آن کسان‌اند که پیامهای الاهی را بیشتر و بهتر در می‌یابند» (نک‍ : ابولیث، 3/ 416).
«تحسین صوت» یعنی قرآن را با صدای نیکو، خوشایند و گوش‌نواز قرائت کردن، نیز در کنار تأنّی و تأمّل در عبارات و مضامین قرآن، از شاخصهای عمدۀ ترتیل شناخته شده است (نک‍ ‍: طبرسی، همانجا؛ مجلسی، همان، 92/ 191). در برخی از اخبار و آثار، به جای «تحسین» کلمۀ هم‌وزن و هم‌آوای آن «تحزین» عنوان شده است و عالمان و عارفان امت «تحزین» را پست کردن و پایین آوردن صدا و غم‌انگیز تلاوت کردن قرآن، معنا کرده‌اند (نک‍ ‍: میبدی، 10/ 266؛ نیز طبرسی، همانجا؛ جرجانی، 55).
شماری از تابعین، ترتیل را عبارت‌ از تلاوت کردنِ یک آیه از قرآن و بارها تکرار کردن و زمزمه کردن آن با چشم گریان و اشک‌ریزان می‌پنداشته‌اند و آن را به سنت رسول خدا (ص) منتسب می‌دانسته‌اند (نک‍ ‍: سیوطی، الدر، 6/ 277). احادیث ائمۀ اهل بیت(ع) نیز بعضاً می‌توانند به چنین معنا و تعریفی ناظر بوده باشند (نک‍ ‍‍: مجلسی، همان، 7/ 268، 67/ 342-343، 75/ 24، 92/ 191؛ نیز برای شیوۀ عملی حضرت امام رضا(ع)، نک‍ : همان، 92/ 210).
با این همه، دقت نظر برخی از قدمای مفسران شایان توجه است که ترغیب و تأکید بر ترتیل در تلاوت قرآن را ناظر بر ساعات دل شب و حالات و مقامات تهجُّد و شب زند‌ه‌داری دانسته‌اند و در دیگر اوقات، «حَدْر» یعنی به سرعت قرائت کردن قرآن را، برای درک ثواب بیشتر، همانند ترتیل و تحقیق نیکو قلمداد کرده‌اند (نک‍ ‍: طوسی، التبیان، تهذیب، همانجاها؛ نیز نک‍ : ابن جزری، النشر، 1/ 209).
نزد قدمای قُرّاء، ترتیل نه یک شیوه در قرائت و تلاوت قرآن، بلکه یک اصل و یک قاعده بوده است، همانند تجوید(ه‍ م) که در قرائت قرآن به هر شیوه‌ای که خوانده شود، می‌بایست رعایت می‌شده است (نک‍ : ابن جزری، همان، 1/ 205، قس: التمهید، 62-64). ابن جزری پیش از پرداختن به توضیح و تعریف ترتیل ( النشر، 1/ 207- 208) با گشودن فصلی تحت عنوان «قرآن را چگونه باید ــ یا: می‌توان ــ خواند؟» شیوه‌های قرائت کلام‌الله را به 3 شیوۀ تحقیق و حَدْر و تَدویر منحصر می‌گرداند: «تحقیق» که از دیرباز شیوۀ معمول مقریان در مقام آموزش و اِقراء بوده است و قاریان و مقریان مقید بوده‌اند، قرآن را به آن شیوه با سلسلۀ سند متصل به پیامبر اکرم(ص) از استادان قرائت فراگیرند و نزد ایشان قرائت کنند و نهایت ترتیل در آن رعایت می‌شود (همان، 1/ 205-206)؛ «حدر» که عبارت است از قرائت سریع و شتاب‌زدۀ قرآن کریم، البته با بهره‌گیری از انواع شیوه‌های ادا که از سوی قُرّاء بزرگ مُجاز شناخته شده است و با رعایت شاخصهای عمدۀ ترتیل، به گونه‌ای که با شیوۀ حدر متناسب باشد؛ و «تدویر» که شیوه‌ای معتدل، میانۀ دو شیوۀ تحقیق و حدر است (همان، 1/ 207). 
با وجود این، در سده‌های اخیر، «ترتیل» برای شیوه‌ای از قـرائت سـریع و یکنـواخت و آهنگیـن قرآن کریم ــ نزدیک بـه شیوۀ تدویر ــ عنوان قرار گرفته، و امروزه در سراسر جهان اسلام، غالباً در عرصه‌های تعلیم و تحفیظ قرآن کریم جایگزین شیوه‌های کهن «اِقراء» و «تحقیق» شده است.

مآخذ

آلوسی، محمود، روح ‌المعانی، به کوشش محمود شکری آلوسی، تهران، انتشارات جهان؛ ابن ابی شیبه، عبدالله، المصنف، به کوشش کمال یوسف حوت، ریاض، 1409ق؛ ابن جزری، محمد، التمهید، به کوشش غانم قدوری محمد، بیروت، 1409ق/ 1989م؛ همو، النشر فی القراءات العشر، به کوشش علی محمد ضباع، قاهره، المکتبة التجاریة الکبرى؛ ابن قتیبه، عبدالله، تفسیر غریب القرآن، به کوشش احمد صقر، بیروت، 1398ق/ 1978م؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، 1416ق/ 1996م؛ ابن منظور، لسان؛ ابوداوود سجستانی، سلیمان، سنن، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، 1369ق؛ ابوالفتوح رازی، روح‌الجَنان، به کوشش ابوالحسن شعرانی و علی‌اکبر غفاری، تهران، 1387ق؛ ابولیث سمرقندی، نصر، تفسیر، به کوشش علی‌محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ باقولی، علی، کشف المشکلات، به کوشش محمد احمد دالی، مجمع اللغة العربیه، 1415ق/ 1995م؛ بحرانی، هاشم، البرهان، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ بخاری، محمد، الصحیح، همراه شرح کرمانی، بیروت، 1411ق/ 1991م؛ بغوی، حسین، معالم التنزیل، بیروت، 1405ق/ 1985م؛ ترمذی، محمد، السنن، به کوشش احمد محمدشاکر و دیگران، قاهره، 1357ق/ 1938م بب‍ ؛ جرجانی، علی، التعریفات، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ حلبی، علی، السیرة الحلبیة، بیروت، المکتبة الاسلامیه؛ خازن، علی، تفسیر، قاهره، 1357ق؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش صفوان عدنان داوودی، دمشق/ بیروت، 1412ق/ 1992م؛ زرکشی، محمد، البرهان، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، 1391ق/ 1972م؛ زمخشری، محمود، الکشاف، بیروت، دارالمعرفه؛ زید بن علی، تفسیر، به کوشش حسن محمدتقی حکیم، بیروت، 1412ق/ 1992م؛ سیوطی، الاتقان، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1387ق/ 1967م؛ همو، الدر المنثور، بیروت، محمدامین دمج؛ شوکانی، محمد، فتح‌القدیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، جماعة المدرسین؛ طبرسی، فضل، مجمع‌البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، بیروت، 1412ق/ 1992م؛ طبری، تفسیر؛ طوسی، محمد، التبیان، به کوشش احمد‌حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ همو، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، 1364ش؛ غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، بیروت، 1406ق/ 1986م؛ فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء، به کوشش علی‌اکبر غفاری، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ قرطبی، محمد، الجامع لاحکام القران، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، 1364ش؛ قرآن کریم؛ کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، 1388ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، 1385- 1388ق؛ همو، عین‌الحیات، به کـوشش مهدی رجایی، تهران، 1331ش؛ میبدی، ابوالفضـل، کشف الاسرار، به کوشش علی‌اصغر حکمت، تهران، 1361ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.