تذکرهنویسی
تَذْکِرهنِویسی، در اصطلاح، به معنی تألیف و تدوین مجموعه یا کتابی که در آن شرح احوال شاعران، نویسندگان، عارفان، فقیهان و جز آنها گردآمده باشد. در زبان عربی کتابهای بسیاری با موضوعات مختلف نوشته شده است که عنوان «تذکره» دارند. حاجیخلیفه در کشفالظنون (1 / 383 بب) از 77 کتاب به زبان عربی نام میبرد که عنوان آنها مصدَّر به کلمۀ «تذکره» است و هرکدام در موضوعی خاص، ازجمله در تراجم احوال بزرگان، نگارش یافته است و با امعان نظر در آنها میتوان دریافت که مؤلفان آن آثار در انتخاب عنوان «تذکره» به معنای لغوی این کلمه، یعنی «یادکرد» نیز توجه داشتهاند. بجز آن، برای کتابهایی که ترجمۀاحوال است،به حسب مورد،یکی از اصطلاحات «طبقات، انساب، معجم و یا اخبار» نیز به کار میرفته است؛ مانند نزهةالالبّاء فی طبقات الادبای ابن انباری، الانساب سمعانی، معجمالادبای یاقوت حموی (نک : نقوی، 1-2) و همچنین اخبارالبحتری از ابوبکر محمد صولی که از جهت نقد ادبی نیز شایان توجه است (دایرةالمعارف...، 1 / 66).
درزبان فارسی و در دورۀ غزنوی«تذکره»یکی از اصطلاحات دیوانی و بهمعنی «یادداشت، سیاهه و صورت» یک چیز بوده است (انوری، 173-174)؛ پس از آن، در عرف ارباب سخن و اهل ادب، این عنوان بر کتابی که مشتمل بر تراجم احوال مشایخ باشد، اطلاق میشده است، مانند تذکرۀ عرفا و تذکرۀ شعرا و تذکرۀ فضلا و جز آنها که شمار این قبیل تذکرهها بسیار است (همایی، 270؛ موریسن، 202). در روزگار ما تذکره، بیشتر به کتابی اطلاق میشود که مشتمل بر شرح احوال و آثار شماری از شاعران باشد و به نظر میرسد که عنوان آنها از نام تذکرةالشعرای دولتشاه سمرقندی اقتباس گردیده، و شاید در این نامگذاری به تعبیر «تذکرۀ احوال» نیز التفاتی بوده است (صفا، تاریخ...، 5(3) / 1589). شمار کتابهایی که حاوی شرح احوال و آثار شاعران باشد، نیز بسیار است و همۀ آنها به «تذکره» شهرت دارند، مگر در مواردی که نویسنده خود، عنوان دیگری بدانها داده باشد (موریسن، 204)، مانند منتخبالاشعار از مردان علیخان مبتلای مشهدی که شامل تراجم احوال 711 شاعر از متقدمان و متأخران است و یا همیشه بهار از کشن چند اخلاص که در نسخههای مختلف آن از 200 تا 307 تن شاعر معرفی شدهاند (گلچین معانی، 2 / 303، 414).
تألیف کتابهایی در ترجمۀ احوال شاعران که به حسب عادت «تذکره» خوانده میشود، از عهد سلجوقیان آغاز شد، اما در اوایل کار تألیف کتابی که واقعاً به قصد تذکرهنویسی فراهم آمده باشد، متداول نبود و بیشتر به جمعآوری حکایاتی دربارۀ احوال شاعران یا نویسندگان اکتفا میشد (صفا، گنجینه...، 1 / 80). در کشورهای هند و پاکستان نیز ابتدا «تذکره» حاوی شرح احوال بزرگان بود، مانند تذکرۀ علمای هند از رحمانعلی، و تذکرۀ خوشنویسان از غلاممحمد هفت قلمی دهلوی؛ اما در دوران حاضر تذکره بر کتابی که مشتمل بر شرح احوال شاعران است، اطلاق میشود (نقوی، 7- 8).
نخستین کتاب در ترجمۀ احوال شاعران به زبان فارسی که عنوان تذکره ندارد، لبابالالباب از محمد عوفی است (قزوینی، مقدمه بر لباب...، «ح») و کهنترین کتاب در ترجمۀ احوال شاعران که عنوان تذکره بر آن ثبت است، تذکرةالشعرای دولتشاه سمرقندی است (گلچین معانی، 2 / 77).
طبقهبندی تذکرهها
تذکرهها را از جهات مختلف میتوان چنین طبقهبندی کرد:
الف ـ از جهت استقلال یا عدم استقلال
1.تذکرههای مستقل، که با هدف معرفی شاعران و شعر آنان تألیف شدهاند، مانند لبابالالباب؛ 2. تذکرههای غیرمستقل، آثاری است که در ضمن آنها از شاعران و شرح حال آنان نیز سخن به میان آمده است، مانند صبح صادق از محمدصادق اصفهانی. اینگونه آثار خود دارای اقسامی چند است: یکم، کتب تاریخی، که ضمن آنها به مناسبت، شاعرانی نیز معرفی شدهاند و از مسائل ادبی و تأثیر ادبیات بر پادشاهان و وزیران سخن به میان آمده، یا در لاحقۀ اینگونه کتابها فصل و باب جداگانهای دربارۀ شعرای نامور و ناموران سخنسنج آورده شده است(زهیر،65)، مانند راحةالصدور راوندی و مآثر رحیمی از عبدالباقی نهاوندی. دوم،مجموعههایی به نام بیاض، جنگ، خریطه، کشکول و کراسه که حاوی مطالب گوناگون تاریخی، عرفانی، اخلاقی و ازجمله شرح احوال و آثار شاعران نیز هست (نقوی، 14). کشکول شیخ بهایی و بیاض آزاد بلگرامی از این گونهاند. سوم، فرهنگهای زبان دری، که ضمن شرح و توضیح لغات، برای استشهاد، اشعاری با ذکر نام سرایندگان آنها نقل شده، و بدینسان نشانی از شاعر به دست داده است (زهیر، همانجا)، مانند لغت فرس اسدی و فرهنگ آنندراج.
ب ـ از لحاظ موضوع
1. تذکرةالعلماء، شامل حال دانشمندان یک دانش، مانند تذکرةالکحالین علی بن عیسى در چشمپزشکی (دایرةالمعارف، 1 / 620)؛ 2. تذکرۀ هنرمندان، شامل شرح حال هنرمندان در یک حوزۀ هنری، مثل تذکرةالخطاطین از میرزای سنگلاخ (آرینپور، 1 / 195)؛ 3. تذکرۀ عارفان، شامل شرح حال و سیر مشایخ و وصف مقامات و کرامات آنان، مانند تذکرةالاولیاء (نک : عطار، 10) و نفحاتالانس (نک : جامی، 3)؛ 4. تذکرۀ شاهان، مشتمل بر شرح حال و کارهای شاهان و امیران، مانند تذکرۀ شاه طهماسب صفوی، شامل سرگذشت او از ابتدای جلوس (ستوده، 101)؛ 5. تذکرۀ شاعران، که به معرفی شاعران و نمونۀ آثار آنان اختصاص دارد، مانند خلاصةالاشعار تقیالدین کاشی (صفا، تاریخ، 5(3) / 1592).
ج ـ به لحاظ عمومیت یا خصوصیت
1. تذکرههای عمومی، یعنی تذکرههایی که به معرفی شاعران از گذشتههای دور تا روزگار مؤلف پرداختهاند؛ 2. تذکرههای خصوصی، تذکرههایی که به گونهای محدودیت و خصوصیت دارند. اینگونه تذکرهها دارای اقسامی چند است که هر قسم با قیدی خاص مقید و محدود میشود: یکم، مقید به محل، شامل تذکرههایی است که فقط به معرفی شاعران منطقه یا ناحیهای خاص اختصاص دارند، مانند تذکرۀ دانشمندان و سخنسرایان فارس تألیف آدمیت، و بزرگان و سخنسرایان همدان از مهدی درخشان (ماهیار، 153)؛ دوم، مقید به زمان، تذکرههایی که منحصراً به معرفی شاعران در زمانی معین و دورۀ خاصی میپردازند، مثل تذکرۀ محمدطاهر نصرآبادی (صفا، همان، 5(3) / 1591-1592) و یا تذکرۀ شعرای معاصر ایران از عبدالحمید خلخالی (ماهیار، 151)؛ سوم، مقید به نوع شعر، تذکرههایی که حاوی شرح احوال و اشعار شاعرانی است که به قالب خاصی توجه کردهاند و نوع خاصی شعر سرودهاند، مثل تذکرۀ میخانه از عبدالنبی فخرالزمانی قزوینی، حاوی تراجم ساقینامهسرایان و ذکر نمونۀ ساقینامههای ایشان (گلچین معانی، 1 / 377). نیز از اینگونه است: بستان الفضایل، تألیف علیرضا میرزای قاجار که در آن شرح احوال و نمونۀ اشعار 130 تن شاعر قصیدهپرداز گرد آمده است، و تذکرۀ هفت آسمان، تألیف احمد علی که دربردارندۀ شرح حال و نمونۀ آثار مثنویسرایان است؛ چهارم، مقید به طبقۀ اجتماعی خاص، شامل تذکرههایی که حاوی ترجمۀ احوال و نمونۀ اشعار امیران، زنان و یا طبقۀ خاص دیگری از شاعران است، مانند تذکرۀ زنان سخنور از علیاکبر مشیر سلیمی، و کتاب از رابعه تا پروین از کشاورز صدر (ماهیار، 154).
د ـ به لحاظ تشخّص
عوامل تشخص عبارتاند از کلیت و عمومیت، شمار شاعران، میزان اشعار و صورتگری: 1. کلیت و عمومیت، ویژگی و عامل تشخص تذکرههایی است که «امهات» تذکرهها بهشمار میآیند و راه را برای تذکرهنویسان بعدی هموار ساختهاند و همواره مورد استفاده و استناد تذکرهنویسان متأخر بودهاند، مانند خلاصةالاشعار و عرفات العاشقین (گلچین معانی، 1 / چهار)؛ 2. شمار شاعران، ویژگی و عامل تشخص تذکرههایی است که شمار شاعران معرفی شده در آنها شایان توجه است، مانند تذکرۀ عرفات که مشتمل بر 3 هزار مدخل است و بزرگترین تذکرۀ الفبایی محسوب میشود(همو،2 / 3-21)، همچنین خلاصةالاشعار که حاوی تراجم احوال 651 تن شاعر است و یا تذکرۀ مجمعالفصحا که شرح احوال و آثار 807 تن شاعر را در بر دارد (خاتمی، 68)؛ 3. میزان اشعار، ویژگی و عامل تشخص تذکرههایی است که شمار ابیات ضبط شده در آنها چشم گیراست، مانند تذکرۀ مجمع النفائس از سراجالدین آرزو مشتمل بر 40 هزار بیت (گلچین معانی، 2 / 158)؛ 4. صورتگری، عامل تشخص معدود تذکرههایی است که چهره و صورت شاعران معرفی شده در آنها تصویر شده است، مانند «تذکرۀ» زینالدین راوندی که مشتمل بر اشعاری است همراه با تصویر سرایندگان آنها. این تذکره با همکاری جمال نقاش اصفهانی و زینالدین راوندی فراهم آمده است (نک : راوندی، 57) و یا تذکرۀ انجمن ناصری تألیف میرزا ابراهیم مدایحنگار که متضمن ترجمۀ احوال 26 تن شاعر است که تصاویر سیاهقلمی آنان در کنار شعرشان دیده میشود (نک : مدایحنگار، سراسر کتاب).
تذکرهها در زنده نگهداشتن نام بسیاری از شعرا و شعر آنها نقش عمدهای داشتهاند (نقوی، 18) و اگر تذکرهنویسان بدین مهم اهتمام نمیورزیدند، آگاهی ما دربارۀ شاعران زبان فارسی، ناقص، و احیاناً عین بیخبری بود. بیتردید آنان اساس تحقیق و تتبع پژوهندگان دورههای پس از خود را مهیا ساختهاند (جلالی نائینی، 149). در قرنهای 9 و 10ق کمتر به تذکرهنویسی توجه شده است، اما در سدۀ 11ق تذکرهنویسی رواج یافت و تذکرههای بسیاری از این زمان به بعد پدید آمد (نفیسی، 18).
اجزاء ترکیبیتذکرهها را، مقدمه،متن یا اصلتذکره و خاتمه تشکیلمیدهد. مقدمهشامل حمد خدا و نعت و منقبت پیامبر(ص)، صحابه و ائمه و مدح پادشاه زمان و سبب و سال تألیف تذکره است. متن یا اصل تذکره مشتمل بر ترجمۀ احوال و نمونۀ اشعار شاعران است و خاتمه، ذکر شعرایی است که به جهتی در اصل تذکره معرفی نشدهاند، خاصه معاصران مؤلف (نقوی، 38- 39).