زمان تقریبی مطالعه: 15 دقیقه

تاسوعا

تاسوعا، روز نهم ماه محرم، که همه‌ساله شیعیان و دوستداران امام حسین (ع) با آیینهای ویژه‌ای، به یاد مصائبی که در روز نهم محرم 61 ق / 9 اکتبر 680 م بر شهدای کربلا گذشته است، آن را گرامی می‌دارند. در آن روز امام حسین (ع) و یارانش در محاصرۀ نیروهای کوفه قرار گرفتند و آب به روی آنها بسته شد؛ ازاین‌رو یکی از روزهای مصیبت‌بار وقایع کربلا برای شیعیان محسوب می‌شود که ماجرای آن در منابع زیادی منعکس شده است (برای نمونه، نک‍ : طبری، 5 / 347). روز تاسوعا را نسبت به روز عاشورا، مثل روز عرفه نسبت به عید قربان دانسته‌اند (گردیزی، 212).
بر پایۀ اعتقادات شیعیان حضرت ابوالفضل العباس (ع) در چنین روزی با اعلام وفاداری به برادر خود، امام حسین (ع)، و نیز نپذیرفتن امان‌نامۀ لشکر یزید، با رشادت بسیار شهادت را به جان خرید؛ ازاین‌رو، ایرانیان این روز و شب قبل از آن را به ایشان اختصاص داده‌اند (ابراهیمی، 193).
مراسم تاسوعا به نام شهادت ابوالفضل العباس (ع) به دو صورت انجام می‌گیرد: یکی بدین نحو که درهای حسینیه‌ها به روی مردم باز می‌شود و نذرهایی مثل نذر 41 منبر، با روشن‌کردن شمعهای آنها به نشانۀ 41 شهید از مقدسان شیعه، انجام می‌شود؛ دیگر برپایی مراسم روضه‌خوانی، سینه‌زنی و زنجیرزنی در معابر و کوچه‌ها، و اجرای تعزیه و خواندن نوحه‌هایی در ذکر عباس (ع)، مانند «به دوش عباس علم نصر من الله گـرفت / اجـازه از عزیز زهـرا گرفت» (نک‍ : کرزبر، 276، 278)، و یا «شب تاسوعا ست امشب / کربلا غوغا ست امشب» (حاتمی، 44؛ آسایش، 149). دسته‌های سوگواری عموماً از ساعت 10 صبح روز نهم، پس از تجمع در مساجد و حسینیه‌ها و تکیه‌ها با نوحه‌سرایی مداح آغاز می‌شود و تا نیمروز و برگزاری نماز ظهر ادامه می‌یابد (فربد، 136-137؛ کریمی، 65؛ برزویی، 55-56؛ قاسمی، 1 / 124؛ ساعدی، 148).
این مراسم در شهرهای ایران به شکلهای مختلف اجرا می‌شود. مثلاً در بیرجند، در شب تاسوعا، مردم عزادار در «مسجد تاسوعا» حضور می‌یابند و با نوحه‌سرایی تا نیمه‌شب به سوی سایر حسینیه‌ها می‌روند (بهنیا، 272)؛ در گذشته، روز تاسوعا عزاداران بیرجندی، به پادگانها می‌رفتند و همراه با نظامیان عزاداری می‌کردند (همو، 273). بعدازظهر روز تاسوعا مقارن غروب، تعداد زیادی از مردم بیرجند در حسینیۀ «ته ده» مراسمی به نام «حَسَنْیَه» اجرا می‌کردند که در آن تمام افراد سرشناس و بزرگان شهر، زنجیروار، دست چپ خود را بر کمر فرد سمت چپ، و دست راست خود را بر گردن نفر سمت راست خود قرار می‌دادند و با ضرب‌آهنگ خاصی نام «حسن» و «حسین» را بر زبان می‌آوردند (همانجا). در تهران قدیم در روز تاسوعا، خانه‌ها خالی می‌شد و مردم همه به سوی تکیه‌ها می‌رفتند (نجمی، ایران ... ، 307)؛ دسته‌های قمه‌زنی به راه می‌افتاد؛ روز عاشورا هم کفن‌پوش می‌شدند و در کوچه‌ها حرکت می‌کردند (شهری، طهران ... ، 2 / 409).
در اردکان، صبح روز تاسوعا، برای تأمین مخارج تعزیه، گروه «پرسه‌زن» شامل چند تن از بزرگان و سرشناسان محل و چند تن از باباها به خانه‌های مردم می‌رفتند. یکی علم بر دوش می‌گرفت و دیگری الاغی با خُرجین به دنبال می‌کشید و یکی هم سنج می‌زد؛ به هر خانه‌ای که می‌رسیدند، برای رفتگان آن خانه طلب مغفرت می‌کردند و فاتحه می‌خواندند. صاحب‌خانه به استقبال می‌آمد و مقداری گندم و جو و یا کله‌قند پیشکش می‌کرد. پرسه‌زنی تا ساعت دو بعدازظهر طول می‌کشید و بعد ناهار را در خانۀ بابای میدان می‌خوردند (طباطبایی، 431).
مردم سنندج نیز در عزاداری تاسوعا، با علمها و کتلها از خانه‌های خانواده‌های بزرگ شهر حرکت می‌کنند تا به خیابانهای اصلی شهر می‌رسند و به بازوی کودکانی که نذر حضرت عباس (ع) هستند، بازوبند سفید می‌بندند. شب عاشورا یا شب قتل، صدها فروشندۀ شمع در بازار و گذرگاهها جمع می‌شوند و شمعهای گوناگونی به زنان می‌فروشند و زنانْ پسران نذری را با پوشش خاصی می‌آرایند و جلو می‌اندازند و به امامزاده‌ها می‌روند (نک‍ : ایازی، 303-306).
از دیگر آداب و رسوم روز تاسوعا، رسم علم‌بندان در روستاهای بروجرد است؛ چوبی به بلندی حدود 3 تا 4 متر را بدون کسب اجازه از صاحب بیشه، از درختان بیشه‌ای قطع می‌کنند، زیرا باور دارند که اگر کسی بخواهد برای حضرت عباس (ع) علم ببندد، در بریدن چوب بیشه صاحب‌اختیار است. این چوب یا علم را در حسینیه با پارچۀ سبز می‌پوشانند و زنان لباس نونوار خود و یا لباس دختران دم بخت و یا رخت جوانان ناکام را به تن علم می‌پوشانند و پنجه‌ای فلزی را به نشانۀ دست بریدۀ عباس (ع) بالای علم قرار می‌دهند. در بعضی از حسینیه‌ها آیینه و کبوتر هم به علم می‌بندند. این علم را در روز تاسوعا از حسینیه بیرون می‌آورند و جلو دسته حرکت می‌دهند (کرزبر، 275-276).
در آران و بیدگل از توابع کاشان، شب تاسوعا به «شب عباسعلی» معروف است. در این شب مراسم سنج‌زنی و سنگ‌زنی برگزار می‌شود؛ سنج از جنس چوب و به شکل کاسه است. گروهی از مردان در دو ردیف سنج می‌زنند (برای نحوۀ سنج‌زدن، نک‍ : شاطری، 102-103). در سینقال اردهال کاشان هم در شب تاسوعا یا به قول خودشان «شب عباسعلی»، همه در مسجد جمع می‌شوند و طوق و علم برمی‌دارند و راه می‌افتند و از کنار هر خانه‌ای که می‌گذرند، هرکس نذری دارد تحویل می‌دهد (دوستی، 120).
مراسم روز تاسوعا در قائنات خراسان جنوبی، از ساعت دو بعدازظهر با ترجیع‌بند مشهور محتشم کاشانی: «باز این چه شورش است ... »، آغاز می‌شود و مردم به سمت قبرستان می‌روند و خرما و شیرینی محلی خیرات، و بعد از آن، علمها را با پارچه‌های رنگی تزیین می‌کنند. رسم است که یکی از سادات در مـوقع تـزیین علم، آویـزه‌ای فلزی و شاخه‌شاخه به بالای آن نصب می‌کند (آذری، 92-93).
مراسم تاسوعا در سیرجان هم با ذکر مصائب ابوالفضل (ع) برگزار می‌شود و هیئتها بعد از روضه‌خوانی، حجله‌ای با پارچه‌های رنگین می‌آورند که شخصی به‌عنوان عروس قاسم در آن می‌نشیند (مؤیدمحسنی، 273). همچنین در مجالس روضه‌خوانی، امامزاده‌ها و سقاخانه‌ها در سینیهای بزرگ شمع روشن می‌کنند. اهالی به نیت عزیزان ازدست‌رفته شیرینی و پشمک و حلوا و غذا نیز خیرات می‌دهند. در این شهر مردها با پای برهنه در شب تاسوعا در دسته‌های سینه‌زنی حرکت می‌کنند و برخی نیز با دادن ظرفی به آشپزخانه‌های هیئتها، غذای تبرکی می‌گیرند (همو، 274، 287).
مردم ابیانه هم روز تاسوعا را با مراسمی مانند «جاق‌جاقازنی»، «شاداگردانی» که مختص محلۀ یوسمون ابیانه است، رسم «پارسا» (علم قاسمی عروسی) که مختص اهالی محلۀ «هرده» است، و نیز نخل‌گردانی و دسته‌گردانی (زنجیرزنی و سینه‌زنی) می‌گذرانند (نظری، 577- 578). ابیانه‌ایها پختن نان را در این روز گناه می‌دانند (همو، 385) و معتقدند زنی که آرزوی باردارشدن دارد، باید هنگام عبور نخل، در مراسم روز تاسوعا از زیر نخل گذر کند (همو، 539).
در توفارقان تبریز نیز مردم در عصر تاسوعا به‌طور دسته‌جمعی در مراسم «شمع‌قویماق» (شمع‌گذاشتن) شرکت کرده، و شمع نذری روشن می‌کنند (وکیلیان، 104).
در تهران قدیم، مؤمنانی که شمع نذر می‌کردند، باید 41 شمع را به یاد 41 شهید از مقدسان شیعه بر روی پله‌های گِل‌اندود 41 منبر روشن می‌کردند (شاملو، 72-73). شمع‌گذاری در 41 منبر باید با پای برهنه انجام می‌شد تا شخص نیتش برآورده شود (ماسه، I / 125).
جوانان و بیشتر افرادی که نامشان حسین بود، پیراهن سیاه می‌پوشیدند و شیپور و سنج می‌نواختند و می‌خواندند: «شاه حسین، حسین، حسین». اغلب مردی با پنبه یا اسفنج اشک عزاداران را جمع می‌کرد و در شیشه‌ای می‌چکاند که به باور عامه شفابخش و باطل‌السحر، و نشان مهر و محبت دانسته می‌شد (شاملو، 73؛ ماسه، همانجا). مردم معتقدند در روز تاسوعا فرشته‌ای می‌آید و اشکهایی را که در این روز ریخته شده، جمع می‌کند و تا روز رستاخیز نگه می‌دارد تا گواه این باشد که گریه‌کننده، امام حسین (ع) را گرامی داشته، و به ذکر فاجعۀ کربلا و ذکر مصیبت دلبسته بوده است (همو، I / 126؛ شاملو، همانجا). در گذشته، بطری اشکی را که در سوگواری عزیز ازدست‌رفته‌ای جمع شده بود، در گور شخص متوفا می‌گذاشتند (همانجا).
در بروجرد نیز نذر «چهل‌منبر» در عصر روز تاسوعا مرسوم است و بسیاری از بروجردیها و به‌ویژه کسانی که در شبهای قبل در خانۀ خود سقاخانه داشته‌اند، درِ خانۀ خود را به روی مردم باز می‌کنند و در ورودی آن، سینی بزرگ پر از گِل عزا برای گذاشتن شمع نذری در آن قرار می‌دهند و با نوشیدنی و دیگر نذورات از میهمانان پذیرایی می‌کنند. در همین شب بسیاری از زنان و مردان 40 شمع در دست با پای برهنه و بدون صحبت با کسی، از این خانه به آن خانه می‌روند و شمعهای خود را در 40 سقاخانۀ برپاشده در این خانه‌ها می‌گذارند (کرزبر، 276).
رسم «چهل‌منبر» یا مراسم شمع‌زنی در شهر کاشان با روشن‌کردن 72 شمع به یاد 72 شهید، در 40 جای مقدس مثل زیارتگاهها و تکیه‌ها و قدمگاهها اجرا می‌شود. متولیان مکانهای مقدس، منبری را برای روشن‌کردن شمع، و کاسه‌ای را برای جمع‌کردن نذوراتی از قبیل نقل و نبات و آجیل مشکل‌گشا جلو در ورودی می‌گذارند (شاطری، 102). دلیل آنکه به 40 مکان مقدس می‌روند، آن است که بنابر نوشتۀ مقاتل و تاریخهای عاشورایی، کاروان اهل بیت (ع) را از کربلا تا شام 40 منزل برده‌اند (همانجا). در شهر بیرجند، این آیین به جای 40 منبر، در پای 7 یا 41 منبر صورت می‌گیرد (نک‍ : وجدانی، 96؛ فربد، 136؛ رضایی، 477).
از دیگر مراسم روز تاسوعا در ایران، تعزیه‌خوانی است که اصولاً وقایع پیش از روز قتل و یا ماجرای طفلان مسلم (حجازی، حیدر، 82) را در آن نمایش می‌دادند (نک‍ : ه‍ د، تعزیه‌خوانی). در برخی از شهرها، روز نهم محرم به حضرت علی‌اصغر (ع) اختصاص دارد؛ مثلاً بومیان جزیرۀ کیش این روز را «علی‌الاصغر» می‌نامند و برای آن حضرت، مجلس نوحه و قرائه برگزار می‌کنند (مختارپور، 500). مردم سمنان هم در برگزاری تعزیه‌ها روز نهم محرم را به شهادت علی‌اصغر (ع) اختصاص می‌دهند (احمدپناهی، 276). تعزیۀ روز تاسوعا در کوهپایۀ ساوه به «قتیل عباس» معروف است (سالاری، 250). در شاهرود نیز تعزیۀ روز نهم به حضرت عباس (ع) اختصاص دارد و در آن تشت آبی می‌گذارند که فقط مخصوص تعزیۀ حضرت ابوالفضل (ع) و نمایانگر شط فرات است (شریعت‌زاده، 310؛ نیز نک‍ : ه‍ د، تشت‌گذاری).
نخل‌گردانی نیز از جمله مراسمی است که در بیشتر شهرها در روز تاسوعا اجرا می‌شود؛ مثلاً در کاشان، نخل «سِرِپِره» در شب تاسوعا گردانده می‌شود و هنگام عزاداری نخل را بلند می‌کنند، چند بار دور حسینیه می‌گردانند و چندین مرتبه تکان می‌دهند (شاطری، همانجا). در ابیانه هم این آیین برگزار می‌شود و مردم معتقدند اگر پایۀ نخل هنگام حرکت به خانۀ کسی بخورد، بدیمن است و باید سریعاً گوسفندی ذبح کنند (همانجا). اهالی روستای «دهملا» هم نخل‌گردانی را در روز تاسوعا انجام می‌دهند و شب‌هنگام همه کنار نخل می‌آیند و شمع روشن می‌کنند (برای آگاهی بیشتر از این مراسم، نک‍ : سعیدی، 64-70).
در گذشته نیز در روز تاسوعا، همچون دیگر روزهای ماه محرم، نذرهای بسیاری ادا می‌کردند که غالباً شامل خورد و خوراک بود. در دورۀ قاجار یکی از مهم‌ترین این نذرها، نذر «نان و ماست» بود که تقریباً در بیشتر شهرها از سوی نذرداران و معتقدان به حضرت ابوالفضل عباس (ع) ادا می‌شد (مستوفی، 1 / 285؛ نیز نک‍ : ابراهیمی، 193). مقدار و چگونگی این نذر، یک من نان و یک من ماست بوده که به عدد هر سال که بر سن صاحب نذر اضافه می‌شد، یک واحد هم بر میزان نذری سال قبل افزوده می‌گشت (همانجا). نذری نان و ماست امروزه نیز پابرجا ست. در ورامین، نان و ماست را در روز تاسوعا برای بچه‌های مریض نذر می‌کنند و اگر شفا یافت، روز تاسوعا مقداری نان و ماست میان بچه‌های هم‌سن‌وسال او تقسیم می‌کنند (وکیلیان، 106). مردم قم هم در شبهای تاسوعا، در کنار نان و ماست، شربت عسل و شیر را برای به دست آوردن کار یا بچه نذر می‌کنند (حجازی، شبنم، 154).
یکی دیگر از نذرهای روز تاسوعا، در روستای سیوند فارس، قربانی‌کردن 3 جوجه‌خروس است. مردم معتقدند استخوان این خروسهای نذری را نباید سگ یا گربه بخورد (وکیلیان، 105).
همچنین در کومله، در شب تاسوعا مراسم نذری «لال‌پله» دارند که برای رفع گرفتاری یا مریضی، به 5، 7، یا 14 خانه جهت گرفتن غذا می‌روند. زنی در چادر خود را می‌پوشاند و در تاریکی هوا با دیگ و قاشقی در محله‌های شهر کومله به راه می‌افتد. او بدون آنکه حرف بزند، اول زنگ خانه‌ها را می‌زند و بعد با قاشق به ته دیگ می‌زند. صاحب‌خانه در را باز می‌کند و چند قاشق پلو و خورش در دیگ او می‌ریزد. مراحل گرفتن «لال‌پله» که تمام شد، شخص به خانه می‌رود و 5 یا 7 قاشق از آن غذا به مریضش می‌دهد و شروع به حرف‌زدن می‌کند و اعتقاد دارد که وی شفا می‌یابد (شهاب، 183-184).
در استان مرکزی، در روز تاسوعا، نانهایی از آرد و شکر و روغن می‌پزند و نذر عباس (ع) می‌کنند. این نانها در بعضی از مناطق با نامهای «نان عباسعلی» یا «گرده‌عباسی» معروف است. اگر کسی فقط نذر نان داشته باشد، آن را بین همسایگان پخش می‌کند و اگر نذرش همراه با صبحانه باشد، در خانۀ خود یا در تکیه آن را توزیع می‌کند که در آن صورت با شیر و چای و پنیر همراه است (حجازی، شبنم، 153). در برزک نان «عباسعلی» را در شب تاسوعا می‌پزند (جهانی، 66) و در پیرسواران هم این نان «گرده‌عباسی» نام دارد (رسولی، 311).
در برخی از شهرها مثل میبد، یکی از نذوراتْ وقف زمین پذیرایی با آب و قند و شربت در روز تاسوعا بوده است (جانب‌اللٰهی، 98). در بیشتر شهرها روز تاسوعا آش و شله‌زرد و حلوا می‌پزند و در خانه‌های همسایه و فقرا پخش می‌کنند (نجمی، ایران، 478، طهران ... ، 123). در اراک بیشترین غذایی که در این روز پخته می‌شد، آبگوشت بود (محتاط، 2 / 309) و در ابیانه غذای روز تاسوعا اصولاً حلیم گندم است. در گذشته میان مردم ابیانه رسم بر این بود که در روز تاسوعا کسانی که نذر داشتند، پلو می‌پختند و تنها مردها را برای خوردن آن دعوت می‌کردند (نظری، 398). یکی دیگر از نذرها، پوشاندن لباس سقا به فرزندان خردسال پسر است که از سقای کربلا طلب حاجت می‌کنند (سالاری، 283).
در اینجا به برخی دیگر از باورهای مردم در روز تاسوعا اشاره می‌شود: مثلاً مردم محمدآباد جرقویه نام کودکانی را که در روز تاسوعا به دنیا می‌آیند، عباس یا کلثوم می‌گذارند (ایروانی، 90). به باور مردم ایزدخواست، در روز تاسوعا نباید کار کرد (رنجبر، 494)؛ چنان‌که در یکی از شعارهای مردم نیز دیده می‌شود: روز تاسوعا ست امروز / تعطیلی ما ست امروز (شهری، گوشه‌ای ... ، 1 / 193). بعضی در روز تاسوعا از خوردن سیر و پیاز به‌صورت خام اجتناب می‌کنند (هاشم‌نیا، 143). همچنین برخی در این روز و روز عاشورا نذر می‌کردند که بدن خود را سوراخ کرده قفل بزنند، تا اسارت اهل بیت (ع) در کربلا را بنمایانند، که به آنها «قفل‌زن» می‌گفتند (شهری، تاریخ ... ، 2 / 199). در کومله شب تاسوعا گروه شش‌نفری «کره‌نی‌زن» (کرنازن) در مساجد پایین کرنا می‌زنند و از متولیان مسجد مبلغی دریافت می‌کنند (شهاب، 184). در میان ایل بیران‌وند هم قطعۀ چندین مقام موسیقی در روزهای تاسوعا نواخته می‌شده است (حنیف، 91).

مآخذ

آذری، محمد، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، نجوای فرهنگ، تهران، 1388 ش، س 4، شم‍ 13؛ آسایش، محمدحسن، «محرم در کوچ نهارجان بیرجند»، همان، 1386 ش، س 2، شم‍ 5-6؛ ابراهیمی، رقیه، «نگاهی به نذورات مردم در دورۀ قاجار»، فرهنگ مردم ایران، تهران، 1383-1384 ش، شم‍ 5-6؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ ایازی، برهان، آیینۀ سنندج، تهران، 1371 ش؛ ایروانی، شکرالله، «آیینهای عزاداری محرم در محمدآباد جرقویۀ اصفهان»، نجوای فرهنگ، تهران، 1388 ش، س 4، شم‍ 13؛ برزویی، علیداد، آیینها و باورهای مذهبی مردم لرستان، خرم‌آباد، 1384 ش؛ بهنیا، محمدرضا، بیرجند، نگین کویر، تهران، 1380 ش؛ جانب‌اللٰهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، تهران، 1385 ش، دفتر دوم و سوم؛ جهانی برزکی، زهرا، برزک، نگین کوهستان، کاشان، 1385 ش؛ حاتمی، حسن، محرم در کازرون، تهران، 1378 ش؛ حجازی، حیدر، «آیینهای محرم در گوگان آذرشهر آذربایجان شرقی»، نجوای فرهنگ، تهران، 1388 ش، س 4، شم‍ 13؛ حجازی، شبنم و علیرضا یاراحمدی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، 1383 ش؛ حنیف، محمد، شناخت ایل بیران‌وند، خرم‌آباد، 1377 ش؛ دوستی، شهرزاد، «معرفی علایم، نشانه‌ها و وسایل عزاداری محرم در فرهنگ عامه»، نجوای فرهنگ، تهران، 1385 ش، س 1، شم‍ 2؛ رسولی، غلامحسن، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، 1378 ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، تهران، 1373 ش؛ ساعدی، غلامحسین، خیاو یا مشکین‌شهر، تهران، 1354 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1379 ش؛ سعیدی، محمدحسن، مردم‌شناسی مراسم آیینی، آشتیان، 1386 ش؛ شاطری، علی‌اصغر، «محرم در کاشان»، فرهنگ مردم، تهران، 1385 ش، س 5، شم‍ 19-20؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1387 ش، «حرف ت»، دفتر اول؛ شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شهاب کومله‌ای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، 1386 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1371 ش؛ همو، گوشه‌ای از تاریخ اجتماعی طهران قدیم، تهران، 1370 ش؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ طبری، تاریخ؛ فربد، محمدصادق، کتاب ایران (سوگواریهای مذهبی در ایران)، تهران، 1386 ش؛ قاسمی، احد، مغان، نگین آذربایجان، تهران، 1377 ش؛ کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، به کوشش علی آنی‌زاده، تهران، 1388 ش؛ کریمی، زهرا، آداب و رسوم و فرهنگ عامۀ احمدآباد جرقویه، تهران، 1388 ش؛ گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1347 ش؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما؛ مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرۀ کیش، تهران، 1387 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1371 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1381 ش؛ نجمی، ناصر، ایران قدیم و تهران قدیم، تهران، 1362 ش؛ همو، طهران عهد ناصری، تهران، 1364 ش؛ نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، 1384 ش؛ وجدانی، بهروز، «نقش حسینیه‌ها در برگزاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند»، مجموعه مقالات سومین همایش محرم و فرهنگ مردم ایران، به کوشش پژوهشکدۀ مردم‌شناسی سازمان میراث فرهنگی، تهران، 1383 ش؛ وکیلیان، احمد، «نذر و نیاز در عاشورای حسینی»، همان؛ هاشم‌نیا، محمود و ملوک ملک‌محمدی، فرهنگ مردم گروس، بیجار، 1380 ش؛ نیز:

Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.