بیسان
بِیسان، شهر و شهرستانی در استان جلیل در فلسطین.
بیسان یا بیت شان در مصر باستان بیت شارا، بیئتی شارو و بیت شانرا خوانده میشد ( پاولی، XII /947). این شهر در زمان كنعانیان به عنوان جایگاه الاهۀ شان، به این الاهه منسوب شد و بیت شان نام گرفت (یوشع بن نون، 11:17؛ دربارۀ این الاهه، نک : گلوك، 173) و در دورۀ یونانیان اسكوتوپولیس خوانده شد (الستن، 265) و در دورۀ اسلامی، جغرافیدانان مسلمان آنرا بیسان نامیدند (یعقوبی، 327؛ ابن خردادبه، 75).
شهرستان بیسان
این شهرستان با وسعتی حدود 338 كمـ2 از شرق به رود اردن، از غرب به جنین، از جنوب به نابلس و از شمال و شمال غربی به ترتیب به طبریه و ناصره محدود میشود (دباغ، 1(1) /186، «نقشه»؛ هداوی، 37) كه بخش نسبتاً وسیعی از آن در منطقۀ غور واقع است (دباغ، 6(2) /449). حدود 187 كمـ2 از سطح این ناحیه را درۀ بزرگ بیسان تشكیل میدهد كه دارای چشمههای بسیار و چند رود بزرگ و كوچك موقت و دائمی مانند حابس، جالود و بیره است (كارمون، 174-175؛ عبید، 28، 41؛ دباغ، 6(2) /451- 453). برخی گذرگاههای مهم از رود اردن مانند قطف، طریخیم و صغیر در شهرستان بیسان واقعاند (همانجا).
بیسان در دورۀ عثمانی یكی از نواحی شهرستان (قضاء) جنین به شمار میآمد و در اوایل دورۀ قیمومت انگلیس یكی از شهرستانهای استان (لواء) نابلس محسوب گردید و پس از آن نیز به استان جلیل ملحق شد. این شهرستان در 1327 ش / 1948 م به اشغال صهیونیستها درآمد (همو، 6(2) /446، 447).
كشاورزی در بیسان به علت فراوانی منابع آب همواره رایج و شكوفا، و در دهههای اخیر با تحولات مثبت همراه بوده است (كارمون، 175-176). محصولاتی چون پنبه، حبوبات، غلات، زیتون و انواع میوهها اقلام كشاورزی این ناحیه را تشكیل میدهند (عبید، 74-75، 84؛ دباغ، 6(2) /455-457؛ هداوی، 79).
شهر بیسان
این شهر در °32 و ´30 طول شرقی و °35 و ´30 عرض شمالی («راهنما»، و در 30 كیلومتری جنوب دریاچۀ طبریه، بر روی لایههای آبرفتی دشت بیسان حدود 120 متر پایینتر از سطح دریا قرار گرفته است و رود اردن در شرق آن جریان دارد ( جودائیكا، IV /757؛ EI2, I /1138). شهر بیسان به سبب آنكه میان دو منطقۀ آب و هوایی مدیترانهای و اقلیم خشك قرار گرفته، دارای ویژگی خاصی است كه میتوان آن را بری به شمار آورد (عبید، 33؛ برهوم، 52 -53). تشكیلات آهكی موجب شده است تا چشمههای فراوانی در اطراف شهر بیسان پدید آید كه از آن میان، میتوان از عین جالود نام برد (كارمون، 175).
مساحت اراضی شهر بیسان پیش از اشغال (1948 م) حدود 61 هكتار (663 دونم) بود (هداوی، 43) و كشاورزی مهمترین فعالیت اقتصادی اهالی این شهر به شمار میآمد و پس از اشغال فعالیتهای صنعتی ازجمله نساجی، تولید مواد پلاستیكی و معدنی نیز در این شهر رواج یافت (دباغ، 6(2) / 488؛ كارمون، 177؛ جودائیكا، IV /765)؛ در حال حاضر، پرورش ماهی نیز از فعالیتهای اقتصادی اهالی به شمار میآید (كارمون، 176).
شهر باستانی بیسان ــ كه اكنون محل آن را تل الحصن مینامند و برخی از تپههای اطراف را نیز جزو آن شهر باستانی به شمار میآورند ــ در 600 متری شمال شهر كنونی واقع است (عبید، 12).
پیشرفت تاریخی این محل متأثر از موقعیت خاص آن در محل تقاطع راههای اصلی شمال به جنوب در طول درۀ اردن تا بحرالمیت بود كه نهایتاً به قدس منتهی میگردید و از دیرباز مركزیت و اهمیت نظامی و تجاری داشته است (همو، 9، 10) و جادۀ دیگری كه از ساحل مدیترانه میآمد، بیسان را قطع میكرد (كارمون، 175). حفریات باستانشناسی در منطقۀ تل الحصن 18 لایۀ تمدنی را نشان میدهد كه لایۀ زیرین آن به هزارۀ 4قم، یعنی دوران آهك تعلق دارد (پرلمن، 89). مصریان به مدت 3 قرن (15-12قم) بر این شهر حكمرانی كردند و بیسان در این دوران شهری با اهمیت ویژۀ نظامی به شمار میآمد و مصریان در آنجا بناهای متعدد ساختند (گلوك، 174؛ آلبرایت، 103؛ براسلاوی، 49-50).
در 218قم این محل به دست آنتیوخوس افتاد و تا مدتی پس از 198قم در دست سوریها باقی ماند ( پاولی، XII /948). مطابق روایات عهد عتیق این شهر در دورۀ باستان در دست قبیلۀ منسّی بود، ولی كنعانیان در آن سكنا داشتند و قبیلۀ منسى نتوانستند كنعانیان را از این شهر بیرون رانند (قضات، 27:1، 28). پس از نبرد جلبوع، فلسطینیان جسد شائول فرمانروای فلسطین و سومین پسرش جاناتان را بر دیوارهای شهر بیسان آویختند (اول سموئیل، 3:31، 7، 8؛ الستن، 266؛ «راهنما»، همانجا).
در زمان یونانیان، پس از اینكه اسكوتوها در این شهر مستقر شدند، نام این شهر به اسكوتوپولیس تغییر یافت و یكی از شهرهای مهم فلسطین گردید ( پاولی، همانجا؛ دباغ، 6(2) /463). این شهر در 64قم و در دورۀ رومیان، یكی از شهرهای 10 گانه (دكاپولیس) به شمار میآمد (گلوك، 174؛ آغا، 281). بیسان در این زمان، خودمختار و مستقل بود و از نظرجمعیت و تجارتبا قدس برابریمیكرد(همانجاها؛ الستن، 265). در 69قم پمپی این شهر را فتح كرد و آن را شهر آزاد امپراتوری نامید (اسمیث، 236؛ كارمون، همانجا). با گذشت زمان، زبان یونانی جای خود را به زبان آرامی داد. پس از آنكه بیسان در عصر عمر بن خطاب به صلح فتح شد (بلاذری، 159-160؛ طبری، 3 /443)، نام اسكوتوپولیس
از میان رفت و بار دیگر نام بیسان رواج یافت.
جغرافیدانان مسلمان از بیسان بسیار یاد كردهاند (مثلاً مقدسی، 162؛ ابوعبید، 461؛ یاقوت، 1 / 788). بیسان در جنگهای صلیبی چندینبار میان مسلمانان و فرنگان دست به دست شد. در جنگ اول صلیبی، به دست فرنگان افتاد (EI2، همانجا) در 578ق /1182م فرخشاه ایوبی آن را به غارت داد (ابن اثیر، 11 /481؛ ابوشامه، 82) و در پاییز سال بعد صلاحالدین ایوبی، خود آنجا را تصرف كرد (ابن اثیر، 11 /501). پس از جنگ حطین در 583 ق /1187م و به دنبال امضای پیمان صلح، بیسان در قلمرو مسلمانان قرار گرفت (عمادالدین، 612-613). در 614 ق /1217م صلیبیان بیسان را از دست العادل ایوبی گرفتند (ابن اثیر، 12 /321).
در عصر ممالیك، این شهر در دست مسلمانان قرار داشت (ابن شداد، 325-326) و از 922ق /1516م به دست عثمانیان افتاد (ابن ایاس، 5 / 129-130) و تا 1918 م در قلمرو این دولت باقی ماند. در این تاریخ ارتش انگلستان آنجا را با چند شهر اطراف تصرف كرد (دباغ، 6(2) /477). در 1948م شهر به دست صهیونیستها افتاد ( بریتانیكا، I /1033؛ آغا، 286) و بسیاری از مردم تحت فشار آنان به شهرهای دیگر كوچیدند (نحال، 247؛ عارف، 1 /312؛ نضال، 17). صهیونیستها در 1949م شهر بیسان را بیتشان (بیت شِعان) نامیدند و مهاجرانی از شمال افریقا، ایران، تركیه و عراق را در آنجا سكنا دادند ( جودائیكا، IV /765؛ آغا، 287).
آثار باستانی
اولین حفاریها در تل حصن در 1921-1933 م زیرنظر دانشگاه پنسیلوانیا انجام گرفت («دائرةالمعارف جدید...»، I /215؛ آلبرایت، 40)؛ در این حفاریها 6 معبد از دورۀ كنعانیان كشف شد كه 4 معبد آن به دورۀ تسلط مصریان، و دو معبد دیگر به زمان مرگ شائول متعلق است (پرلمن، 91؛ بریتانیكا، همانجا). به علاوه، قبوری نیز كشف شده كه برخی احتمالاً جایگاه خدای عشتاروت بوده است كه فلسطینیان وسایل و سلاحهای شائول را در آنجا قرار میدادند (پرلمن، همانجا؛ براسلاوی، 51). شماری از قبرهای مصریان كه به افتخار خدایان محلی ساخته میشد، احتمالاً به دورۀ عمارنه تا حكومت رامسس سوم (قرن 12 قم) تعلق دارند (همانجاها). از دیگر آثار برجای مانده از دورۀ مصریان باستان میتوان از كتیبههایی متعلق به سِتی اول نام برد (براسلاوی، همانجا)؛ همچنین شماری تابوت سفالین كه شباهت بسیاری به آثار فنیقیها دارد و به دورۀ آهن (900 یا 800 قم) بازمیگردد (الستن، 266)، مجسمهای سنگی متعلق به رامسس سوم و برخی از سنگ نوشتهها به خط هیروگلیف از دیگر آثار برجای مانده از این دوران به شمار میرود (آلبرایت، 103).
آثاری برجای مانده از حتیها در دوران حكومت رامسس سوم احتمال نفوذ آنان را در این شهر نشان میدهد (گلوك، همانجا). در دوران حكومت بیزانس، دیواری به دور شهر برپا شد («دائرة المعارف جدید»، I /223). در چند صد متری بقایای این دیوار، آثاری از یك كلیسای كهن كه در آن 27 ستون مرمرین وجود داشته، كشف شده است (همانجا؛ پرلمن، 93؛ الستن، همانجا).
از جالبترین آثار برجای مانده از دورۀ رومیان تالاری است كه 5هزار صندلی سنگی داشته، و امروزه فقط دو هزار صندلی از آنها باقی مانده است («دائرةالمعارف جدید»، I /226). تالار دیگری نیز در بخش جنوبی شهر قرار دارد (اسمیث، 237) كه حمامهایی در نزدیكی آن وجود داشته كه 15 لوحۀ یونانی در آنها كشف شده، و نام فرمانروایان بیزانسی مربوط به نیمۀ اول سدۀ 6قم بر روی آن نقش بسته است («دائرةالمعارف جدید»، I /227). از آثار همین دوره میتوان از میدانی بزرگ و بیضی شكل واقع در غرب تل، به طول حدود 100 متر و عرض حدود 50 متر نام برد كه احتمالاً درگذشته میدان اسب دوانی و یا ارابهرانی بوده، و امروزه از میان رفته است (الستن، همانجا).
از آثار دوران اسلامی میتوان از مسجد جامعی كه به عمر بن خطاب منسوب است، نام برد (شكیل، 36؛ هروی، 21)؛ همچنین قبور برخی از صحابیان مانند ابوعبیدۀ جراح و شرحبیل بن حسنه در این محل قرار دارد («دائرةالمعارف جدید»، همانجا؛ شراب، 218).
مآخذ
آغا، نبیل خالد، مدائن فلسطین، بیروت، 1993م؛ ابن اثیر، الكامل؛ ابن ایاس، محمد، بدائع الزهور، به كوشش محمد مصطفى، قاهره، 1404ق /1984م؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المسالك و الممالك، بیروت، 1408ق /1988م؛ ابن شداد، محمد، تاریخ الملك الظاهر، به كوشش احمد حطیط، ویسبادن، 1403ق /1983م؛ ابوشامه، عبدالرحمان، عیون الروضتین، به كوشش احمد بیسومی، دمشق، 1992م؛ ابوعبید بكری، عبدالله، المسالك و الممالك، به كوشش وان لون، و ا. فره، تونس، 1992م؛ برهوم، محمود و محمد خروب، المیاه فی فلسطین، عمان، 1989م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به كوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، 1407ق / 1987م؛ دباغ، مصطفى مراد، بلادنا فلسطین، عمان، 1957م؛ زیاده، نقولا، «من الاسكندر الی فتح العربی الاسلامی»، موسوعۀ خاص، ج 2؛ شراب، محمدمحمد، معجم بلدان فلسطین، بیروت، 1987م؛ شكیل، هادیه دجانی، القاضی الفاضل عبدالرحیم البیسانی العسقلانی، بیروت، 1993م؛ طبری، تاریخ؛ عارف، عارف، النكبة، بیروت، 1956م؛ عبید، یوسف، قصة مدینة بیسان؛ عمادالدین كاتب، محمد، الفتح القسی، به كوشش محمد محمود صبح، قاهره، 1973م؛ عهد عتیق؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به كوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ نحال، محمد سلامه، فلسطین ارض و تاریخ، عمان، دارالجیل للنشر؛ هروی، علی، الاشارات الى معرفة الزیارات، به كوشش ژ. سوردل ـ تومین، دمشق، 1953م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به كوشش دخویه، لیدن، 1891م؛ نیز :
Albright, W.F., The Archaeology of Palestine, London, 1960; Braslavi, J. et al., «Bet(h)-Shean», Archaeology, Jerusalem, 1974; Britannica, micropaedia, 1978; EI2; Elston, R., The Traveller’s Handbook for Palestine and Syria, 1929; Glueck, N., The River Jordan, London, 1968; Hadawi, S., Village Statistics 1945, Beirut, 1970; Judaica; Karmon, Y., Israel a Regional Geography, London, 1971; The Middle East Intelligence Handbooks 1943-1946 (Palestine and Transjordan), London, 1987; Nazzal, N., The Palestinian Exodus from Galilee 1948, Beirut, 1978; The New Encyclopedia of Archaeological Excavations in the Holy Land, New York, 1993; Pauly; Pearlman, M. and Y. Yannai, Historical Sites in Israel, Jerusalem, 1977; Smith, A., The Historical Geography of Holy Land, London, 1974.